تئاتر ایران، شهر ترسها و تردیدها است

تئاتر ایران، شهر ترسها و تردیدها است

عباس عبدالله‌زاده، کارگردان نمایش «گرگ دختر» با بیان معضلات و مشکلات تئاتر استانها، وضعیت تئاتر ایران را به شهر از ترسها و تردیدها تشبیه می‌کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»، «گرگ دختر» عنوان نمایشی است به کارگردانی عباس عبدالله‌زاده که داستانی فولکوریک از دیار مازندران را روایت می‌کند. از همین رو این موقعیت را بهانه‌ای دانسته و به گفتگو با کارگردان نمایش نشستیم.

تسنیم: کمی درباره داستان «گرگ دختر» توضیح بدهید؟ داستان یک خطی را خودتان تبدیل به نمایشنامه کردید؟

عبدالله‌زاده: داستان برای 150 سال پیش است. ابتدا یک داستان یک خطی ساده‌ای بود که یک پلنگ عاشق دختری به نام مینا می‌شود. اما احساس کردم بر روی این یک خط می‌توان کار کرد. در وهله اول باید یک نمایشنامه‌ای نوشته می‌شد بر اساس روابط عاشقانه یک انسان و یک حیوان. علاقه‌ای نداشتم به این سمت حرکت کنم بنابراین با نگاهی به قصه اصلی مجموعه تحقیقاتی را شروع کردم و در بین تحقیقاتی که داشتم به این نتیجه رسیدم که پلنگ می‌تواند یک انسان جنگلی باشد. در شمال کشور هنوز کسانی هستند که از نظر شکل و شمایل نسبت به انسان‌های معمولی خیلی متفاوت‌اند.

مینا تلاش می‌کند به مقابله با مردمی بایستد که در حال تخریب محیط جنگلی پیرامون خود هستند و علی‌رغم همه مشکلاتی که مردم برای او به وجود می‌آورند حاضر نیست با آنها همراه شود. در چنین شرایطی مینا گوشه‌گیر می‌شود و از مردم دوری می‌کند. در جنگل زندگی می‌کند و متوجه حضور نامرئی عشقی می‌شود که آرام آرام پایش را در محیط زندگی او می‌گذارد و در نهایت عاشقانه‌ی مینا و پلنگ شکل می‌گیرد. مردم هم به روش‌های گوناگون به فکر ضربه‌زدن به این عشق آرمانی می‌افتند و در نهایت تراژدی خلق می‌کنند.

تسنیم: نمایش «گرگ دختر» تراژدی است یا رگه‌هایی از طنز هم دارد؟

عبدالله‌زاده: این نمایش در حالت کلی یک کمدی تراژدی است. در نهایت آنچه اتفاق می‌افتد یک تراژدی است.

تسنیم: جایی گفته بودید علاقه ندارید این نمایش به سمت کارهای ایرانی و بومی پیش برود و سعی دارید بیشتر مدرن باشد؟

عبدالله‌زاده: من اساسا با مد شدن الفاظی مثل ایرانی و مدرن که امروزه در تئاتر مد شده، مخالف هستم. ما تئاتر کار می‌کنیم. خود اثر نمایشی می‌گوید که باید چه کار کرد. وظیفه منِ هنرمند نیست که برای تئاتر اسم بگذارم که مدرن است یا سنتی یا تلفیقی از این دو است. هیچ نمایشنامه‌نویسی از ابتدا به قصد سنتی یا مدرن بودن، نمایشنامه نمی‌نویسد.

تسنیم: دغدغه من این است که یک نمایشی را به بهترین شکل بنویسم و آن را به اجرا ببرم. سنتی یا مدرن‌ بودن نمایش وابسته به نگاه کسی دارد که نمایش را تماشا می‌کند.

عبدالله‌زاده: زمانی که شما داستانی متعلق به یک فرهنگ بومی را انتخاب می‌کنید، انتظار مخاطب این است که یک نمایش سنتی تماشا کند.
من سعی نمی‌کنم یک اثر با عناوین مختلف داشته باشم بلکه تنها وظیفه‌ام این است که تئاتر خودم را اجرا کنم. حال اگر شما رگه‌هایی از «ایسم»‌های مختلف در نمایش من می‌بیند، ناشی از دید شماست. قرار نیست کار بیننده‌ی منتقد را من به عنوان کارگردان و نویسنده انجام دهم. منتقد باید بگوید که از چه زاویه‌ای به نمایش و قصه آن نگاه می‌کند. قرار نیست ما هم اثر بسازیم و هم درباره آن توضیح دهیم. ما تئاتر کار می‌کنیم؛ به همین سادگی.

اگر قرار باشد بر اساس داده‌های ذهنی خود اثر را به سمت مدرن یا سنتی بودن ببریم، در واقع چیزی را به اثر حقنه کرده‌ایم. از آنجایی که داده‌های ذهنی ما دارای محدودیت هستند، اگر قرار باشد در آن محدوده کار کنیم در نهایت آثار کوچکی تولید می‌کنیم. باید ذهن خود را باز کنیم و از تمام دانایی خود برای تولید یک نمایش استفاده کنیم.

تسنیم: به هر حال شما به عنوان یک هنرمند چارچوب‌هایی در ذهن خودتان دارید که اگر اثر شما در محدوده آن نباشد، مورد قبول خودتان نخواهد بود. این چارچوب‌ها چیست؟

عبدالله‌زاده: بله، من هم در مورد گونه‌های مختلف نمایش دانش دارم و هم درباره فلسفه شرق و غرب. مجموعه دانش‌های من می‌توانند در تولید و اجرای یک اثر نمایشی کمک کنند. خود اثر در یک روند کشف و شهودی اتفاقات را تعیین می‌کند. مجموعه این اتفاقات یک نمایشی می‌شود که دیگران درباره آن نظر می‌دهند.

تسنیم: کارهای شما همیشه متعلق به یک اتفاق یا فرهنگ خاص هستند. موضوعات خاص نمایش‌های شما از کجا می‌آیند؟

عبدالله‌زاده: من برای نوشتن نمایشنامه به سمت متن‌های دم دستی، شناخته‌شده، تمرین‌شده و تکرارشده نمی‌روم. من دو شاخصه ذهنی دارم؛ یک اثر نمایشی باید در یک موقعیت بعید اتفاق بیافتد و این موقعیت باید متفاوت باشد.

 هنگام نوشتن یک اثر، از جهت‌های مختلف وارد می‌شوم؛ زمانی ممکن است موضوعی ذهن من را درگیر کند و زمانی ممکن است به فرم یا کاراکتر بپردازم. بنابراین شکل ورود من به هر نمایشنامه از یک منظر خاص صورت می‌گیرد و چون این مناظر با هم تفاوت دارند، جهان‌های نمایشی من هم بسیار متفاوت هستند. از وارد شدن به حوزه‌های مختلف هم ترسی ندارم و سعی می‌کنم در فضاهای مختلف تابلوی خودم را نقاشی کنم. من نقاش منظره نیستم، نقاش مناظر هستم. از وارد شدن به فضاهای انتزاعی نمی‌ترسم. علاقه دارم در حین کار درگیر چالش شوم و از دل چالش یک اثر نمایشی قابل توجه تولید کنم.

تسنیم: مخاطب چه میزان در انتخاب‌های متفاوت شما نقش دارد؟

عبدالله‌زاده: پیش از هرچیز ابتدا خودم باید با اثر ارتباط برقرار کنم و خودم باید کار را دوست داشته باشم. اگرچه بر اساس تجربه ذائقه تماشاگر را تا حدودی می‌شناسم، اما در انتخاب من دخیل نیست. من صرفا به سمت کاری می‌روم که علاقه دارم و در نهایت نمایش مخاطب خود را پیدا می‌کند.

البته این روش کاری دشمن من بوده است. طی سالیان گذشته به این نتیجه رسیده‌ام که اگر من در یک قالب به خصوص اثر نمایشی می‌نوشتم، تماشاگر من را با یک قالب به خصوص می‌شناخت و مخاطبان من مشخص بودند. اما الان من یکسری مخاطب سردرگم دارم. فکر نمی‌کنم همه مردم بتوانند مخاطب کارهای من باشند و از سر دادن این شعار که تئاتر من برای همه مردم است، پرهیز می‌کنم.

تسنیم: هنگام نوشتن یک اثر به این موضوع فکر کرده‌اید که ممکن است نمایش شما هیچ مخاطبی نداشته باشد؟

عبدالله‌زاده: بله، تئاتر ایران شهر ترس‌ها و تردیدها است. یعنی هیچ شغل هنری را نمی‌توانید پیدا کنید که هنرمند اینقدر بترسد. به این دلیل که تئاتر هیچ پشتوانه‌ای ندارد. چقدر تلاش‌ها صورت می‌گیرد که یک نمایش زمین بخورد و چقدر کارهای مثبت برای یک کار نمایشی انجام نمی‌شود. به دلیل اینکه هنرمند تئاتر در ایران همیشه دغدغه مالی دارد، هیچ‌گاه مخاطب خاص پیدا نمی‌کند. انجام‌دادن کار خاص برای مخاطب خاص به لوازمی نیاز دارد.

کسانی که الان در این زمینه کار می‌کنند پوست کرگدن دارند. نوابغ هنری ما به این دلیل که توجه لازم  دولتی و رسانه‌ای به آنها نمی‌شود، در حال نابود شدن هستند. من گاهی فکر می‌کنم از نظر برخی تئاتر اصلا نباید باشد. به دلیل روند فرسایشی موجود در تئاتر و نبود سالن‌های کافی و هنرمندانی که هر سال چند برابر می‌شوند. مسئولان یا در دانشگاه‌ها را ببندند یا بازار کار ایجاد کنند. من از همین جا اعلام می‌کنم که علاقه‌مندان وارد رشته تئاتر نشوند چراکه متقاضی زیاد است و بازار  کاری وجود ندارد. 

تسنیم: مشکلی که شما اشاره کردید بیشتر در تئاترهای استانی به چشم می‌خورد و به نظر می‌رسد علاوه بر این، مشکلات دیگری هم در تئاترهای استانی وجود دارد. با توجه به اینکه شما در در شهرستان‌ها ‌هم اجرا داشته‌اید، در مورد معضلات این حوزه هم توضیحاتی می‌فرمایید.

عبدالله‌زاده: هرجا که دانش به حداقل خود برسد، مشکلات چند برابر می‌شود. به نظر من در شهرستان‌ها اشتیاق زیادی وجود دارد اما راه بروز این اشتیاق را بلد نیستند. به این دلیل که مراکزی برای آموزش صحیح تئاتر به آنها وجود ندارد. راه حل این است که در تئاتر استان‌ها مقداری دانش تزریق شود. اما چگونه؟ عمده هنرمندانی که در تهران کار تئاتر می‌کنند شهرستانی هستند که به دلیل نبود امکانات در تهران ماندگار شده‌اند. این امکان باید فراهم شود که این افراد به شهرستان خودشان بازگردند و وآموخته‌های خود را انتقال دهند. تا زمانی که امکانات به بدنه تئاتر شهرستان تزریق نشود پیشرفتی حاصل نمی‌شود.

تسنیم: در یک مصاحبه گفته بودید که علاقه‌ای به به حضور چهره‌های سینمایی در نمایش‌هایتان ندارید. چرا به این موضوع حساسیت دارید؟

عبدالله‌زاده: به این دلیل که کار چهره سینمایی تئاتر نیست. برای چه بیاید؟ به عنوان مبلغ می‌تواند کمک کند اما بازیگری نه. آنها اگر بازار کار دارند بروند در سینمای خودشان کار کنند. فکر می‌کنید دلشان برای ما سوخته؟ خیر در سینما هم کار نیست. نتیجه این می‌شود این همه آدم متخصص که سالها درس بازیگری خوانده‌اند، خانه‌نشین می‌شوند. به این دلیل که چهره نیستند.

من نمی‌گویم که چهره اسم و رسم‌دار نمی‌خواهم، بازیگری می‌خواهم که بتواند در صحنه تئاتر بازی کند.  نمی‌شود به صرف داشتن چشم‌های رنگی و قد و بالای رعنا داشتن بازیگر تئاتر شد. بازیگری در تئاتر یک تخصص است. گرچه بازیگری در تئاتر و سینما اشتراکاتی دارند. تجربیاتی که یک بازیگر تئاتر سال‌ها روی صحنه به دست می‌آورد با تجربه بازی جلوی دوربین کاملا متفاوت است. همانطور که بازی کردن جلوی دوربین یک تخصص است.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل