قلعه چاه بندر و چاه دختر؛ دو اثر بافت باستانی شیراز + تصاویر
قلعه بندر در میانه مسیر کلبه سعدی تا آرمگاه سعدی (بلوار بوستان) با بازماندهای از یک چاه عمیق، شاید در نگاه اول یک پدیده طبیعی به نظر آید اما آنچه بر این کوه شیبدار بهجا مانده است، بقایای اثری است از دوره هخامنشی.
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»؛ شهر شیراز را میتوان کتاب تاریخ ایران دانست، پایتخت فرهنگی ایران سالانه میزبان تعداد کثیری از هموطنان و جهانگردان از سراسر جهان است و با وجود آنکه شیراز یک موزه تاریخی ـ باستانی به حساب میآید، بخش عمدهای از بافت تاریخی آن نادیده و مغفول مانده است.
همه چیز در چند اثر تاریخی باارزش خلاصه شده است و عدم شناخت مسافران و توریستها از برخی بناهای تاریخی، موجب شده تا سازهها آرامآرام فرسوده و به ورطه فراموشی سپرده شوند؛ از همین رو طی یک سلسله گزارش تحت عنوان شیرازشناسی، قصد داریم چهره دیگری از شهر شیراز به علاقهمندان عرصه گردشگری معرفی شود و در کنار آن مشکلات ساختاری و نگهداری این ابنیه نیز ذکر شود تا شاید فتح بابی برای حل این مشکلات باشد.
در گام نخست برای شناخت شیراز باید برای این شهر یک تقیسمبندی چهارگانه مطرح کرد
1-شیراز باستان (قلعه چاه بندر یا قلعه پهندر، قصر ابونصر، برم دلک، دست خضر و...)
2-شیراز قدیم (چهارراه زند، خیابان لطفعلیخان، آستانه، سیبویه و...)
3-شیراز میانه (خیابان منوچهری, وصال، خیرات و...)
4-شیراز جدید(زرهی، معالیآباد، ستارخان و...)
برای شروع یک سفر در شهر شیراز با توجه به اهمیت بافت باستانی شهر که ناشناخته و ناآشناست، مقصد ابتدایی را قلعه بندر یا قلعه فهندژ انتخاب میکنیم و در ادامه به بررسی تاریخی این قلعه در کنار چاه دختر میپردازیم.
قلعه بندر
«قلعه بندر» به واسطه شکلگیری هنر هخامنشی در شیراز پدید آمد؛ هنگامی که سیاست داریوش در تخت جمشید به اوج رسید با استناد به هاید ماری کوف (کخ) شیراز در دوره هخامنشیان شش منطقه داشته است.
یکی از این شش منطقه بزرگ, قلعه فهندژ (فهندر، پهندر، بندر) است؛ به هنگام ساخت تخت جمشید, شهر شیراز به عنوان حامی شهر پارسه فعالیت داشته و هنرمندان تخت جمشید در این محل اسکان مییابند و هاید ماری کوف (کخ) در کتاب «زبان داریوش» به استناد کتیبههای موجود اشاره میکند که قبل از ساختن تخت جمشید, قلعه (پهندر، فهندژ) بندر شیراز مأمن و آسایشگاه هنرمندان سازنده تخت جمشید بوده است.
به این منطقه «شیرازیس» یا «تیرازیس» میگفتند؛ این قلعه به نام پهندر(بندر) نبوده است بلکه در گذشته قلعه تیرازیس نام داشت؛ از دوره ساسانیان به نام قلعه پهندر نامگذاری شد و برادر شاپور دوم، پهندر در این قلعه اقامت داشته و بر این قسمت حکمرانی میکرده است.
در سال 309 تا 379 میلادی هم درگیری بزرگی میان پهندر (برادر شاپور دوم) و شاپور دوم رخ داد؛ پهندر در این مکان قلعهای میسازد و در برابر برادر ایستادگی میکند؛ قصد پهندر آن بود قدرت را از این نقطه به نام خود بزند؛ از این رو در این مکان به قلعهداری پرداخت و از عصر ساسانی این قلعه محکم و عظیم به نام پهندر شناخته شد؛ از آن زمان «پهندژ یا فندر» و در زمان جنگ اعراب «فهندر» و در حال حاضر به نام «فهندژ» شناخته می شود.
بقایای قلعه پهندژ
این قلعه که مشرف به دشت شیراز ساخته شده، داراى تأسیساتى چون چاه سنگى، برج نگهبانى، قبور صخرهاى و آثار ساختمانى است که بیشتر آنها به دلیل گذشت زمان، مخروبه شده یا در زیر خاک مدفون شدهاند؛ این قلعه داراى دو برج دیدهبانى، یکى در ضلع شرقى و دیگرى در ضلع غربى است.
در بین این دو برج تأسیسات ساختمانى واقع شدهاند؛ یک چاه سنگى متعلق به دوره هخامنشى در دامنه جنوبى این قلعه ساخته شده که داراى 80/4 متر طول و 90/2 متر عرض است؛ مصالح مورد استفاه در ساخت این قلعه شامل سنگ، آجر و ملاط گچ و ساروج است؛ هم اینک قسمتى از دامنه شمالى کوه که آثار قلعه بر آن قرار گرفته، جنگلکارى شده و در دامنه جنوبى کوه، استخراج سنگ به صورت محدود صورت گرفته است همچنین یک منبع آب در دامنه این کوه احداث شده است؛ این بنا در تاریخ 13 مرداد 1380 با شماره 4524 در فهرست آثار ملى به ثبت رسیده است.
چاه دختر
در نزدیکی قلعه، چاهی عمیق وجود دارد به نام چاه قلعه بندر که این اسم را شیرازیهای قدیم روی این چاه نهادند و به اشتباه میگفتند که چاه (بندر) تا بندر عباس امتداد دارد؛ به همین منظور نام بندر را روی این چاه گذاشتند و مجموعهای از عقاید خرافاتی درباره چاه شکل گرفت.
وضعیت کنونی چاهها (با سیمان دهانه چاه پوشانده شده است)
محققان بعد از کاوشهای لایههای چاه به این نتیجه رسیدند که این اثر متعلق به عصر هخامنشی است؛ چاه در قسمت بالا قرار گرفته و عمقش 160 متر است؛ چاهی دیگر و اضافات آن در این مکان موجود است که متعلق به عصر ساسانی است.
این چاه کارکرد آبی نداشته است؛ عمق چاه به سمت باغ دلگشا حدود 110 متر است. این چاه، به نام چاه دختر شناخته میشود و برای دسترسی به باغ ساخته شده است؛ به کمک وسایلی که خود اختراع کرده بودند از چاه دختر - از زیرزمین که در حال حاضر بعضی از کانالهایش باقی است - به سمت باغ دلگشا عازم میشدند که در زمان ساسانیان ساخته شده است، بیشتر این کانالها به دلیل ساخت خیابان در سال 1335 تا 1340 شمسی تخریب شدند و در متون ساسانی از این قلعه به نام «شه موبذ» هم یاد شده است.
در بالای قلعه موبد بزرگ ساسانی وجود داشت و مراسم مذهبی ساسانیان برپا میشده است؛ باستانشناسان معتقدند که این چاه به خاطر شکل پلکانی (در هر مکان مذهبی پله به معنای جایگاه و درجه است ) شه موبذ نامیده شده است.
در این زمان هر آن کس خطایی مرتکب میشد، به بالا آورده و با ادرار گاو نر (که در زمان ساسانیان عملی مذهبی بود) شستشو داده میشد تا گناهانش بخشیده شود؛ در کتاب حدودالعالم متعلق به قرن 4 هجری قمری آمده است که «شیراز و اندر وی دو آتشکده است که آن را شه موبذ میخوانند.»
تصویری از درون چاه دختر
بالای این کوه، دو آتشکده بوده است که در حال حاضر خراب شده است؛ یکی از آتشکدهها در مجاورت قلعه و چاه و دیگری در قسمت قصر ابونصر قرار داشته است؛ این قلعه توسط شاهان دیلمی و اتابکان ترمیم شد و در عهد صفوی به علت قرار گرفتن در ورودی شهر شیراز و تبدیل شدن به محلی که باجگیران در آن قلعهداری میکردند و از مردم باج میگرفتند، به دستور امام قلیخان، حاکم شیراز تخریب شد.
از آن سال به بعد ورودی شهر شیراز به سمت دروازه قرآن منتقل شد و بعد از دوران صفوی این مکان، محلی برای تفریح مردم شد؛ این چاه در گذشته نه چندان دور به عمق 104 متر بهوسیله ریسمان و وزنه اندازهگیری شده بوده اما به دلیل ریخته شدن آوارهای فراوان انتهای آن مسدود و غیرقابل عبور شده است.
تصویری دهانه بیرونی چاه دختر متعلق به دوره قاجاریه
باغ دلگشا
باغ دلگشا در عصر صفوی مشهور شد و سپس کریم خان زند در سال 1172 قمری در این مکان حضور یافت و اهالی سعدی در این مکان برای کریم خان تعزیه اجرا کردند؛ از همین رو محله سعدی را خاستگاه تعزیه شیراز میدانند؛ ساختمان کلاهفرنگی در مرکز باغ، سازهای زندی و قاجاری است؛ باغ سپس به جعفر خان زند (پدر لطفعلی خان ) رسید و او برای کودکی فرزندش کوه را تراشیده و سرسرهای سنگی و یکپارچه پدید آورد(کوچه سرسره).
بعد از آن از سنگهای این کوه استفادههای زیادی شد از جمله ساخت بناهای شهری شیراز که نمونههای زیادی را کماکان در مجموعه زندیه شاهد هستیم؛ کوچه کنار این کوه به نام «سنگ اشکنون» به یادگار مانده است.
با همکاری محمد دهبزرگی؛ پژوهشگر
انتهای پیام/