دستمزد کارگران در سال ۹۵ چقدر با خط فقر فاصله دارد؟
حقوق ۷۱۲ هزار تومانی کارگران به ۸۱۲ هزار تومان افزایش مییابد؛ و عددی با فاصله معنادار با خط فقر، مرکز پژوهشهای مجلس خط فقر را دو میلیون و ۳۰۰ هزار تومان اعلام کرده است؛ یعنی حقوق زیر این رقم مساوی حضور در محدوده «زیر خط فقر» است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه امروز خود نوشت:
گریم رابین هودی برای مفسد اقتصادی در زندان!
انسان هرچه پیرتر میشود به مال حریصتر میشود.آقای هاشمی در مصاحبه با روزنامه آرمان و درباره فساد اقتصادی گفته است: فسادهای زیاد و اختلاسهای میلیاردی را کسانی میکنند که زیادتر از دیگران دارند. متأسفانه حرص انسان تمام شدنی نیست. معروف است که میگویند، آدم هر چه پیرتر میشود دلبستگیهایش به مال دنیا بیشتر میشود. باید همه ما مواظب باشیم.
وی درباره وضعیت مهدی هاشمی در زندان گفته است: مثل همه زندانیها دارد تحمل میکند. البته فرصتی پیدا کرده که بتواند عقبافتادگیهای تحصیلیاش را جبران کند. در آکسفورد که درس میخواند، به تز دکترا رسیده بود که وقتی به ایران آمد، ماند. مثل همه زندانیهای شاداب، خود را با ورزش و مطالعه سرگرم کرده است. یک مسئولیت هم برای خود در زندان تعریف کرده است. چون خیلی از زندانیهای کشور افراد نیازمند و مستأصل هستند، مخصوصاً در بندی که او هست، از این افراد هم هستند. با آنها صحبت و مسائل آنها را در راستای کمک به مشکلات به ما میگوید و ما پیگیری میکنیم.
یادآور میشود مهدی هاشمی یکی از متهمان اصلی پرونده استات اویل است که در آن بالغ بر 50 میلیون دلار رشوه جابهجا شد. او همچنین متهم به پولشویی در دانشگاه آزاد و شرکت بهینهسازی مصرف سوخت بود.
هاشمی رفسنجانی در پاسخ این سؤال که عید به کجا میروید؟ میگوید: مثل همه مردم ایران، اوایل عید، سفره نوروزی در منزل داریم. بعد دید و بازدیدهای فامیل داریم و سپس به یکی از مناطق ایران سفر میکنم. در سالهای اخیر به جزیره کیش، بم و گاهی شمال رفتم و امسال هم هنوز تصمیم نگرفتم که به کجا بروم. کیش جزیره آرامی است که میتواند، جلوی سفر خارجی خیلی از ایرانیها را بگیرد. ما در خلیجفارس چند جزیره داریم که هر کدام آنها مانند گنج ارزشمند هستند. همین جزیره کیش ساحل مرجانی خوبی دارد.
دستمزد کارگران در سال 95 چقدر با خط فقر فاصله دارد؟
«تعیین کف دستمزد کارگران با ناخشنودی بدنه کارگری به پایان رسید.»روزنامه شهروند با انتشار این مطلب نوشت: سرانجام دستمزد سال آینده 812 هزار تومان تعیین شد. هزینه سبد معیشت خانوار چهارنفره کارگری در سال 94 حدود 2 میلیون و 744 هزار تومان تخمین زده شده است. همین رقم نشان می داد که قدرت خرید (با توجه به کف دستمزد 712 هزار تومانی سال 94) حدود 344 هزار تومان نسبت به سال ماقبل کاهش پیدا کرده است.
اما هنوز هم هیچکدام از این کاهشها نتوانسته طرفهای سهگانه شورایعالی دستمزد را قانع کند که با توجه به جمیع شرایط و به خصوص قدرت خرید کارگران تصمیم به اعلام کف دستمزد کنند.
روزنامه اعتماد نیز در گزارشی خاطرنشان کرد: حقوق 712 هزار تومانی کارگران به 812 هزار تومان افزایش مییابد؛ و عددی با فاصله معنادار با خط فقر، مرکز پژوهشهای مجلس خط فقر را دو میلیون و 300 هزار تومان اعلام کرده است؛ یعنی حقوق زیر این رقم مساوی حضور در محدوده «زیر خط فقر» است.
فرامرز توفیقی، عضو مجمع عالی نمایندگان کارگران ایران و عضو کارگروه مزد 95 در شورای عالی کار، در گفتوگو با «اعتماد»، دلیل عدم حضور خود را در آخرین جلسه تعیین مزد سال جاری اعتراض به شیوه تعیین حداقل دستمزد دانست و گفت: من در اعتراض به عدم رعایت بند دو ماده 41 و تمایل دولت و کارفرمایان برای تضعیف وضعیت معیشتی کارگران از حضور در جلسه فوق سرباز زدم. در بند دو ماده 41 قانون کار آمده است: حداقل مزد باید به اندازهای باشد تا زندگی یک خانواده، که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام میشود را تامین کند. توفیقی ادامه داد: اینکه وضعیت معیشتی عموم مردم طی سالهای اخیر و بر اثر بیتدبیری دیگران، تضعیف شده، واضح و مبرهن است ولیکن ما از کارفرمایان و دولت نخواستیم که خط فقر را رعایت کند که در این صورت حداقل دستمزد باید بیش از دو میلیون و 300 هزار تومان میشد، بلکه تنها خواهان این بودیم که نرخ تورم سبد معیشتی را در سال جاری براساس آمار بانک مرکزی و مرکز آمار محاسبه کند و آن را به مزد کارگران اضافه کند که این رقم 324 هزار تومان بود.
وی گفت: براساس آمار بانک مرکزی، نرخ سبد معیشتی مردم، در سال گذشته دو میلیون و 700 هزار تومان اعلام شد. از طرف دیگر مرکز آمار نیز تورم بهمن ماه را 12 درصد اعلام کرد که به منزله تورم 324 هزار تومانی معیشت است. ما این را خواستیم تنها به این خاطر که وضعیت معیشتی کارگران برای سال آینده تثبیت شود ولی دولت و کارفرمایان با یکدیگر ایستادگی کردند و چنین امری را نپذیرفتند.
با معارضین خط امام رفاقت نکنید /جلوگیری از مصادره امام پیشکش!
چون کلام و سخن امام مستند است امکان انحراف از آن وجود ندارد اما سیدحسن خمینی با کسانی در ارتباط است که اتفاقاً در تقابل با مکتب امام خمینی قرار دارند.
روزنامه جوان با اشاره به سخنان سیدحسن خمینی مبنی بر اینکه هدفش از ورود به انتخابات خبرگان، جلوگیری از مصادره امام بوده نوشت: اگر به صحنه سیاسی کشور بنگریم و بخواهیم مصادیق سخن سیدحسن را پیدا کنیم، چه کسانی خواهند بود؟... مواضع پایگاه اطلاعرسانی جماران، ملاقات مکرر سیدحسن با سران فتنه و زندانیان آنان و عکسهای یادگاری، ناراحتی چندباره وی از پخش سخنان امام از سیما (در فتنه 1388)، حمایت رسانههای خاص از وی و... نشان میدهد که سیدحسن دقیقاً خود را در کانتکسی تعریف کرده است که نه با اعتقاد که با نفاق به دنبال مصادره امام بودهاند. از سیدحسن باید پرسید پرنواختترین و پرتکرارترین مفاهیم توسط امام چیست و نسبت شما با آنها چگونه است؟ دقت در صحیفه امام نشان میدهد که «جهانخواران»، «اسلام ناب محمدی»، «استکبار»، «محرومین و مستضعفین»، «دعوت و صدور انقلاب»، «دائمی بودن مبارزه»، «عدم جدایی دین از سیاست»، «نه شرقی و نه غربی»، «نفی اشرافیگری»، «حقوق مردم»، «جامعیت اسلام در پاسخگویی به نیازهای بشر امروز»، «دفاع از مردم مظلوم فلسطین»، «جهانی بودن نهضت»، «نفی صهیونیزم» و... گفتمان اصلی امام را تشکیل میدهند. بدون حب و بغض از سیدحسن سؤال میکنیم در گفتمان، سیره، مکتوبات و مواضع جنابعالی این مفاهیم کجا قرار میگیرد؟ شما کمتر هفتهای است که مدعیان «گریزی از سکولاریسم نیست» را زیارت نکنید درعین حال همه عمر امام صرف این جمله شده که «اسلام همه چیزش سیاست است». اکبر گنجی به عنوان یکی از دشمنان صادق نظام جمهوری اسلامی که دشمنیاش را پشت امام و توأم با نفاق نمیکند، اینگونه از مصادرهکنندگان امام پردهبرداری میکند: «برخی از اصلاحطلبان مدعی قرائتی جمهوریخواهانه از آرای آیتالله خمینیاند، گویی در هر منوتیک هرج و مرج مطلق حاکم است و از هر کس به هر قرائتی [که] حتی کاملاً معارض با متن است و گمان میکنند هرمنوتیک معجزهگر است و میتواند از چاه اقتدارگرایی، دموکراسی و آزادی بیرون کشد. از آن جالبتر به صراحت میگویند که ما نباید بگذاریم آیتالله خمینی در جبهه مقابل- یعنی در جبهه محافظهکاران- قرار گیرد. اگرچه ایشان به دموکراسی و آزادی اعتقادی نداشت ولی ضرورتهای سیاسی ایجاب میکند که آیتالله خمینی در جبهه دوم خرداد باشد. لذا بگوییم که او جمهوریخواه و دموکرات و آزادیخواه بود، اما این رویکرد استفاده ابزاری از او برای مقاصد سیاست نه چیز دیگر است.»
جوان میافزاید: بنابراین وقتی سکولارها در عین اعتراف به دوری فکری از امام، به دنبال مصادره امام هستند، سیدحسن نهتنها ناراحت نمیشود بلکه اصرار بر هویدایی روابط با آنان دارد. تراز امام تراز انقلاب جهانی است. هیچ انسان دلسوز و مؤمن به انقلاب چنین مصادرهای را نه صحیح میداند و نه ممکن، اما اگر بخواهیم در حوزه حکومت (نه دانشگاه و حوزه) امام را تفسیر کنیم هیچ مرجعی با صلاحیتتر از رهبر انقلاب اسلامی و مجلس خبرگان نیست.
دولت پذیرفته که رحم اجارهای اصلاحطلبان است
تلاش روحانی بر تطهیر چهره یک فتنهگر در سفر به یزد، تایید «رحم اجارهای» بودن دولت است.
هفتهنامه 9 دی نوشت: درست یک روز قبل از سفر اتفاقی (!) روحانی به یزد، نشست خبری رئیسجمهور، خنثی و تنها با سوال یک منتقد جدی برگزار میشود. خبرنگار روزنامه اصلاحطلب شرق سوال تکراری سال گذشته خبرگزاری اصلاحطلب ایلنا را مطرح میکند. پاسخ رئیسجمهور، قندی در دل جریان فتنه آب میکند که با استناد به ادعای روحانی میتوانیم عکس آقای عبا شکلاتی را چاپ کنیم و برای او هورا بکشیم؛ «حضرت آقای» فتنه بر زبان رئیس دولت امنیتیها جاری میشود؛ این نشست خنثی - که تنها سوال یک منتقد در آن مطرح میشود (که همان هم گریبان گیر دولت شده است) - پایان مییابد. روحانی به یزد سفر میکند و در سخنرانی خود از جایگاه «ملی» ریاستجمهوری، برای تطهیر یک عنصر فتنه استفاده میکند.
بعد از شنیدن سخنرانی روحانی، بیدرنگ جمله ابراهیم اصغرزاده و تعبیر او از دولت روحانی در ذهنها تداعی شد. اصلاحطلبان، دولت روحانی را رحم استیجاری میدانند و این را صراحتا بیان کردهاند. ابراهیم اصغرزاده اسفندماه سال 92 یعنی دقیقا دو سال پیش در مصاحبه با روزنامه قانون در مورد نوع مواجهه اصلاح طلبان با دولت میگوید: «چند وقت پیش به دوستان گفتم این رحم اجارهای برای پرورش یک نطفه است.» آقای روحانی اما با سخنرانی خود در یزد خواسته یا ناخواسته این ادعای توهینآمیز اصلاحطلبان را تایید کرد. سخنرانی روحانی مفهومی جز این نداشت که من میدانم رئیس دولت دورانگذار هستم؛ میدانم پایگاه مستقل اجتماعی ندارم و در زمین اختلاف رقیب مقابل و با دوپینگ منتهی الیه راست سنتی با منتهیالیه چپ و با تنها هفت دهم درصد توانستم رئیسجمهور شوم.
تعطیلی حوزه علمیه یزد در اعتراض به روحانی و تجمع طلاب و دانشجویان و اقشار مختلف مردم، از جمله واکنشهایی است که طی روزهای گذشته نسبت به قبحشکنی در تطهیر عنصر فتنه شروع شده و قطعا ادامهدار خواهد بود. افول محبوبیت رئیسجمهوری که در اولین دوره و در اواسط نیمه دوم عمر دولتش قرار دارد مسئلهای است که میتوان ساعتها راجع به آن بحث علمی کرد.
اما اگر به میان مردم کف خیابان بیاییم و فارغ از همه اصول علمی هم بخواهیم بحث کنیم تمام این ساعتها بحث را در یک عبارت میتوان خلاصه کرد؛ حسن روحانی با بحران کاهش روزانه محبوبیت مواجه است. همانطور که در ابتدا اشاره شد، دو سال و نیم بدون اینکه حتی یک روز، سیاهنمایی علیه دولت قبل فراموش شود، اتمام برجام به عنوان رگ حیات دولت، ملاقاتهای پیدرپی با یانکیها و انداختن مشکلات بشر از صدر خلقت آدم تا حتی سالهای بعد! به دولت گذشته نیز نتوانسته حتی کمترین التیامی بر این بحران داشته باشد.
ماهعسل برجام رو به اتمام است. اگرچه در بخشی از افکار عمومی مدتهاست تمام شده است. روحانی باید به جای برجامیزه کردن همه امور مملکت، توسل به فتنه، بازی در تئوری رحم استیجاری و حمله به منتقدان، فکری برای وعدههای معیشتی خود کند. یعنی همان وعدههایی که با توسل به آن و تشکیل دوگانه «عزت-معیشت» و دو قطبی «چرخ سانتریفیوژ - چرخ کارخانه» از مردم رای گرفت و رئیس دولت هفت دهم درصدی شد. مردم منتظر تحول در معیشت بودند اما این روزها داشتههایشان هم یک روز در میان تهدید میشود. یک روز با یارانه و روز دیگر با مسکن مهر؛ وام ازدواج و اشتغال و رکود کارخانهها هم که قصه مفصل خود را دارد.
بفرمایید بعد از 30 ماه برای ریاضت نکشیدن مردم چه کردید؟!
هاشمی رفسنجانی در اظهاراتی غیرواقعی به کسانی حمله کرد که «میگویند با عسرت و ریاضت زندگی کردن بهتر است».
وی در نشست شماری از «منتخبان مرحله اول و نامزدهای مرحله دوم ائتلاف امید» که در کتابخانه ملی برگزار شد، گفت: بخشی از شما از مجموعه اصلاحطلبان، بخش دیگرتان از طرفداران دولت، و بخش مستقلتان هم طرفدار دولت هستند.
وی با بیان این که «رونق اقتصادی کمبود جامعه ماست» گفت: بعضیها فکر میکنند با عسرت و ریاضت زندگی کردن بهتر است، این در حالی است که قرآن هم آن را قبول ندارد و مسلمانان را از عسرت کشیدن پرهیز میدارد.
هاشمی گفت: این کار مهم شما مجلسیها خواهد بود که درآمدها را منطبق با آیههای خدا برای خرج کردن آماده کنید.
وی ادامه داد: یکی از ضربههایی که در تاریخ خوردیم از جریانهای انحرافی تصوف است.
هاشمی رفسنجانی گفت: ریاضتهایی که در مورد زندگی امام خمینی(ره) میگویند درست نیست، من از جوانی در خانه ایشان بودم. ایشان هرچه داشتند را نشان میدادند این طور نبود که جلوی خانه زیلو پهن کنند و در خانه قالی داشته باشند. بلکه از همان جلوی خانهشان قالی پهن میکردند تظاهر نمیکردند. خیلی از ریاضتکشیهای این روزها ریاکاری است. قرار نیست مردم با ریاضت زندگی کنند. آنهایی که ریاضتکشی مردم را میخواهند و مردم را به عسرت تشویق میکنند خودشان طور دیگری زندگی میکنند.
اظهارات آقای هاشمی در تخطئه عسرت و ریاضت که متعاقب سخنان قبلی وی در ستایش از تجمل صورت میگیرد که حکایت همان دانشآموزی است که قرار بود درباره فقر انشاء بنویسد و نوشته بود ما فقیریم، آشپز ما فقیر است، دربان ما فقیر است، باغبان حیاط بزرگ ما فقیر است...!
هم اکنون در حالی که خط فقر 2/4 میلیون تومان اعلام شده، دولت حقوق کارگران برای سال 1395 را 812 هزار تومان تعیین کرده است. با این وصف باید از آقای هاشمی و دولت تحت حمایت وی پرسید پس از 30 ماه خطابه و در باغ سبزنمایی، چه کاری برای همین اقشاری که در عسرت و ریاضت زندگی میکنند کردهاید و چرا وعدهها هیچ کدام به واقعیت نپیوسته است؟ وگرنه تمجید از زندگی مرفه و تخطئه کسانی که دنبال ریاضت و عسرت هستند، برای مردم نان و آب و گشایش و رونق اقتصادی نمیشود.
از سوی دیگر باید یادآوری کرد که امام در سادهزیستی مراعات پایین طبقات را میکرد حال آن که برخی مدعیان سازندگی و رونق اقتصادی برای جامعه، عملاً برای تبعیض و تجمل و اشرافیت برخورداری خویش از امتیازها کیسه دوختند.
انتهای پیام/