نبرد شوالیههای معبد در اورشلیم؛ چراغ قرمزی برای تمدنسازان ایرانی + اینفوگراف
آنچه که تأسفبرانگیز است سیطره کشورهای غربی بر عرصه بازیهای رایانهای است تا مفاهیمی همچون کفرکیشی، اومانیسم، پوچانگاری، خشونت و کشتار، عدم اعتقاد به موعود قرآنی و بسیاری از مفاهیم غیرارزشی، میان تمدنسازان آینده ایران اسلامی نهادینه شود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»؛ در ادوار گذشته هر زمان که سخن از «سواد» و «باسواد» به میان میآمد، ذهنمان ناخودآگاه بهسمت افرادی سوق پیدا میکرد که توانایی خواندن و نوشتن را دارا بودند یا در بهترین حالت به زبان دیگری غیر از زبان مادری خود تسلط داشتند؛ در دورانی که ارتباطات، محدود و محصور به مرزهای فیزیکی بود و سرعت انتقال اطلاعات بسیار پایینتر از عصر امروز بود، همین اندازه «سواد» هم، گره از مشکلات افراد میگشود.
اما شرایط امروز، بهکلی دگرگون شده و در قرنی زندگی میکنیم که به قرن ارتباطات معروف است؛ ارتباطات دیجیتال تسریع شده، روابط «رو در رو» جای خود را به روابط دیجیتال دادهاند و موبایلها و تبلتها بهجای ما صحبت میکنند، فرزندان، دنیادیدهتر از والدین شدهاند و هزاران هزار اتفاق عجیب دیگر؛ کسی چه میداند شاید اینها تبعات همان «کلبه دیجیتال» آلوین تافلر است.
خوب یا بد، اکنون در عصر کلبههای دیجیتال زندگی میکنیم و روابط ما بهشدت تحت تأثیر فضای پرسرعت و فریبنده سایبری است؛ با این شرایط اگر ندانیم در چه دورهای زندگی میکنیم و اقتضائات بهرهمندی از این دوره را ندانیم، بیشک در دام این تکنولوژی خواهیم افتاد و زمان ما را در گرداب خود خواهد کشاند و حاصلی بهجز خسارت برایمان نخواهد داشت.
یقیناً رسانهها و بهطور کلی فضای سایبری سردمدار این کلبه دیجیتالی هستند پس اگر بخواهیم در این زمانه دچار سردرگمی نشویم باید به سواد این حوزه یعنی «سواد رسانهای» مسلط شویم.
شاید جالب باشد که بدانیم فضای سایبری که امروزه در کشور ما از آن به فضای مجازی یاد میشود، برگردان واژه لاتین «cybernetic space» است که در اصل بهمعنای «فضای کنترلشده» است؛ این تعبیر شاید تلنگری برای ما باشد تا در مواجهه و استفاده از این فضا حسابشدهتر عمل کنیم.
همین مسئله و تأثیرات فراوان فضای سایبری بر روابط اجتماعی، سبب شد تا در قالب سلسله گزارشهایی تحت عنوان «گامبهگام تا کسب سواد رسانهای» به تبیین موارد مهم و نحوه کار با فضای سایبری خصوصاً با محوریت نوجوانان بپردازیم.
این گزارشها که تماماً بهصورت تصویری (پویانمایی و اینفوگرافیک) تهیه شدهاند، امیدواریم گامی کوچک و کاربردی در راستای ارتقای سواد رسانهای جامعه ایرانی باشد.
در سالهای دور، هرگاه فرد عالمی قصد داشت تا علم و دانش خود را نشر دهد و به دیگران آموزش دهد، کتابی مینوشت و هر آنچه که میدانست در آن کتاب مرقوم میداشت کتبی همچون «ایلیادوادیسه هومر» و ... ؛ پس به این ترتیب نخستین روش انتقال علم و آگاهی مکتوب، کتاب نوشتن بود، کتابهایی که در ابتدا فقط بهصورت متن ساده بودند.
اما سالهای بعد دانشمندان به این نکته پی بردند که استفاده از شیوههای هنری در انتقال آن پیام به مخاطب و درک آن مطلب تأثیر بهسزایی دارد بههمین دلیل از کتابهای صرفاً علمی و فلسفی به سمت نوشتن کتابهای شعری سوق پیدا کردند؛ افرادی چون حافظ، فردوسی و مولانا از جمله این حکما بودند که برای تأثیرگذاری بر مخاطب و انتقال بهتر پیامها، از شیوه شعرنویسی استفاده کردند.
بههمین ترتیب و با گذشت زمان کتابهای داستان و رمان جای کتب شعری را گرفتند و انتقال پیام را در قالب رمانهایی همچون «بینوایان»، «دن کیشوت»، «آناکارنینا» و ... انجام دادند اما چندسالی است که هنر هفتم این وظیفه را بهدوش گرفته است؛ فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی و انیمیشنها امروز محملی برای انتقال پیامهای سنگین فلسفی است که فهم آن مطالب را در این قالب بسیار ساده کرده است.
اما آنچه امروز شاهد آن هستیم هجوم بازیهای رایانهای به این عرصه است؛ از عصر کتب فلسفی، کتابهای شعری، رمان و فیلمهای سینمایی که بگذریم امروز بازیهای رایانهای مدرس تخصصی کودکان ما هستند؛ آنچه که تأسفبرانگیز است سیطره کشورهای غربی بر این عرصه است تا مفاهیمی همچون کفرکیشی، اومانیسم، پوچانگاری، خشونت و کشتار، عدم اعتقاد به موعود قرآنی و بسیاری از مفاهیم غیرارزشی، میان تمدنسازان آینده جهان و ایران اسلامی نهادینه شود.
در این شماره قصد داریم به بررسی تاریخچه بازیهای رایانهای و ارتباط بازیهای رایانهای با دین و آخرالزمان بپردازیم و گامی مؤثر در راستای افزایش آگاهی عمومی در این زمینه داشته باشیم.
انتهای پیام/