بیست و پنجمین بخش دفترچه خاطرات افغانستان منتشر شد

بیست و پنجمین بخش دفترچه خاطرات افغانستان منتشر شد

بیست وپنجمین بخش دفترچه خاطرات افغانستان، منتشر می‌شود.این کتاب ترجمه فارسی کتاب خاطرات ج.ان.دیکسیت (J.N.Dixit) ، وزیر خارجه سابق هند پیرامون یکی از ماموریت‌های حساس او در کابل افغانستان است.

خبرگزاری تسنیم: افغانستان سرزمین ظاهرا شناخته‌شده و در عین حال پر از ابهامی در مرزهای شرقی سرزمینی ایران، تاریخ پرپیچ‌و‌خم، ملتهب و در عین حال پر از سوالی برای تمام جهان است.

جنگ با شوروی، حضور جنگجویان مجاهد، ظهور طالبان، حمله آمریکا و...  اتفاقات بزرگی برای نیم قرن تاریخ سرزمینی با مردمان پیچیده در قلب غرب آسیاست.حوادثی که هر کدام به تنهایی می‌توانند سرنوشت یک کشور را برای قرن‌ها تحت‌تاثیر قرار دهد.اما این تاریخ پیچیده، پرمساله و پرداستان بیش از همه برای خود مردمان سختکوش افغانستانی پوشیده نگه داشته شده است.اما علاوه بر افغانستانی‌ها، بخش مهمی از تاریخ ایران به تاریخ معاصر افغانستان گره خورده است و خطر ندانستن آنچه در این سالها بر سر افغانستان آمد و نداشتن یک نگاه تاریخی به مساله افغانستانی کم‌کم در حال نمایان شده است.

ج.ان.دیکسیت (J.N.Dixit) ، وزیر خارجه سابق هند از سال 1981 تا سال 1985 به عنوان سفیر هند در افغانستان مشغول به فعالیت می‌شود.دوره‌ای که اقتدار و سلطه شوروی بر این کشور در حال به پایان رسیدن است و مجاهدین در حال قدرت گرفتن. او در کتابی تحت عنوان «دفترچه خاطراتی از افغانستان» یادداشت‌های روزانه خود را از خضور در افغانستان در این دوره حیاتی وتاریخ‌ساز منتشر کرده است.

خبرگزاری تسنیم به  منظور به وجود آوردن آن دید تاریخی که ذکرش رفت، ترجمه فارسی کتاب خاطرات ج.ان.دیکسیت (J.N.Dixit) ، وزیر خارجه سابق هند پیرامون یکی از ماموریت‌های حساس او در کابل افغانستان را منتشر می‌کند.
سید عبدالحسین رئیس‌السادات، رایزن فرهنگی ایران در پاکستان و مسئول خانه فرهنگ ایران در پیشاور این کتاب را ترجمه کرده است و در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است و قرار است به تناوب همه بخش‌های کتاب منتشر می‌شود.

برای ارتباط مستقیم با مترجم می‌توانید با این آدرس ایمیل در ارتباط باشید:raeisossadat@gmail.com

3فوریه

رئیس جمهور کارمل هنوز هم از جایگاه سیاسی رفیعی برخوردار است. وی در تاریخ 29 و 30 ژانویه ریاست یک گردهمایی از هیأت‌های کارگزار شورای انقلاب را برعهده داشت. گردهمایی دو هدف را دنبال می‌کرد: بررسی پیش نویس قوانین و وضع آن‌ها پیرامون سازماندهی مجدّد سازمان‌های مردمی در سطح منطقه‌ای و ولایتی، و مهر تأیید زدن دولت بر تصمیم دفتر سیاسی که اواسط ژانویه اتّخاذ شد. این تصمیم عمل قاطع‌تر سیاسی و نظامی علیه شورشیانی بود که از پاکستان و ایران دست به عملیّات می‌‌زنند.
جلسه همچنین تصمیم گرفت در مرحلهٔ جاری انقلاب افغانستان «برای تحکیم قدرت حاکمیّت» ضرورتِ دادنِ نقش بیشتری به خاد، وزارت داخله و وزارت دفاع را به رسمیّت بشناسد. تصمیم دیگر این بود که تا پایان ماه مارس یک نشست فوق‌العاده از تمامی اعضای شورای انقلاب تشکیل شود تا وضع قانونی را که با هدف سازماندهی مجدّد سازمان‌های مردمی، منطقه‌ای و ولایتی تصویب شده است، تأیید نهایی کند.

رئیس جمهور کارمل با رهبران قبایلی و مذهبی از ولایت‌های پکتیا و پکتیکا، بخصوص از مناطق اورگون و خوست که از ابتدای دسامبر زیر حمله‌‌‌‌‌ی شدید شورشیان بوده‌اند، ملاقات کرد. این رهبران ولایتی و قبایلی به پایتخت آورده شده بودند تا در سطح کشوری اعلام کنند دولت پس از بیرون ریختن شورشیان بطور کامل کنترل این ولایت‌های شرقی را در دست دارد و به شخصیّت‌های مهمّ از این منطقه نسبت به اهداف صحیح دولت و طرح‌های پیشرفت منطقه اطمینان دهند و به مردم هم اخطار دهند که اگر با مجاهدین همکاری کنند، اجباراً با خشونتی گریز ناپذیر روبرو خواهند شد.

PDPA قصّهٔ بلند و کشدار قانونی و رسمی کردن نظام جرگه را با راه‌اندازی برنامه‌هایی خط داده شده آغاز کرده است. جرگه از اساس سازمانی قبیله‌ای و قومی است امّا طیّ دو هفتهٔ گذشته گزارش‌هایی رسیده است از کارگران صنعتی و کشاورزی سالخورده متخصّص در رشته‌های گوناگون که در جرگه‌ها یا شورا‌هایی سازماندهی شده‌اند. گزارش‌هایی از تشکیل جرگه‌های معدنچیان، فرشبافان و تولید کنندگان پوست قره‌گل دریافت کرده‌ایم که در آن‌ها رهبران حزبی سخنرانی کرده‌اند. آخرین نمونه موردی بوده است که روز سی‌ام ژانویه رئیس‌جمهور کارمل برای جرگهٔ پنبه‌کاران و بافندگان سخنرانی کرده است.

در حالیکه تشکیل این‌ها را به نظام جرگهٔ سنّتی نسبت می‌دهند، PDPA معیارهای جدیدی برای راه‌اندازی این مؤسّسه‌های سنّتی ارائه می‌کند که می‌تواند طیّ یک دورهٔ چند ساله موجب تغییرات کیفی در چارچوب جرگه‌ها شود.

روز بیست و هفتم ژانویه اسکادران‌هایی از می‌گ–21 نیروی هوایی افغانستان وارد حریم هوایی پاکستان شد و مناطقی در جنوب پاراچنار و وزیرستان را بمباران کرد. همچنین نیروی هوایی افغانستان از پایگاه‌های هوایی‌اش در زرنج و شیندند نوعی عمل تلافی جویانه بر فراز خاک ایران داشته است. مناطقی از خاک ایران که این عملیّات هوایی افغانستان زیر پوشش گرفت زابل، زاهدان و همسایگی مشهد بود. امّا دولت ایران تاکنون سرو صدای زیادی در مورد عملیّات تلافی جویانه به راه نیانداخته، شاید به این دلیل که ورود به ایران چندان عمیق نبود و زخمی‌ها قابل چشم پوشی بودند. در مورد پاکستان حتّی جمعیّت شهری هم تا حدّی تأثیر آن را دید. ولی ما اطّلاعات قابل اعتماد تأیید شده‌ای داریم که حمله به خاک پاکستان در اصل علیه جادهٔ اصلی تدارکاتی مجاهدین و علیه بعضی از پایگاه‌های مهمّ آن‌ها بوده است. نیروهای شوروی و افغانی پس از بازپس‌گیری کنترل شکننده بر پکتیا و پکتیکا و به‌عقب راندن بخش نسبتاً زیادی از گروه‌های شورشی از خوست و اورگون اکنون پیش‌تر رفته و عملیّاتی را نزدیک‌تر به مرز پاکستان اجرا می‌کنند.
اوضاع در قندهار و هرات وخیم و عملیّات پاکسازی علیه شورشیان در آنجا در حال انجام است. گزارش‌هایی بود از نیروهای دولتی که دارند عملیّاتشان را به بالا در بغلان، لغمان و لوگر می‌-کشند.

فعّالیّت شورشیان اکنون در مقایسه با سال‌های 1982 و 1983 در سربالایی تند‌تر افتاده زیرا زمستان امسال تاکنون چندان سخت نبوده است. گزارش‌هایی هم در مورد کاروان‌های دولتی داریم که بین کابل و قندهار مورد حمله قرار گرفته و موجب شده است تعدادی از نیروهای دولتی کشته یا زخمی شوند.

توان بالگردهای نیروی هوایی افغانستان دو برابر شده و دو هنگ شده است بطوری که اکنون 76 بالگرد دارد (تقریباً 38 بالگرد یک هنگ می‌سازد). بالگرد‌های اضافی را در قندهار و شیندند به کار می‌گیرند.

دوست، وزیر خارجه اظهار داشته افغانستان علاقمند است این تابستان پذیرای کوردووز باشد. امّا گفت کوردووز نباید انتظار هیچگونه تغییری در عناصر اساسی ساختار گفتگوی افغانستان داشته باشد. دوست ارزیابی خویش را هم ارائه کرد که هیچ چشم انداز امید بخشی از انعطاف پاکستان یا ایران در ارتباط با موضوع افغانستان نمی‌بیند. او به من گفت رهبری افغانستان احساس می‌کند تنها هنگامی راه حلّ سیاسی می‌تواند بطور کامل حاصل شود که پاکستان موافقت کند گفتگوی مستقیم با افغانستان داشته باشد.
گزارش‌هایی از منابع دولت افغانستان دریافت کرده‌ایم که ظاهرشاه روز بیستم ژانویه یا همین حدود وارد کویته شده و در آنجا مانده و گفتگوهایی را با رهبران گروه‌های شورشی گوناگون افغانی شروع کرده است. پس از ورود گزارش شدهٔ ظاهرشاه به کویته بر اساس تجویز پاکستان و آمریکا بحث و بررسی بین هیأت شورشیان که به نشست اسلامی کازابلانکا رفته ‌بودند و با دیگر کشورهای اسلامی شرکت کننده هم گفتگوهایی داشتند، آغاز شد. دیپلمات‌های اروپای شرقی در کابل اینطور ارزیابی نظری کرده‌اند که اخباری در مورد تشکیل و شناسایی جبههٔ متّحد علیه رژیم کارمل ممکن است در راه باشد. نوعی جایگاه قانونی که این کار ممکن است به جبهه بدهد، پیش درآمدی بر دیدار بعدی کوردووز از اسلام‌آباد، تهران و کابل خواهد بود. آشکارا هدف این است که فشار سیاسی بیشتری بر دولت افغانستان وارد شود.

آقای خلیل‌صدیق، سرپرست هیأت بانکی افغانی که برای بحث و بررسی با وزارت دارائی، وزارت تجارت و ریزروبانک به هند رفت اوایل این هفته بازگشت و از دور مقدّماتی گفتگو‌ها راضی بود. ما تاکنون از سوی دهلی در جریان جزئیّات مربوط به مذاکرات قرار نگرفته‌ایم، امّا آقای صدیق گفت که گفتگو‌ها می‌تواند به گام‌های اساسی برای همکاری در عملیّات بانکی بین دو کشور منجر شود. او هم چنین ابراز داشت که دولت افغانستان احتمالاً بخواهد از طریق کانال‌های بانکی ما حساب ارزی خارجی به ارزش حدود سیصد تا چهارصد میلیون دلار باز کند.

هیأتی از وزارت اقتصاد ما برنامه ریزی کرده است تا روز هفدهم فوریه برای گفتگو در مورد مسائل تجارت دوجانبه وارد کابل شود. هیأت به بررسی مجموعه مشکلات کوچک و بزرگی می‌پردازد که بر تجارت دو جانبه‌ی‌ ما تأثیر گذاشته‌ است. بویژه اقداماتی که از طریق آن‌ها می‌توانیم تراز تجاری مغایر خویش با افغانستان را جبران کنیم، در دستور کار است.

17 فوریه

روز دهم فوریه جلسه‌ی‌ مشترکی از کمیتهٔ مرکزی، شورای انقلاب و شورای وزیران تشکیل شد تا پیش نویس‌هایی برای سازماندهی مجدّد سازمان‌های مردمی در تمامی افغانستان را به تصویب برساند. بودجه و پیش نویس طرح اقتصادی برای سال مالی 85 – 1984 نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفتند. این اسناد اکنون برای تصویب نهایی به پلنوم سیزدهم کمیتهٔ مرکزی PDPA تقدیم خواهد شد.

انتظار می‌رفت پلنوم سیزدهم بیست و یکم فوریه جلسه داشته باشد ولی تا نیمهٔ نخست مارس و به دلیل مرگ آندروپوف به مدّت دو هفته به عقب افتاد. روز‌های نهم و دهم رئیس‌جمهور کارمل یک سلسله جلسه با رهبران قبایلی و مذهبی از اهالی ولایات پکتیا، پکتیکا و ننگرهار برگزار کرد. وی به آن‌ها قول داد اگر کمک کنند از ادامهٔ فشار شورشیان در این ولایت‌ها از پایگاه‌های پاکستانی جلوگیری شود، تشویق مالی و حمایت نظامی شوند. ارزیابی اوّلیّهٔ من اینست که پاسخ این اشخاص گرامی از ولایت‌های مرزی، سنّتی خواهد بود. هرچه بتوانند از دو طرف بدست می‌-آورند و نهایتاً رأیشان را به صندوق آن طرفی می‌ریزند که قلمرو گسترده‌تری دارد.

خبر مرگ آقای آندروپوف بعد از ظهر روز دهم فوریه به کابل رسید. دفتر سیاسی، شورای انقلاب و شورای وزیران جلسهٔ مشترک عزاداری برگزار کردند که آقای کارمل ریاست آنرا بر عهده داشت. نتیجه‌ی‌ کلّی که من می‌گیرم اینست که رهبری افغانستان آنگونه که وقتی برژنف در نوامبر 1982 مرد، لرزان و نگران دورهٔ پس از مرگ آقای آندروپوف نبوده، ساکنین کابل هم، با این امید که بدلیل احتمال تغییر در رهبری شوروی تغییری در سیاست شوروی ایجاد خواهد شد، مثل آنچه را که یک یا دو روز پس از درگذشت برژنف انجام دادند، در هیچ هلهله و شادی شرکت نکردند. احساس متانت و تعادل فکری در مورد ادامهٔ سیاست‌های شوروی در بین محافل رهبری و دولتی بوده و هست و خستگی مشکوکی ویژگی عکس العمل عمومی به زخمی است که در اتّحادشوروی ایجاد شده است.

ما در مورد غیبت آقای نوراحمدنور از صحنهٔ سیاسی در افغانستان و اینکه وی در مسکو است، می‌دانیم. دومین کسی که در لیست چنین رفتنی از وی نام برده می‌شود، خانم آناهیتا راتب‌زاد است. از بعضی منابع رده بالای حزبی شنیده‌ام او هم ممکن است برای یک دورهٔ طولانی مدّت، یا آنچه آنرا با حسن تعبیر «آموزش سیاسی و درمان پزشکی» می‌نامند، به اتّحادشوروی یا چکسلواکی اعزام شود. او هنوز در کابل است ولی رفتنش برای پس از پلنوم سیزدهم برنامه ریزی شده است.

فشار شورشیان در هرات، نیمروز، قندهار و پکتیکا تجربه شد. همچنین شورشیان در ولایت‌های شرقی کنر، ننگرهار و لغمان و کاپیسا و فاریاب در غرب حملاتی داشتند. مخصوصاً ولایت‌های ننگرهار و لغمان تحت فشار شورشیان بودند. رفت و آمد کنندگان در جاده‌های کابل– جلال‌آباد –تورخم و قندهار– هرات –تورغندی با تداوم بیشتری مورد حملهٔ شورشیان بوده‌اند. نیروهای شوروی و افغانی عملیّات متقابلی را در تمامی این مناطق اجرا کردند. هواپیماهایی از پایگاه‌های هوایی بگرام و شیندند در حمایت از نیروهای زمینی عملیّاتی را بر عهده داشتند. روستای استیلاف و اطراف آن هم صحنهٔ عملیّات نیروهای دولتی بودند. زمستان ملایم در افغانستان به شورشیان کمک کرده است فعّالیّت زیادتری در مقایسه با زمستان 83 – 1982 داشته باشند اگر چه نتوانسته‌اند تاکنون پیروزی استراتژیکی بدست آورند.

دولت قوانین نظام وظیفه را بیشتر اصلاح کرد. دانش آموزانی که کلاس دوازدهم خویش را به پایان می‌رسانند اجباراً باید به خدمت در ارتش بپیوندند. تنها پس از کامل کردن خدمت نظام وظیفه است که اجازه دارند برای تحصیلات عالیه وارد دانشگاه‌ها شوند. دورهٔ خدمت نظام برای پرسنل واحدهای غیر عملیّاتی از سه سال به چهار سال افزایش یافته است. سن مشمولیّت سربازی به هیجده سال کاهش یافته است. تنها مشوّق پولی که در این آخرین تغییرات قوانین نظام وظیفه پیشنهاد شده است افزایش یکهزار افغانی برای هر سال خدمت است. گزارش‌هایی در مورد دانشجویانی از دانشگاه‌های کابل و جلال‌آباد داریم که به تظاهرات علیه این آخرین ترمیم‌های قانونی پرداخته‌اند. بعضی از دانشجویان هم دستگیر شده‌اند. مجموعهٔ این بستهٔ سیاسی و اجتماعی ترمیم منفی قانون است. دولت افغانستان و جامعهٔ افغانی در نتیجهٔ سیاست‌های نظام وظیفه‌ای در یک دورهٔ سه تا پنج‌ساله با کمبود نیروی انسانی آموزش‌دیده برای فعّالیّت‌های خود در جهت پیشرفت و برنامه‌های اقتصادی روبرو خواهد شد. به دلیل همین گام، عدم محبوبیّت حزب حاکم و دولت در بین جامعه در سطح گسترده‌ای رو به افزونی است.

گزارش‌هایی در مورد رشد تنش بین سازمان اطّلاعات افغانستان «خاد» و ستادهای فرماندهی دفاع افغانستان دریافت شده است. سازمان اطّلاعات در نیمهٔ نخست فوریه تعدادی از افسران ارتش را که به جناح خلق وابسته‌اند، دستگیر کرد. اتّهام آن‌ها عدم وفاداری و ارتباط با مجاهدین است. قادر، وزیر دفاع از این موضوع دچار رنجش شد زیرا پیش‌تر به او گزارش نشده بود و هم به این دلیل که اجازه ندادند مسئولین انضباطی نیروهای مسلّح به وضع این افسران رسیدگی کنند. امّا بنظر می‌رسد با توصیهٔ شوروی رئیس‌جمهور کارمل مایل است از قدرت بر‌تر «خاد»، هم بر نیروهای مسلّح و هم نیروهای پلیس کشور، پشتیبانی کند. در این اثنا تنها جوّ سیاسی تاریک‌تر و تنش آلود‌تر می‌شود. تمامی این‌ها یادآور سیاست در حکومت‌های یونان پس از جنگ‌های بین آتن و اسپارت است.

از یکم تا دهم فوریه یک هیأت عالیرتبهٔ نظامی شوروی به سرپرستی مارشال سوخولوف (Sokholov) از کابل دیدار کرد. وی را مارشال آخینوف (Akhinov) همراهی می‌کرد. هدف این دیدار بررسی وضعیّت نظامی در بحبوحهٔ فشار ادامه دار شورشیان در بخش‌های مختلف کشور بود.

سوخولوف و گروه وی از جلال‌آباد، غزنی، قندهار و هرات دیدن کردند. برآورد روسیّه و افغانستان این است که فعّالیّت شورشیان بخصوص از اکنون تا پایان ماه مارس افزایش خواهد یافت و تلاش هماهنگ از سوی عناصر مخالف کارمل خواهد بود که از پاکستان دست به عملیّات می‌زنند تا اثری بر جای گذارند و بر آقای کوردووز پیش از آنکه دست به دیدارهای بعدی‌اش از منطقه بزند، فشار وارد آورند. این سفر‌ها از پایان ماه مارس تا اواسط آوریل انجام خواهد شد.

خبر مرگ آقای آندروپوف صبح روز دهم فوریه منتشر گردید. اعضای رده بالای حزب و سازمان‌های دولتی در یک جلسهٔ مشترک با ریاست کارمل گرد هم آمدند تا در مرگ وی اظهار تأسّف کنند. یک پیام بلند و احساسی از ابراز تسلیت و همدردی از سوی PDPA برای CPSU ارسال شد. برجسته‌ترین قسمت پیام که تصویر روشنی از اندیشه‌ها و احساسات رهبران افغانستان نسبت به روابط شوروی– افغانستان در دورهٔ پس از مرگ آندروپوف را نشان می‌دهد، در زیر آورده شده است.

«آندروپوف نقش بزرگی در ایجاد همکاری همه جانبه بین کشورهای جامعهٔ سوسیالیست و تحکیم همبستگی جنبش کارگران و کمونیست بین‌المللی بر عهده داشت. یوری واسیلی‌ آندروپوف دوستی واقعی و صادق برای افغانستان بود و همیشه به جنبش‌های آزادیخواهانهٔ ملّی توجّه می‌کرد و به این التفات داشت که کمکی بین-المللی برای مردم افغانستان در راه دفاع از دستاوردهای انقلاب ثور فراهم آورد. او در راه گسترش استحکام، دوستی و همکاری دوستانه بین افغانستان و اتّحادشوروی توجّه خاصّ مبذول می‌داشت.
افغانستان همواره عالیترین ارزش‌ها در جهت دوستی و همکاری با اتّحادشوروی را برای به واقعیّت پیوستن آرمان‌های مشترک در راه مقابله با توطئه‌های امپریالیسم و ضدّ انقلاب قائل است. افغانستان به غنی سازی و گسترش روابط با اتّحادشوروی ادامه خواهد داد.»

افغانستان برای آندروپوف سه روز عزای عمومی اعلام کرد. رئیس‌جمهور کارمل در حالیکه زیری عضو دفتر سیاسی (که رئیس جبههٔ ملّی میهن هم هست) وی را همراهی می‌کرد به مسکو رفت تا در مراسم خاکسپاری شرکت کند. جالب اینکه وقتی کارمل و زیری برای تجلیل از آندروپوف در تالار یادبود در مسکو حضور یافتند، نور هم با آن‌ها بود. بنابراین خسوف یا کسوف سیاسی نور بنظر می‌رسد هنوز کامل نشده باشد. رئیس جمهور کارمل 14 فوریه ملاقاتی با آقای چرنینکو داشت. گزارش می‌شود آقای چرنینکو چندین بار حمایت اتّحادشوروی و حزب کمونیست اتّحادشوروی (CPSU) را از افغانستان انقلابی تکرار کرده است.

رئیس‌جمهور کارمل تلگراف تبریکی هم برای آقای چرنینکو به‌مناسبت انتخاب وی به عنوان دبیر کلّ CPSU فرستاد که در آن بر تحکیم روابط خدشه ناپذیرافغانستان با CPSU و اتّحادشوروی تأکید کرد. تلگراف همچنین یادآور شد که افغانستان برای حمایت و دوستی شوروی در جهت همکاری بزرگ بین‌المللی که اتّحادشوروی در راه مقابله با حرکت‌های تجاوزکارانهٔ نیروهای امپریالیستی و ضدّ انقلاب به افغانستان ارزانی می‌دارد، ارزش والایی قائل می‌شود.
مطالعهٔ دقیق بیانیّه‌هایی که کمیتهٔ مرکزی CPSU پس از مرگ آندروپوف صادر کرد بیانگر این است که هیچ احتمالی از تغییر کیفی در سیاست‌های شوروی در افغانستان داده نمی‌شود. پیام تسلیتی که بوسیلهٔ مسئولین شوروی صادر شد، پیام به مردم شوروی که کمیتهٔ مرکزی حزب کمونیست اتّحادشوروی صادر کرد و سخنرانی‌هایی که آقای چرنینکو بین دهم تا پانزدهم فوریه ایراد کرد همه نشان دهندهٔ این هستند که رهبری شوروی قصد دارد‌‌ همان راهی را برود که تصمیم‌های گستردهٔ سیاسی گرفته شده طیّ کنگره حزبی بیست و ششم CPSU پیش پای وی گذاشت. تفسیرهای سیاسی شبکه‌های اروپای شرقی و دیگران تأیید کنندهٔ این تصوّرند، اگر چه یک احساس منحصر بفرد هم هست که بنظر نمی‌رسد آقای چرنینکو رهبری پویا یا کسی باشد که تصوّرش را داشتند و اینکه وی نمایندگی مرحلهٔ واسطه را در رهبری شوروی بعهده دارد پیش از آنکه کسی جوان‌تر کار را بدست گیرد.

مراسم خاکسپاری آقای آندروپوف در مسکو بطور زنده از تلویزیون افغانستان پخش شد. آقای چرنینکو در مقایسه حتّی با همکاران مسن‌ترش در دفتر سیاسی حزب مثل آقای گرومیکو و آقای اوستینوف شکسته و ناخوش احوال بنظر می‌رسد.

پیام‌های تسلیتی که در مورد مرگ آندروپوف از سوی رئیس جمهور و نخست وزیر ما صادر گردید هم بطور گسترده‌ای در رسانه‌های گروهی افغانستان تبلیغ و منتشر شدند. دیدار نخست وزیرمان از مسکو برای مراسم تدفین و ملاقات با آقای چرنینکو مثبت دیده شد و بعنوان نشانه‌ای از ادامهٔ دوستی قوی بین هند و اتّحادشوروی مورد ارزیابی قرار گرفت. مفسّران سیاسی افغانستان به بیان این دیدگاه پرداختند که دوستی هند– شوروی عامل مهمّی در کمک به ثبات افغانستان است و سهم عمده‌ای در صلح و امنیّت منطقه دارد.

آقای فدایونس کاردار پاکستان از اوّل فوریه به بعد به مدّت ده روز به فوریّت و بصورت اورژانسی به اسلام‌آباد فراخوانده شد. این امر در پی بمباران وزیرستان بوسیلهٔ هواپیماهای افغانی صورت گرفت. تمامی هیأت سیاسی پاکستانی از خود کاردار تا پایین‌ترین ردهٔ اداری تعلّق به سرویس اطّلاعاتی پاکستان دارند. هیچ کارمند رسمی وزارت خارجهٔ پاکستان در کابل نیست.
دیپلمات‌های غربی اظهار می‌دارند آقای یونس با دستورالعمل‌هایی برای گسترش فعّالیّت-های سفارت پاکستان در ارتباط با گروه‌های مجاهدینی بازگشته است که از پایگاه‌هایی در درون افغانستان در اطراف قندهار، جلال‌آباد و کابل عملیّات دارند. دیپلمات‌های غربی تعمّداً در مورد این آینده‌نگری بی‌پرده بوده و موضوع را بصورت قطعی مطرح کرده‌اند.
خطابهٔ تبلیغاتی علیه آمریکا در رسانه‌های گروهی افغانستان بلا انقطاع ادامه دارد. تمامی روزنامه‌های افغانستان، از جمله روزنامهٔ انگلیسی زبان کابل نیو تایمز، سلسله مقالاتی در ماه فوریه منتشر کردند که در آن به انتقاد از آمریکا پرداخته‌اند. جریان جالب پنهانی در تمامی این مقالات این است که تفاوتی بین رفتارهای پاکستان و آمریکا در قبال افغانستان قائل‌اند. بحثی را که مقاله‌ها پیش می‌کشند این است که اگر پاکستان به حال خود واگذاشته شود علاقمند خواهد بود با رژیم کارمل کنار بیاید. حالت ضدّ کارملی پاکستان بعنوان یک دیدگاه پایه گذاری شده بر مبنای فشار از جانب آمریکا تفسیر، تعبیر و ترجمه می‌شود. آدم سرگردان می‌ماند که آیا مسئولین افغانی تعمّداً از بالای اجبار‌ها و انگیزه‌هایی که رژیم نظامی پاکستان به آن‌ها پایبند است عبور می‌کنند و آن‌ها را نادیده می‌-گیرند؟! [یا نمی‌توانند بفهمند؟]

24 فوریه

رئیس‌جمهور کارمل اگرچه اصولاً انتظار می‌رفت تا هیجدهم ماندنش به طول بیانجامد، روز شانزدهم فوریه از مسکو بازگشت. وی‌‌ همان شب ریاست یک گردهمایی از اعضای دفتر سیاسی را برعهده داشت که در آن گزارش گفتگو‌هایش با چرنینکو را ارائه کرد. کارمل گفتگویی بیست دقیقه‌ای با چرنینکو داشت که طیّ آن وی به تنهایی نمایندگی طرف افغانی را داشت در حالیکه آقای چرنینکو را گرومیکو، و برای قسمتی از جلسه آقای اوستینوف همراهی کردند. رئیس جمهور کارمل در گردهمایی گفت مسکو به تقویت حمایت و ادامهٔ سیاست‌های شوروی در قبال افغانستان اطمینان داد.

آقای چرنینکو همچنین آقای کارمل را مطمئن ساخت که اتّحادشوروی از وظایفش در مورد مسئولیّت مشترک بین‌المللی در قبال افغانستان دست نخواهد کشید.
به رئیس جمهور کارمل گفته شد اتّحادشوروی بویژه اجازه نخواهد داد تعادل نظامی تغییر کند؛ سیاست خارجی روسیّه غیر قابل تغییر است؛ ماجراجویی و تجاوز امپریالیسم دفع خواهد شد زیرا این تجاوز و ماجراجویی نه تنها علیه اتّحادشوروی بلکه علیه دوستانش که از حمایت شوروی برخوردار هستند نیز هست. مرحلهٔ انتقال انقلابی در افغانستان از حمایت قوی از سوی اتّحادشوروی برخوردار خواهد بود.

برجسته‌ترین نشانهٔ ادامه سیاست‌های شوروی در قبال افغانستان و در مورد تصمیم روسیّه در حمایت از انقلاب افغانستان در اطّلاعیه‌ای رسمی آمد که در پایان ملاقات چرنینکو با آقای جورج بوش معاون رئیس جمهور آمریکا صادر شد. بخش مربوطه چنین است: «کنستانتین چرنینکو... همزمان تأکید کرد که اتّحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی هر چه لازم باشد برای حفاظت از منافع امنیّتی خویش و هم پیمانان و دوستانش انجام خواهد داد.»

بررسی ملاقات رئیس جمهور کارمل به تنهایی با آقای چرنینکو از آنجا جلب توجّه می‌کند که این ملاقات علیرغم حضور دکتر صالح‌محمدزیری، عضو نفر سومی [بعد از کارمل و کشتمند] دفتر سیاسی و رئیس جبههٔ ملّی میهن صورت گرفت که وی را در مسکو همراهی می‌کرد. طیّ چند روز گذشته در خود زیری و نیز همراهان خلقی او در حزب رنجش و نارضایتی ایجاد شده است زیرا کارمل او را با خود به ملاقات چرنینکو نبرد. گفتگوی بین چرنینکو و کارمل از سوی طرف روسی تنظیم شده بود، با این وجود احساس می‌کنم کارمل در همراه نبردن زیری بخاطر این جوّ سراسر سوء‌ظنّ و توطئه‌ای که در اینجا حزب حاکم را احاطه کرده و دشمنی ادامه‌دار بین جناح-های خلقی و پرچمی دچار اشتباهی تاکتیتکی شد. زیری اگرچه دیگر رسماً عضو جناح خلقی نیست، پیش‌تر یک خلقی بوده است که کنار گذاشتن وی از این دیدار مهمّ را خلقی‌های متعصّب مورد بهره برداری قرار می‌دهند تا به جناح‌گرایی بیشتر درون حزب دامن بزنند. با توجّه به همهٔ این‌ها، دیدار چرنینکو با کارمل به تنهایی نشان دهندهٔ تمایل اتّحادشوروی نه فقط به حفظ کارمل در سیاست افغانستان است بلکه جایگاه حاکمیّت وی را در سیاست ملّی در آیندهٔ نزدیک بالا‌تر می‌برد. منابع حزبی اظهار داشته‌اند گفتگوهای کارمل- چرنینکو موجب برانگیختن تلخی و درشتی در خطوط فوق در رده‌های بالای حزب شده است که به نوبهٔ خود ممکن است هم فضا و هم اصل گفتگوهای پلنوم سیزدهم را که از اواسط ژانویه پشت سر هم به تعویق افتاده است تحت تأثیر خویش قرار دهد. امید و احتمال می‌رود پلنوم سیزدهم قبل از پایان سال جاری افغانی یعنی پیش از بیستم مارس برگزار گردد.

قوانین جدید حاکم بر روابط مدیریّتی کار، آموزش کارگران ماهر، برنامه‌های استخدام و داوری بوسیلهٔ شورای انقلاب به دولت‌های ولایتی و واحدهای حزبی ولایات بخشنامه شده است. قوانین جدید کار بر اساس مدل‌های شوروی الگوبرداری شده‌اند. بخش اقتصادی سفارت گزارشی همراه با جزئیّات از این قوانین برای شما [دولت هند] ارسال خواهد کرد. در دو هفتهٔ گذشته بحث و گفتگو پیرامون این قوانین در تمام افغانستان در جریان بوده است. نسخهٔ نهایی قوانین کار از طریق پلنوم بعدی کمیتهٔ مرکزی تصویب می‌شود و پس از آن شورای انقلاب در اوایل سال جدید افغانی (پس از بیست و یکم مارس) آن‌ها را اعلام خواهد کرد.

طیّ هفته‌ای که از سوم تا دهم فوریه را شامل می‌شد نیروهای افغانی در حدود هفت تا ده کیلومتری شمال غربی هرات پاتک سختی خوردند. تیپ بیست و هشتم از لشکر هفدهم که برای عملیّات پاکسازی علیه مجاهدینی که از پایگاه‌های ایرانی عملیّات می‌کردند اعزام شده بود، غافلگیر شد. حدود هشتاد نفر کشته شدند و طبق گزارش یکصد و پنجاه تا دویست سرباز فرار کردند. باقیماندهٔ تیپ از هم پاشیده و نامنظم به ستادهای فرماندهی لشکر بازگشتند. نظامیان افغانی با حمایت هوایی شوروی در ولایت هرات در بخش جنوبی بدخشان و ولایت‌های قندوز، پروان، کاپیسا و پکتیا در حالت هجومی به سر می‌برند. شورشیانی که از پایگاه‌های پاکستان دست به عملیّات می‌-زنند در ولایت‌های کنر و ننگرهار فشار وارد کردند. رسانه‌های افغانستان ادّعا کردند تعدادی از گرو-ه‌های شورشی متعلّق به جناح‌های گلبدین حکمتیار و مولوی یونس خالص خود را تسلیم کرده‌اند.
ابتکار برای ایجاد یک جبههٔ متّحد یا دولت در تبعید زیر چ‌تر شاه سابق، ظاهرشاه، که تا حدّی بعضی جنبش‌ها را پس از نشست اسلامی کازابلانکا با گفتگو‌هایی دور هم گرد آورده است بار دیگر ثابت کرد که بی‌نتیجه و عقیم است. در حالیکه افغان‌ها بر این پافشاری ادامه می‌دهند که ظاهرشاه یک هفته تا ده روز در ماه ژانویه در پاکستان بوده است، منابع دولت هند در اسلام‌آباد و رم نسبت به درست بودن این ادّعا تردید دارند. اساساً از نظر روش سیاسی مشکل می‌نماید اتّحادی بین شورشیان بوجود آید. گزارشی وجود دارد که می‌گوید سیّاف، رهبر شورشی، موافقت کرده است پیشقدم شود و از ظاهرشاه حمایت کند. این تصوّر محلّ تردید است زیرا سیّاف تفکّر نظامی‌گری دارد و حتّی از گلبدین حکمتیار ضدّ سلطنتی‌تر است.

علیرغم شرایط به هم ریخته در مناطق مختلف کشور، کاشت پائیزه به شدّت در دست اقدام بوده است. شرکت‌های تعاونی ملّی کشاورزان و افرادی از نیروهای شبه نظامی مستقیماً در این کار شرکت کرده‌اند.

گردش جمعی از اعضای مجلس نمایندگان و سنای آمریکا کاکسمیر یوست (Caxmir Yost) چارلز ویلسون (Charles Wilson) و سناتور جان پاور (John Power)، گفتگو‌هایشان با رئیس‌جمهور ضیاءالحق و دیدارشان از اردوگاه‌های پناهندگان افغانی در رسانه‌های گروهی محلّی مورد انتقاد قرار گرفت. دولت آمریکا، و مخصوصاً رئیس‌جمهور ریگان هدف مورد پسندی برای تبلیغات انتقادی باقی می‌مانند. رسانه‌های افغانی با نقل قول از مجلّهٔ نیوزویک تأیید کردند سیا مشغول جمع‌آوری نیروهای مزدور «سفید پوست» از اروپای غربی، آمریکا و آفریقاست تا به شورشیانی بپیوندند که علیه رژیم کارمل عملیّات دارند. این جدا از کمک‌های بی‌اندازهٔ پنهانی اقتصادی و تسلیحاتی است که بوسیلهٔ سیا سازماندهی می‌شود تا دولت افغانستان را سرنگون سازد.

تبه‌کار همیشگی دیپلماسی جنوب آسیا، کارمند وزارت خارجهٔ آمریکا، گریفین (Griffin) توجّه رسانه‌های گروهی افغانستان را به خود جلب کرد. افغان‌ها تأیید کردند که او منبع اطّلاعات در مورد تجاوز به حقوق بشر در این کشور بوده است که در آخرین گزارش سازمان عفو بین‌الملل آمده است. دولت افغانستان این سازمان را متّهم کرد که بوسیلهٔ دولت‌های آمریکا و انگلیس اداره می‌شود.

2 مارس

سیزدهمین پلنوم کمیتهٔ مرکزی PDPA به ریاست رئیس‌جمهور کارمل از بیست و نهم فوریه تا اوّل مارس گردهمایی داشت. برنامه‌ها و اسناد از سوی دفتر سیاسی نهایی شده بودند. پلنوم برنامه‌ها را برای سال بعد افغانستان که از 21 مارس [اوّل حَمَل – فروردین] آغاز می‌شود نهایی کرد. در این برنامه‌ها تثبیت و تحیکم سیاسی و ایدئولوژیک انقلاب افغانستان لحاظ شده است از جمله: آموزش ایدئولوژیک برای جوانان بویژه توده‌ها بطور عموم؛ تقویت و تحکیم جنبش‌های تعاونی و اصلاحات ارضی؛ سازماندهی مجدّد بنگاه‌های غیر دولتی ولایتی و محلّی؛ نهایی کردن قوانین جدید کار و تقویت و توان بخشی نیروهای مسلّح.

رئیس‌جمهور کارمل در سخنرانی‌اش اظهار داشت: «اکنون که مرحلهٔ جدید انقلاب ثور دارد وارد پنجمین سال خویش می‌شود لازم است توجّه بیشتری به برنامه‌های اجتماعی و اقتصادی بشود که در انقلاب ثور انتظارش را داشتیم و در عین حال باید گام‌های مطمئن‌تر و استواری علیه نیروهای ضدّ انقلاب برداشته شود.» وی گفت: «برنامه‌های اجتماعی و اقتصادی انقلاب تنها وقتی می‌تواند با موفّقیّت به پیش برود که از تعصّب سخت ایدئولوژیکی در پیاده کردن آن‌ها پرهیز شود.» او رهبری حزب را نصیحت کرد تا روشی عملی و بدون عجله و شتابزدگی در پیش گیرد، حساسیّت‌ها را مدّ نظر داشته باشد و به سنّت‌ها و آداب و رسوم مردم احترام گذارد. «

آقای نوراحمدنور و دکتر آناهیتا راتب‌زاد، اعضای دفتر سیاسی، در پلنوم شرکت نکردند. نور در مسکو است و دکتر راتب‌زاد به الجزایر رفته است تا در یک کنفرانس بین‌المللی شرکت کند. غیبت آن‌ها بیانگر سقوط سیاسی فعلی آنهاست.

یک سمینار ملّی در مورد زمین و اصلاحات آبیاری از بیست و ششم تا بیست و هشتم فوریه برگزار شد. سمینار به بررسی پیشرفت بوجود آمده در اجرای اصلاحات در این امور پرداخت. رئیس‌جمهور کارمل در سخنرانی افتتاحیه‌اش تأکید کرد نبایستی خشونت، فساد، تهدید و اجبار در اجرای اصلاحات بکار برده شود. سمینار بر ایجاد شوراهای روستایی و کمیته‌های کشاورزی از بالا تا سطح دهستان برای کمک به دولت و حزب جهت پیاده کردن این اصلاحات تصمیم گرفت. کارمل و کشتمند هردو به شرکت کنندگان در سمینار اطمینان دادند این اصلاحات تأثیر منفی بر موقوفه‌ها و اموال و دارایی‌هایی که برای نگهداری مؤسّسه‌های مذهبی و آموزشی در نظر گرفته شده‌اند، نمی‌گذارند. سقف حدّاکثری زمین‌داری هم بر اساس قانون تعیین خواهد شد بدون اینکه زمین‌هایی را که بطور معمول در قبایل و روستا‌ها در تصرّف آمده‌اند در بر گیرند؛ زمین‌هایی که برای چرای دام‌ها و کشاورزی و آبیاری در دست افراد و اشخاص هستند. سمینار تصمیم گرفت جنبش تشکیل سازمان-های کار کشاورزی را تقویت نماید. همچنین پیشنهاد و توصیه شد جنبش پر تحرّکی برای بالابردن سطح سواد در روستا‌ها جهت آموزش‌های ابتدایی نه تنها برای کودکان بلکه بزرگسالان هم در مناطق روستایی راه اندازی شود و همزمان با آن برنامه‌های اختصاصی ویژهٔ مبارزهٔ نیروهای مسلّح علیه مجاهدین آغاز گردد

ارتش افغانستان با اجرای آزاد کردن سرباز‌هایی که در جریان سربازگیری سال 1981 وارد خدمت نظام شده بودند، با کمبود نیروی انسانی مواجه است. قوانین جدید نظام وظیفه از بعد از ظهر روز بیست و ششم فوریه به مورد اجرا گذارده شد که گروه گستردهٔ سنّی زیادی از مردان را شامل شد. این قوانین گروه سنّی از هیجده تا چهل و پنج سال را شامل می‌شود و در مقایسه با شرط سنی پیشین مردان از سن نوزده تا سی و پنج که می‌بایستی به خدمت نظام بروند تعداد بیشتری را در بر می‌گیرد. کار سربازگیری در تمامی مراکز شهری اصلی افغانستان با شدّت در حال اجراست و موجب خشم بیشتر بخصوص در میان طبقهٔ متوسط شهری شده است.

دولت در سه هفتهٔ گذشته حرکتی پرشتاب برای سوادآموزی در بین زنان به اجرا گذاشته است. دواطلبانی از حزب و دولت از مناطق مسکونی بازدید کرده و از دختران و زنان درخواست کرده‌اند به دوره‌های سواد آموزی بپیوندند. در بعضی مناطق، داوطلبان پیشنهاد کرده‌اند این دوره‌های سواد آموزی را در مناطق مختلف اطراف شهری که در آن‌ها زنان نمی‌توانند به مؤسّسه‌های آموزشی بیایند، به راه بیاندازند. اگرچه مقداری مقاومت در بین جمعیّت مردان در مورد این حرکت جمعی سوادآموزی نشان داده می‌شود، زنان از آن استقبال می‌کنند و شور و شوق زیادی در مورد آن بین ایشان برپاست.

وزارت قبایل و قومیّت‌ها برنامه‌ای را در مورد آموزش قومی پیرامون قومیّت‌های افغانی آغاز کرده است. این با اهداف دولت برای فائق آمدن بر ناهمخوانی‌های قومی و قبیله‌ای در کشور و پایه گذاری نقشی برابر برای قبایل غیر پشتون در برنامه‌های توسعهٔ سیاسی و اجتماعی در مقایسه با قبایل پشتون که اکثریّتی از جمعیّت را تشکیل می‌دهند مطابقت دارد. مبارزه‌ای که آغاز شده است شامل یک حرکت تبلیغاتی است و بویژه دوره‌های ویژه‌ای از سخنرانی‌ها و سمینار‌ها را شامل می‌شود که به مشخّص کردن تعاملات درونی بین قبایل مختلف و تودهٔ مردم از قومیّت‌ها و فرهنگ‌های متفاوت مرتبط با پیدایش ملّیّت افغان در اواسط قرن هیجدهم می‌پردازد که افغانستان بوجود آمد. بر این نکته تأکید می‌شود که این اتّحاد قبایلی بود که احمدشاه ابدالی با دست یافتن به آن در برابر امپریالیسم رو به زوال ایران و مغول، ملّت افغان را آفرید که پیش از آن تحت تأثیر رقابت‌های خرد، قبایلی شده بود. انقلاب ثور بعنوان آخرین مرحلهٔ مبارزهٔ ادامه‌دار علیه متجاوزین خارجی معرفی می‌شود که به کامیابی خواهد رسید و تضمین کنندهٔ هویّت ملّی متّحد افغان چند قبیله‌ای، چند قومیّتی خواهد بود.

اگر به مقایسه بر‌ آییم، حرکت شورشیان بوسیلهٔ نیروهای شوروی و افغانی تحت کنترل درآمده است. فقط ولایت‌های غربی هرات، فراه و قندهار متشنّج هستند. کاروان‌های بین کابل و خیبر که از ولایت ننگرهار می‌گذشتند مورد هجوم قرار گرفته‌اند. بقیّهٔ بخش‌های افغانستان آرام بودند. شورشیان تک و توک فعّالیّتی در مناطق اطراف کابل و افغانستان مرکزی داشته‌اند که موجب شدند عملیّات هوایی سنگینی بوسیلهٔ نیروی هوایی شوروی و افغانستان و نیز توپخانهٔ افغانستان انجام شود.

گلبدین حکمتیار، خالص و مجدّدی، رهبران شورشی، در نیمهٔ دوم فوریه به ایران سفر کردند تا گفتگو‌هایی با گروه‌های شورشی افغانی و رهبران آن‌ها که از ایران دست به عملیّات می‌زنند داشته باشند. همچنین گزارش شده است گفتگوهایی با مسئولین ایرانی در مشهد، قم و تهران داشته-اند.

رسانه‌های گروهی افغانستان پخش کردن برنامه‌هایی در مورد روابط دو جانبهٔ گرم و دوستانه بین افغانستان و نظامیان شوروی را شروع کرده‌اند و بر جوّ مسئولیّت مشترک و اعتمادی که بین نیروهای مسلّح برقرار شده است تأکید ورزیده آنرا برجسته می‌کنند. طیّ یک هفته یا ده روز گذشته اخبار و تفسیر‌ها و فیلم‌های مستند پیرامون این موضوع ویژگی نمایش‌های رسانه‌ها بوده است. این حرکتی جدید و نشان دهندهٔ برنامه‌های تبلیغاتی هماهنگ شده از سوی مسئولین روسی و افغانی است.
ادارهٔ امور اسلامی دولت افغانستان دعوتنامه‌ای برای مولانا اسدمدنی عضو مجلس و خواجه پیرضامن سیّد‌بخاری فرستاده است تا در یک کنفرانس از پژوهشگران و متخصّصین الهیّات که قرار است از چهاردهم تا شانزدهم مارس در کابل برگزار شود نمایندگی هند را برعهده داشته باشند. این کنفرانس تلاشی تجربی برای باز سازی اعتبار افغانستان بعنوان یک کشور اسلامی است. افغان‌ها بطور طبیعی بسیار تمایل دارند رهبران مسلمان هند در این کنفرانس شرکت کنند.

حملهٔ تبلیغاتی علیه آمریکا و پاکستان بی‌وقفه ادامه داشت. مصاحبهٔ رئیس‌جمهور ضیاءالحق در کراچی در 29 فوریه که در آن وی از داشتن هرنوع ارتباط مستقیم با رژیم کارمل سرباززد، مورد توجّه قرار گرفت و بر این دیدگاه تأکید شد که با توجّه به این روش پاکستان، تلاش سازمان ملل یا هر ارگان دیگری برای پیدا کردن راه حلّی سیاسی در مسئلهٔ افغانستان نمی‌تواند کاری از پیش ببرد.

گزارش‌هایی بود که طبق معمول سنای آمریکا امسال هم ممکن است قانونی به رئیس-جمهور ریگان ارائه کند که وی سطح و ارزش کمک‌های آشکار آمریکا به شورشیان را افزایش دهد. انتظار می‌رود سناتور جان پاور، که اخیراً در اسلام‌آباد بود، در ارائهٔ این قانون به روابط خارجی سنای آمریکا و کمیتهٔ نیروهای مسلّح، رهبری را در دست گیرد. رسانه‌های گروهی افغانستان اخیراً هجوم تبلیغاتی گسترده‌ای علیه این حرکت تهدید آمیز راه انداخته‌اند. انتظار می‌رود این مادّه قانون درست قبل از بیست و یکم مارس یعنی آغاز سال جدید افغانستان به تصویب برسد.

9 مارس

برآورد اوّلیّه‌ام از سیزدهمین پلنوم حزب این است که بحران‌هایی که در نیمهٔ دوم سال 1983 پس از پلنوم دوازدهم موجب ناکارآمد شدن آن می‌شد عموماً با فشار شوروی تحت کنترل درآمده‌اند. حزب حاکم مرحلهٔ جدیدی از پیاده کردن تفکّر ایدئولوژیکی‌اش را در مورد برنامه‌های اجتماعی، اقتصادی و آموزشی به پیش می‌برد تا در نگاه عامّه و احساسات عمومی جای بیشتری برای خویش باز کند. تصمیم بر این گرفته شده است که توجّه دائمی به تکمیل طرح‌های اصلاحات اجتماعی و توسعهٔ اقتصادی معطوف باشد و در‌‌ همان حال مقاومت در برابر شورشیان ادامه یابد. پلنوم تصمیم گرفت وضعیّتی هجومی‌تر علیه شورشیان به خود بگیرد و تلاش بیشتری برای رفع جناحگرایی خلقی– پرچمی داشته و با کم کردن شکاف‌ها بر این مسئله غلبه کند. اینکه پلنوم سیزدهم در مقایسه با پلنوم قبلی از هر نوع سخن زنندهٔ آشکار برکنار بود و اینکه افرادی از ولایت-‌ها و دولت در آن شرکت کردند که عضو کمیتهٔ مرکزی نیستند، بیانگر علاقمندی حزب به تضمین شرکت بسیار گسترده‌تر دیگران در مراحل تصمیم گیری بود.

تجربهٔ به‌حساب آوردن کارگزاران دولتی در سطوح ولایتی، بخشی، دهستانی و روستایی موضوعی بود که در پلنوم سیزدهم در مورد آن تصمیم‌گیری شد و این امتحان بعدی است که حزب و دولت در بهبود اعتبار و هویّت خویش در نزد مردم با آن روبرو خواهند شد. بنظر من وضع آینده باز هم مبهم است اگر چه فشار ثابت ازسوی مسئولین مرکزی برای بکارگیری این اصلاحات و سازماندهی‌های مجدّد تا آخرین حدّ امکان وجود خواهد داشت. ارزیابی من این است که جسته و گریخته تنش اجتماعی– سیاسی بویژه به‌دلیل قوانین نظام وظیفه و ملاحظاتی که از سوی رهبری سنّتی مذهبی افغانستان در مورد اصلاحات اجتماعی وجود دارد، ادامه خواهد یافت.

دکتر نجیب، رئیس اطّلاعات افغانستان (خاد) به من گفت مسئولین شوروی و افغانستان اطّلاعات دقیقی در مورد محمولهٔ بزرگی از سلاح دارند که از آمریکا و مصر برای توزیع بین گروه شورشی به رهبری احمدشاه‌مسعود در درهٔ پنجشیر وارد پیشاور شده است. نیروهای افغانی و شوروی اقدامات اوّلیّهٔ امنیّتی را برای جلوگیری از رسیدن آن‌ها به دست مسعود انجام داده‌اند. نظامیان شوروی و افغانی در گوشهٔ جنوب غربی درهٔ پنجشیر و شمال و جنوب بدخشان مستقر شده‌اند تا راه‌های تدارکاتی از پاکستان تا دره‌ را ببندند. برای زیرنظر داشتن جاده‌های تدارکاتی کنترل هوایی فشرده‌ای هم از پایگاه هوایی بگرام صورت می‌گیرد.

توافق آتش بس با مسعود که مسئولین افغانی و روسی در سال 1982 امضاء کردند تا ماه آوریل (ماه آینده) معتبر است. دولت افغانستان پیشنهادی برای مسعود ارسال کرده تا این موافقتنامه برای دو سال دیگر تمدید شود. مسعود تاکنون پاسخ نداده است. تصمیم افغانستان و شوروی این است که مسعود را، اگر او و گروهش با ادامهٔ آتش‌بس موافقت کنند، به حال خود واگذارند. نیز تصمیم گرفته‌اند اگر آن‌ها عملیّات نظامی را شروع نکنند، هیچ حرکتی علیه مسعود و هواداران وی نشود، حتّی اگر رسماً آتش بس را امضا نکنند. امّا اگر مسعود دوباره عملیّات را شروع کند، عملیّات نظامی فشرده و سنگینی در دره پنجشیر اجرا شود تا همین تابستان وی را خنثی سازند. دولت افغانستان و مسئولین شوروی در انتظار پاسخ مسعود به پیشنهاد آتش بس دوم خود هستند.

علیرغم بعضی اخبار در رسانه‌های غربی که نیروهای افغانی و شوروی عملیّات نظامی در پنجشیر اجرا کرده‌اند، حقیقت این است که چنین عملیّاتی تاکنون آغاز نشده و تنها به اقدامات پیشگیرانه و گسترش نیرو پرداخته‌اند.

اطّلاعات موثّقی دارم که همین بهار و تابستان نظامیان بیشتری از شوروی وارد افغانستان می‌شوند تا با گسترش سطوح عملیّات شورشی پیش بینی شده مقابله کنند.
در حالیکه طیّ هفتهٔ جاری ننگرهار و جلال‌آباد آشوب زده بوده‌اند، نشانهٔ ویژه‌ای از فعّالیّت‌های شورشیان در بقیّهٔ افغانستان به‌چشم نخورده است.
در ادامهٔ گفتگوهای بین آقایان چرنینکو و کارمل در ماه فوریه، و پیامد تصمیم پلنوم سیزدهم برای تقویت نیروهای مسلّح، دولت افغانستان تصمیم گرفته است جزئیّات نیازمندی‌های تسلیحاتی خویش را تقدیم مسئولین شوروی کند. روز ششم یا هفتم مارس ژنرال قادر، وزیر دفاع و سرلشکر معشوق رئیس ستاد نیروهای شبه نظامی افغانستان با صورتی از نیازمندی‌ها راهی مسکو شده‌اند. انتظار می‌رود هر دوی این ژنرال‌ها در یک دورهٔ ده روزه گفتگوهایی با مارشال سوخولوف و کادر وی داشته باشند. امید است سرازیر شدن تجهیزات بیشتر از اواسط آوریل آغاز گردد.

احساس کلّی من این است که در تابستان و پاییز سال جاری عملیّات فشرده و سخت نظامی در پی خواهد بود. در نتیجه مهاجرت جمعیّت شهری از ولایت‌های جنوبی و شرقی افغانستان به درون پاکستان تا حدودی افزایش خواهد یافت. مهاجرتی هم از جمعیّت افغانستان به سمت شهر‌ها و شهرک‌های خود افغانستان صورت خواهد گرفت. خود شورشیان هم با مواجه شدن با پیش بینی برتری نیروی نظامی ممکن است در ماه‌های آینده بجای اینکه دست به عملیّات نظامی علیه نیروهای شوروی و افغانی بزنند، به تروریسم شهری بیشتری روی بیاورند.

بعنوان یک پاورقی برای همهٔ این‌ها، می‌توانم اضافه کنم فدایونس، کاردار پاکستان به وابستهٔ نظامیمان گفته است اگر مهاجرین افغانی نتوانند به افغانستان بازگردند، مسئولین پاکستانی بطور طبیعی علاقمند خواهند بود ایشان را با زور به سمت هند بفرستند. ارزیابی من این است که مسئولین پاکستانی ممکن است بطور جدّی روی استقرار پناهندگان مشکل ساز و غیر قابل کنترل افغانی در کشمیر تحت اشغال پاکستان حساب باز کنند.

دیدار مارشال اوستینوف از هند و گفتگو‌های نخست وزیر و وزیر دفاع ما با وی موضوع-های اصلی مورد علاقه‌ای بود که از سوی مسئولین و رسانه‌های گروهی در کابل دنبال می‌شد. همکاری هند و شوروی در زمینهٔ دفاعی بعنوان یک عامل مهمّ در جهت کنترل فعّالیّت‌های پاکستان و آمریکا در این منطقه مورد ارزیابی قرارگرفت. تحلیلی که از ناآرامی‌ها در پنجاب، کشمیر و آسام شد این بود که ازسو‌ی آمریکا و پاکستان طرّاحی و اجرا شده‌اند.
کاردار آمریکا در کابل، هورویتز (Hurwitz) به داکا (بنگلادش) رفت تا در یک کنفرانس از رؤسای هیأت‌های آمریکایی مستقر در جنوب آسیا از پاکستان، افغانستان، نپال، بنگلادش، سریلانکا و برمه شرکت کند. افغانستان بخشی از برنامه‌های این گردهمایی را تشکیل می‌داد که ریاستش بر عهدهٔ شافر (Schaffer) معاون دستیار وزیر خارجه بود. ارزیابی این گردهمایی در مورد وضع افغانستان این بود که هیچ انتظاری نمی‌توان از یک راه حلّ سیاسی قابل قبول برای آمریکایی‌ها در افغانستان داشت و بنابراین، حمایت آمریکا از پاکستان و شورشیان ضدّ کارمل می‌-بایستی ادامه یابد. باید تلاش برای متّحد کردن شورشیان بطور کامل از سوی ایالات متّحدهٔ آمریکا مورد حمایت قرار گیرد و حمایت مالی و تسلیحاتی لازم در اختیار آن‌ها قرار داده شود. تلاش آمریکا باید این باشد که به آقای کوردووز کمک کند به یک راه حلّ سیاسی دست یابد که هدف اوّلیّه‌اش بیرون راندن نظامیان شوروی در یک چارچوب زمانی محدود باشد. گردهمایی داکا از سفرای آمریکا بجای اینکه پیشنهادی در مورد نشان دادن حدّی از انعطاف یا راه حلّی جایگزین در ارتباط با وضعیّت موجود ارائه کند، تأکید و تأیید تفکّر رئیس جمهور ریگان در قبال افغانستان بود.

مسئولین افغانستان این هفته تلاشی تبلیغاتی را از سوی بعضی از قومیّت‌های افغانی ساکن در پاکستان طرّاحی و اجرا کردند. رسانه‌های گروهی افغانستان متن پیامی را منتشر کردند که ظاهراً شهروندان افغانی ساکن در پاکستان در مورد واگذار کردن مسئلهٔ پناهندگان افغانی به دبیر کلّ سازمان ملل فرستاده بودند. متن پیام، آنطور که در روزنامه‌های اینجا منتشر شد، بازگو کنندهٔ این است که احتمالاً پیش نویس آنرا مسئولین افغانستان با کمک شوروی تهیّه کرده باشند. در حالیکه نامه از دبیرکلّ برای تلاش‌هایش در جهت حلّ مسئلهٔ افغانستان تشکّر کرده، از چهار جانب، پاکستان، آمریکا و چین را برای همهٔ مشکلات موجود در افغانستان لعن و نفرین کرده است. به وضوح هدف این طرح تبلیغاتی ایجاد تأثیری بر دور بعدی دیدار طرّاحی شده‌ی آقای کوردووز از ایران، پاکستان و افغانستان است.

روز پنجم مارس، آقای هونگ زیچنگ (Hong Xicheng) کاردار چین در کابل آنچه را که وی» یک شام دو جانبهٔکارمندان سفارت هند «نامید برنامه‌ریزی کرد. وی همهٔ کارمندان را تا حدّ درجه دومی در این سفارتخانه دعوت کرد. شام دلچسبی بود که در آن کاردار چین بر اهمیّت دوستی هند و چین، علیرغم بعضی مسائل مشخّص بین دو کشور، تأکید کرد. او گفت:» ارتباط بین کارمندان سفارت‌های چین و هند در کشورهای مختلف آسیا منجر به رسیدن به درک بهتری از مشکلات منطقه‌ای ازسوی هر دو طرف می‌شود و هر جا امکان داشته باشد، به کاری مشترک برای صلح و ثبات در منطقه و مقابله با دخالت از سوی ابرقدرت‌هایی مانند آمریکا و اتّحادشوروی بپردازیم. «ما پاسخ‌های عمومی و مناسب سیاسی دادیم. جالب بود بفهمیم که آیا سفارت‌های چین در دیگر کشورهای همسایهٔ هند هم چنین برنامه‌های مشابه عمومی برگزار کردند یا خیر. احساس می‌کردم شام با بعضی برنامه‌های از پیش تعیین شده طرّاحی شده بود زیرا با دیدار مارشال اوستینوف از هند و دیدار رئیس جمهور چین از پاکستان همزمان شده بود. کاردار چین در گفتگو‌هایش به اینجا رسید که مشخّص کرد رئیس جمهورش تنها از پاکستان دیدار نداشته بلکه قرار است به اردن و ترکیّه هم برود. نکته‌ای که وی سعی می‌کرد جا بیاندازد این بود که دیدار از پاکستان بخشی از سفر دوره‌ای بزرگ‌تر بود.

ادامه دارد...

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران