شباهتها و اختلافهای سوریه و یمن
خبرگزاری تسنیم: به نظر میرسد که عملیات کنونی علیه یمن به یکی از ۳ گزینه منجر شود.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم سیدمحمد اسلامی در مطلب یادداشت روز روزنامه خراسان نوشته است:
اکنون 2 هفته از تجاوز سعودی به یمن می گذرد. آل سعود در پی انتقادهای فراوان از پیامدهای انسانی این عملیات نظامی علیه مردم غیرنظامی یمن، مجبور شده است که مخالفت خود با ورود کمک های بشردوستانه به صنعا، پایتخت یمن را متوقف کند. با این حال هنوز افق روشنی برای پایان این حملات به چشم نمی آید. برای بررسی پیامدهای این عملیات و همچنین به دست آوردن دورنمایی از سناریوهای پیش روی یمن پس از تجاوز سعودی، شاید بد نباشد که از طریق مقایسه این بحران با بحران در سوریه به برخی پرسش ها پاسخ بدهیم. به ویژه این که به نظر می رسد سعودی ها در یمن الگویی را به نمایش گذاشته اند که از 3 سال پیش در بحران سوریه از آن سخن می گویند، یورش همه جانبه به کشوری که درگیر جنگ های داخلی است و ایجاد یک نظام سیاسی برآمده از اراده خارجی در آن کشور. در مورد بحران سوریه، آمریکا به عنوان جدی ترین متحد سعودی در جهان غرب با این الگو همراهی نکرد. نه به این دلیل که مخالف تغییر نظام سیاسی بعثی است و یا این که نگران جان مردم سوریه است. بلکه محاسبات پیش از آغاز چنین عملیاتی، موید هزینه های سرسام آور و شکست قطعی بودند. اما اکنون این عملیات به جای سوریه، در یمن رخ داده است.
شباهت ها و اختلاف های سوریه و یمن
بحران های سوریه و یمن از ابعاد مختلفی با یکدیگر شباهت ها و تفاوت های جالب توجه دارند. یمن از گذشته تا به امروز خاستگاه القاعده بوده است. سوریه اکنون به خانه دوم القاعده تبدیل شده است. بشار اسد، رئیس جمهور سوریه پس از ابتلای این کشور به درگیری های خونین نظامی با نیروهای تکفیری، همچنان در کشور ماند و به تقویت ارتش پرداخت. عبد ربه منصور هادی، پس از درگیری های نظامی ابتدا از قدرت کناره گیری کرد و سپس به عربستان فرار کرد. ارتش سوریه اکنون با مخالفان مسلح و همچنین تروریست های تکفیری در جنگ است. ارتش یمن عملا از بین رفته است و نیروهای انصارا... به نیابت از این ارتش در حال جنگ با القاعده و سعودی هستند. دولت سوریه در حال حاضر دارای اجزای متعارف یک دولت مدرن یعنی هیئت دولت، وزارت خانه های موضوعی، نهادهای امنیتی و... است. یمن در حال حاضر هیچ یک از الزامات متعارف یک دولت مدرن را ندارد و جنگنده های سعودی در حال تخریب زیرساخت های حداقلی و ساختمان های دولتی پایتخت این کشور هستند.
جایگاه سعودی در یمن و جایگاه یمن نزد سعودی
اکنون باید به موضوع از بعد دیگری نیز بپردازیم. یمن از دیرباز مورد توجه سعودی بوده است. معروف است که “عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن فیصل” موسس پادشاهی آل سعود قبل از مرگ خود وصیت کرد که جانشینانش هیچ گاه اجازه ندهند که در یمن یک حکومت مقتدر پا بگیرد. جمعیت یمنی ها همیشه بیشتر از صحرانشین های حجاز بوده است. مردمانی جنگاور دارد. این کشور موقعیت ژئوپلتیک و امکان دسترسی به آب های آزاد بین المللی را دارد و در صورت قدرت گرفتن، می تواند به یک تهدید امنیتی علیه سعودی تبدیل شود. در این میان، سعودی همیشه با پول در یمن تجارت سیاسی می کرده است.
شرایط سیاسی عملیات نظامی سعودی در یمن
حملات هوایی سعودی به یمن منطقا نمی تواند برای زمانی طولانی ادامه یابد. فشار افکار عمومی تا به امروز آن ها را مجبور کرده است که علیرغم میل باطنی شان با ارسال کمک های بشر دوستانه شامل 16 تن کمک های پزشکی و دارویی به صنعا موافقت کنند. از سوی دیگر حمله هوایی به جز تخریب سرمایه های عمومی کشور فقیر یمن و از بین بردن بیشتر زیرساخت های این کشور دستاورد دیگری ندارد و نمی تواند به کنترل و تسلط بر صنعا یا هر شهر و منطقه دیگری منجر شود. در همین حال در حال حاضر تقریبا هیچ قبیله یا گروه نظامی و یا حزب سیسی قدرتمندی نیست که اراده سعودی ها در یمن را نمایندگی کند. به عبارت دیگر اگر این امکان وجود داشت که سعودی با بمباران صنعا زمینه را برای پیروزی های میدانی یک گروه نظامی حامی سعودی در یمن فراهم کند، باید منتظر پا گرفتن یک حکومت نظامی جدید در خاورمیانه و شمال آفریقا می بودیم. اما ارتش یمن یا از هم گسسته است و یا اکنون با حوثی ها همکاری می کند. عبد ربه منصور هادی هم اگر توان و شجاعت تسلط بر یک ده یا قریه را داشت، اکنون در ریاض به سر نمی برد. بنابراین نتایج نهایی این عملیات به نظر نمی رسد که به یک تسلط نظامی بر سرزمین یمن منجر شود. به ویژه این که ارتش سعودی یا هر ارتش متحد دیگری هم نمی تواند با ورود زمینی به یمن، این سرزمین را به باتلاق خود تبدیل کند و خود را اسیر سال ها جنگ چریکی گروه های مسلح قومی و قبیله ای یمن کند.
سناریوهای پیش رو
بنابراین به نظر می رسد که عملیات کنونی علیه یمن به یکی از این 3 گزینه منجر شود. گزینه اول سرزمین سوخته است. سعودی ممکن است یمن را به کلی نابود و به گروه القاعده در شبه جزیره عربی هدیه کند. شرایطی مشابه آن چه اکنون در شهرهای تحت سلطه جبهه النصره و داعش در سوریه شاهد هستیم. گزینه دوم ایجاد احساسات به شدت دشمن ستیزانه و همراهی قبایل و گروه های یمنی با انصارا... است که اکنون پرچم حمایت از تمامیت ارضی علیه تجاوز خارجی را به دوش گرفته است. این گزینه نیز به گواه گزارش های متعدد و تحلیل های غربی از جمله آن چه اندیشکده کارنگی با عنوان Into the Maelstrom: The Saudi-Led Misadventure in Yemen منتشر کرده، کاملا محتمل است. گزینه سوم چانه زنی خونین برای یک معامله سیاسی در یمن است. سعودی می داند که در روزهای آینده با قوت گرفتن مسیرهای دیپلماتیک برای یمن مجبور به توقف می شود. در چنین شرایطی عملیات خونین کنونی به دستاویزی برای چانه زنی سیاسی تبدیل می شود و سعودی به دنبال سهم خواهی در دولتی خواهد بود که با مشارکت گروه های یمنی و کمک کشورهای همسایه و سازمان ملل در این کشور ایجاد شود.
انتهای پیام/