امینی: لیبرالیسم بیشتر از مردمسالاری دینی در معرض پوپولیسم است
خبرگزاری تسنیم:امینی گفت: اگر حاکمان به خواست مردم توجه نشان دهند به این دلیل که یا در قدرت باقی بمانند و یا محبوبیت کسب کنند، اقدامشان، اقدامی پوپولیستی است. حکومتی که در آن اصالت قدرت مذموم نباشد، پوپولیسم را رواج میدهد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراسم رونمایی از کتاب «پوپولیسم» در گفتوگو با عماد افروغ، علیرضا شجاعیزند، داود فیرحی و منصور میراحمدی که به کوشش عبدالوهاب فراتی گردآوری شده، صبح امروز با حضور حجتالاسلام داود فیرحی، عماد افروغ و پرویز امینی در دفتر کانون اندیشه جوان برگزار شد.
پرویز امینی پژوهشگر و استاد دانشگاه در این مراسم گفت: وقتی با یک مفهوم یا پدیدهای روبرو هستیم، باید ببینیم که چه پیشفرضهایی را در ذهن داریم. از پوپولیسم یک تلقی منفی وجود دارد که بسیار هم گسترده و فراگیر است، این تلقی از پوپولیسم به عنوان یک پدیده منفی از پیشفرضهای لیبرالیسم نشأت میگیرد.
وی ادامه داد: در لیبرالیسم و بر بنیاد فردگراییاش، حکومت به عنوان یک پدیدهای که در برابر فرد قرار میگیرد، یک شر ضروری است. اصولا در لیبرالیسم هم پدیدهای که حالت جمعی دارد و اصالت و اعتبار و هویت جمعی داشته باشد، محل خدشه و نقص است و باید آن را به عنوان امری منفی و شر پذیرفت. حال باید ببینیم که در این تلقی چه چیزی پوپولیسم شناخته میشود.
امینی افزود: مثلا جان راولز را در نظر بگیرید که از عدالت سخن میگوید؛ تمام تلاش راولز این است که از یک بنیاد فردگرایانه، عدالت را به مثابه فضیلتی که جمعگرایانه است، تبیین کند. یعنی او میخواهد رجحان حق بر خیر را بر بنیاد فردگرایی توضیح دهد، و به همین خاطر هم هست که اندیشه و آثار او پیچیدگی دارند، چون چنین کاری پیچیده است.
به گفته امینی حال اگر در کنار این فردگرایی، اصولی مانند فایدهباوری و عقل ابزاری مدرن و لیبرال را هم قرار دهیم، به مراتب بحث از جمعگرایی و پوپولیسم پیچیدگیهای خاص خود را پیدا میکند. در این تلقی دیگر جامعه مدنی، در برابر ورود اقتدار دولت و حکومت قرار میگیرد، زیرا دولت میتواند آزادی فردی را محدود کند و جلوی انتخابهای آزاد را بگیرد. در این شرایط بهتر است برای حفظ امنیت، آزادی و دفاع از منافع خودم به سوی احزاب و سندیکاها بروم و در قالب آنها به مقابله با قدرت محدودکننده دولت بپردازم.
این استاد دانشگاه گفت: بدینترتیب وقتی از پوپولیسم به عنوان یک پدیده منفی حرف میزنیم یا میخواهیم بگوئیم چه چیز پوپولیسم هست یا نیست باید پیشفرضهایمان را مد نظر داشته باشیم. آیا پیشفرض ما لیبرالی است یا غیر لیبرالی و حتی ضدلیبرالی؟
امینی اظهار کرد: در اسلام چنان پیشفرضهایی که در لیبرالیسم هست، وجود ندارد؛ حکومت در اسلام اصلا شر ضروری نیست، حتی اعتباری هم نیست زیرا بسیاری از احکام دین باید در دل یک حکومت اسلامی محقق و عملی شود. بنابراین اینکه ما چه پیشفرضی را برای مواجهه انتقادی یا تحقیقی با پوپولیسم انتخاب میکنیم بسیار اهمیت دارد.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: نکته بعدی اینکه وقتی میخواهیم مفاهیم را بررسی کنیم، نباید تکیه ما بر فرمگرایی و فرمالیسم باشد، اینکه پوپولیسم را فرمالیستی تعریف کنیم به مشکلاتی بر میخوریم که آن تعریف نمیتواند، آنها را توضیح دهد و در تبیین پدیدهها به مشکل میخورد. مثلا در کتاب «پوپولیسم» گفته شده که این مفهوم یعنی اینکه حرف کلی و مبهم میزنند و مشخص سخن نمیگویند! حالا اگر کسی بیاید بگوید که من بعد از انتخاب شدنم به عنوان رئیس جمهوری به همه افراد بالای 18 سال 50 هزار تومان میدهم، یا فرد دیگری بیاید بگوید که به افراد مجرد 90 هزار تومان و به افراد متاهل 110 هزار تومان میدهم، آیا غیر از این است که دارد حرف مشخص و دقیقی میزند؟ اما با این حال این حرفها کاملا پوپولیستی است.
امینی گفت: وقتی تعریف فرمالیستی «حرف کلی زدن» را به عنوان تعریف پوپولیسم بپذیریم، آنوقت دیگر بین امام خمینی(ره) و هیتلر نمیتوانیم فرقی قائل شویم و مجبوریم بپذیریم که اینها هر دو پوپولیست بودهاند. اتفاقا بر همین مبانی هم هست که گفته شد انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب پوپولیستی بوده و در نهایت به طور عاطفی با انقلاب همذات پنداری صورت گرفته و در مقدمه کتاب گفته میشود که نه انقلاب اسلامی مردمی بوده است. یعنی نمیتوانند استدلال کنند که چرا این انقلاب مردمی بوده و پوپولیستی نیست.
وی افزود: از سوی دیگر اگر بگوییم که پوپولیسم به دلیل نبود قاعدههای جامعه مدنی و نظام حزبی ایجاد میشود آنوقت مجبوریم بپذیریم که جرج بوش پسر که برآمده از یک جامعه مدنی و مبتنی بر نظام احزاب است در این خصوص موجهتر از امام خمینی(ره) است که از یک نظام جمعی و مردمی بیرون آمده است. بنابراین به نظر من نباید پوپولیسم را به شکل فرمی و فرمالیستی تعریف کرد، بلکه ما نیازمند تعریف محتوایی از پوپولیسم هستیم.
این پژوهشگر علوم سیاسی در ادامه به قصد ارائه تعریف و روشن کردن محتوای پوپولیسم گفت: از نحوه اداره یک حکومت دو تلقی میتوان داشت؛ اول حکومتی که مردمگرایانه اداره میشود و دوم حکومتی که نخبهگرا است. نخبه گرایی دو مشخصه دارد: یکی اینکه حامیان و نخبگان در نسبت با جامعه و مردم نوعی بریدگی و انقطاع روحی و عاطفی دارند و توده مردم برایشان موضوعیت ندارد، دوم اینکه در تعارض میان خواست مردم با خواست نخبگان، خواست نخبگان ترجیح داده میشود.
وی مثال زد: در دولت یازدهم برای مثال با فردی مواجهایم که 1 هزار میلیارد تومان معوقه بانکی دارد، ولی در عین حال از یک رانت 650 میلیارد تومانی استفاده میکند و دولت هم آن را موجه میداند. در حالی که یک خانواده روستایی برای گرفتن یک وام دو میلیون تومانی کلی مشکل دارند. اما خواست نخبگان ارجح است. همچنین دولتهای آقای هاشمی و خاتمی هر دو نخبهگرا بودند؛ در دولت خاتمی معمولا نخبگان را روشنفکران یعنی کسانی که مسئلهشان آزادی است، تشکیل میدهد و در دولت هاشمی بیشتر طبقههای بالا اقتصادی و بوروکراتها و برخی سرمایهداران، نخبه محسوب میشوند.
امینی در توضیح حکومتهایی که مردمگرایانه اداره میشوند گفت: در حکومتهای مردمگرایانه اولا یک داد و ستد خوب بین حاکمان و مردم وجود دارد و حاکمان در برابر مردم تواضع دارند و زبان مردم را میفهمند، اما مفتون و مرعوب توده عمومی نیستند. چون ممکن است آرمانها و اصولی در کار باشد که محقق کردن آنها نباید تحتالشعاع نگاه و خواست مردم قرار بگیرد. نکته دوم اینکه در حکومتهای مردمگرایانه اگر بین خواست نخبگان و مردم تعارض ایجاد شود، همواره خواست مردم ارجح است. یعنی اصالت با نخبگان نیست، هرچند تقابلی هم بین مردم و حکومت با نخبگان وجود ندارد.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: من امام راحل و رهبر انقلاب را در این معنا قرار میدهم، زیرا اولا با مردم ارتباط گفتاری خوب و مبتنی بر تواضع دارند ولی با نخبگان هم تعامل دارند و ارتباط میگیرند. امام با مرحوم مطهری و بهشتی و جلال آل احمد و ... ارتباط داشت. و رهبری هم با استادان دانشگاه و شاعران و جلسات و بحثهای راهبردی و ... ارتباط دارند. ولی ترجیحشان در زمان تعارض خواست مردم با نخبگان، خواست مردم است. حال باید پرسید پوپولیسم کجاست و چگونه رخ میدهد؟
امینی توضیح داد: اگر فرد یا عدهای بیایند به خواست مردم توجه نشان دهند و بخواهند نظر مردم را جلب کنند، برای اینکه یا در قدرت باقی بمانند و یا محبوبیت کسب کنند، این اقدامی پوپولیستی است. مثلا وقتی به کسی میگوئیم که تو که امروز فهمیدهای تقلبی در سال 88 صورت نگرفته بیا این را اظهار کن و مثلا در رسانهها بگو؛ میگوید نه! چرا نمیگوید؟ چون اگر این حرف را بزند محبوبیتاش را از دست میدهد و به نظر من این پوپولیسم است. یا مثلا روشنفکرانی که وقتی تب مطهری بود از او حرف میزند، وقتی تب شریعتی بود از او دم میزدند ولی تا تب آنها فروکش کرد، شروع کردند به انتقاد و تخریب آنها. اینها پوپولیست هستند.
به گفته این پژوهشگر بنابراین اولا پوپولیسم بیماری همه مردمسالاریها است و ثانیا حکومتی که قدرت مطلوب و اصیل باشد و لااقل اصالت قدرت مذموم نباشد، سخت در معرض گسترش پوپولیسم هستیم. به این معنا لیبرالیسم بیشتر از مردمسالاری دینی در معرض پوپولیسم است چون در حکومت دینی قدرت به اصیل و مطلوب نیست. به این معنا که پوپولیسم در مردمسالاری دینی یک امر عارضی است ولی در لیبرالیسم ذاتی است چون قدرت در لیبرالیسم مطلوب ذاتی است.
انتهای پیام/