چهار واقعیت درباره نقش شهید سلیمانی در روند تغییر نظم جهانی

چهار واقعیت درباره نقش شهید سلیمانی در روند تغییر نظم جهانی

سردار سلیمانی در دوران حیات پربار خود میراثی از خود به جا گذاشت که به مشعل راهی برای ملت‌های جهان برای گام برداشتن در تغییر نظم جهان تک‌قطبی تبدیل شد.

گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم- سیزدهم دی‌ماه پنج سال پیش دولت آمریکا به دستور «دونالد ترامپ» در یک اقدام تروریستی در نزدیکی فرودگاه بغداد سردار حاج قاسم سلیمانی، فرمانده وقت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ابو مهدی المهندس، معاون حشد الشعبی عراق را به شهادت رساند.

آمریکایی‌ها امیدوار بودند که ترور سردار سلیمانی بتواند بر تحولات منطقه غرب آسیا اثر گذاشته و موازنه را به نفع واشنگتن تغییر دهد. با وجود این، سردار سلیمانی میراثی از خود به جا گذاشت که به مشعل راه برای گام نهادن در نظم جدید جهانی تبدیل شده است.

در سال‌های گذشته روشن بوده که هر چند غرب تمام ابزار خود را برای حفظ نظام سرمایه داری و تک قطبی به کار گرفته است اما حقیقت آن است که صحنه جهانی دیگر پذیرنده این رویکرد یک جانبه نبوده و چند جانبه گرایی جدیدی در جریان است که بازیگران جدیدی را در بر گرفته است.

این گزارش به بررسی 4 محور نقش‌آفرینی سردار سلیمانی در روندی می‌پردازد که منجر به تغییرات نظم جهانی از نظام تک قطبی آمریکایی به نظمی با بازیگران متعدد جهانی خواهد شد.

1- هویت فراملی

از جمله اقدامات مهم سردار سلیمانی علاوه بر احیای هویت اسلامی-ایرانی ایجاد امیدواری و چشم‌انداز برای تشکیل یک هویت فراملی، فرامذهبی و فرامنطقه‌ای در جبهه جهانی مقاومت برای تغییر نظم جهانی و حرکت به سوی یک نظم نوین بود.

البته نباید فراموش کرد که سردار سلیمانی در وهله نخست یک چهره ملی بود و این را می‌توان در نمودهای مختلف افکار عمومی از جمله در مراسم تشییع بی‌نظیر او با حضور مردمی از اقشار و افکار مختلف مشاهده کرد.

سردار قاسم سلیمانی , پنجمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی , افول آمریکا ,

با این حال، سردار سلیمانی تنها یک چهره ملی نیست و در فراسوی مرزها در میان ملت‌های منطقه از عراق و سوریه گرفته تا فلسطین و لبنان و حتی فراسوی آن نمادی از مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم، تجاوز، استثمار و توسعه‌طلبی‌های متجاوزانه قلمداد می‌شود.

محور مقاومت به فرماندهی شهید سلیمانی در غرب آسیا دو هدف عمده را دنبال کرده است: ترویج هویت اسلامی و مقابله با سلطه امپریالیسم غربی به رهبری آمریکا.

هر دو این عناصر را می‌توان در شخصیت حاج قاسم سلیمانی مشاهده کرد. او به عنوان نماد محور مقاومت و یک فرد منحصر به فرد، توانست پس از سال‌ها مجاهدت، منطقه را به نقطه‌ای برساند که افول هژمونی آمریکا را تجربه کند، و این مسئله به حدی دل آمریکایی‌ها را به خشم و کینه واداشت که به ترور او به عنوان یک سیاست انفعالی روی آوردند.

حاج قاسم سلیمانی توانست با دنبال کردن سیاست هویتی در منطقه‌ای که توسط بازیگران اروپایی و آمریکایی تکه‌پاره شده بود، نوعی انسجام اجتماعی مردمی در فراسوی مرزهای ایران ایجاد کند که نتیجه آن افزایش نفرت روزانه نسبت به غربی‌ها و به ویژه آمریکایی‌ها بود.

بررسی نحوه ایجاد و عملکرد این انسجام اجتماعی نیازمند زمان بیشتری است اما به طور کلی می‌توان گفت این انسجام اجتماعی در میان ملت‌های منطقه، زمینه‌ساز ایجاد یک بازیگر تمدنی جدید شده است که نه تنها در تغییر نظم جهانی نقش فعال دارد، بلکه در آینده نزدیک به عنوان یک بلوک قدرت جدید در سیاست بین‌الملل ظاهر خواهد شد.

نقش الهام‌آفرین سردار سلیمانی در این مسیر بعد از شهادت ایشان نه تنها قطع نشد بلکه ادامه یافت. به عنوان مثال، حدود دو هفته بعد از شهادت در یک کنفرانس بین‌المللی در ونزوئلا وقتی نام شهید سلیمانی به میان آمد میهمانان از 51 کشور دنیا ایستاده او را تشویق کردند.

دو سال بعدتر، اقدام یک افسر هندی در آتش زدن تصویر شهید سلیمانی در منطقه‌ی مگام باعث تظاهرات گسترده مردم کشمیر و بستن مغازه‌ها شد و اعتراضات به حدی گسترده شد که افسر هندی از مردم عذرخواهی کرد و دستور داد عکس‌هایی از سردار سلیمانی و رهبر انقلاب در شهر نصب شوند.

مقام معظم رهبری این اتفاقات را نشان‌دهنده این می‌داند که الگوی سردار سلیمانی «الگوی جذاب و پرکششی» است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: «در فاصله چند هزار کیلومتری تهران در کشوری دیگر به عکس شهید سلیمانی اهانت می‌شود و مردم واکنشی نشان می‌دهند که پلیس که خودش آن اهانت را انجام داده، مجبور به عذرخواهی می‌شود. همان پلیس با مردم همراهی می‌کند و آن عکس را در جاهایی از شهر نصب می‌کند، که نشان می‌دهد این الگو، الگوی جذاب و پرکششی است.»

سردار قاسم سلیمانی , پنجمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی , افول آمریکا ,

2- شکست هژمونی قدرتهای استعماری

فرانسیس فوکویاما، دانشمند آمریکایی و واضع نظریه «پایان تاریخ» بعد از فروپاشی شوروری سابق در کتابی ادعا کرده بود که پایان جنگ سرد و پیروزی آن به نفع جبهه غربی به معنی پایان تمامی درگیری‌های تمدنی خواهد بود زیرا الگوی لیبرال-دموکراسی به الگویی برای پیروی در سراسر جهان تبدیل خواهد شد.

فوکویاما در در آن کتاب می‌نویسد: «بشریت نه فقط به نقطه عبور از یک دوره خاص تاریخ پساجنگ بلکه به پایان تاریخ رسیده است: یعنی ما به نقطه نهایی تطور ایدئولوژیکی بشریت و مرحله جهانی شدن الگوی لیبرال دموکراسی غربی به عنوان گونه نهایی حکمرانی بشری رسیده‌ایم.»

این گفتارها نشان می‌دهد با فروپاشی شوروی و کنار رفتن ابرقدرت شرق، در حقیقت آمریکا خود را هژمون بلامنازع در سطح جهانی می‌دید و با پشتوانه قراردادن نظریه‌هایِ «پایان تاریخِ» فوکویاما و «جنگ تمدن‌هایِ» هانتینگتون، به دنبال اجرای نظم نوین جهانی بود.

در این راستا آمریکا از یک سو با در پیش گرفتن سیاست مهار دوجانبه در تلاش بود تا ایران و عراقِ صدام را مهار یا کنترل نماید و از سوی دیگر با طرح­ هایی چون «خاورمیانه بزرگ» و «خاورمیانه جدید» به دنبال اجرای نقشه‌های نو محافظه‌کارانه خود به ویژه در دوران بوش پسر بود.

در چنین شرایطی مقام معظم رهبری در سال 1369 دستور تشکیل نیروی قدس سپاه را صادر می‌کند. 7 سال بعد و در سال 1376 حاج قاسم سلیمانی مسئولیت سپاه قدس را بر عهده می‌گیرد که این مسئولیت تا زمان شهادت ایشان در سال 1398 تداوم پیدا می‌کند. این سال‌ها اوج بحران‌های دست‌ساخته آمریکا و متحدش رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا محسوب می‌شوند.

وقایع 11 سپتامبر 2001، حمله آمریکا به افغانستان در همان سال، حمله آمریکا به عراق در سال 2003، جنگ 33 روزه در سال 2006، چندین حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه در سال‌های 2008 تا 2014، شروع بیداری اسلامی و تلاش آمریکا برای منحرف کردن آن و شروع جنگ در سوریه بخشی از آن وقایع محسوب می شوند.

طی این سال‌ها شهید سلیمانی با استفاده از نیروهای داوطلب مردمی در کشورهای مختلف اعم از عراق، سوریه، لبنان، افغانستان، پاکستان، یمن و ایران به دنبال مقابله با طرح‌های خطرناک آمریکا و رژیم صهیونیستی رفت. سردار سلیمانی از طرف دیگر مقاومت را یک جنبش میدانی و عملیاتی می‌دانست که می‌تواند معادلات هژمونیک را در غرب آسیا دگرگون کند.

سردار سلیمانی معتقد بود که مشکل اساسی منطقه غرب آسیا آمریکایی‌ها و رژیم اسرائیل هستند که منافعشان را در گسترش ناامنی در منطقه و تضعیف محور مقاومت تعریف کرده‌اند. بنابراین او نظریه مقاومت را نه فقط یک نشریه سیاسی بلکه جنبش میدانی و عملیاتی می‌دانست که می‌تواند معادلات هژمونیک را در غرب آسیا دچار دگرگونی کند.

سردار قاسم سلیمانی , پنجمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی , افول آمریکا ,

او با کوشش‌های پیوسته خود توانست نقشه‌های هژمونیک ایالات متحده در خاورمیانه را به چالش بکشد. این نقشه‌ها شامل ترویج فرقه‌گرایی و نژادپرستی و افزایش تنش‌های مذهبی در قالب طرحی موسوم به «هلال شیعی» بود. سردار سلیمانی با تقویت جبهه‌های مقاومت، تلاش کرد تا هژمونی آمریکا را تضعیف و در برابر استراتژی تفرقه‌افکنانه هلال شیعی ایستادگی کند.

نتیجه تلاش‌های شهید سلیمانی تغییر توان قدرت در منطقه و کاهش نفوذ هژمونیک آمریکا به نفع ایران بود. به باور کارشناسان این تحولات همزمان دو نتیجه کلیدی برای ایران در عرصه بین‌الملل داشت: اول، گسترش عمق راهبردی ایران در منطقه و دوم، ایجاد یک توان بازدارنده که به عنوان یک عامل اساسی در تغییر الگوی روابط بین‌الملل عمل کرد و مرز تهدیدات ایران را تا عمق کشورهای متخاصم عقب راند.

از جمله دیگر نتایج مهم اقدامات سردار سلیمانی در دوران فرماندهی پربار خود بر نیروی قدس سپاه از بین بردن تبلیغات آمریکایی در ناتوان جلوه دادن ملت‌های منطقه در مقابله با برنامه‌ریزی‌ها و هژمونی‌های کاخ سفید بود.

مهم‌ترین خدمت سردار سلیمانی اما تربیت نسلی از مبارزان و مجاهدان مقاومت بود که به جای آنکه به دنبال تعریف خود در دل روایت‌ها و نظم دیگران باشند روایتگر و مجری آرمان‌های یگانه و منحصر به فرد خودشان باشند؛ نسلی که شهادت را عنایت الهی می‌دانند و از هیچ مانعی برای رسیدن به اهدافشان واهمه ندارند.

این نسل بزرگترین خطر برای نظم آمریکایی در منطقه به شمار می‌رود زیرا حتی با شهادت چهره‌های بزرگ دنبال کردن آرمان‌های خود را نه تنها کنار نمی‌گذارد بلکه هم‌بسته‌تر و یکپارچه‌تر می‌شود.

3- شکست خاورمیانه جدید

آمریکا در سال‌های گذشته در راستای نظم جهانی تک‌قطبی نقشه‌ای را در منطقه غرب آسیا پیگیری کرده‌اند که از آن به عنوان ادامه یک طرح قدیمی به نام «سایکس‌پیکو» یاد می‌شود. زمزمه‌های این طرح از سال‌ها پیش شروع شد و قرار بود همانند اثر دومینو، ایران را نیز درگیر کند.

موافقت‌نامه سایکس-پیکو یا موافقت‌نامه آسیای صغیر توافقی سری میان بریتانیا و فرانسه بود که در روز نهم ماه مه 1916 در خلال جنگ جهانی اول و با رضایت روسیه برای تقسیم امپراتوری عثمانی منعقد شد. این توافق‌نامه به تقسیم سوریه، عراق، لبنان و فلسطین میان فرانسه و بریتانیا منجر شد. این مناطق قبل از آن تحت کنترل ترک‌های عثمانی بودند. این توافق‌نامه نامش را از سر مارک سایکس بریتانیایی و فرانسوا ژرژ پیکو از فرانسه گرفته‌ است. مذاکرات اولیه این توافقنامه بین 23 نوامبر 1915 تا 3 ژانویه 1916 یعنی پیش از شکست امپراتوری عثمانی انجام پذیرفت و پیش شرط این توافق، شکست امپراتوری عثمانی در جنگ بود.

اما در سال‌های گذشته زمزمه‌هایی شنیده می‌شد مبنی بر این که کشورهای غربی در طرحی معروف به «سایکس‌پیکو جدید» به دنبال آن هستند که این قرارداد را به هم زده و کشورهای بزرگ منطقه را تجزیه و کوچک‌تر کنند. زمانی که داعش در دهم ژوئن 2014 با اشغال موصل در شمال عراق، تشکیل دولت به اصطلاح اسلامی را اعلام کرد، برغم هیاهو و گرد و غبار جنگ در منطقه، زمزمه های پایان آن قرارداد تاریخی، بیشتر شنیده شد.

در واقع، طرح‌های تغییر دموگرافی و جابجایی مرزها و کوچک‌سازی کشورهای بزرگ منطقه از هنگام اشغال عراق در سال 2003 میلادی بطور جدی مطرح شده بود. یکی از این طرح ها تجزیه عراق و سوریه و ادغام مناطقی از غرب عراق با شرق سوریه و تشکیل یک دولت سنی در منطقه و طرح دیگر تجزیه عراق به 3 منطقه سنی، شیعه و کردی بود. اتفاقا جو بایدن رئیس جمهور فعلی آمریکا هم از طرفداران این طرح بود.

این پروژه در یک دهه گذشته از چندین فاز عبور کرد اما در هر مرحله این سردار سلیمانی و جریان مقاومت بودند که به عنوان سدی بزرگ مقابل آن ایستادند و طرح آمریکایی‌ها را ناکام گذاشتند. سردار سلیمانی در آن سال‌ها نه تنها فرماندهی جنگ با گروه‌های تروریستی تکفیری در عراق و سوریه را بر عهده داشت، بلکه با مداخله‌ی به‌موقع خود در نزاع‌های قومی میان کردها و ترکمن‌های شمال عراق (به‌ویژه درگیری‌های طوزخورماتو در سال 2016)، از گسترش درگیری‌های محدود به جنگ تمام‌عیار جلوگیری کرد.

یکی از دلایل کینه آمریکایی‌ها از سردار سلیمانی این بود که او محور مقاومت را برای ایستادن در برابر ایده‌های ثبات‌زدای آمریکا برای منطقه آماده کرد و به نیابت از تمامی مردمان کشورهای منطقه با تروریسم بین‌المللی جنگید و از این طریق، شکست آمریکا را که امری غیرممکن به نظر می‌رسید به یک تحقیر روزمره تبدیل کرد؛ این مسئله خود یکی از دلایل جرأتمند شدن کشورها برای حرکت به سوی نظمی جدید فراتر از نظم تک‌قطبی آمریکایی است.

4- مقابله با پروژه اسلام‌هراسی

با فروپاشی نظام دو قطبی، آمریکا و غرب که از نظر ذهنی با دشمنی منسجم و ساختاری با کمونیسم خود گرفته بود، بعد از اتمام جنگ سرد و به هم ریختن نظم بین‌المللی پیشین هراس از اسلام را جایگزین هراس از کمونیسم کرد.

برخی از تحلیلگرانی که از دیدگاه شناختی به این موضوع نزدیک شده‌اند می‌گویند که در دوران پس از جنگ سرد نوعی تحول شناختی در راهکارهای امنیتی غرب ایجاد شد که بر اساس آن «هویت»، امنیتی‌سازی شد. این نگرش حول تقسیم جهان به «ما» و «دیگران» شکل گرفت و بر اساس آن ارزش‌های غربی متعالی و ارزش‌های دیگران پست و ناچیز قلمداد شد. یکی از اصلی‌ترین چارچوب‌های راهبردی غرب در این پدیده «اسلام‌هراسی» است.

از «برنارد لوئیس» و «ساموئل هانتینگتون» به عنوان دو نفر از نظریه‌پردازان اصلی‌ای نام برده می‌شود که در پایه‌گذاری یک نظام شناختی اسلام‌هراسانه نقش داشتند. به عنوان مثال هانتینگتون در نظریه برخورد تمدن‌ها از برخورد غرب و اسلام در مرزهای تمدنی سخن گفت.

اینکه در سال‌های گذشته اسلام‌هراسی و اسلام‌ستیزی در اروپا و آمریکا روزبه‌روز افزایش یافته از چنین ریشه‌هایی نشات می‌گیرد. در همین راستا اروپا و آمریکا برای مقابله با اسلام‌، به شدت در تلاش بودند که اسلام سلفی- تکفیری را به‌عنوان نماینده راستین اسلام معرفی کرده و افکار عمومی جهانی را علیه این دین آسمانی بسیج کنند.

نمایندگان اسلام سلفی- تکفیری، داعش و القاعده هستند. اسلامی بی‌منطق که غیر از تکفیر، ترور و سر بریدن چیزی در چنته و برای عرضه ندارد. طی سال‌های گذشته داعش و القاعده نمایندگان این قرائت متحجرانه از اسلام به کمک ابزار رسانه رعب و وحشتی بی‌سابقه در جهان مستولی کردند.

اقدامات جنایتکارانه داعش طی سال‌های اخیر در سوریه و عراق و افغانستان و انتشار گسترده این جنایت‌ها در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در تلاش بود بیشترین و مهم‌ترین کمک را به پروژه اسلام‌هراسی غرب کنند تا کشورهای غربی با نشاندن داعش به‌عنوان نماینده کل اسلام سعی در ترساندن افکار عمومی در کشورهای غربی از اسلام واقعی دارند.

در این فضا سردار سلیمانی چهره رحمانی اسلام را به جهانیان نشان داد. شهید سلیمانی همان‌طور که از مسلمانان حمایت می کرد مسیحیان و ایزدی‌ها و پیروان سایر ادیان را هم مورد حمایت قرار می‌داد و به این جهت نماینده چهره راستین اسلام بود. علاوه بر این شمایل غضبناک او در برابر ظالمان و مستکبران نیز بر محبوبیت او در افکار عمومی اضافه می‌کرد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon