بیستمین بخش «دفترچه خاطرات افغانستان» منتشر شد

بیستمین بخش «دفترچه خاطرات افغانستان» منتشر شد

خبرگزاری تسنیم: بخش بیستم «دفترچه خاطرات افغانستان، از ظاهرشاه تا طالبان» منتشر شد. این کتاب ترجمه فارسی کتاب خاطرات ج.ان.دیکسیت (J.N.Dixit) ، وزیر خارجه سابق هند پیرامون یکی از ماموریت‌های حساس او در کابل افغانستان است.

خبرگزاری تسنیم: افغانستان سرزمین ظاهرا شناخته‌شده و در عین حال پر از ابهامی در مرزهای شرقی سرزمینی ایران، تاریخ پرپیچ‌و‌خم، ملتهب و در عین حال پر از سوالی برای تمام جهان است.

جنگ با شوروی، حضور جنگجویان مجاهد، ظهور طالبان، حمله آمریکا و...  اتفاقات بزرگی برای نیم قرن تاریخ سرزمینی با مردمان پیچیده در قلب غرب آسیاست.حوادثی که هر کدام به تنهایی می‌توانند سرنوشت یک کشور را برای قرن‌ها تحت‌تاثیر قرار دهد.اما این تاریخ پیچیده، پرمساله و پرداستان بیش از همه برای خود مردمان سختکوش افغانستانی پوشیده نگه داشته شده است.اما علاوه بر افغانستانی‌ها، بخش مهمی از تاریخ ایران به تاریخ معاصر افغانستان گره خورده است و خطر ندانستن آنچه در این سالها بر سر افغانستان آمد و نداشتن یک نگاه تاریخی به مساله افغانستانی کم‌کم در حال نمایان شده است.
ج.ان.دیکسیت (J.N.Dixit) ، وزیر خارجه سابق هند از سال 1981 تا سال 1985 به عنوان سفیر هند در افغانستان مشغول به فعالیت می‌شود.دوره‌ای که اقتدار و سلطه شوروی بر این کشور در حال به پایان رسیدن است و مجاهدین در حال قدرت گرفتن. او در کتابی تحت عنوان «دفترچه خاطراتی از افغانستان» یادداشت‌های روزانه خود را از خضور در افغانستان در این دوره حیاتی وتاریخ‌ساز منتشر کرده است.

خبرگزاری تسنیم به  منظور به وجود آوردن آن دید تاریخی که ذکرش رفت، ترجمه فارسی کتاب خاطرات ج.ان.دیکسیت (J.N.Dixit) ، وزیر خارجه سابق هند پیرامون یکی از ماموریت‌های حساس او در کابل افغانستان را منتشر می‌کند.
سید عبدالحسین رئیس‌السادات، رایزن فرهنگی ایران در پاکستان و مسئول خانه فرهنگ ایران در پیشاور این کتاب را ترجمه کرده است و در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است و قرار است به تناوب همه بخش‌های کتاب منتشر می‌شود.

برای ارتباط مستقیم با مترجم می‌توانید با این آدرس ایمیل در ارتباط باشید:raeisossadat@gmail.com

15 ژوئیه

گزارش‌هایی در مورد جریاناتی که در پلنوم دوازدهم کمیتهٔ مرکزی PDPA گذشت حاکی از آن است که بحث و گفتگو‌ها تلخ و زننده بودند، به ویژه آنجا که گزارش‌هایی در مورد اوضاع اجتماعی و وضعیّت انسجام حزبی مطرح شد. در مورد اختلافات خلقی‌ـ پرچمی پیرامون رفتاری که می‌بایستی نسبت به شورشیان داشت و غلبه بر فرقه‌گرایی با شدّت اظهار نظر شد و ضمن آن‌ها بعضی اعضای خلقی کمیتهٔ مرکزی حتّی تهدید کردند جلسه را ترک خواهند کرد. دخالت رئیس‌جمهور کارمل و بعضی اعضای عالی رتبهٔ دفتر سیاسی موجب وصله پینهٔ نازک اختلاف گردید. آیندهٔ اتّحاد درونی تیره و تار باقی می‌مانَد.

چیز‌هایی که پس از تمام شدن و برچیده شدن بساط پلنوم گفته شد اینکه: دبیر خانهٔ حزب اعلام کرد از مارس 1982 مجموع عضویّت در PDPA از 65 هزار به90 هزار نفر افزایش یافته و عضویّت فعلی بین 90 تا 95 هزار نفر شده است.

ولایت‌های غزنی، ننگرهار و پکتیا باز هم ناآرام بودند. اوضاع در ولایت‌های غربی قندهار و هرات نسبتاً تحت کنترل آمده است. فعّالیّت‌های شورشیان درون شهر کابل و اطراف آن با حدّت و شدّت زیاد ادامه داشت. شب هشتم ژوئیه شورشیان بخشی از دستگاه انتقال برق نزدیک سرآبی را ویران کردند و کابل حدود شانرده ساعت بدون برق سر کرد. فرودگاه کابل و مرکز ستاد وزارت دفاع در کاخ دارالامان در طول هفته هدف حملات شبانه بودند.

سکوت شب‌های کابل با صدای آتش توپخانه، موشک‌های دوربردی که شورشیان شلیک می‌کنند و تبادل آتش سلاح‌های کوچک شکسته شده است. پس از ساعت هفت شب بر حومه‌های شهر جوّی هراس انگیز حکمفرماست.

جای بعضی واحد‌ها و تشکیلات وابسته به لشکر یکم ارتش افغانستان (که ستادش در کابل قرار دارد) را تغییر داده و از آن‌ها در هرات استفاده می‌کنند. بعضی واحد‌های نظامیان مستقر در غرنی و قندهار هم در هرات به کار گرفته شده‌اند. گزارش‌های اوّلیّه حاکی از آن است که لشکر جدیدی از ارتش افغانستان تشکیل خواهد شد تا ولایت‌های فراه، هرات، بادغیس و فاریاب را زیر پوشش داشته باشد. اینجابجایی و بکارگیری دوباره ممکن است با هدف مقابله با فعّالیّت‌های احتمالی شورشیان در این ولایت‌ها باشد که از خاک ایران سرچشمه می‌گیرد.

مشکلات آموزشی نیروهای هوایی افغانستان که در نامهٔ هفتگی یکم ژوئیه آنرا یادآور شدم مشخّصاً با ورود چهار هواپیمای آی. ال-39 آموزشی از چکسلواکی و با تامین مالی آن از سوی شوروی به آموزشگاه نیروی هوایی نزدیک مزارشریف بر طرف شده است.

واحد‌های نیروی هوایی شوروی در پایگاه هوایی بگرام تقویت شده‌اند. یک اسکادران هواپیمای اس. یو-25 و دو اسکادران از می‌گ 23 در بگرام مستقر شده‌اند. وابستهٔ گروه هوایی کاپیتان خربنده به من می‌گوید طیّ ده روز (یکم تا دهم ژوئیه) هواپیما‌ها از پایگاه‌های هوایی بگرام و کابل 92 عملیّات بمباران علیه شورشیان انجام داده‌اند. 78 پرواز بالگردهای توپ‌دار و 14 پرواز می‌گ‌ها در منطقه‌ای که از مرزهای شمالی ولایت پروان شروع می‌شود و مناطقی از ولایت‌های وردک، لوگر و لغمان را پوشش می‌دهد، در این عملیّات شرکت کردند. ولایات فوق اطراف شهر کابل و مناطق روستایی دوردست‌تر آن را احاطه کرده‌اند.

علیرغم ناامنی‌های ناشی از عملیّات خرابکارانهٔ شورشیان و نبود نظم و قانون، عید فطر با حضور عموم مردم در سراسر کشور جشن گرفته شد. بازیگران عمده در صحنهٔ سیاسی افغانستان، دولت و شورشیان، تقدّس و احساس مبارک بودن این روز مقدّس را با احترام به آن حفظ کردند. در تمامی شهر‌های اصلی نمازگزاران عید بسیار گسترده و خوب در نماز حاضر شدند. از مسائل جالب حاشیه‌ای جشن‌ها در کابل سخنرانی‌هایی بود که ملا‌ها در مساجد مختلف ایراد کردند و در آن‌ها در خواست و دعای غیر سیاسی برای صلح و برای زمین گذاشتن سلاح کردند.

22 ژوئیه

گزارش‌هایی در مورد جریاناتی که در پلنوم دوازدهم کمیتهٔ مرکزی PDPA گذشت حاکی از آن است که بحث و گفتگو‌ها تلخ و زننده بودند، به ویژه آنجا که گزارش‌هایی در مورد اوضاع اجتماعی و وضعیّت انسجام حزبی مطرح شد. در مورد اختلافات خلقی- پرچمی پیرامون رفتاری که می‌بایستی نسبت به شورشیان داشت و غلبه بر فرقه‌گرایی با شدّت اظهار نظر شد و ضمن آن‌ها بعضی اعضای خلقی کمیتهٔ مرکزی حتّی تهدید کردند جلسه را ترک خواهند کرد. دخالت رئیس‌جمهور کارمل و بعضی اعضای عالیرتبهٔ دفتر سیاسی موجب وصله پینهٔ نازک اختلاف گردید. آیندهٔ اتّحاد درونی تیره و تار باقی می‌ماند.

چیز‌هایی که پس از تمام شدن و برچیده شدن بساط پلنوم گفته شد اینکه دبیر خانه حزب اعلام کرد از مارس 1982 مجموع عضویّت در PDPA از 65 هزار به90 هزار نفر افزایش یافته و عضویّت فعلی بین 90 تا 95 هزار نفر شده است.

ولایت‌های غزنی، ننگرهار و پکتیا باز هم ناآرام بودند. اوضاع در ولایت‌های غربی قندهار و هرات نسبتا تحت کنترل آمده است. فعّالیّت‌های شورشیان درون شهر کابل و اطراف آن با حدّت و شدّت زیاد ادامه داشت. شب هشتم ژوئیه شورشیان بخشی از دستگاه انتقال برق نزدیک سرابی را ویران کردند و کابل حدود شانرده ساعت بدون بر ق سر کرد. فرودگاه کابل و مرکز ستاد وزارت دفاع در کاخ دارالامان در طول هفته هدف حملات شبانه بودند.

سکوت شب‌های کابل با صدای آتش توپخانه، موشک‌های دوربردی که شورشیان شلیک می‌کنند و تبادل آتش سلاح‌های کوچک شکسته شده است. پس از ساعت هفت شب بر حومه‌های شهر جوّی هراس‌انگیز حکمفرماست.

جای بعضی واحد‌ها و تشکیلات وابسته به لشکر یکم ارتش افغانستان را (که ستادش در کابل قرار دارد) تغییر داده و از آن‌ها در هرات استفاده می‌کنند. بعضی واحدهای نظامیان مستقر در غرنی و قندهار هم در هرات به کار گرفته شده‌اند. گزارش‌های اوّلیّه حاکی از آن است که لشکر جدیدی از ارتش افغانستان تشکیل خواهد شد تا ولایت‌های فراه، هرات، بادغیس و فاریاب را زیر پوشش داشته باشد. اینجابجایی و بکارگیری دوباره ممکن است با هدف مقابله با فعّالیّت‌های احتمالی شورشیان در این ولایت‌ها باشد که از خاک ایران سرچشمه می‌گیرد.

مشکلات آموزشی نیروی هوایی افغانستان که در نامهٔ هفتگی اوّل ژوئیه آنرا یادآور شدم مشخّصاً با ورود چهار هواپیمای آی. ال-39 آموزشی از چکسلواکی و با تأمین مالی آن از سوی شوروی به آموزشگاه نیروی هوایی نزدیک مزارشریف برطرف شده است.

واحدهای نیروی هوایی شوروی در پایگاه هوایی بگرام تقویت شده‌اند. یک اسکادران هواپیمای اس. یو-25 و دو اسکادران می‌گ23 در بگرام مستقر شده‌اند. وابستهٔ گروه هوایی کاپیتان خربنده به من می‌گوید طی ده روز (اول تا دهم ژوئیه) هواپیما‌ها از پایگاه‌های هوایی بگرام و کابل 92 عملیّات بمباران علیه شورشیان انجام داده‌اند. 78 پرواز بالگردهای توپ دار و 14 پرواز می‌گ‌ها، در منطقه‌ای که از مرزهای شمالی ولایت پروان شروع می‌شود و مناطقی از ولایت‌های وردک، لوگر و لغمان را پوشش می‌دهد، در این عملیّات شرکت کردند. ولایات فوق اطراف شهر کابل و مناطق روستایی دوردست‌تر آن را احاطه کرده‌اند.

علیرغم ناامنی‌های ناشی از عملیّات خرابکارانهٔ شورشیان و نبود نظم و قانون، عید فطر با حضور عموم مردم در سراسر کشور جشن گرفته شد. بازیگران عمده در صحنهٔ سیاسی افغانستان، دولت و شورشیان تقدّس و احساس مبارک بودن این روز مقدّس را با احترام به آن حفظ کردند. در تمامی شهر‌های اصلی نمازگزاران عید بسیار گسترده و خوب در نماز حاضر شدند. از مسائل جالب حاشیه‌ای جشن‌ها در کابل سخنرانی‌هایی بود که ملا‌ها در مساجد مختلف ایراد کردند و در آن‌ها در خواست و دعای غیر سیاسی برای صلح و برای زمین گذاشتن سلاح کردند.


22 ژوئیه

گزارش رئیس‌جمهور کارمل به پلنوم دوازدهم و قطعنامه‌ها و دستورات برآمده از آن تا سطح واحد‌های ولایتی و بخشی حزب انتقال یافته‌اند. نشست‌ها و محافل بحث و بررسی پیرامون محتوای این اسناد تا این سطوح پایین منطقه‌ای آغاز شده‌اند. هجومی برای نام نویسی از کادرهای جدید حزب هم شروع شده است. آموزش کادر‌ها برای استحکام قدرت حکومت بعنوان ابزاری اصلی و محکم برای برنامهٔ عملیّات حزب در سال جدید اعلام شده است. رهبران حزب و دولت که من طیّ ده روز گذشته ملاقات کرده‌ام همگی بر این نکته تاکید کرده‌اند که درون‌نگری انتقادی آشکار‌تر پیرامون امور حزبی که در اسناد و گزارش‌ها بازتاب یافته‌اند نشانگر رشد اعتماد به نفس درون حزب و قدرت حزب در شناسایی کمبودهاست. این‌ها بیانگر این حقیقت هستند که حزب می‌تواند موانعی را که بر سر راه خویش دارد صادقانه با توده‌ها در میان بگذارد. رهبران حزب و دولت پلنوم را بعنوان چیزی چون نشان مقسّم آب تعبیر و تفسیر می‌کنند. گزارش PDPA و اطمینانی که به آینده‌اش در افغانستان دارد «با کمک و دستگیری از سوی کشور‌ها و احزاب سوسیالیستی بوده است که نسبت به آن احساس برادرانه داشته‌اند.»

بویژه ولایت‌های پکتیا، وردک، غزنی و قندهار به دلیل فعّالیّت‌های شورشیان ناآرام بودند. تعداد و حجم فعّالیّت‌های خرابکارانه شورشیان در کابل و اطراف آن تا حدّی کمتر از هفتهٔ پیش بود ولی جنگ توپخانه‌ای بین دولت و نیروهای شورشی‌گاه و بیگاه در کابل و مناطق پیرامون آن ادامه یافت. شورشیان جدا از دارا بودن موشک‌های آرپی‌جی7، اکنون از مسلسل‌های نسبتاً پیچیده سبک، خمپاره انداز و نوع جدیدی تفنگ بنام‌ام. 712 ساخت اروپای غربی استفاده می‌کنند.

گزارش‌های تایید شده‌ای دریافت شده که اتّحاد شکننده بین گروه‌های شورشی اصلی مستقر در پاکستان بخاطر درگیری‌هایی که بین ضعیف و مجدّدی از یکطرف و گلبدین حکمتیار از طرف دیگر بوجود آمده، باردیگر از هم پاشیده است.

سالروز تولّد آقاخان فعلی در نقاط مختلف افغانستان در مساجد [؟!؟] اسماعیلیه جشن گرفته شد. کمیتهٔ مرکزی PDPAو نیز وزارت قومیّت‌ها و قبایل در این جشن تولّد‌ها بعنوان نشانی آشکار از سیاست حزب حاکم افغانستان و دولت در سازگار بودن با گرایش‌های پیشرفته [!!] در اسلام معاصر شرکت کردند. کمیتهٔ مرکزی PDPA و وزارت قومیّت‌ها و قبایل پیام ویژهٔ تبریک خطاب به جماعت اسماعیلیّه درون افغانستان صادر کردند و پیام تبریکی برای آقاخان ارسال نمودند.

گزارش‌های تایید شده‌ای از برداشت غلّات بویژه گندم از ولایت‌های نیمروز، قندوز، جوزجان، بلخ و قندهار رسیده است. وزارت کشاورزی ادّعا می‌کند که محصول مزارع گندم و غلّات تقریباً به سطح تولید سال 1977 رسیده است، اگرچه اعداد و ارقامی بصورت تن ارائه نمی‌دهند. ادّعا می‌شود موفّقیّت نتیجهٔ توزیع کود و بذر بهتر بین کشاورزان در نقاط مختلف کشور است. همانطور که پیش از این نوشته‌ام تایید شده مشکل این است که چگونه مزارع را درو کنند. نیروهای داوطلب ویژه‌ای سازماندهی شده‌اند و کمباین‌هایی از اتّحاد شوروی قرض گرفته‌اند تا غلّات را درو کنند.

روز سیزدهم ژوئیه رئیس‌جمهور کارمل دیدار رسمی‌اش از مغولستان را به پایان رسانده و راهی مسکو شده است تا به استراحت و معالجه بپردازد. ناراحتی‌اش از فشار خون بالا و زخم دستگاه گوارش است که عود کرده است. انتظار می‌رود اوایل اوت باز گردد. دوست، وزیر خارجه، برای مرخصی به اتّحاد شوروی رفته و اوایل اوت باز می‌گردد.

غلام سرور یوریش، معاون وزیر خارجه مصاحبه‌ای طولانی با خبرگزاری باختر داشت که در آن ارزیابی دولت افغانستان را از اینکه امپریالیسم آمریکا تصمیم گرفته است جنگ اعلام نشدهٔ مداخله جویانه‌اش را در مقابله با دولت و مردم افغانستان ادامه دهد، ارائه کرد. وقتی یوریش را ملاقات کردم توضیح داد مصاحبه به این خاطر صورت گرفت تا به تأکید بر این ارزیابی افغانستان بپردازد که در حالی که بعضی رهبران پاکستان علاقمند رسیدن به راه حلّی سیاسی با افغانستان هستند، پاکستان اجازه ندارد در مسائل اساسی به چنین راه حل‌هایی دست یازد زیرا آمریکا مخالف حلّ مسائل در این بخش از جهان است. یوریش مخصوصاً از اظهارات شولتز وزیر خارجهٔ آمریکا طی دیدارش از اسلام‌آباد و پیشاور در اوایل ژوئیه عصبانی بود و حضور شولتز در پاکستان را «بعنوان تحریکی عمدی و از پیش طرّاحی شده» دانست.

نمایندهٔ ویژهٔ دبیر کلّ سازمان ملل در موضوع افغانستان، آقای دیه‌گو کوردووز به آقای فرید ظریف نمایندهٔ دائم افغانستان در سازمان ملل گفته مایل است زمانی بین هفتم و سی‌ام دسامبر از اسلام‌آباد، کابل و تهران دیدار داشته باشد. پاسخ افغانستان هنوز مشخّص نشده است. مسئولین افغانی ترجیح می‌دهند کوردووز در نیمهٔ دوم اوت یا هفتهٔ اول سپتامبر به کابل بیاید زیرا از هفته-ی دوم سپتامبر به بعد وزارت خارجهٔ افغانستان گرفتار تهیّهٔ مقدّمات برای شرکت در جلسهٔ بعدی نشست عمومی سازمان ملل است. تاریخ‌های دیدار کوردووز هنوز تحت بررسی است. بنظر می‌رسد کوردووز نگران انجام یک دور دیگر مذاکره با تمامی بازیگران عمده در موضوع افغانستان پیش از نشست عمومی است تا در صورت امکان اطمینان یابد گزارش وی به نشست عمومی منعکس کنندهٔ یادداشت جمعبندی نشده‌ای که در دور گذشته مذاکرات ژنو پایان یافت، نباشد.

مصاحبهٔ آقای ولی‌خان در لندن که در آن پیش بینی می‌کند اگر دموکراسی در پاکستان به سرعت تأمین نگردد جنگ‌ داخلی راه خواهد افتاد، در رسانه‌های افغانستان در سطح گسترده‌ای انتشار یافت. (مصاحبه در مطبوعات هند هم با ذکر بخش قابل توجّهی از جزئیّات آن پوشش داده شد.) امتناع ولی‌خان از پذیرش پیشنهاد گزارش شدهٔ نخست وزیری که ژنرال ضیاء‌الحق به وی ارائه کرد، اینجا در محافل حزبی و سیاسی با قدردانی و تحسین مواجه گردید.

29 ژوئیه

26 ژوئیه نخست‌وزیر کشتمند از ولایت نیمروز و بعضی قسمت‌های شمالی هلمند دیدار کرد. او در گردهمایی عمومی در زرنجان مرکز ولایت برای اعضای حزب و نظامیان سخنرانی کرد. این نخستین دیدار رهبری در این سطح بالا از بخش‌های انتهایی جنوب غربی افغانستان و به نمایش گذاشتن کشتمند، یک هزاره، در حوزهٔ حضور قبایلی عمدتاً پشتون و بلوچ بود. این دیدار علیرغم ادامهٔ فعّالیّت‌های شورشیان در بخش‌های جنوبی و شرقی کشور انجام شد که بیانگر گرایش‌های خاص در تلاش دولت برای استحکام بخشیدن به جایگاه خود در کشور بود. این دیدار همچنین ثابت کرد تاکیدی است بر این ادعا که دولت، هر چند شکننده و در مناطق دور دست، (در پاسخ به ادّعای شورشیان که به‌سختی کابل را کنترل می‌کند)، کنترل را در دست دارد.

پیش‌تر اینکه، این کار رفتاری روحیّه بخش برای اعضای حزب و نظامیانی بود که در طول مرزهای پاکستان و ایران مشغول عملیّات هستند و این نکته را به نمایش می‌گذارد که بالا‌ترین سطح رهبری مشتاق است خود را در معرض خطر دیدار از چنین مناطقی قرار دهد.

کشتمند در تعدادی از ملاقات‌ها با بزرگان قبایل از غزنی و گردیز به دنبال این بود آن‌ها را متقاعد کند دولت سیاست‌های معتدل و سازنده‌ای دارد. وزیر قومیّت‌ها، سلیمان لایق به هلمند و زابل رفت و ملاقات‌هایی با رهبران مذهبی و قبایل داشته است.

گزارش‌هایی از ملاقات‌های فعّالین حزبی از مناطق پروان، خوست و بلخ رسیده که مکمّلی از پلنوم دوازدهم کمیتهٔ مرکزی است.

اطّلاعات موثّقی داریم مبنی بر اینکه وزارت کشاورزی دستور گرفته نسبت به معرّفی قانون اصلاحات ارضی اقدام کند تا تسکینی برای احساسات رهبران مذهبی و قبایلی و صاحبان املاک سنّتی معیّنی باشد. لکنوال وزیر کشاورزی اظهار داشته است زمین‌های وقفی متعلّق به مساجد و قطعه‌های مشخّصی از زمین‌های متعلّق به رهبران قبایل در زمرهٔ مقرّرات قوانین اصلاحات ارضی که در اصل پیش بینی شده است قرار نمی‌گیرند. این دسته از زمین‌ها در دست مالکان سنّتیشان قرار خواهند داشت با این شرط که بطور فعّال با دولت در اجرای برنامه‌های اقتصادی و سیاسی حزب همکاری داشته و اینکه پناهندگی به عناصر شورشی ندهند. این برنامه حرکتی آشتی جویانه در قبال مراکز سنّتی قدرت اقتصادی در مناطق روستایی است. علاوه بر این دولت دریافته است حتّی هنگامی که زمین‌هایی را بر اساس قوانین اصلاحات بین روستائیان بی‌زمین تقسیم کرده است، غیر قابل استفاده مانده یا هدف تجاوز منفعت‌طلبان قرار گرفته‌اند. طبق نظریّهٔ لکنوال اصلاحات ارضی می‌بایستی به تدریج و با گذشت یک دورهٔ طولانی پیاده شود. در اثنای این دوره جایی برای برانگیختن دشمنی آنان که در روستا‌ها قدرت را در دست دارند و می‌توانند جمعیّت محلّی را تحت نفوذ خویش درآورند، باقی نمی‌ماند. این نمونه دیگری از پختگی و خبرگی سیاسی و بویژه معتدل کردن نفوذ و رخنهٔ ایدئولوژیک ثور است.

اخیراً وزیر دارایی افغانستان آشکارا از وضعیّت وخیم بودجه و ارز خارجی اطّلاع داده است. منابع مالی کشور عمدتاً از طریق صدور گاز طبیعی و شصت درصد از دارایی‌ها از طریق کمک خارجی از اتّحاد شوروی و هم پیمانان اروپای شرقی‌اش تأمین می‌گردد. تولید صنعتی و صادراتی کشور در سراشیبی افتاده است. قدرت رو به افزایش ارزهای عمده در برابر افغانی اوضاع را پیچیده می‌کند. برای سر در گم کردن بیشتر آن، کمک از سوی آژانس‌های سازمان ملل و موسسه‌های چند منظورهٔ مالی روز به روز بیشتر محدود به شرط و شروط‌های سیاسی می‌شود. بنابراین اقتصاد افغانستان بیشتر و بیشتر مواجه با وضعیّتی بسیار دشوار خواهد بود.

این جمعبندی‌ها از یک سمینار اقتصادی در هفتهٔ گذشته بدست آمدند که نخست وزیر کشتمند ریاست آن را بعهده داشت. تحلیل‌ها را وزیر دارایی و بانک ملّی افغانستان ارائه کردند.

مخصوصاً ولایت‌های کابل، هرات و ننگرهار طیّ هفته آماج فعّالیّت‌ شورشیان قرار داشته و ناآرام بودند. شاهد نوعی تجدید حیات فعّالیّت‌های شورشیان در بخش‌های شمال شرقی نیز بودیم زیرا بزرگراه قندوز – بدخشان قطع شد و دولت مجبور شد از طریق حمل ونقل هوایی موادّ غذایی اساسی را از بغلان و مزارشریف به بدخشان بفرستد. منطقهٔ شمال غربی پغمان نزدیک کابل شاهد درگیری فشردهٔ بین شورشیان و نیروهای دولتی بود. نیروی هوایی افغانستان و شوروی طیّ یک روز برای بمباران و مقابله با شورشیان حدود 90 سورتی پرواز در این منطقه داشتند.

وزیر دفاع و داخله روز 27 ژوئیه نابودی کامل گروه‌های شورشی را که در منطقهٔ پغمان متمرکز شده بودند تا به درون کابل نفوذ کنند، اعلام کردند. من تردید دارم که دولت به پیروزی کامل رسیده باشد، ولی نمی‌توان انکار کرد عملیّاتی که علیه شورشیان انجام شد بسیار گسترده و پر حجم بود و اینکه شورشیان تا حدودی خنثی شده‌اند.
خود کابل هدف تبادل آتش سلاح‌های سنگین و سبک بود. انفجار بمبی هم در یک رستوران متعلّق به یک هندوی افغانی صورت گرفت که منجر به زخمی شدن حدود پنجاه نفر گردید. خوشبختانه گزارشی از کشته نداشتیم. رانندهٔ هندی‌الاصل کنسولگریمان در جلال‌آباد در این انفجار زخم‌های سطحی برداشت. شورشیان به نشان دادن بهبود در تحرّک و داشتن سلاح‌های بهتر ادامه می‌دهند. ضربه‌پذیری و عقب‌افتادگی آن‌ها نداشتن اتّحاد سیاسی و هماهنگی عملیّاتی است. علیرغم ادامهٔ شدّت فعّالیّت‌های شورشیان، بنظر نمی‌رسد نیروهای دولتی و شوروی در حالت تدافعی قرار گرفته باشند. رفتار سیاسی و روانی نیروهای دولتی و شوروی از نوع آشتی خاموش یا جنگ فرسایشی است.
گزارش‌های قابل اعتمادی در مورد سیصد تانک و APC داریم که از اتّحاد شوروی برای نیروهای افغانی رسیده است. نیز اطّلاعاتی در مورد فرماندهی نظامی دولت و شوروی داریم که نیروهایی را در بخش‌های شمالی ولایت بدخشان و در قندوز مستقر کرده‌اند تا آمادهٔ از سرگیری عملیّات احتمالی در درهٔ پنجشیر شوند. ظاهراً متارکهٔ موقّت جنگی که با مسعود رهبر شورشیان درهٔ پنجشیر ترتیب داده شد به خطر پایان یافتن افتاده باشد. بنظر می‌رسد نیروهای شوروی و افغانی حدّاقل نتوانسته‌اند او را برای زمستان آینده در حالت بی‌طرفی نگاه دارند. گزارش-های تأیید نشده‌ای در مورد بخشی از این عملیّات داریم که با بمباران سنگین هوایی مناطق شمالی درهٔ پنجشیر از پایگاه‌های هوایی کوچک‌تر در قندوز و فیض‌آباد آغاز شده است


گروه نظامی که به رهبری مارشال سوخولوف در حال دیدار از افغانستان است طیّ این هفته از ولایت‌های ارزگان، فراه و غزنی بازدید کرد تا به بررسی احتمال ایجاد مناطقی جهت احداث دو پایگاه هوایی برای نیروی هوایی شوروی و افغانستان بپردازد. مکان‌هایی که در نظر گرفته شده‌اند تاسین کوت در ولایت ارزگان، قلعه نو در بادغیس و یا غزنی یا گردیز در ولایت پکتیا هستند. هدف این است که امکانات درگیری هوایی بیشتری در رویارویی بامرز‌های پاکستان و ایران داشته باشند. گمان می‌کنم هدف دقیقاً این نباشد که امکاناتی برای مبارزه با فعّالیّت‌های شورشیان باشد بلکه می‌-خواهند تأسیساتی برای امکانات دائمی تاکتیکی و استراتژیکی مناسب برای اتّحاد شوروی ایجاد کنند.

یوریش معاون وزارت خارجه افغانستان مصاحبهٔ دیگری با روزنامهٔ حزبی حقیقت انقلاب ثور انجام داد که در آن تاکید کرد سیاست‌های آمریکا مانع اصلی یافتن راه حلّی سیاسی برای موضوع‌های مربوط به افغانستان است. جدا از یوریش که این موضوع را تکرار می‌کند، یک سلسله تفسیرهای سیاسی با تحریک دولت انتشار یافته و بر این نکته تاکید دارند که یک نوع هماهنگی بین چینی‌ها، آمریکائی‌ها و پاکستانی‌ها بوجود آمده است تا حرکت سازندهٔ دولت افغانستان را برای پیشروی مترقّیانه به سوی راه حلّی سیاسی خنثی سازند. اظهارات رئیس‌جمهور ضیاءالحق پیرامون افغانستان هنگام دیدارش از ژاپن و دیدار وزیر خارجهٔ چین از پاکستان در حمایت از این نظریّهٔ افغانستان نقل شده است. ژاپن به اسامی کشورهای فعّال ضدّ افغانستان افزوده شده است. دیدگاه دولت افغانستان این است که ایالات متّحدهٔ آمریکا، چین و هم پیمانان آن‌ها با این حقیقت به وحشت بی‌مورد افتاده‌اند که در نتیجهٔ مقاومت، واقع‌گرایی و انعطافی که افغانستان در مذاکرات ژنو و قبل از آن، در پیش گرفته است، به پیشرفت‌های معیّنی دست خواهد یافت.

دیدگاه افغانستان این است که اگر این مرحله بدون وقفه ادامه یابد، این امکان وجود دارد که به مذاکرات مستقیم بین پاکستان و افغانستان بیانجامد. احتمالی که آمریکایی‌ها از آن استقبال نمی‌-کنند. نظر دولت افغانستان این است که آمریکا و هم پیمانانش و پاکستان از طریق اعمال فشار بتوانند بصورت مصنوعی تنش‌ها را در این منطقه زنده نگه دارند.
ادارهٔ نقشه‌کشی افغانستان نقشهٔ جدیدی چاپ کرده است که ویژگی سیاسی و جالب آن نشان دادن تمامی ایالت سرحدّ شمال غربی از خطّ دیوراند تا [رود] سند بعنوان یک سرزمین بدون نامگذاری خاص است. (پیش‌تر این منطقه در نقشه‌های افغانستان بعنوان پشتونستان شناخته می‌شد). خاک پاکستان، بر اساس این نقشه، از شرق [رود] سند و از سمت چپ ساحل آن رود آغاز می‌شود. داریم تلاش می‌کنیم یک نسخه از این نقشه را بدست آوریم زیرا نسخه‌های کافی در دسترس نیست.

در پایان دیدار رئیس‌جمهور کارمل از اولان باتور، طیّ یک قطعنامهٔ جالب و سنجیده، کمیتهٔ مرکزی حزب انقلابی مردم مغولستان اطمینان داد که با این دیدار «رهبری حکومت جمهوری دموکراتیک افغانستان با تجربهٔ تاریخی در مورد ساخت سوسیالیزم در مغولستان آشنا شد –تجربه‌ای که ممکن است برای افغانستان مفید باشد.» شگفتی‌ام از این است که آیا این گفتار پیش بینی دورهٔ ناخوشی مسائلی است که قرار است در این کشور اتّفاق بیافتد؟ من ازین سردر نمی‌-آورم.

5 اوت

رهبران دولت و حزب شدیداً گرفتار دیدار از واحد‌های حزبی و نظامی در بخش‌های مختلف کشور، مشغول برگزاری جرگه در ولایات جنوب شرقی و تبلیغ گسترده در سطح کشور پیرامون تصمیم‌ها و پیشنهادهای پلنوم دوازدهم کمیتهٔ مرکزی PDPA هستند. نخست‌وزیر کشتمند با بزرگان قبایل ولایت شمالغربی فاریاب دیدار داشت. دکتر نجیب، رئیس اطلاعات و آقای سلیمان لایق وزیر قبایل و قومیّت‌ها با رهبران قبایل شینواری، وزیری و آفریدی دیدار داشتند. این رهبران نه تنها متعلّق به ولایت‌های جنوب شرقی افغانستان بلکه بعضیشان وابسته به مناطقی در طول مرز ایالت سرحدّ پاکستان بودند. دکتر زیری عضو دفتر سیاسی و سیّدطاهرشاه پایکارگر عضو علی‌البدل کمیتهٔ مرکزی به همراه آقای لکنوال وزیر کشاورزی و آبیاری و آقای سرخابی به ترتیب از ولایت‌های شمالی جوزجان، بلخ و بدخشان دیدن کردند. تمامی رهبران یک پیام مشخّص را از جانب رئیس جمهور کارمل به اعضای حزب و رهبران مذهبی و قبایلی رساندند که در آن تاکید شده بود مخالفین رژیم کارمل نمی‌توانند موفّق شوند، که حضور شوروی و حمایتش از انقلاب ثور ادامه خواهد یافت و کمک رسانی به شورشیان و ضد انقلابیون تنها منجر به خسارت مادی و اقتصادی می‌گردد. نکات مثبت در این پیام اطمینان‌هایی بود که دولت در مورد احترام به قوانین مذهبی و قبایلی، احتمال اعطای امتیازاتی پیرامون قوانین سربازگیری و اصلاحات ارضی و جوایز و امتیازهای تشویقی که برای همکاری فعّال با دولت در مهار فعّالیّت شورشیان می‌داد. رهبری سیاسی مرکزی افغانستان در برقراری ارتباط‌هایی با مردم در کلّ کشور در مقایسه با دو سال گذشته مطمئناً فعّال‌تر و آماده‌تر بوده است. این علیرغم اوضاع امنیّتی سخت حاکم است.

نخست‌وزیر کشتمند ریاست جلسهٔ ویژه‌ای از هیأت دولت را در تاریخ اول اوت عهده دار شد. تصمیم‌های متّخذه در پلنوم دوازدهم کمیتهٔ مرکزی رسماً به هیأت دولت اطّلاع داده شد. جلسه به بررسی وضعیّت اجتماعی و اقتصادی کشور پرداخت. اطّلاعاتی که در مورد فعّالیّت‌های شورشیان بود مورد تایید قرار گرفت و تصمیم گرفته شد در قوانین نظام وظیفه تغییری صورت بگیرد، بطوری که دولت بتواند افرادی را که طیّ سال‌های 81-1978 در نیروهای مسلّح خدمت کرده‌اند بار دیگر به خدمت در ارتش و نیروهای نامنظم فرا بخواند. این تصمیمی آشکارا ناخوشایند است که بر روحیّهٔ عمومی مردم، اقتصاد و مهم‌تر از همه قدرت و قوّت جنگاوری نیروهای مسلّح و نامنظم اثر خواهد گذاشت. داستان غم انگیز این است که بنظر نمی‌رسد دولت چارهٔ دیگری جز انتخاب این راه داشته باشد زیرا شورش گسترده شده است. ارزیابی آقای وکیل، وزیر دارایی و آقای ابوی معاون نخست وزیر (که مسئول طرح و برنامه است) در گزارش‌هایشان این بود که بهبودی قابل تشخیصی در وضعیّت اقتصاد افغانستان بوجود آمده است. در طول نخستین فصل سال افغانستان (21مارس تا 21ژوئن) تولید صنعتی تقریباً 5/10 درصد افزایش یافته، تولید کشاورزی و کشت و زرع حدود 50 درصد رشد نشان می‌دهد که موجب کاهش واردات غلات می‌گردد. فصل بهار با وجود شورش با موفّقیّت پایان یافت. بخش حمل و نقل و توزیع اقتصاد افغانستان هم با توجّه به اینکه بزرگراه‌های اصلی امن‌تر شده‌اند پیشرفت نشان می‌دهد. این برآورد‌های مثبت تا حدودی اغراق آمیز است؛ اگر چه ادّعا‌ها در مورد کشاورزی، حمل و نقل و بخش‌های توزیع متغیّر‌تر از ادعاهای مطرح شده در ارتباط با رشد در محصولات صنعتی است. هیأت دولت افغانستان تصمیم گرفت بار دیگر در اوایل سپتامبر به بررسی وضع اقتصاد داخلی بپردازد.

اطّلاعات قابل اعتمادی در دست است که جناح خلق PDPA، تحت رهبری فعّال گلاب-زئی و پشتیبانی رهبران حزبی همچون گلداد و وطن‌جار نسبت به نقش نخست وزیر کشتمند در حزب و دولت انتقادات بیشتری می‌کند. کشتمند و رهبران قدرتمندی چون دکتر نجیب از جناح پرچم نظم و انظباط عملی محکمتری در برابر خلقی‌های متمرّد پیشنهاد کرده‌اند که رئیس‌جمهور کارمل با آن‌ها موافقت نکرده است. تضاد‌ها و تنش‌ها در نخبگان حزب حاکم دارد ملموس و آشکار می‌شود. مشاورین روسی در کمیته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مرکزی از میانه روی رئیس‌جمهور کارمل در مقابل خلقی‌ها کاملاً پشتیبانی می‌کنند. در حقیقت، گزارش‌هایی داریم که رئیس‌جمهور کارمل طیّ اقامت اخیری که در مسکو داشت در گفتگو‌هایش با رهبری شوروی احتمالا بدنبال راه حلّی جهت کسب حمایت مادّی بیشتری برای از بین بردن جناح‌گرایی درون حزبش بوده است. یک جنبهٔ قابل توجّه تنش‌های اخیر این است که بعضی پرچمی‌ها مانند وکیل، وزیر دارایی و بارق شفیع، رهبر جبههٔ ملّی مهین نسبت به دیدگاه‌های تندروانه و قویّ ضدّ خلقی نخست‌وزیر کشتمند، خانم راتب‌زاد و دکتر نجیب به دید انتقاد می‌نگرند. ژنرال قادر، وزیر دفاع، آقای وطن‌جار، وزیر ارتباطات (هر دو با گرایش خلقی) در حال تلاش هستند تضاد را تا حدّی ملایم کنند. در جمعبندی کلّی، ویژگی پی‌آمد پلنوم دوازدهم جوّ بحران داخلی در حزب است. تصویری روشن‌تر از پیش بینی گرایش‌های آینده تنها وقتی می‌تواند به دست آید که رئیس‌جمهور کارمل از مسکو بازگردد و آن‌ هم به احتمال زیاد حدود اواسط اوت خواهد بود.

آقای ظهور رزمجو دبیر واحد کابل PDPA و عضو علی‌البدل دفتر سیاسی روز اوّل اوت در یک تجمع متخصّصین پزشکی سخنرانی کرد. سخنرانی وی متمرکز بر نیازهای کشور در فضای سلامت عمومی بود. او از پزشکان و افراد تحصیلکردهٔ پزشکی که کشور را ترک کرده‌اند انتقاد کرد. او همچنین بر نیاز بهبود خدمات بهداشت عمومی تأکید کرد. هنگامی که پیرامون این موضوع خاص صحبت می‌کرد، کارکرد مرکز تحقیقات سلامت کودک در کابل را که با کمک هند اداره می‌شود مورد انتقاد قرار داد. وی اظهار انتقاد آمیز نسبت به هند و متخصّصین هندی نداشت امّا بطور عام از حفظ و نگهداری ناشایست بیمارستان، خدمت رسانی آهسته و کند و کمبود امکانات و وسایل گله‌مند بود. روز بعد با کامیار وزیر بهداشت صحبت کردم و به وی خاطرنشان کردم چنین انتقادی از برنامهٔ هند بوسیلهٔ یک شخصیّت عالیرتبهٔ سیاسی عمدتاً به این دلیل پیش می‌آید که وزارت بهداشت و وزیر دارایی افغانستان نتوانسته‌اند منابع و کارکنان مورد نیاز برای حفظ و نگهداری بیمارستان را، که به وضوح وظیفهٔ آنهاست، تأمین نمایند.

ما مجبور خواهیم بود بحث و بررسی کار بیمارستان و مرکز تحقیقات کودک (I. C. H) را در جزئیّات ناخوشایندی طیّ نشست کمیسیون مشترک افغان– هند که در ماه سپتامبر برگزار می‌شود در سطح رسمی مطرح کنیم.

دانشگاه کابل بخش‌های مطالعهٔ زبان‌های روسی و ازبکی خویش را گسترده و تقویت کرده است. دانشکدهٔ این بخش ویژه در دانشگاه کابل اکنون تقریباً هشتاد استاد روسی دارد که حدود شصت و پنج تای آن‌ها اساتید زبان روسی و پانزده نفر متخصّصین زبان ازبکی با دانش ترکی هستند. ثبت نام دانشجویان در این بخش ویژه را وزارت تحصیلات عالیه و کمیتهٔ دولتی برنامه-ریزی فعّالانه پشتیبانی می‌کنند.

کمیتهٔ دولتی برنامه‌ریزی اعلام کرد امسال 2300 پژوهشگر از طریق بورسیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی تحصیلی برای تحصیلات عالی و آموزش فنّی به شوروی خواهند رفت. پژوهشگران را سازمان‌های زنان و جوانان دموکراتیک از طریق اتّحادیه‌های تجاری گزینش می‌کنند. ارجحیّت با فرزندان اعضای حزب و کادرهای دائم دیگر سازمان‌های پیشرو حزب خواهد بود

شورشیان ولایت‌های پکتیا و ننگرهار در جنوب، لغمان و وردک در نزدیکی کابل و ولایت-های شمالی قندوز تهار و بدخشان را به آشوب کشیدند. گزارش‌هایی دریافت شد که رهبران برجستهٔ شورشی، ربّانی و جگران، تا پغمان نزدیک کابل سفر کرده بودند تا خود شخصاً شورشیان را رهبری کنند.

در طول هفته واحدهایی از لشکر هشتم ارتش افغانستان بویژه در مناطق شمال و شمالغربی کابل فعّال بودند. دولت ادّعا کرده است عملیّاتش در قندوز بخصوص با متلاشی کردن یک گروه قدرتمند پر شمار از مجاهدین که شخصی بنام ملا انور آنرا رهبری می‌کرد، موفّقیّت آمیز بوده است.

روز سی و یکم ژوئیه وزارت خارجه افغانستان بیانیّه‌ای رسمی صادر کرد. نکات عمده‌ای که در آن آمده بود عبارت بودند از: الف) چین محرّک است ب) در امور داخلی افغانستان دخالت می‌کند. ج) خودخواهانه از ضدّ انقلابیون و ضدّانقلاب منطقه حمایت می‌کند. د) با امپریالیسم آمریکا در هماهنگی با سیاست‌های سلطه جویانهٔ چینی همکاری می‌کند. ه) با آمریکا و پاکستان در ایجاد ناپایداری و عدم ثبات منطقه‌ای تشریک مساعی دارد. و) فعّالانه در برپایی اردوگاه‌های شورشیان و خرابکاران در پاکستان بویژه در چترال، جمرود، کوهات و کویته شرکت جسته است. ز) در تلاش آمریکا برای انگیختن یک درگیری نظامی بین افغانستان و پاکستان با این کشور همکاری می‌کند.

دولت افغانستان پس از وقفه‌ای حدوداً هیجده ماهه دست به چنین انتقاد سختی از چین زده است. این عکس العمل منطقی در برابر گفتگوهای یعقوب وزیر خارجه پاکستان با رهبران چین پیش از آخرین دور گفتگوهای ژنو در ژوئن و سخت شدن نسبی وضع گفتگو‌ها از سوی تمامی طرف‌ها است.

رئیس جمهور کارمل در اصل بخاطر معالجهٔ دستگاه گوارش در مسکو بسر می‌برد. دیدار اساساً یک دیدار خصوصی تلقّی می‌شود، امّا ملاقات‌هایی با آقایان آندروپوف، پونوماری‌اف، گرومیکو و معاون نخست وزیر آرخیپوف داشته است. جزئیّات کامل مذاکرات را کسی نمی‌داند، امّا برداشت کلّی این است که تمامی حیطهٔ روابط افغانستان – شوروی مورد بررسی قرار گرفته است. دوباره در کابل شایعاتی اینطرف و آنطرف پخش شده است که بعضی نمایندگان از اردوی شاه سابق، ظاهر شاه، برای بحث و بررسی با رهبری شوروی و حتّی با رئیس جمهور کارمل در مسکو هستند تا از طریق واسطه راهی برای حلّ بن بست افغانستان پیدا کنند. من زیاد اعتباری برای این شایعات قائل نیستم زیرا هر طور که حساب کنی هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که اتّحاد شوروی علاقمند باشد دست از حمایت بی‌دریغ خویش از PDPA بردارد و آنرا به مصالحه بگذارد.

گزارش‌هایی از پاکستان می‌رسد که راه آهن و وزارت حمل و نقل این کشور از ترانزیت کالا از خاک پاکستان به افغانستان در یکی دو ماه آینده پیشگیری خواهند کرد. این، وزارتخانه‌های اقتصادی افغانستان را دلواپس کرده است. گزارش‌های مربوط به این حرکت در مطبوعات پاکستان آمده است. اگر پاکستان چنیین تصمیمی بگیرد، وضعیّت بحرانی اقتصاد افغانستان را پیچیده‌تر می‌-کند و موجب تورّم و کمبود کالای بیشتری خواهد شد.

12 اوت

ژنرال قادر و زیری اعضای دفتر سیاسی بترتیب از غزنی و بلخ دیدار داشتند. دبیران کمیته-های مرکزی PDPA، مه‌مند، میر صاحب کاروال و سرلشکر صادقی به ولایت‌هایی سفر کردند که مخصوصاً متأثر از عملیّات شورشیان بوده‌اند؛ بترتیب: پکتیا، لوگر و خوست. رئیس ستاد ارتش، ژنرال باباجان به سفرش به ولایت‌های غربی و جنوب غربی، که از قندهار تا ارزگان را شامل می‌-شود، و قسمت‌های شمالی هلمند ادامه داد. نجیب‌الله عضو دفتر سیاسی و سلیمان لایق وزیر قومیّت‌ها به ترتیب از پکتیا و نورستان دیدار کردند. همهٔ این رهبران رئیس جلساتی بودند که در سطح بخشی و ولایتی تشکیل شدند و برای واحدهای نظامی سخنرانی کردند، مدال‌های شجاعت رویارویی با شورشیان به آن‌ها اعطا کردند و برای اعضای حزب و رهبران نظامی در مناطق دور افتاده دستاوردهای پلنوم دوازدهم را تشریح کردند. این یک حرکت عمده در ایجاد رابطه با عامّهٔ مردم بود که رهبری مرکزی علیرغم کند بودن و محدودیّت در پاسخ عمومی و ادامهٔ فعّالیّت‌های شورشیان اجرا کرد.

گفته می‌شود از کمیتهٔ مرکزی دارد امواج خروشان مخالفین نخست وزیر کشتمند بر می‌-خیزد. پرچمی‌های میانه‌رو و خلقی‌ها با یک توافق شگفت آور در این حرکت با هم همکاری می‌-کنند. رهبران خلقی همچون گلاب‌زئی و وطن‌جار به همراه وزیر دارایی پرچمی آقای وکیل دست باز بودن کشتمند نخست وزیر در مسائل اجرائی و جانبداری‌های تندروانهٔ پرچمی او در مشورت دادن به کارمل درمسائل کمیتهٔ مرکزی از طریق گسترش کمیتهٔ مرکزی که در پلنوم دوازدهم اتّفاق افتاد را زیر سؤال برده‌اند. بازی‌های پنهان و پشت پردهٔ این تضاد در افغانستان ابدی است. گروهی از رهبران پشتون با آقای کشتمند مخالفت می‌کنند چون یک هزاره است. کشتمند هم مورد سرزنش است زیرا کارمل را ترغیب کرد آشکارا نسبت به اوضاع داخلی در درون حزب در پلنوم دوازدهم به انتقاد بپردازد، با این تصوّر که خود کارمل بوسیلهٔ بعضی خلقی‌ها بخاطر نداشتن حسّ همدردی نسبت به جناح خلقی حزب قرار است زیر سؤال برود. تنش‌های داخلی که پس از پلنوم دوازدهم بوجود آمد چنان سر و صدای بلندی راه انداخت که رهبری شوروی را مجبور ساخت رهبر خلقی، گلاب‌زئی را در ماه اوت به مسکو دعوت کند. او محرمانه و بدون اینکه در سطح عموم کسی متوجّه شود بین سی و یکم ژوئیه و پنجم اوت بمدت سه روز در مسکو بود. خانم راتب‌زاد عضو پرچمی دفتر سیاسی هم راهی مسکو شد زیرا در آنجا انتقاد ویژه‌ای از سوی اعضاء خلقی کمیتهٔ مرکزی نسبت به وی می‌شد که دایرهٔ قدرتش را گسترش داده و در کار وزارتخانه‌هایی دخالت می‌کند که هیچ ربطی به مسئولیّت وی ندارد. رهبری شوروی اختلاف‌های بین کارمل و گلاب‌زئی و حامیان او را بطور آزمایشی بعنوان نتیجه‌ی‌ این گفتگو‌ها وصله پینه کرد، امّا شرایط در درون PDPA همچنان سنگین، جناح گرایانه و نامطمئن است.

هیأت وزرا در جلسهٔ مورخ اوّل اوت خویش که در طول هفته منتشر گردید نسبت به متمم‌های قانون اساسی قوانین نظام وظیفه تصمیم گیری کرد. عنوان‌های برجستهٔ ترمیم که در موردشان تصمیم گیری شد عبارتند از: قدرت بخشیدن به دولت تا بطور انتخابی افرادی را که پیش از این طی سال‌های 81–1978 دورهٔ اجباری نظامیشان را تکمیل کرده‌اند به خدمت نظامی فراخواند و جوانانی را که مشغول تحصیل هستند بر اساس شرایطی که مهم‌ترین آن‌ها اشتیاقشان برای خدمت در مناطقی دور از کابل و بر اساس اهداف مشخّص شده است، از خدمت معاف کند.

دانش آموزان و دانشجویان دبیرستانی و دانشگاهی که از دیگر قسمت‌های افغانستان به کابل امده‌اند تا از خدمت سربازی فرار کنند از این تصمیم چندان خشنود نیستند.
دولت تصمیم گرفته است در قلمرو اقتدار جرگه‌ای طوایف بلوچ، شینواری، وزیری و آفریدی در ولایت‌های جنوبی و شرقی افغانستان گروه‌های دفاع شهری بوجود بیاورد. لازم است برای چنین گروه‌هایی سلاح و تجهیزات تهیّه شود و در کنار آن مشوّق‌های مالی ایجاد نمود تا به حمایت از نیروهای نظامی و شبه نظامی بپردازند که در مقابل شورشیان مشغول عملیّات هستند. این نتیجهٔ گفتگوهای اخیری است که نجیب عضو دفتر سیاسی و سلیمان لایق وزیر قومیّت‌ها با رهبران این قبایل داشته‌اند و نشانهٔ دیگری است از روی آوردن حزب و دولت به الگو‌های سنّتی سازماندهی امنیتی در مناطق غیر شهری دور افتاده برای حمایت از مسئولین دولتی.

فعّالیّت‌های شورشیان در پکتیا، پکتیکا، خوست و ننگرهار ادامه یافت. مناطق حاشیه‌ای کابل، بویژه فرودگاه و مناطق شمال غربی بازهم شاهد درگیری‌های شبانه بین شورشیان و نیروهای دولتی بودند. آتش توپخانه و تبادل آتش با سلاح‌های اتوماتیک چنان تبدیل به یک موضوع روز مره از ساعت هفت شب به بعد شده که بعضی از اعضای هیأت‌های دیپلماتیک این را آغاز کنسرت‌های فیلارمونیک شبانهٔ کابل می‌نامند. موضوع شگفت اینکه علیرغم این تنش نظامی، روز هنگام زندگی عادی در شهر دست نخورده باقی می‌ماند.
در طول این هفته طبیعت هم با طغیان ناگهانی رودخانه کابل به تنش‌های ساخت بشر بیشتر دامن زد. باران‌های غیر موسمی در تپه‌های پغمان در شمال غربی کابل عامل این طغیان بود. بعضی از روستاهای کنار رود و مناطق اطراف شهر در سیل غرق شدند.

شورشیان هنوز هم از جنگ‌های منظم با واحدهای دولتی پرهیز می‌کنند. کارکنان حزب و سازمان اطّلاعات، مراکز آموزشی و مساجد ساخت دولت اهدافی هستند که مخصوصاً ترجیح می‌-دهند. سلاح و مهمّات آن‌ها بهتر است ولی فشار سیاسی که بوجود می‌آورند غیر مؤثّر می‌ماند. جبنهٔ جالبی از فعّالیّت‌هایشان موادّ تبلیغاتی است که منتشر می‌کنند. ادّعا می‌کنند پس از مات شدن در سومین دور گفتگوهای ژنو، آمریکا، چین و دیگر کشورهای شبیه به این‌ها می‌خواهند حمایت بیشتر و آشکارتری در اختیار جنبش علیه رژیم کارمل قرار دهند. بیانیّه‌های وزیر خارجه چین و آمریکا در پاکستان که هنگام دیدارشان از آنجا در ماه ژوئیه صادر شد کش دادن کلام در حمایت از این ادعاست.

گفته می‌شود نیروهای شوروی و افغانی که مشغول عملیّات در ولایت‌های ننگرهار و پکتیا هستند بین تاریخ‌های 25 ژوئیه تا 15 اوت وارد بخش‌هایی از ایالت سرحدّ شمال غربی [پاکستان] شدند. بعضی تجاوزهای هواپیماهای افغانی و شوروی را باید بر این افزود. مطبوعات پاکستان این‌ها را گزارش کردند ولی از سوی وزارت خارجه افغانستان تکذیب شد. اطّلاعاتی که من دارم این است که علیه گروه‌های شورشی فعّال که بویژه از پایگاه‌هایی نزدیک می‌رانشاه و پاراچنار در پاکستان عملیّات انجام می‌دادند، پروازهایی بر فراز خاک این کشور به اجرا درآمده است.

رسانه‌های ارتباط جمعی افغانستان بر پایهٔ اظهار آقای اکبر بوگتی (Bugti) که یک رهبر بلوچ پاکستان است، تبلیغات گسترده‌ای راه انداخته‌اند. وی تأیید کرده است دولت پاکستان از بازگشت تعداد زیادی از پناهندگان افغانی از اردوگاه‌های پناهندگان در منطقه سرخاب بلوچستان جلوگیری کرده است.

19 اوت

رئیس‌جمهور کارمل پس از غیبتی پنج هفته‌ای از افغانستان روز 15 اوت به کابل بازگشت. دوست، وزیر خارجه هم با او برگشت. کارمل روز سیزدهم دیدار رسمی‌اش را از مغولستان به پایان برده بود. او عمدتاً برای بررسی‌های پزشکی، که از طریق رسانه‌های افغانستان اطّلاع داده شد، یک ماه و دو روز در مسکو بود. کارمل از فشار خون بالا و بیماری دستگاه گوارشی رنج می‌برد. او سرحال بنظر می‌رسد ولی در مراسمی که در فرودگاه برای استقبال از وی برگزار شده بود بی‌رمق بود. با رسیدن به من که درخطّ استقبال ایستاده بودم بخاطر آورد که روز استقلال هند است و پیامی برای نخست وزیرمان داد که با وجود بالبداهه بودن، گرم بود. گفتگوهایی که با رهبری شوروی داشت اساساً مربوط به وضعیّت داخلی در افغانستان و جناح‌گرایی بود که PDPA را تحت تأثیر قرار داده است. اگرچه برخوردهای داخلی در حزب بطور آزمایشی وصله پینه شده بود، مشاجرات در شرف جوش و خروشند. رئیس‌جمهور کارمل مواجه با دورنمایی از ریاست بر حزبی جناح زده است که نه تنها تحت تأثیر اختلافات خلقی – پرچمی است بلکه دچار تمایلات تجزیه طلبانه در درون هر کدام از جناح‌هاست.

اما بازگشت کارمل موجب شده است اندیشه‌های منفی -هم در مورد شرایط جسمی و هم آیندهٔ سیاسی‌اش- برطرف شوند.

ژنرال محمدرفیع، یکی از اعضای دفتر سیاسی و معاون نخست وزیر (پیش‌تر وزیر دفاع) که بیش از دو سال برای «تحصیلات عالیه» از کابل دور بود از مسکو بازگشت و در حقیقت با آقای کارمل در یک هواپیما بود. رسانه‌های گروهی رسماً اعلام کردند وی برای همیشه بازگشته و مسئولیت‌هایی را که در حزب و دولت داشته بعهده خواهد گرفت. اطّلاعاتی که من دارم می‌گوید انتظار می‌رود ژنرال رفیع هم در امور حزبی و هم ادارهٔ امور حکومتی، هم از جنبهٔ فکری و ایدئولوژیک و هم نظم و انضباط از خود ثبات قدم نشان دهد. گزارش‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه مسئولیت‌هایی که بعهده خواهد گرفت هم دفاعی است و هم شامل برقراری نظم و قانون داخلی می‌شود. وی این نکته را اینگونه ثابت کرد؛ به سراغ خطّ استقبال آمد، البته با فاصلهٔ کمی از کارمل، و با همهٔ نمایندگان دیپلمات دست داد. به من گفت: «وقتی شما مسئولیتتان را در کابل بعهده گرفتید اینجا نبودم، ما باید بیشتر همدیگر را ببینیم.» به او گفتم این کار را خواهم کرد.

تنش درون هیأت دولت افغانستان ادامه دارد. عملاً تمامی اعضای خلقی و بعضی از پرچمی‌ها در هیأت دولت -پرچمی‌ها به رهبری وکیل، وزیر دارایی- تفنگشان را به سمت آقای کشتمند نشانه گرفته‌اند. اگر چه در حال حاضر بنظر نمی‌رسد موقعیّتش تضعیف شده باشد.

دولت اعلام کرده است از پایان ماه مارس 1983 حدود 1500 خانواده افغانی شامل حدود 5500تا6000 نفر از اردوگاه‌های پناهندگان در پاکستان از طریق پست‌های مرزی تورخم، اسپین بولدک و اسلام قلعه در جنوب و شرق به افغانستان بازگشته‌اند. بیانیّهٔ دولت مشخّص کرد که اکثریت افرادی که بازگشته‌اند روستائیان و کارگران فقیر از مرز قبایل پشتون بودند که پیش از این در قسمت افغانی خطّ دیوراند زندگی می‌کردند. بیانیّه همچنین اطمینان داد از دارایی‌های پناهندگان افغانی که هنوز در خارج هستند مواظبت می‌شود و هرگاه برگردند این دارایی‌ها به ایشان بازگردانده می‌شود.

شب سیزدهم اوت هیجان ناخوشایندی برای شهروندان کابلی و بخصوص خود من داشت. تبادل آتش سنگین بین مجاهدین [چه شد که از نظر آقای دیکسیت، سفیر هند، شورشیان مجاهدین شدند؟!] از طرفی و نیروهای شوروی و افغانی از سوی دیگر حدود 11: 30 شب شروع و تا ساعت 4 بامداد روز بعد ادامه یافت. جنگ چهار ساعت و نیمه طولانی‌ترین جنگ و سنگین‌ترین تبادل آتشی بود که طی 19 ماه حضورم در کابل دیده بودم. مجاهدین همزمان به پادگان شوروی و افغانستان در بالا حصار، مجتمع مسکونی افسران میکرورایان، مجتمع ستاد دفاع نزدیک دارالامان، فرودگاه کابل، می‌ه‌مان خانهٔ حزب، هتل آریانا چسبیده به محل مسکونی من و مرکز فرماندهی دژبان هفتاد و هفتم پشت محل مسکونی‌ام حمله کردند. درگیری‌هایی هم در پلچرخی و مناطق اطراف خیرخانه، کوترا سنگی و پشت کارت پروان کنار جادهٔ کابل – پغمان بوجود آمد. از سلاح-های سبک، مسلسل‌های سنگین، خمپاره، توپ و راکت‌های آرپی‌جی7 براحتی استفاده می‌شد. اما نظامیان روسی و افغانی توانستند جلو مجاهدین را از ایجاد هر نوع خسارت عمده یا از نظر سیاسی برجسته به پادگان‌های دولتی، ساختمان‌ها و تأسیسات مهم بگیرند. ارزیابی اولیهٔ من این است که بعضی از واحدهای مجاهدین موفّق شده‌اند در کمربند امنیّتی دور شهر نفوذ کنند. طی زمستانی که در پیش داریم هرکس می‌تواند دورن شهر انتظار حمله‌های خرابکارانه و حیات مجدّد تروریسم را هم داشته باشد. دو طرف زخمی‌های زیادی داشتند. دو هواپیما پر از روسی، زخمی و مرده، صبح چهاردهم اوت به تاشکند پرواز کرد. عدد تقریبی را نداریم.

بنظر می‌رسد سرلشکر یاسین صادقی (ژنرال خلق‌السّاعه‌ای که پیش‌تر عضو حزب بود) مسئولیتش را بعنوان مدیر کلّ امور سیاسی نیروهای مسلّح افغانستان از دست می‌دهد. قرار است ژنرال علومی جانشین وی شود. او فرماندهٔ لشکر قندهار است. این حرکت نشان می‌دهد نیروهای مسلّح افغانستان صرفاً از اعضای غیر نظامی حزبی برای پرکردن پست‌های حساس در مجموعهٔ ارتش بهره‌مند نمی‌شود. تغییرات احتمالی دیگری هم در پست‌های رده بالا در وزارت دفاع بوجود خواهد آمد. بر اساس جزئیّات برنامهٔ آموزشی خارجی پرسنل نیروهای مسلّح افغانستان که ما بدست آورده‌ایم، حدود یکهزار و هفتصد افسر کادر و غیر کادر قرار است برای انواع مختلف آموزش‌های نظامی به کشورهای مختلف اروپای شرقی بروند. اکثریّت این‌ها به اتّحاد شوروی می‌-روند. آنچه قابل توجّه است اینکه تعداد کمی از این افسر‌ها قرار است برای آموزش‌های نظامی به یوگوسلاوی و ویتنام بروند.
متخصّصینی از شرکت آمریکایی بوئینگ و افرادی از یک کارخانهٔ الکتریکی- بی‌بی‌سی از سوئیس - طیّ سه هفتهٔ گذشته برای کمک به مسئولین در تعمیر ناوگان هوایی آریانا در کابل بوده-اند (یک دی‌سی10 و دو بوئینگ 727). متخصّصین آمریکایی دارند نگهداری زمینی هواپیما را هم به دستهٔ جدیدی از نوآموزان افغانی آموزش می‌دهند. آن‌ها پس از وقفه‌ای حدوداً سه ساله بعنوان بخش خصوصی کاری را که در کنتراتشان بوده و می‌بایستی انجام می‌شد، انجام می‌دهند. متخصّصین سویسی اینجا هستند تا به وزارت نیروی افغانستان کمک کنند نسبت به ساخت و راه اندازی یک توربین گازی و یک مرکز تولید برق در خیرخانه در اطراف کابل اقدام کند. تجهیزات از سویس آمده است. هدف پروژهٔ دوم تولید وتأمین برق شهر برای همین زمستان است. اشتیاق شورشیان!

رسانه‌های افغانستان به استناد اظهارات غوث بخش بیزنجو (Bizenjo)، رئیس حزب ملّی پاکستان که از پاکستان می‌خواهد رژیم کارمل را به رسمیت بشناسد و برای حل مسائل بویژه مشکل مهاجرین افغانی مذاکرات مستقیم با دولت افغانستان داشته باشد، تبلیغات گسترده‌ای راه انداخته‌اند.
محافل دولتی و رسانه‌های گروهی اینجا برخورد مثبتی نسبت به عکس‌العمل نیروهای مخالف در پاکستان در مورد طرح‌های قانون اساسی آیندهٔ آن کشور که روز 13 اوت از سوی رئیس‌جمهور ضیاءالحق اعلام شد، از خود نشان دادند. واکنش افغانستان این بوده است که اعلام رئیس‌جمهور ضیاءالحق صرفاً به منظور فریفتن مردم پاکستان و بازداشتن آن‌ها از حقوق دموکراتیکشان صورت گرفته است.

26 اوت
نوزدهم اوت روز سنّتی استقلال افغانستان (به عنوان روزی متفاوت از سالروز انقلاب ثور) نسبتاً سبک جشن گرفته شد. رئیس‌جمهور کارمل پیامی خطاب به ملّت صادر کرد که در آن انقلاب ثور را توجیه کرد و روا دانست. وی تأکید کرد بیداری ملّی در آسیا در اصل برخاسته از انقلاب سوسیالیستی اکتبر در اتّحاد شوروی است و لنین را به عنوان دوست بزرگ مردم شرق بویژه مسلمین دانست. او گفت افغانستان در نزاعش برای تغییرات اجتماعی و پیشرفت تنها نیست و پشتبانی شوروی از افغانستان محکم و دائمی است. وی کلّ دورهٔ بین 1929 تا 1978 (رژیم خاندان مصاحب نادرشاه و ظاهرشاه) را بعنوان دورهٔ استثمار نامید. کارمل دو شاه اخیر افغانستان را «کارگزاران حیله‌گر استعمار» خواند.
امان‌الله شاه [امان‌الله خان] بار دیگر بعنوان رهائی بخش و پیشگام و سلف انقلاب ثور شناخته شد.

رویداد مهم جایگاه برجسته‌ای است که ژنرال رفیع از زمان بازگشتش از مسکو و پس از اینکه دو سال و نیم در آنجا بود برای خود دست و پا کرده است. از زمان برگشت بی‌استثناء در برنامه‌های عمومی صندلی که به وی اختصاص داده‌اند در جایگاهی رفیع و بین اعضای دفتر سیاسی بوده و ریاست چندتایی جلسهٔ کمیته‌های ویژهٔ کمیتهٔ مرکزی را که به امور دفاعی و مسائل داخلی می‌پرداخته، بعهده گرفته است. حتّی شایعاتی است مبنی بر اینکه احتمال دارد در ‌‌نهایت وزیر دفاع یا نخست وزیر شود. شخص دیگری که در انظار عموم ظاهرش می‌کنند و زیاد مورد توجّه قرار می‌دهند وزیر داخله، گلاب‌زئی است. در مورد فعّالیّت‌هایش در تلویزیون و رادیو زیاد تبلیغ می‌کنند و اعضای رده بالای دفتر سیاسی مثل کارمل و نجیب از خطّ سیرشان خارج شده تا با وی مشورت کنند و او را در انظار عموم می‌آورند. به او در محافل سیاسی با علاقمندی توجّه می‌شود و ارزیابی این است که رهبری افغانستان بر اساس راهنمایی شوروی گلاب‌زئی را‌تر و خشک می‌-کند.

از طریق عوامل کارگزار رده میانی کمیتهٔ مرکزی PDPAاطّلاعاتی بدست من رسیده است که دوست، وزیر خارجه و بریالی، عضو دفتر سیاسی در مورد ادارهٔ روابط خارجی افغانستان اختلاف دیدگاه دارند. بریالی عضو دفتر سیاسی مسئول روابط خارجی افغانستان [در حزب] است. آقای دوست تاحدّی رنجیده خاطر است که بریالی برکارش از بالا نظارت دارد. بریالی هم از نظر ایدئولوژیکی مدّعی‌تر و در امور سیاست خارجی تفکّر نظامی‌ دارد. دوست، با تجربهٔ طولانی حرفه‌ای دیپلماسی که دارد تا حدودی در جنبه‌های ایدئولوژیک سیاست، میانه رو است و نیز علاقه-ای به نظامی‌گری در موضوعات گوناگونی که روابط خارجی افغانستان را با همسایگانش تحت تأثیر قرار می‌دهد، ندارد.
برآورد من این است که تا زمانی که رئیس جمهوری بر سر قدرت است در چنین درگیری و تضادّی بریالی برنده خواهد بود. هم به این دلیل که بریالی با رئیس جمهور کارمل بستگی خویشاوندی دارد و هم اینکه از نظر ایدئولوژیکی برای اتّحاد شوروی مورد پسند‌تر است. در این رابطه، اینطرف و آنطرف شایعاتی در مورد اینکه احتمال دارد دوست از کابینه خارج شود، پراکنده است.

نیروهای شوروی و افغانی عملیّات متمرکز‌تر بیشتری در ولایت هرات انجام داده‌اند و ادّعا می‌کنند به کامیابی‌هایی دست یافته‌اند. گزارش‌هایی وجود داشت که فعّالیّت شورشیان از پایگاه‌های ایرانی از زمانی که ایران حزب توده را منحل و فعّالین آن را تنبیه کرد، افزایش یافته است. مسئولین افغانی تأیید کرده‌اند که رهبران شورشی گلبدین حکمتیار و مجدّدی از قم دیدار داشته و درخواست حمایت بیشتر از جانب امام خمینی برای فعّالیّت‌هایشان داشته‌اند و پاسخ ایران مثبت بوده است. مسئولین افغانی همچنین محرمانه تأیید کرده‌اند هرگاه نیاز باشد نیروهای افغانی و شوروی به شدّت دست به عملیّات نظامی درون خاک ایران و پاکستان خواهند زد.

اطّلاعاتی در دست است که رهبران شورشی، گیلانی و بعضی دیگر از آشوبگران نسبتاً میانه‌رو و غیر‌بنیادگرا، به رم رفته و از نعمات و برکات ظاهرشاه تشکیل جبههٔ سیاسی متّحدی را علیه کارمل اعلام کرده‌اند. رسانه‌های غربی پیرامون این رویداد مقداری تبلیغات داشتند. آنچه جالب است عکس‌العمل شورشیان بنیادگرای تندرو‌تر مستقر در پاکستان نسبت به این رویداد است. سیّاف، که گاهی رئیس می‌شود، گاهی کنار می‌رود و باز به همین شکل، رئیس جبههٔ سیاسی متّحد گروه-های شورشی نظامی‌تر و بنیادگرا‌تر، روز بیستم اوت بیانیّه‌ای صادر کرد که در آن اظهار داشت مجاهدین، ظاهرشاه را بعنوان یک جانشین نمی‌پذیرند. حتّی گزارش شده که او گفته اگر ظاهرشاه پایش را در خاک افغانستان بگذارد، کشته خواهد شد. اتّحاد سیاسی بین شورشیان هنوز خیالی واهی است.

گزارش‌هایی در مورد گروهی جدید از شورشیان، متشکل از 800 تا 1200 نفر که در منطقه غزنی سر برآورده‌اند، دریافت شده است.

گزارش‌هایی است که صلح موقّت در دره پنجشیر بین رهبر شورشی احمدشاه‌مسعود و دولت ممکن است به پایان برسد. تصور می‌کنم مسعود از فرصت استفاده خواهد کرد تا صلح را بشکند و درست پیش از زمستان راه دشمنی را پیش گیرد زیرا چیزی ندارد که بتواند با برتری هوایی شوروی برابری کند. هر تحوّلی در دره پنجشیر اتّفاق افتد شایستهٔ توجّه و نظارت دائمی است زیرا از نظر سوق‌الجیشی مهم‌ترین مسیر به افغانستان مرکزی و شمالی و غیر قابل اداره‌ترین منطقه برای دولت است.

نمایندهٔ شخص دبیر کلّ سازمان ملل، آقای دیه‌گو، دیدارش از اسلام‌آباد و تهران را به تاریخ دیگر عقب انداخت. برنامه‌ای که چیده بود تا این دیدار پروازی را انجام دهد اصلاً در ماه سپتامبر بود. اکنون انتظار می‌رود زمانی بین اکتبر و دسامبر بیاید. در مورد تاریخ دقیق هنوز تصمیم-گیری نشده است. بیانیّهٔ سخنگوی سازمان ملل در مورد این به‌تعویق انداختن که در نیویورک صادر شد بعنوان نشانی از ناتوانی سازمان ملل برای دستیابی به هر راه حل سریعی ترجمه شده است. بنظر نمی‌رسد مسئولین افغانی چندان ازین موضوع پریشان شده باشند. نگاه جالبی به درون و محتوای گفتگو‌ها اظهار دوست وزیر خارجه به من بود: «کوردووز بیش از حد خوشبین بود. او نمی‌-باید از ما انتظار می‌داشت بر روی مسائل اساسی کوتاه بیاییم» دوست گفتارش را ادامه داد تا آنجا که: «اگر پناهندگان افغانی در پاکستان و ایران به این دلیل که نظامیان شوروی اینجا هستند نخواهند برگردند، نیازی نیست برگردند.»

وی هنگامی که در مورد پناهندگان صحبت می‌کرد شیپور احتیاط را برای هند به صدا درآورد. او گفت گزارش‌هایی در مورد مسئولین پاکستانی وجود دارد که بعضی از پناهندگان افغانی را در کشمیر تحت اشغال پاکستان مستقر می‌کنند. این‌ها می‌توانند در آینده منبع درد سری برای هند باشند. اخطار ارزشمندی، به قضاوت من.

تغییری در روابط ایران – افغانستان قابل تشخیص است. افغانستان نسبت به ایران خرده گیر‌تر شده است و رئیس‌جمهور کارمل پس از یک فاصلهٔ زمانی طولانی در پیامش به ملّت اشاره-های انتقاد آمیزی نسبت به روش برخورد ایران در مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی داشت. این یک پیروی کامل و آشکار از طلسم شکنی شوروی در مورد مسئولین ایرانی از زمان انحلال حزب توده است. پاسخ افغانستان هم برپایهٔ تشدید فعّالیّت‌های شورشیان از خاک ایران است. دوست، وزیر خارجه، به من گفت علیرغم حمایت افغانستان از انقلاب ایران روابط با ایران دارد رو به سخت‌تر شدن می‌رود. تعصّب شیعی مسئولین ایرانی هم از دیدگاه سیاسی و هم از دیدگاه مذهبی برای افغانستان غیر قابل پذیرش است. [از نظر آقای دیکسیت یا از نظر آقای دوست؟ م.]

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل