یک آیه قرآن بخوانیم؛ «بقیة الله»
خبرگزاری تسنیم:قرآن کتابی است عظیم الشأن که ما معمولا از توجه به آن غافل بوده ایم و قلبی که در آن چیزی از قرآن نباشد، همچون خانه ویران است . روزانه یک آیه از قرآن و نکات پیرامون آن منتشر می شود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، خداوند در سوره هود آیه 86 می فرماید:
و یا اینکه تحصیل حلال باعث دوام نعمت الهى و بقاى برکات مى شود.
و یا اینکه اشاره به پاداش و ثوابهاى معنوى است که تا ابد باقى مى ماند هر چند دنیا و تمام آنچه در آن است فانى شود، آیه 46 سوره کهف و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا نیز اشاره به همین است .
و تعبیر به ان کنتم مؤ منین (اگر ایمان داشته باشید) اشاره به این است که این واقعیت را تنها کسانى درک مى کنند که ایمان به خدا و حکمت او و فلسفه فرمانهایش داشته باشند.
در روایات متعددى میخوانیم که «بقیة الله» تفسیر به وجود مهدى (علیهالسلام ) یا بعضى از امامان دیگر شده است ، از جمله در کتاب اکمال الدین از امام باقر (علیه السلام ) چنین نقل شده : اول ما ینطق به القائم علیه السلام حین خرج هذه الایة بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤ منین ، ثم یقول انا بقیة الله و حجته و خلیفته علیکم فلا یسلم علیه مسلم الا قال السلام علیک یا بقیة الله فى ارضه :
((نخستین سخنى که مهدى (علیه السلام ) پس از قیام خود مى گوید این آیه است ((بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤ منین )) سپس مى گوید منم بقیة الله و حجت و خلیفه او در میان شما، سپس هیچکس بر او سلام نمى کند مگر اینکه میگوید: السلام علیک یا بقیة الله فى ارضه )).
بارها گفته ایم آیات قرآن هر چند در مورد خاصى نازل شده باشد مفاهیم جامعى دارد که مى تواند در اعصار و قرون بعد بر مصداقهاى کلى تر و وسیع تر، تطبیق شود.
درست است که در آیه مورد بحث ، مخاطب قوم شعیبند، و منظور از «بقیة الله» سود و سرمایه حلال و یا پاداش الهى است ، ولى هر موجود نافع که از طرف خداوند براى بشر باقى مانده و مایه خیر و سعادت او گردد، «بقیة الله» محسوب مى شود.
تمام پیامبران الهى و پیشوایان بزرگ «بقیة الله» اند.
تمام رهبران راستین که پس از مبارزه با یک دشمن سر سخت براى یک قوم و ملت باقى میمانند از این نظر بقیة الله اند.
همچنین سربازان مبارزى که پس از پیروزى از میدان جنگ باز مى گردند آنها نیز بقیة الله اند.
و از آنجا که مهدى موعود (علیه السلام ) آخرین پیشوا و بزرگترین رهبر انقلابى پس از قیام پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است یکى از روشنترین مصادیق «بقیة الله» مى باشد و از همه به این لقب شایسته تر است ، بخصوص که تنها باقیمانده بعد از پیامبران و امامان است .
در پایان آیه مورد بحث از زبان شعیب مى خوانیم که مى گوید: وظیفه من همین ابلاغ و انذار و هشدار بود که گفتم و «من مسئول اعمال شما و موظف به اجبار کردنتان بر پذیرفتن این راه نیستم» این شما و این راه و این چاه ! (و ما انا علیکم بحفیظ).
اعوذباللهمنالشیطانالرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ وَمَا أَنَاْ عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ»
اگر ایمان آورده اید ، آنچه خدا باقی میگذارد (بَقِیَّةُ اللّه) برایتان بهتر است و من نگهبان شما نیستم
***
در تفسیر نمونه آمده است:
تعبیر به «بقیة الله» یا به خاطر آن است که سود حلال اندک چون به فرمان خدا است «بقیة الله» است .و یا اینکه تحصیل حلال باعث دوام نعمت الهى و بقاى برکات مى شود.
و یا اینکه اشاره به پاداش و ثوابهاى معنوى است که تا ابد باقى مى ماند هر چند دنیا و تمام آنچه در آن است فانى شود، آیه 46 سوره کهف و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا نیز اشاره به همین است .
و تعبیر به ان کنتم مؤ منین (اگر ایمان داشته باشید) اشاره به این است که این واقعیت را تنها کسانى درک مى کنند که ایمان به خدا و حکمت او و فلسفه فرمانهایش داشته باشند.
در روایات متعددى میخوانیم که «بقیة الله» تفسیر به وجود مهدى (علیهالسلام ) یا بعضى از امامان دیگر شده است ، از جمله در کتاب اکمال الدین از امام باقر (علیه السلام ) چنین نقل شده : اول ما ینطق به القائم علیه السلام حین خرج هذه الایة بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤ منین ، ثم یقول انا بقیة الله و حجته و خلیفته علیکم فلا یسلم علیه مسلم الا قال السلام علیک یا بقیة الله فى ارضه :
((نخستین سخنى که مهدى (علیه السلام ) پس از قیام خود مى گوید این آیه است ((بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤ منین )) سپس مى گوید منم بقیة الله و حجت و خلیفه او در میان شما، سپس هیچکس بر او سلام نمى کند مگر اینکه میگوید: السلام علیک یا بقیة الله فى ارضه )).
بارها گفته ایم آیات قرآن هر چند در مورد خاصى نازل شده باشد مفاهیم جامعى دارد که مى تواند در اعصار و قرون بعد بر مصداقهاى کلى تر و وسیع تر، تطبیق شود.
درست است که در آیه مورد بحث ، مخاطب قوم شعیبند، و منظور از «بقیة الله» سود و سرمایه حلال و یا پاداش الهى است ، ولى هر موجود نافع که از طرف خداوند براى بشر باقى مانده و مایه خیر و سعادت او گردد، «بقیة الله» محسوب مى شود.
تمام پیامبران الهى و پیشوایان بزرگ «بقیة الله» اند.
تمام رهبران راستین که پس از مبارزه با یک دشمن سر سخت براى یک قوم و ملت باقى میمانند از این نظر بقیة الله اند.
همچنین سربازان مبارزى که پس از پیروزى از میدان جنگ باز مى گردند آنها نیز بقیة الله اند.
و از آنجا که مهدى موعود (علیه السلام ) آخرین پیشوا و بزرگترین رهبر انقلابى پس از قیام پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است یکى از روشنترین مصادیق «بقیة الله» مى باشد و از همه به این لقب شایسته تر است ، بخصوص که تنها باقیمانده بعد از پیامبران و امامان است .
در پایان آیه مورد بحث از زبان شعیب مى خوانیم که مى گوید: وظیفه من همین ابلاغ و انذار و هشدار بود که گفتم و «من مسئول اعمال شما و موظف به اجبار کردنتان بر پذیرفتن این راه نیستم» این شما و این راه و این چاه ! (و ما انا علیکم بحفیظ).
انتهای پیام/