باید برگردیم به اصلمان، اصل ما این نبود که خودمان را همهکاره رزق و روزی بدانیم
خبرگزاری تسنیم: حجت الاسلام ولدی میگوید: مشکل ما از وقتی شروع میشود که خودمان را همهکارۀ رزق میدانیم. قدیمیها اگر در فرزندآوری نگران رزق فرزندان نبودند، بهخاطر اعتقاد شدیدشان به آموزههای دینی بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجت الاسلام محسن عباسی ولدی، در سال 1355 در تهران به دنیا آمده و پس از اخد دیپلم در 1373 وارد حوزه علمیه اصفهان شده است. او همچنین برای ادامه تحصیلات حوزوی خود از 1377 به حوزه علمیه قم رفت و هم اکنون نیز مشغول فراگیری درس خارج فقه واصول است.
این کارشناس علوم دینی و تربیتی از سال 1388 بهعنوان کارشناس در برنامههای رسانههای پرسش و پاسخ تربیتی با موضوع خانواده حضور پیدا کرده است. بیشترین حجم حضور او در برنامه رادیو معارف است که مباحث او با استقبال خوبی هم از سوی مخاطبان روبهرو شده است. حجتالاسلام عباسی ولدی صاحب تألیفات متعددی در زمینههای علوم تربیتی، اخلاق و خانواده است. آنچه در ادامه میآید گفتوگوی تسنیم با این کارشناس درباره مسئله «جمعیت و اشتغال» است.
پیش از این 4 گفتوگوی تسنیم با حجتالاسلام عباسی ولدی بهترتیب با موضوعات «مسئله کاهش جمعیت»، «مسئله بحران سالمندی»، «جمعیت و اشتغال و بررسی نسبت آنها» و «جمعیت و نسبت آن با مسئله اقتصاد» منتشر شد. گفتوگوی حاضر که تکمله آن چهار بخش پیشین است با عنوان «سنتهای معنوی و نسبت آنها با اقتصاد و معیشت» در ادامه آمده است:
*تسنیم: این پنجمین گفتوگویی است که با شما دربارۀ جمعیت داریم. در گفتوگوی اول دربارۀ دلایل کنترل جمیت در دهۀ 60 با هم صحبت کردیم. موضوع دومین گفتوگو بحران سالمندی و تبعات آن برای جامعه بود. در گفتوگوی سوم بحث اشتغال و رابطۀ آن با جمعیت بررسی شد و در گفتوگوی چهارم هم دربارۀ مشکلات اقتصادی و رابطۀ آن با فرزندآوری صحبت کردیم. در انتهای گفتوگوی چهارم به سنتهای معنوی و الهی اشاره شد که قرار بود در ادامه به آنها بپردازیم. بهعنوان مقدمه این بحث اگر مطالبی هست بفرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم ــ در نوع نگاه دین به زندگی، خدا همهکاره است و انسان وظیفهای جز بندگی ندارد. تأمین رزق در نگاه دینی هم بهعهدۀ انسان نیست. ما اگر بهدنبال کار میرویم تنها به این دلیل است که خدا فرمان داده است که بهدنبال کار برویم. بهدستور خداوند ما نباید تنبل باشیم و در گوشهای بنشینیم تا خداوند رزق ما را برساند؛ اما رزق ما در دست خدا بوده و او است که رزق را تنگ کرده و وسعت میدهد. این حقیقت در 9 آیه از آیات قرآن تأکید شده که فکر میکنم عدد قابل توجهی است. با هم سه آیه از این نه آیه را میخوانیم:
اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِر؛ خدا روزی را برای هر که بخواهد گشاده یا تنگ میگرداند. (سورۀ رعد: 13، آیۀ 26)
قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ وَ لکِنَّ أکْثَرَ النَّاسِ لایَعْلَمُون؛ بگو پروردگار من است که روزی را برای هر کس که بخواهد گشاده یا تنگ میگرداند، لیکن بیشتر مردم نمیدانند. (سورۀ سبأ: 34، آیۀ 36)
لَهُ مَقالیدُ السَّماواتِ وَ الأرْضِ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیم؛ کلیدهای آسمان و زمین از آن او است، برای هر کس که بخواهد روزی را گشاده یا تنگ میگرداند. او است که بر هر چیزی داناست. (سورۀ شوری: 42، آیۀ 12)
خداوند در این آیات چهاندازه زیبا به مسألۀ رزق اشاره میکند. اگر رزق ما از آسمان است که هست (فِی السَّماءِ رِزْقُکُم؛ سورۀ ذاریات: 51، آیۀ 22) و اگر این آسمان کلیدی داشته باشد که دارد، کلید آن در دستان خداست و تنها هم در دستان او است؛ نه کسی دیگر.
مشکل ما از وقتی شروع میشود که خودمان را همهکارۀ رزق میدانیم. قدیمیها اگر در فرزندآوری نگران رزق فرزندان نبودند، بهخاطر اعتقاد شدیدشان به آموزههای دینی بود. ما باید برگردیم به اصلمان، اصل ما این نبود که خودمان را همهکاره بدانیم، در اصل ما توکل حرف اول و آخر را میزد. در فرهنگ ما «از تو حرکت، از خدا برکت» پایۀ اقتصاد خانواده بود. ما خود را وسیله میدانستیم و رزق خود و فرزندانمان را در دست خدا میدیدیم.
*تسنیم: لازمۀ پذیرش این نگاه به مسألۀ رزق آن است که انسان نگاهش را به عالم عوض کند. نوع نگاهی که در تمدن غربی وجود دارد، ما را با قوانین دو دو تا چهارتای مادی مأنوس کرده است. بدون تعارف و رودربایستی هم باید گفت بسیاری از ما با همین نوع نگاه که خاصیت زندگی بهسبک مدرن است زندگی میکنیم. اگر بخواهیم نوع نگاه دین قوانین عالم را با گرایش رزق و روزی تبیین کنیم چه باید بگوییم؟
سبک زندگی مدرن فقط در لوازم و اسباب خانه و نوع معماری آن خود را نشان نمیدهد. اصلیترین مؤلفۀ سبک زندگی مدرن نوع نگاهی است که به عالم و قوانین آن دارد. طبق روایتی از امیرمؤمنان علی علیه السلام رزق برای کسی ضمانت شده است که بهدنبال آن برود؛ اما بهدنبال رزق رفتن تنها بهمعنای پیجویی اسباب مادی آن نیست. در قرآن و روایات بهشدت روی عوامل معنوی رزق تأکید شده است. کسی که به عوامل معنوی رزق توجه نداشته باشد، یا شناختش از دین ناقص است یا باید در ایمان خودش شک کند.
البته توجه به عوامل معنوی بهمعنای بیتوجهی به عوامل مادی نیست. شخصی با هیجان و اضطراب به حضور امام صادق علیه السلام آمد و گفت: دربارۀ من دعایی بفرمایید تا خداوند به من وسعت رزقی بدهد که خیلی فقیر و تنگدستم». امام فرمود: «هرگز دعا نمیکنم». گفت: «چرا دعا نمیکنید؟» فرمود: «برای اینکه خداوند راهی برای این کار معین کرده است. خداوند امر کرده که روزی را پیجویی کنید و طلب نمایید؛ اما تو میخواهی در خانۀ خود بنشینی و با دعا روزی را به خانۀ خود بکشانی. (داستان راستان، ج1، ص33)
ما اگر برای تنگناهای اقتصادی در جامعۀ خودمان بخواهیم راهکاری پیدا کنیم، بدون توجه به آموزههای قرآنی و روایی در این زمینه به هیچ ناکجاآبادی نخواهیم رسید. بنده بدون اینکه از کسی خجالت بکشم و بیآنکه بخواهم با محافظهکاری حرف بزنم، بهصراحت میگویم بدون نهادینه کردن تقوا، جامعۀ اسلامی اگر هم روی رفاه اقتصادی را ببیند، باید در نعمتهایی که بهسویش آمده شک کند؛ شاید خدای ناکرده مشمول سنت استدراج (سقوط گام به گام) شده باشد. به این آیات توجه کنید:
وَ لَوْ أنَّ أهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون؛ و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتی از آسمان و زمین برایشان میگشودیم؛ ولی تکذیب کردند، پس به [کیفر] دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم. (سورۀ اعراف:7، آیۀ 96)
این سنت تنها برای ما نیست، سنت جاری خدا در تمام زمانها بوده است؛ سنتی که هیچگاه تغییر و تبدیلی در آن نیست. خداوند در آیۀ دیگری میفرماید:
وَ لَوْ أنَّهُمْ أقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ ما اُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ اُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما یَعْمَلُون؛ و اگر آنان به تورات و انجیل و آنچه از جانب پروردگارشان بهسویشان نازل شده است، عمل میکردند، قطعاً از بالای سرشان [برکات آسمانی] و از زیر پایشان [برکات زمینی] برخوردار میشدند. از میان آنان گروهی میانهرو هستند و بسیاری از ایشان بد رفتار میکنند. (سورۀ مائده :5، آیۀ 66)
در یکی دیگر از آیات قرآن آمده:
وَ أنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَأسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً* لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَ مَنْ یُعْرِضْ عَنْ ذِکْرِ رَبِّهِ یَسْلُکْهُ عَذاباً صَعَداً؛ و اگر [مردم] در راه درست پایدارى ورزند، قطعاً آب گوارایى بدیشان نوشانیم، تا در این باره آنان را بیازماییم، و هر کس از یاد پروردگار خود دل بگرداند، وى را در قید عذابى [روز] افزون درآورَد. (سورۀ جن: 72، آیۀ 16 و 17)
این آیات به سنتهای اجتماعی نظر دارد؛ یعنی اگر یک جامعه راه تقوا را در پیش بگیرد، خدا برکات را از آسمان و زمین بر آن جامعه جاری میکند؛ اما این گونه نیست که اگر در جامعهای تقوا نهادینه نشد؛ ولی برخی از افراد آن جامعه تقوا را رعایت کردند، خدا درِ رزق را بهروی آن افراد باز نکند.
وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً؛ و هر کس از خدا پروا کند، [خدا] برای او راه بیرون شدنی قرار میدهد، و از جایی که حسابش را نمیکند، به او روزی میرساند و هر کس بر خدا اعتماد کند، او برای وی بس است. خدا فرمانش را به انجام رساننده است. بهراستی خدا برای هر چیزی اندازهای مقرر کرده است. (سورۀ طلاق:65، آیۀ 2 و 3)
همانطور که تقوا عامل جلب روزی است، گناه رزق را کم میکند. مرحوم علامه مجلسی در جلد 70 بحارالانوار، فصلی با عنوان «الذنوب و آثارها و النهی عن استصغارها» گشوده که آیات و روایات زیادی را در این زمینه آورده است. او پس از این فصل، باب دیگری را با این عنوان میگشاید: «علل المصائب و المحن و الأمراض و الذنوب التی توجب غضب الله و سرعة العقوبة» که در اینجا هم روایاتی در این زمینه میآورد. بنده در اینجا تنها بخشی از این روایات را میخوانم تا ببینید چهاندازه این نگاه معنوی به رزق در معارف دینی ما قوت دارد:
امام باقر علیه السلام فرمود: بنده گناه میکند و بهسبب آن روزی از او گرفته میشود.( الکافی، ج2، ص270)
پایمال کردن حقوق دیگران نیز از عواملی است که برکت را از زندگی انسان بیرون میکند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر که حقی از حقوق برادر مسلمان خود را پایمال سازد، خداوند برکت روزی را بر او حرام گرداند؛ مگر آنکه توبه کند. (من لایحضره الفقیه، ج4، ص15)
امام صادق علیه السلام فرمود: زندگی جنبندگان دریایی به باران است. وقتی که باران نیاید، در خشکی و دریا فساد ظاهر میشود و این وقتی اتفاق میافتد که گناه و معصیت فراوان شود. (بحارالانوار، ج70، ص349).
همۀ افراد جامعه باید در جهت منافع اقتصادی جامعه تلاش کنند؛ اما نباید فراموش کرد که این تلاش تنها با برنامهریزیهای مادی امکانپذیر نیست.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: وقتی خداوند بر امتی خشم میگیرد و عذابی بر آنان نازل نمیکند، کاری میکند که قیمتهای کالاها بالا برود، عمرهایشان کوتاه شود، تاجرانشان سود نکنند و درختانشان رشد نکند. در این هنگام رودهایشان پرآب نمیشود و آنان از باران محروم میشوند و اشرارشان بر آنان مسلط میشوند. (الکافی، ج5، ص317)
باز هم رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: امت من دائم بر خیر است تا وقتی که به هم محبت میکنند، هدیه میدهند، امانت را به صاحبش برمیگردانند، از حرام دوری میکنند، مهمان را گرامی میدارند، نماز را به پا میدارند و زکات را پرداخت میکنند؛ اما اگر این کارها را انجام ندهند به قحطی و خشکسالی مبتلا میشوند. (بحارالانوار، ج70، ص352)
امام باقر علیه السلام فرمود: هیچ سالى کمبارانتر از سال دیگر نیست؛ ولى خدا آن باران را هر جا خواهد ببارد، هرگاه مردمى نافرمانى خدا کنند، خداوند عز و جل آنچه باران براى آنها در آن سال مقدّر کرده، به مردمِ دیگر برگرداند و به دشتها و دریاها و کوهها ببارد». (الکافی، ج2، ص272)
بنابراین بهراحتی از انبوه آیات و روایاتی که بخشی از آن در اینجا آمده، میتوان فهمید اسباب رزق، تنها اسباب مادی نیست؛ تقوا موجب فزونی رزق و گناه باعث کاهش آن میشود. اگر هم در معارف دینی استغفار، موجب فزونی روزی معرفی شده، از آن رو است که مانع رزق؛ یعنی گناه را از میان برمیدارد.
وقتی حضرت نوح علیه السلام قومش را بهسوی خدا دعوت میکرد، جملاتی فرمود که بیانگر رزقآوری استغفار است. قرآن از زبان حضرت نوح علیه السلام میفرماید:
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً * یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً * وَ یُمْدِدْکُمْ بِأمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أنْهاراً ؛ و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است. [تا] بر شما از آسمان بارانِ پىدرپى فرستد و شما را به اموال و پسران، یارى کند و برایتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پدید آورد. (سورۀ نوح: 71، آیۀ 12ــ10)
امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز دربارۀ این آیه میفرماید: خداوند پاک و منزه، استغفار را سبب فراوانى روزى و رحمت بر خلق قرار داده است؛ چنان که فرموده است: «از پروردگار خود آمرزش بخواهید، که آمرزنده است، برکات خویش را از آسمان بر شما فرو مىبارد و با بخشش ثروت و فرزندان، شما را تقویت میکند. و باغستانها و نهرهاى آب در اختیار شما مىگذارد. (نهج البلاغه، خطبۀ 143)
این آیات و روایات برای تدبر است، برای ایمان آوردن است، برای عمل کردن است، برای دل بستن است. اینها تعارف نیست. با تلاوتِ تنها، قرآن از غربت بیرون نمیآید، باید با قرآن زندگی کرد. ما از کودکی یاد گرفتهایم که قرآن برای زندگی است.
*تسنیم: شاید یکی از دلایلی که برخی از ما در مسئلۀ رزق و روزی توکلمان ضعیف شده و گرفتار حساب و کتابهای مادی شدهایم این است که فکر میکنیم اهل مراعات مسائل شرعی بودهایم، اما گشایشی در زندگی ما ایجاد نشده. شاید بهتر باشد در اینجا کمی دربارۀ حقیقت تقوایی که طبق آیات قرآن موجب گشایش در رزق است صحبت کنیم!
راست میگویید. برخی از ما وقتی چند گناهِ خیلی بارز را انجام ندادیم، منتظر میمانیم که درهای آسمان باز شده و برکت روی سرمان ببارد. امیرمؤمنان، علی علیه السلام در روایتی کوتاه برخی از صفات متقین را برمیشمرد که میتواند ملاک خوبی برای تقوا داشتن یا نداشتن ما باشد: برای اهل تقوا نشانههایی است که با آن شناخته میشوند: صداقت در گفتار، امانتداری، وفای به عهد، کم کردن از فخر و بخل، صلۀ رحم، مهربانی با ضعیفان، اختلاط اندک با زنان، احسان کردن بیدریغ، خوشاخلاقی، بردباری زیاد و پیروی از علمی که او را به خداوند عز و جل نزدیک میکند. (الخصال، ج2، ص483)
بعضی از مصادیق بیتقوایی که روزی را تنگ میکند، در زندگی برخی از ما عادت شده است؛ مثل همین بداخلاقی که امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: هر که اخلاقش بد باشد، روزیاش تنگ میشود. (عیون الحکم و المواعظ، ص431)
دروغ گفتن هم برای برخی از ما عادی شده؛ اما باز هم امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود: عادت به دروغ موجب فقر است. (الخصال، ج2، ص505)
غیبت هم در میان ما کم نیست؛ همان گناهی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود از زنا بدتر است. بسیاری از مشکلات زندگی ما ریشه در کوتاهی در کارهایی دارد که میدانیم باید انجام دهیم، میتوانیم انجام دهیم؛ اما انجام نمیدهیم. یا میدانیم نباید انجام دهیم، میتوانیم انجام ندهیم، اما انجام میدهیم.
البته کنار همۀ مطالبی که بیان شد این نکته را نیز باید در نظر گرفت که ممکن است انسانی تقوا داشته باشد؛ اما خدای مهربان فقر را برای او بهتر از ثروت بداند. خدای عزیز، مربی و هدایتگر ماست. او است که میداند راه رسیدن هر انسانی بهسوی هدف آفرینش چیست. کنار سنت تقوا نباید از سنت امتحانهای الهی غافل شد.
رسول مهربانی صلی الله علیه و آله از جبرئیل علیه السلام فرشتۀ امین الهی نقل میکند که خداوند عزیز فرمود: برخی از بندگان مؤمن من هستند که چیزی جز فقر بهصلاحشان نیست. اگر بینیازشان کنم، غنا ایمانشان را فاسد میکند. برخی از بندگان مؤمن من نیز هستند که چیزی جز بینیازی، ایمانشان را بهصلاح نمیرساند. اگر آنها را فقیر کنم، فقر، ایمانشان را فاسد میکند. برخی از بندگان مؤمن من هستند که چیزی جز بیماری بهصلاح ایمانشان نیست. اگر آنان را سالم کنم، سلامت، ایمانشان را فاسد میکند و برخی هم هستند که چیزی جز سلامت بهصلاحشان نیست، اگر بیمارشان کنم، بیماری، ایمانشان را فاسد خواهد کرد و اینها از آن رو است که من از روی علمی که به دلهای بندگانم دارم تدبیرشان میکنم و من دانا و آگاه هستم. (التوحید، ص400 )
انتهای پیام/*