حجتالاسلام حائریزاده: شیعه اگر جامعه کبیره نداند، گرفتار «غُلات» میشود
خبرگزاری تسنیم: حجت الاسلام حائریزاده معتقد است امام هادی(ع) در برابر شیعیان انحرافی و غالیان ایستاد. او میگوید اگر شیعه جامعه کبیره نخواند و نداند، گرفتار غلات و جریانات تندرو و انحرافی میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، وقتی خبر انفجار حرم سامرا در فضای رسانهها پیچید، دل تعداد زیادی از شیعیان خون شد. ناراحتکنندهترین جایش این بود که بمبگذاری حرم با همکاری تعدادی از خدام و سر فرصت مناسب زیر پایههای بنا صورت گرفته بود. همیشه نقل هر محفل و گعدهای مظلومیت حرم سامرا بوده است. غم غربت سرداب امام زمان(عج) آن زمانی که هنوز طرح توسعه حرم آغاز نشده بود، بغض گلوگیر زوار بود. آقای عالم باشی و باقیمانده و ذخیره خداوند در جهان برای هدایت انسانها، اما اینقدر غریب و تنها مانده باشی.
هر کس که به سفر زیارتی کربلا، نجف و کاظمین میرود در کاظمین، هوایش امام رضایی(ع) میشود. در همین حرم است که ایرانی بودن فصل آغاز گفتگو و درد دل با امامان شیعه است. با یاد شیرینیهای حضور در حرم شمس الشموس(ع) زبان میگیرند و با پدر و پسرِ دردانه حضرت غریبالغربا(ع) نجوا میکنند. سوز نجوایشان از اشکهای کوچک گوشه چشمهایشان یا جاری روی گونههایشان پیداست. اما تکاندهندهترین جای حرم آنجایی است که متن نامه حضرت ولیعصر(عج) به شیخ مفید قاب شده روی دیوار زده شده است. دل زائر غبطه میخورد که «ای کاش من جای شیخ مفید بودم و با این لحن با من سخن گفته میشد یا من چنین ارتباطی داشتم که با بهترینِ خدا روی زمین هم کلام میشدم.»
اما زائر نجف، کربلا و حالا کاظمین، هنوز دل دل میکند که قسمتش زیارت سامرا هم میشود یا نه؟ اگر قسمت بشود، از کوچههای سامرا با دیوارهای بتونی بلند که رد میشود، متروکه بودن آن بخش شهر دلش را آتش میزند. این مال دورانی است که بعثیهای صدام و تکفیریها آنجا بودند و گهگداری خمپارهای، جسارتی، پلیدیای روانه آن آستان میکردند. غم غربت همان غم 1400 سال پیش است و غصه همان غصه. غصه غم غربت امامین عسکریین(ع). اما حالا نوجوان، جوان، میانسال و پیرمرد در گوشه گوشه و از چند کیلومتر جلوتر از حرم، دیوار مقاومت ساختهاند که کسی تا کیلومترها دورتر از حرم جرأت جسارت یا حتی فکر حمله به حرم هم نکند.
همه از شدت بحران و بیحرمتیهایی که چند سال پیش و در روزهای شلوغ عراق صورت گرفته بود، بهتزدهاند. اما جسارتها در فضای مجازی هنوز ادامه دارد. جسارتهایی که با بیشناختی مسلمانان از جایگاه و عظمت امامین عسکریین(ع) چند وقتی اوج گرفته بود اما حالا پاسخهای جدی، عقلانی و کوبندهای میشنود. متنی که در ادامه منتشر میشود، گفتوگوی تسنیم با حجج اسلام والمسلمین سید مهدی حائری زاده و پشتکوهی به مناسبت سالروز شهادت امام هادی(ع) است. در این گفتوگو به ابعاد مختلف زیارت جامعه کبیره به عنوان یکی از کاملترین زیارات در معرفی شأن و جایگاه اهل بیت(ع) پرداخته شد و همچنین سیره عملی امام هادی(ع) و شرایط سیاسی و فرهنگی آن زمان مورد بررسی قرار گرفته است:
*تسنیم: همانطور که مستحضرید در روزهای شهادت حضرت هادی(ع) هستیم. لطفا با مقدمه ای پیرامون شخصیت امام هادی (ع) بفرمایید که اهمیت بحث و گفتگو درباره آن دوران و وجود مقدس حضرت هادی(ع) وابسته به کدام شرایط خاص اجتماعی و فردی است؟
حجت الاسلام حائری زاده: به عنوان مقدمه باید بگویم در مورد امام هادی(ع) چند نکته قابل تأمل است. در بین ائمه حضرت ولیعصر(عج)، امام جواد (ع)، و امام هادی (ع) در کودکی به امامت رسیدند که امام هادی (ع) در سن هشت سالگی به امامت رسید و این نکته خیلی قابل اعتناست. نکته بعد این است که مدت امامت ایشان با توجه به سن کمی که از حیث ظاهری داشتند 33 سال بود همچنین اوضاع اجتماعی –سیاسی امام قابل گفتگو است، بحث زیارت جامعه کبیره چه به لحاظ صنعت ادبی و چه به لحاظ مضمونش از جهت اینکه یک دوره امام شناسی است برای ما بسیار مهم است. اینکه چه اتفاقاتی روی داد که باعث شد امام این زیارت را به عنوان یک سرود شیعه و متنی غنی برای امام شناسی مطرح کند نیز حائز اهمیت است. نکته بعدی بحث شاگردان ایشان در حوزه های مختلف و نکات تربیتی که ایشان بیان فرمودند است. من به ذهنم آمد ما بحث را از بحث سنتی که صرفا من اسمش را تاریخ تقویمی میگذارم بیرون آورده و مقداری به بحثهای معرفتی و تحلیلی که کمتر به آن پرداخته شده است بپردازیم.
شرایط کنونی همان شرایط زمان امام هادی(ع) است و باید «تقیه» داشت
حجت الاسلام پشت کوهی: مهمترین نکته ای که من باید درباره دوران امامت حضرت هادی(ع) عرض کنم به اوضاع سیاسی جامعه و حکام وقت در دوران امامت ایشان مربوط میشود. ایشان در آن دوران در تقیهای عجیب و غریب به سر میبردند. امامت ایشان مصادف با حکومت یکی از بدترین و فاسدترین حکام بنی عباس یعنی متوکل ملعون بود که حتی به خودش اجازه داد که قبر مطهر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را با خاک یکسان بکند.
بعد از قضیه عاشورا و بعد از اینکه توابین فهمیدند چه خطایی کردند و بعد توبه کردند و دست به شمشیر بردند، قبر مطهر اباعبدالله(ع) یک قداست خاصی داشت اما متوکل آنقدر قوی و جسور بود که این قبر را خراب کرد و کسی حتی نتوانست حرفی بزند. این نشان میدهد که در دوران امامت امام هادی (ع) خفقان شدیدی بود و شیعیان در اوج مظلومیت بودند و امام هادی(ع) و امام عسگری(ع) در یک تحت الحفظ عجیبی قرار داشتند و سامرا از منطقههای شیعه نشین دور افتاده بود. هنوز هم همینطور است و سامرا همیشه مظلوم و در حلقه محاصره دشمنان شیعه و اسلام بوده است.
اما اینکه آن حضرت چگونه توانستند شیعه واقعی را در آن زمانه حفظ کند شاید خیلی با اوضاع الان شیعه تطابق کند منهای کشور خودمان که شیعه زیر سایه کلمه «اشهد ان علیا ولی الله» زندگی میکند شیعه در تمام دنیا در تقیه و مظلومیت قرار گرفته است و در عربستان با توجه به این شرایط جدید وضعیتش روز به روز بدتر می شود یعنی وقتی شیعیان ایران نتوانند برای زیارت بروند آنها دیگر کاملا در مظلومیت قرار می گیرند.این اوضاع سیاسی زمان حضرت و تطبیقش با الان و اینکه حضرت در آن زمان چگونه توانستند شیعه را در تقیه کامل حفظ بکنند، امروز برای ما به شدت قابل بحث است.
*تسنیم:فکر میکنم که اگر کمی روی بحث «زیارت جامعه کبیره» توقف کنیم بد نباشد.به خصوص در رابطه با نقش کاربردی این زیارت مهم امام هادی(ع) در شناخت جایگاه ائمه معصومین. همانطور که اشاره شد این زیارت یک دائرهالمعارف بزرگ تشیع است.فکر میکنید که اصولا شان وجود این زیارت در آن شرایط خاص چه بوده است و امروز این زیارت چگونه میتواند تعیینکننده یک مسیر معرفتی برای ما باشد؟
حجت الاسلام حائری زاده: میدانیم که کلام امام (ع) کلام خدا است به این معنی که معصوم از پیش خود سخنی نمیگوید و قول، عمل و تعبیر معصوم حجت است. من فکر میکنم که چند علت در پاسخ به این سوالی که میگویید وجود دارد. اولین علت این است که استبداد و خفقانی که در آن دوران در جامعه اسلامی رخ داده بود راه نفس امیرالمومنین و دوستداران اهل بیت(ع) را کاملا بسته بود. اینقدر فضا بسته بود که یکی از صحابه به ناممحمد بن ابن ابی عمیر که دوران چهار امام معصوم(ع) را درک کرد، احادیث مربوط به پیغمبر(ص) را مینوشت که به او خبر دادند که از طرف حکومت میخواهند به منزلت بیایند، ترسید و احادیث را زیر باغچه خانه اش دفن کرد و بعد از اینکه او را به زندان بردند چون کسی از این احادیث دفن شده خبر نداشت به باغچه آب دادند و خیلی از این احادیث از بین رفت.
شیعه اگر جامعه کبیره نداند گرفتار غالیگران میشود/جامعه کبیره؛ شناسنامه شیعه است
بنابراین شرایط خیلی سخت بود. حکومت های فاسد برپایه جهالت و زور تشکیل شده بودند و به اسم خدا و پیغمبر حکومت میکردند ولی متاسفانه از آن حقایق الهی بویی نبرده بودند، آنها علویها را پیدا کرده و بازداشت میکردند، با شعیان برخورد میکردند و تبلیغات گستردهای علیه تشیع انجام میدادند. این البته همان کاری است که امروز هم انجام میدهند و اساسا بحث «تقیه» هم از همینجا شکل میگیرد. دیدهام که امروز هم خیلیها، حتی خیلی از خودیها میگویند چرا تقیه میکنید؟ در صورتی که در روایت داریم که «التقیه دینی و دین آبائی»، اصلا ما با تقیه زنده هستیم. تقیه یعنی اینکه مبنا را حفظ کنیم اما به لحاظ یک اهم والاتر که حفظ مکتب آل الله است از طرح مباحث اختلافی پرهیز کنیم. معنایش از دست دادن اعتقاداتمان نیست، معنایش حفظ وحدت است.
همین فتوایی که رهبری در تحریم سب به همسر پیغمبر و برخی از صحابه دادند آنقدر اهمیت داشت که از یک فتنه بزرگ مذهبی جلوگیری شد.
*تسنیم: از بحث خودمان دور نشویم آقای حائریزاده. از شرایط ارائه «زیارت جامعه کبیره» صحبت میکردیم و شما از شرایط اجتماعی جامعه وقت دوران امامت حضرت هادی(ع) میگفتید و فشار و خفقان شدیدی که در جامعه اسلامی حکمفرما شده بود و جامعه تشیع را به شدت تحت فشار قرار داده بود.
بله. این شرایط، شرایطی بود که واقعا می خواستند اصل و اساسی از اهل بیت(ع) باقی نباشد. گقتیم که حتی می خواستند قبر سید الشهدا(ع) را خراب کنند و شخصی به نام دیزج که یهودی الاصل بود از طرف متوکل مأمور شد تا آن بارگاه را خراب کند. از طرف دیگر غالیان و فرقههای منحرف شیعه هم از دیگر مصیبتهای آن روزگار بودند. آدمهایی که در زمان ما هم وجود دارند و فقط رنگ و لعابشان تفاوت کرده است. غالیان کسانی هستند که اغراق میکنند، امامان را تا حد خدا بالا می برند و نهایتا در توحید دچار مشکل میشوند. امروز هم هستند و این فجایعی که در برخی از جامعه مسلمانان انجام میشود هم ناشی از پخش مجالس و اشعار و... همین غالیان است.
این شیعیان منحرف در آن دوران هم حضور داشتند و شبهاتی جدی در بحث امامت به راه انداخته بودند. به خصوص اینکه امام هادی(ع) در 8 سالگی هم به امامت رسیده بودند. مجموعه این اتفاقات سرانجام سبب شد تا امام زیارتی به نام «جامعه کبیره» روایت کنند تا متن قابلتوجهی به وجود بیاید که برای همه اعصار و قرون درس واضح و مشخصی از امامشناسی باشد.
امام هادی(ع) در ابتدای این زیارت فرموده اند که 100 مرتبه تکبیر بگویید و زیارت با شهادت به حقانیت حق و رسالت نبوی شروع می شود که پاسخ درستی به غلوکنندگان است. خود محدث قمی هم فرموده است که این الله اکبر شاید علتش این باشد که این مضامین عالیه راجع به ائمه مبادا افراد را به غلو بیاندازد.
البته همین الان هم افرادی هستند که در این زیارت شک و شبهه ایجاد میکنند. اما اگر شخصی روایت شناس باشد و با روایات ائمه زندگی کرده باشد میداند شاکله این مضامین از غیر از معصوم نمیتواند صادر شده باشد. ضمن اینکه قدیمیترین سند این زیارت توسط مرحوم صدوق که متوفی 380 هجری قمری بود در «من لایحضر» موجود است و مرحوم مجلسی هم می فرمایند زیباترین و کاملترین زیارات است.
هیأتهای ما به جامعه کبیرهها و زیارت غدیرهها روی بیاورند
تسنیم: آقای پشتکوهی، فکر میکنم بهتر باشد که کمی درباره تناسب این زیارت خاص با شرایط امروز جامعه خودمان بیشتر صحبت کنیم.
حجت الاسلام پشت کوهی: زیارت جامعه کبیره در اصل شناسنامه شیعه است یعنی در همیشه تاریخ، ثابت است و در دوره های مختلف با شکل های گوناگون خودش را نشان می دهد. همان زمان که حضرت مجبور بودند در حصر باشند با زیارت جامعه کبیره شیعه را از همه غلوها و انحرافات نجات دادند. الان هم که می بینیم برخی از هیئت ها و محافل شیعی به برخی از غلوها روی آوردند، این زیارت دوباره نجاتدهنده است. این مجالس انحرافی واقعا منهای معارف بزرگ شیعه هستند. متاسفانه به برخی از این آقایان بگوییم دو صفحه از زیارت جامعه کبیره را بخوان شاید در این دو صفحه 20 غلط داشته باشند.
هر زمانی که شیعه از آن معارف و از آن سرچشمه دور شد گرفتار این غلوها شد. وقتی بخشی از مردم به معارفی مثل زیارت جامعه کبیره روی نمیآورند، هیئتها، جلسات و حتی منبرها از این معارف خالی می شود. نتیجه همین وضعی میشود که میبینیم. به جای قرائت و تحلیل زیارتهایی مثل جامعه کبیره، منبرها پر از حرفهای سبک میشود که بیشتر آن مبتنی بر خواب است. شاید گفتن یک رویای صادقانه درست باشد اما وقتی ما این زیارت نامهها و احادیث را داریم چرا باید از آنها استفاده نکنیم. یکی از دوستان مثال زیبایی زدند و گفتند اگر به یک بچه شیعه بگوییم امام هادی(ع) امام چندم ما است؟ میگوید امام دهم. حال اگر ما بگوییم 10 حدیث از ایشان را نقل کند حتی نمی تواند دو حدیث را نقل کند.
خلاصهاش کنم، دوران امام هادی(ع) با دوران امروز کاملا قابل تطبیق است. مهمترین بحث آن هم همین «تقیه» است و اینکه بدانیم امام در آن دوران چگونه شیعه را حفظ کرد و ما باید چگونه حفظ بکنیم. یقینا حضرت هادی(ع) هیچ کدام از این تندرویهایی که برخی انجام میدهند را انجام ندادند و هر قدر که مردم از امام هادی(ع) دور شدند آن غلات و انحرافات و بیراههها بیشتر شد. برادر امام حسن عسکری(ع) و فرزند همین امام هادی(ع) وقتی دستش را از دست پدر بزرگوارشان جدا میکند تبدیل به جعفر کذاب میشود. جعفر امام زاده و عموی امام زمان(عج) است دیگر. ببینید که ما چگونهایم؟ وقتی ما دستمان را از این امامان جدا میکنیم قطعا بدتر از آنها میشویم.
ما باید شیعه را با معرفی جامعه کبیرهها یا زیارت غدیره حضرت هادی(ع) معرفی کنیم. حضرت یک زیارت غدیره دارند که از این زیارت جامعه کبیره مهجورتر و مظلومتر است، روی آن هم باید سرمایهگذاری کرد.
*تسنیم: عبارت خاصی در زیارت جامعه کبیره و برخی از زیارات دیگر وجود دارد که کمی بحثبرانگیز است: «عارفاً بحقه». در خیلی از روایات آمده است که شرط قبولی زیات همین زیارتی است که «عارفا بحقه» باشد. این عبارت به چه معناست.
حجت الاسلام حائری زاده: مرحوم صدوق می فرماید که این «عارفا بحقه» هشت نکته دارد که من مهمترین آنها را نقل میکنم. کسی که میخواهد زیارت برود فقط برای ثوابش نیست، ثواب تشویق و ترغیب است. حقیقت زیارت یک چیز دیگر است که فرمودند «حضور الزائر عند المزور»، وقتی انسان حضور خودش را در محضر زیارت شونده میبیند این فعل و انفعال، زیارت است. بنابراین فقط برای ثوابش نیست بلکه ثواب یک مقدمه، ترغیب و تشویق برای یک حقیقت دیگر است. آن حقیقتی که غالبا از آن غفلت داریم این است که قرار است خصوصیات مزور به تناسب حال زائر به او منتقل بشود.
مرحوم صدوق می فرماید بدانید و باور کنید که امام مرده و زنده ندارد. بلکه حی است و بحث ما با وهابیها هم از همینجا آغاز می شود. درست است که جسمش نیست اما احاطه قیومی دارد و «ارواحکم فی الارواح و اجسادکم فی الاجساد» در زیارت جامعه کبیره به همین اشاره داشته است.
امام حرم و غیر حرم ندارد
اینکه آن بزرگواران «مفترض الطاعه» هستند، همان «عارفا بحقه» است. یعنی هرچه گفتند ما باید «چشم» بگوییم. جای چون و چرا ندارد. اما ما متاسفانه در این ماجرا هم نقص داریم. بزرگواران ما گفته اند وقتی زیارت عاشورا، زیارت جامعه کبیره و... میخوانید، کامل بخوانید و روضهخوانی و عزاداری یا قبل یا بعد از زیارت باشد و بین زیارت چیزی گفته نشود، وقتی گاهی برخی از زیارت ها منفصل میشود و برای اینکه مستمع ملول نشود راههای دیگری هم هست، میشود فرازهایی از آن را مثلا ترجمه کرد اما برای مثال گاهی در بین زیارت عاشورا روضه خوانده میشود. جوری که زیارت عاشورا تقطیع میشود و چیزی از آن باقی نمیماند. این بحث فرمی و ظاهری، در بحث معنایی هم همین است، یعنی خیلی اوقات ما به صورت گزینشی به حرف معصوم(ع) نگاه میکنیم، آن را که به مذاقمان میآید قبول میکنیم و آن را که نه؛ رد میکنیم.
در همین بحثی که آقا اخیرا در جمع ذاکرین و مداحان فرمودند و اشاره کردند که در هئیتها برهنه نشوید، خوشبختانه بسیاری از مداحان مطرح بعد از این جلسهای که داشتند در مجالس خود اعلام کردند که اگر ما اشتباهی تا الان داشتیم از این به بعد تلاش میکنیم که تکرار نکنیم و راضی نیستیم در جلسه ای که ما مداحش هستیم این اتفاقات بیافتد. اما برخی دیگر هنوز ادامه میدهند. به هرحال اگر ما اعتقاد داریم یک مجتهد جامع الشرایط کارشناس دین است، یعنی همه حرفهایش کارشناسی است.
امام شهید است یعنی شاهد است؛ «عارفاً بحقه» یعنی اعتقاد به حاضر بودن امام(ع)
نکته بعد در بحث «عارفا بحقه» این است که باور کنیم که آنها همیشه حاضرند. یک خانمی میخواهد به مضجع امام زاده صالح(ع) برود وقتی میخواهد به داخل برود با بدترین حجاب هم که باشد خودش را میپوشاند. زیرا قبول دارد که آنها حاضرند و حضور امام را درک میکند. اما بیرون که میآید نه. «عارفا بحقه» یعنی امام در همه جا حاضر است. یعنی زائر یقین داشته باشد امام حرم و غیر حرم ندارد. بلکه همه جا هست. لذا خود امام فرمود مثل کل این عالم مانند یک ظرف کوچک در دست ما است که از هر طرف بخواهیم آن را میبینیم و به آن احاطه داریم.
نکته بعد این است که امام شهید است، شهید به معنای شهید جبهه نیست. بلکه شاهد است که حضرت فرمود «نحن المومنون» این مومنون خلوت و جلوت ما را میبینند و هیچ چیز از امام پوشیده نیست.
حجت الاسلام پشت کوهی: درتکمیل حرف حجت الاسلام حائری زاده باید بگویم این «عارفا بحقه» باید در زندگی نشان داده شود والا فایدهای ندارد. میگویند یکی از شاگردان عرفای نجف به زیارت امام رضا(ع) با همه تشریفاتی که داشت، آمد و بعد از مدتی که بازگشتند این عارف بزرگوار گفت شما که به خراسان برای زیارت امام رضا(ع) رفتید تفاوتی هم کردید؟ گفتند خیر. خیلی خوب بود و برگشتیم و آن عارف گفت پس شما به زیارت نرفته بودید. مثال سادهاش این است که یک آقایی اگر به حمام برود و هنوز در صورتش لک باشد و مویش آشفته باشد، حمام نرفته است بلکه چیزی را در آنجا گذاشته و برگشته است. به همین ترتیب شخصی که به زیارت معصوم می رود اما هیچ تغییری نمیکند در اصل اصلاً زیارت نکرده است.
بنابراین یک معنای «عارفا بحقه» این است؛ شخصی که به زیارت میرود باید همه چیزش از جمله سبک زندگیاش تغییر کند. شخصی که به نجف میرود اما وقتی باز میگردد هنوز با خانوادهاش رفتار بدی دارد یا شخصی که به مکه رفته و میگوید این حج برای من 30 میلیون خرج برداشته است و باید از مردم پس بگیرم این «عارفا بحقه» نیست. کسی که میرود و میآید اگر نمازش قضا میشده است دیگر نباید قضا بشود. اگر بداخلاق یا بددهن بوده است دیگر نباید باشد. خیلیها به زیارت معصوم(ع) میروند و قول میدهند که دیگر آن عمل قبیحی که در گذشته انجام میدادند را تکرار نکنند و پایبند میمانند. این «عارفا بحقه» است وگرنه زیارت رفتن و غذای حضرتی خوردن و بعد از آن روز از نو روزی از نو فایدهای ندارد.
«عارفا بحقه» یعنی امام هنوز غریب است/غربت امروز ما به این دلیل است که هنوز به 57 اعتقاد داریم
همانطوری که آقای حائری فرمودند شخصی که به زیارت امام زاده صالح(ع) میرود همانطور که یک تغییر ظاهری در خودش ایجاد میکند اگر بتواند این حجاب را نگاه دارد، زیارت رفته است. هیئت هم همین است یعنی جوانی که به هیئت میرود اگر بیرون بیاید و همان اخلاقهای گذشته را داشته باشد دیگر هیئتی نیست. در گذشته هرکس که از سینما بیرون میآمد با دیدن چهرهاش میتوانستیم متوجه بشویم که او چه فیلمی را دیده است یعنی اگر سر و صدا میکرد میگفتند فیلم جنگی دیده است، اگر گریه میکرد، میگفتند فیلم هندی دیده است حالا اگر شخصی از هیئت بیرون آمد، داد بزند و سوار موتور بشود و سروصدا کند او هیئت نرفته است. اما در مقابل افرادی که حالت معنوی دارند، به دیگران کمک میکنند، موتورشان را طوری روشن میکنند که به همسایه آزار نرسد او هیئت رفته است و «عارفا بحقه» خودش را اینگونه نشان میدهد.
حجت الاسلام حائری زاده: «عارفا بحقه» یعنی باور کنیم که امام هنوز که هنوز است غریب است. از امام صادق (ع) پرسیدند «عارفا بحقه» یعنی چه که فرمودند چند معنا دارد و یک معنای آن این است که امام غریب است. غریب یعنی دور مانده، الان همه ما به برکت امام زمان (عج) روزی میخوریم. امام غریب است یعنی اگر خوبهای ما هم به حرم امام هادی(ع) میروند، میگویند آقا به ما خانه ،ماشین، پول و ... بده، اما آیا تا به حال شده است بگوییم آقا ما تو را برای خودت میخواهیم؟ امام غریب است و یعنی اینکه وقتی از مردم بپرسیم طفل شش ماهه امام حسین(ع) چه کسی بوده است همه از کودک تا بزرگسال میگویند که حضرت علی اصغر(ع) بوده است اما وقتی بگوییم نهج البلاغه چند خطبه دارد؟ نمیدانند و این نشان میدهد معارف عمیق نیست که البته بخش بزرگی از آن به ما روحانیون باز میگردد.
جامعه مستحبمدار شده است و از واجبات فاصله گرفتیم
نکته بعدی این است که سهم ما از غربت چیست؟ دو تا از امامان ما غریب هستند، یکی امام رضا (ع) است، دیگری حضرت سیدالشهدا است که در زیارت نامه ایشان ذکر شده است که غریب الغربا. بنابراین سهم ما از غربت چیست؟ به ریش، به حجاب، به اعتقاد، به اینکه میتوانی زیرمیزی بگیری اما نمیگیری، به اینکه هنوز پنجاه و هفتی فکر میکنی است. این غربت خیلی مهم است. اگر «عارفا بحقه» وجود داشته باشد باور کنید که دادسراهای ما باید خالی باشند. طلاق آمار بالایی نخواهد داشت. یکی از مواردی که در جامعه وجود دارد و از یک جهاتی خوب و از جهاتی هم بد است، این است که جامعه ما مستحب مدار شده است و واجب مدار نیست. یعنی مستحبات را رعایت میکنند اما واجباتی که اصل و رکن است توجه نمیکنند و ائمه آمده اند که به ما بفهمانند به واجبات عمل و محرمات را ترک کنیم. اگر به این دو، درست عمل کنیم خود به خود آن توفیق عمل به مستحبات و ترک مکروه هم می آید.
ادامه دارد....
--------------------------
گفتوگو از سجاد دانی
--------------------------
انتهای پیام/