خودبرتربینی؛ مانع اصلی گسترش ارتباطات اجتماعی

خودبرتربینی؛ مانع اصلی گسترش ارتباطات اجتماعی

خبرگزاری تسنیم: آخر و عاقبت هر کاری را حدس می‌زنند و با نگاه از دریچه تاریکی‌ها به زندگی خیره می‌شوند. بعضی‌ها عادتشان این است که پیشداوری کنند و به خودشان اجازه می‌دهند هر نوع قضاوتی که دلشان می‌خواهد در مورد اطرافیان داشته باشند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، آخر و عاقبت هر کاری را حدس می‌زنند و با نگاه از دریچه تاریکی‌ها به زندگی خیره می‌شوند. بعضی‌ها عادتشان این است که پیشداوری کنند و به خودشان اجازه می‌دهند هر نوع قضاوتی که دلشان می‌خواهد در مورد اطرافیان داشته باشند.

آنها افرادی خود برتربین هستند که در ارتباط گیری با دیگران دچار مشکل می‌شوند و در واقع چون خودشان را خیلی بیشتر از چیزی که هستند می‌بینند همیشه دچار تشویش و اضطراب هستند.

اعتمادسازی برای این افراد کار دشواری است. سازماندهی نمی‌شوند و نمی‌توانند عضوی تاثیرگذار در گروه باشند. آنها بر مواضع خود تکیه می‌کنند و بس. با این که سعی می‌کنند خیلی جدی به نظر برسند حرکات و رفتارشان گاهی خنده‌دار است.

به قول معروف آدم در سر کار این افراد می‌ماند که بالاخره چه کاره هستند چرا که وقتی به نتیجه دلخواه نمی‌رسند یا می‌خواهند خود را متواضع نشان دهند می‌گویند: « ما سر پیاز هستیم یا ته پیاز؟».

باور کنید خودشان هم نمی‌دانند چه کاره‌اند و تقریبا نیمی  از انرژی خود را هزینه می‌کنند تا درباره دیگران قضاوت‌های عجولانه داشته باشند.وای به روزی که این افراد خود را پشت نقاب دین و‌ آئین قرار دهند و اگرپا را از گلیم خود فراتر نهند ممکن است چهره دین را هم مخدوش کنند.

آنها با غرور بی حد و اندازه نیاموخته‌اند که می‌توان دیگران را دوست داشت. می‌توان عشق ورزید و از همه مهم تر این که بدون پیشداوری می‌توان زندگی کرد.

حضرت علی (ع) می‌فرمایند :« خودت را از پایه‌ای که داری فروتر آر تا مردم  تو را از پایه‌ات فراتر ببرند. امام رضا(ع) نیز توصیه می‌کنند : انجام سه کار بسیار سخت و دشوار ولی بسیار  بزرگ و مهم است.حق را از جانب خود به جانب ذی حق دادن.همیشه و در هر حال به یاد خدا بودن.با کمک‌های مالی، برادر نیازمند را یاری کردن.

ناگفته‌های یک ماهی قرمز: خیلی محکم به او گفتم: من دارم به تو محبت می‌کنم، حالا خود دانی، اصلا خلایق هر چه لایق.

گفت: بچه که بودم فکر می‌کردم ماهی قرمز توی  تنگ می‌خواهد یک چیزی به من بگوید، ولی تا دهانش را باز می‌کند آب توی دهانش می رود و نمی تواند حرف بزند.

  یک روز دست خود را به داخل آکواریوم فرو بردم و او را از تنگ بیرون کشیدم. شروع کرد از خوشحالی بالا و پائین پریدن. دلم نیامد دوباره  او را به داخل آب برگردانم. آن قدر بالا و پائین پرید که خسته شد و خوابید. دیدم بهترین موقعی است که تا در خواب است او را به داخل آب بیندازم.

چند ساعتی گذشت و بیدار نشد.  البته من فکر می‌کردم بیدار شده و چون او را داخل تنگ انداخته‌ام قهر کرده و خودش را به خواب زده است. پرسیدم:  این رفتار یعنی چه؟ چه ربطی به اصل ماجرا داشت؟ گفت: این خاطره قدیمی مثل رفتار بعضی از ما آدم‌هاست که کنار ما هستند.

دوستشان داریم و دوستمان دارند ولی ما را نمی فهمند و فقط در دنیای خودشان غرق در خیال و باورهای اشتباه می‌شوند. در حالی که به خاطر نداشتن شناخت کافی از نیاز ما دارند به ما ضربه می زنند، درست مثل  کاری که من  با ماهی کوچک کردم و رفتاری که تو می خواهی با من داشته باشی.

حرف آخر: خدایا کمک مان کن دیر برنجیم، زود عصبانی نشویم و قضاوت نابجا نکنیم.

غلامرضا تدینی‌راد – خبرنگار پایگاه خبری پلیس خراسان رضوی

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
triboon