«جبهه النصره» دستاویز ترکیه و قطر برای تحقق اهداف خود در سوریه
خبرگزاری تسنیم: ترکیه و قطر با حمایت از جبهه النصره و حملات آن به شمال سوریه در نظر دارند، این گروه را در شمال این کشور مستقر کرده و با استفاده از آن اهداف مورد نظر خود در سوریه را تحقق بخشند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه السفیر، ترکیه و قطر با حمایت از گروه تروریستی جبهه النصره و بهبود بخشیدن به وجهه آن در نظر دارند، زمینه حملات گسترده آن به استان ادلب واقع در شمال سوریه را فراهم کرده و از آن به عنوان دستاویزی برای تحقق اهداف مورد نظر خود در سوریه بهره برداری کنند.
بنابر این هدف از حمله شدید به شمال سوریه که حاصل نزدیک شدن روابط ترکیه و قطر و نیز عربستان است، فراتر از تسلط بر استان ادلب است بلکه در این حملات نوار ساحلی سوریه هدف قرار داد تا جایی که طراحان نقشه این حمله و حامیان آن در نظر دارند با این حمله میخ آخر را به تابوت روحیات سوری ها بزنند.
هدف اصلی از این حمله پیشروی سریع در خاک سوریه است به گونه ای که گروه موسوم به «جیش الفتح» در نظر دارد با این حمله بخش زیادی از استان ادلب را تحت کنترل خود در آورده و به این ترتیب امکان نزدیک شدن به مناطق ساحلی سوریه را فراهم شود کند، جایی که به گفته برخی کشورها محل اصلی استقرار حامیان نظام حاکم سوریه است و چه بسا سقوط آن موجب سقوط نظام حاکم شود.
گروه موسوم به جیش الفتح که در آستانه حمله به ادلب واقع در شمال سوریه تشکیل شد، توسط سرویس اطلاعاتی ترکیه رهبری شده و عربستان نیز آن را از نظر مالی و تسلیحاتی پشتیبانی می کند.
به عبارت بهتر ترکیه و عربستان و قطر جیش الفتح را تشکیل دادند و رهبری همه گروههای وابسته به القاعده شامل احرار الشام و جبهه النصره به اضافه جند الاقصی در کنار گروههای اخوانی شامل گروه موسوم به فیالق الشام و جیش السنه را برعهده دارد که همه زیر نظر سرویس اطلاعات ترکیه فعالیت کرده و عربستان نیز در چارچوب حملات تسلیحاتی موشک در اختیار آنان قرار می دهد.
به موازات این حملات برخی رسانه ها و شبکه های ماهواره ای و نیز روزنامه ها با انتشار اخبار این حملات در صدد برآمدند ساکنان مناطق ساحلی را که حامی نظام حاکم سوریه است، به وحشت انداخته تا با مشاهده نزدیک شدن جیش الفتح از این حمایت دست بردارند.
در واقع حمله به ادلب به مثابه بذر پاشیدن در شمال سوریه و برداشت آن در لاذقیه واقع در شمال غرب سوریه و نیز طرطوس است.
نکته قابل ملاحظه اینکه حمله به استان ادلب در واقع نقشه ای است که ترکیه و قطر به طور مشترک آن را طراحی کردند و نشانه های آن از زمان تسلط جبهه النصره بر پایگاه الحامدیه و وادی الضیف در اواخر سال گذشته نمود یافت.
بر اساس این نقشه تلاش می شود وجهه جبهه النصره بهبود یافته و به آن فرصتی داده شود تا دستاوردهایی را در صحنه عملی محقق سازد، به گونه ای که بتواند پس از شکستهایی که در دیرالزور متحمل شده و موجب پراکندگی اعضای آن شد بار دیگر نقش گذشته را به دست آورد.
در این میان قرعه به نام ادلب افتاد تا با استفاده از آن وجهه جبهه النصره بهبود یافته و با استفاده از آن اهداف مورد نظر ترکیه و قطر تحقق یابد.
اینکه چرا ادلب محور نقشه ترکیه و قطر قرار گرفت دلایل متعددی دارد که مهم ترین آن عبارتند از :
اول: افراد مسلح جبهه النصره از دیرالزور پا به فرار گذاشته و به ادلب پناه بردند از همین رو در این شهر به دست بزن النصره تبدیل شدند که می توان به آنان اعتماد کرد.
دوم: استان ادلب محل استقرار برخی گروههای به اصطلاح «میانه رو» است که تحت حمایت آمریکا و غرب قرار دارند، از جمله این گروهها جبهه موسوم به «انقلابیون سوریه» و جنبش «حزم» بود.
همین امر فرصتی برای ترکیه فراهم کرد تا در واکنش به تنگنایی که در آغاز نبرد عین العرب با آن روبه رو و مجبور شد موضعی بر خلاف خواست خود اتخاذ کند، اکنون با از بین بردن گروههای تحت حمایت آمریکا، واشنگتن را در تنگنا قرار دهد.
اما ترکیه و قطر با طراحی حمله جبهه النصره به ادلب به دنبال دو هدف هستند:
اول: ترکیه از این طریق بتواند برنامه خود مبنی بر ایجاد منطقه حائل را که مدتها به دنبال تحقق آن بوده و با مخالفت محافل بین المللی به ویژه آمریکا روبه رو شد، پیش ببرد.
دوم: نفوذ در جهبه النصره برای آنکارا و دوحه فرصتی را فراهم می کند که سیاست ها و عملکرد آن را تحت تاثیر قرار دهند و در نتیجه از این تاثیرگذاری در راستای تحقق دستور کار مورد نظر خود در سوریه بهره برداری کنند.
و اینجا می توان به دلیل پافشاری قطر بر بهبود بخشیدن وجهه رسانه ای و سیاسی جبهه النصره به ضرر سایر گروههای تروریستی در سوریه پی برد.
پیوستن ریاض به آنکارا و دوحه
اما ریاض نیز پس از فوت ملک عبدالله بن عبدالعزیز وارد این میدان شد و همزمان با آماده شدن برای عملیات موسوم به «طوفان قاطعیت» به شریک شماره سه نقشه ترکیه و قطر تبدیل شد ( چه بسا سفر محمد بن نایف ولی ولیعهد به ترکیه در آوریل گذشته در چارچوب تلاش برای نهایی کردن پیوستن ریاض به این نقشه صورت گرفت).
به هر حال این نخستین بار است که جبهه النصره به طور علنی وارد یکی از ائتلاف های نظامی تحت حمایت برخی عربهای خلیج فارس می شود و حتی از این فراتر رفته و به طرفی تبدیل می شود که این ائتلاف را رهبری کرده و حرف آخر را در آن می زند.
تلاش قطر و ترکیه برای وارد کردن النصره در روند سیاسی سوریه
با وجود اینکه ساحل سوریه هدف اصلی نقشه سه جانبه ترکیه، عربستان و قطر است، اما واقعیت این است که هدف اولیه نسخه اصلی این نقشه که با مشارکت ترکیه و قطر طراحی شده بود، تقویت جبهه النصره و حمایت از آن برای تسلط بر ادلب بود تا پس از آن از آنجا به جنگ با داعش به ویژه در محل استقرار آن در حلب برود.
به عبارت دیگر هدف این بود که جبهه النصره به عنوان گروهی معرفی شود که می توان از آن در تحقق هدف بین المللی یا همان مبارزه با داعش استفاده کرد و به این ترتیب نقش آن در سوریه به عنوان یک گروه میانه رو تقویت می شود که حق دارد در روند سیاسی پس از سرنگونی نظام اسد سهمی داشته باشد.
بنابراین روشن است که جبهه النصره دستاویزی است که ترکیه و قطر و البته عربستان امیدوارند از آن به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف خود در آینده سوریه بهره برداری کنند.
انتهای پیام/