کسی که هیچ چیز او را از برادرى با حسین(ع) منصرف نکرد/ مقام حضرت عباس در قیامت در بیان امام سجاد(ع)
تشنگى حسین (ع) شدید و طاقتفرسا شد، آن حضرت همراه برادرش عباس (ع) بر فراز تپّه مشرف بر آب فرات رفتند که وارد آب فرات شوند، عباس(ع) جلوتر حرکت مىکرد، آنان عباس (ع) را از حسین جدا کردند و از هر طرف به عباس (ع) حمله کردند تا او را کشتند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»، عاشورا نه فقط روزی برای عزاداری است بلکه فرهنگی است که با تدبر و مطالعه بیشتر در زوایا و ابعاد مختلف و آسمانی آن می توان زمینهساز حرکتهای عمیقو اثرگذار بود. با توجه به اینکه بروز عالیترین و برترین صفات و جایگاه هر کدام از یاران و اعوان امام حسین(ع) را میتوان در روز عاشورا مشاهده کرد، از این رو با مطالعه رفتار حضرت اباالفضل(ع) و سخنان امام حسین(ع) در مقام ایشان در مییابیم که وی شأن و جایگاه والایی نزد اهل بیت عصمت و طهارت(ع) دارند.
حال به مناسبت شهادت این سرباز حریم ولایت و امامت، گذری بر کتاب «لهوف» سید بن طاووس کردهایم که مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعۀ 77/2/18 مصادف با یازدهم ماه محرم 1419 ه. ق در اهمیت این کتاب چنین فرمودند: «من امروز می خواهم از روی مقتل ابن طاووس که کتاب «لهوف» است چند جمله ذکر مصیبت کنم و چند صحنه از این صحنههای عظیم را برای شما عزیزان بخوانم، البته این مقتلِ بسیار معتبری است: ابن طاووس - که علی بن طاووس باشد - فقیه، عارف، بزرگ، صدوق، موثق، مورد احترام همه و استاد فقهای بسیار بزرگی است، خودش ادیب و شاعر و شخصیت خیلی برجستهایی است، ایشان اولین مقتلِ بسیار معتبر و موجز را نوشتند، البته قبل از ایشان مقاتل زیادی است، استادشان «ابن نما» مقتل دارد، شیخ طوسی مقتل دارد، دیگران هم دارند، مقتلهای زیادی قبل از ایشان نوشتهاند؛ اما وقتی «لهوف» آمد، تقریباً همۀ مقاتل، تحتالشعاع قرار گرفت، این مقتلِ بسیار خوبی است، چون عبارات، بسیار خوب و دقیق و خلاصه انتخاب شده است».
در این مقتل چنین آمده است:
ـ امام سجاد(ع) به عبیدالله بن عباس بن على نگاهى کرد و اشک چشمش را گرفت و فرمود روزى به رسول خدا سختتر از روز احد نگذشت که عمویش حمزه در آن کشته شد و بعد از آن موته است که عموزادهاش جعفر بن ابىطالب (ع) کشته شد، سپس فرمود روزى چون روز تو نباشد اى حسین، سى هزار مرد که گمان میکردند از این امت هستند دور او را گرفتند و هر کدام به کشتن او به خدا تقرب میجست و او خدا را به آنها یادآور میشد و پند نمیگرفتند تا او را به ستم و ظلم و عدوان کشتند.
سپس فرمود خدا عمویم عباس را رحمت کند که جانبازى و خود را فداى برادر کرد تا دو دستش قطع شد و خدا در عوض به او دو بال داد که با آنها با فرشتگان در بهشت پرواز میکند، چنانچه به جعفر بن ابىطالب عطا کرد و براى عباس نزد خداى تبارک و تعالى مقامى است که در قیامت همه شهداء و اولین و آخرین به آن رشک برند، «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ و صلى اللَّه على خیر خلقه محمد و اهلبیته الطاهرین و حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیل».
متن روایت:
نَظَرَ سَیِّدُ الْعَابِدِینَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع إِلَى عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَاسْتَعْبَرَ ثُمَّ قَالَ مَا مِنْ یَوْمٍ أَشَدَّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص مِنْ یَوْمِ أُحُدٍ قُتِلَ فِیهِ عَمُّهُ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ بَعْدَهُ یَوْمَ مُؤْتَةَ قُتِلَ فِیهِ ابْنُ عَمِّهِ جَعْفَرُ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ثُمَّ قَالَ ع وَ لَا یَوْمَ کَیَوْمِ الْحُسَیْنِ ع ازْدَلَفَ عَلَیْهِ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ کُلٌّ یَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِدَمِهِ وَ هُوَ بِاللَّهِ یُذَکِّرُهُمْ فَلَا یَتَّعِظُونَ حَتَّى قَتَلُوهُ بَغْیاً وَ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً ثُمَّ قَالَ ع رَحِمَ اللَّهُ الْعَبَّاسَ فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَى وَ فَدَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّى قُطِعَتْ یَدَاهُ فَأَبْدَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ بِهِمَا جَنَاحَیْنِ یَطِیرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِکَةِ فِی الْجَنَّةِ کَمَا جَعَلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مَنْزِلَةً یَغْبِطُهُ بِهَا جَمِیعُ الشُّهَدَاءِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ و صلى الله على خیر خلقه محمد و أهل بیته الطاهرین و حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیل. (1)
ـ تشنگى حسین (ع) شدید و طاقت فرسا شد، آن حضرت همراه برادرش عباس (ع) بر فراز تپّه مشرف بر آب فرات رفتند که وارد آب فرات شوند، عباس (ع) جلوتر حرکت مىکرد، سپاهیان عمر سعد جلو آنها را گرفتند و درگیرى شدیدى رخ داد، مردى حسین (ع) را هدف تیر قرار داد، تیر به زیر چانه آن حضرت اصابت کرد، حسین (ع) آن تیر را بیرون کشید، دستهایش را زیر گلو گرفت، کفهاى دستش پر از خون شد، سپس آن را به طرف آسمان پاشید و عرض کرد: «اللّهمّ انّى اشکوا الیک ما یفعل بابن بنت نبیّک»، خدایا! شکایت آنچه را با پسر دختر پیامبرت انجام شود به درگاه تو مىآورم، در این درگیرى، عباس (ع) را از حسین جدا کردند و از هر طرف به عباس (ع) حمله کردند تا او را کشتند، حسین (ع) در سوگ شهادت عباس گریه بسیار سخت کرد، شاعر عرب در این باره چنین گوید:
«سزاوارترین شخص به گریه کردن آن جوانى است که حسین (ع) را در کربلا از مصیبتش به گریه انداخت، او برادر حسین (ع) و فرزند پدرش على (ع) به نام اباالفضل بود که پیکرش آغشته به خون شده بود، همان جوانى که نسبت به حسین (ع) مواسات و ایثار کرد و هیچ چیز او را از برادرى با حسین (ع) منصرف نساخت و وقتى که با شدت تشنگى کنار آب فرات آمد، چون حسین (ع) تشنه بود، آب ننوشید». سپس امام حسین (ع) به میدان تاخت و دشمنان را به نبرد فراخواند، دشمنان به جنگ او آمدند، آن حضرت همچنان با دشمن جنگید، طورى که جمعیت بسیارى از آنها را به هلاکت انداخت و او در این حال چنین رجز مىخواند: «کشته شدن بهتر از زندگى ننگین و ننگ و بهتر از ورود در آتش دوزخ است».
قال الرَّاوِی وَ اشْتَدَّ الْعَطَشُ بِالْحُسَیْنِ ع فَرَکِبَ الْمُسَنَّاةَ یُرِیدُ الْفُرَاتَ وَ الْعَبَّاسُ أَخُوهُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَاعْتَرَضَهُ خَیْلُ ابْنِ سَعْدٍ فَرَمَى رَجُلٌ مِنْ بَنِی دَارِمٍ الْحُسَیْنَ ع بِسَهْمٍ فَأَثْبَتَهُ فِی حَنَکِهِ الشَّرِیفِ فَانْتَزَعَ ص وَ بَسَطَ یَدَیْهِ تَحْتَ حَنَکِهِ حَتَّى امْتَلَأَتْ رَاحَتَاهُ مِنَ الدَّمِ ثُمَّ رَمَى بِهِ وَ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْکُو إِلَیْکَ مَا یُفْعَلُ بِابْنِ بِنْتِ نَبِیِّکَ ثُمَّ اقْتَطَعُوا الْعَبَّاسَ عَنْهُ وَ أَحَاطُوا بِهِ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ حَتَّى قَتَلُوهُ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ فَبَکَى الْحُسَیْنُ ع لِقَتْلِهِ بُکَاءً شَدِیداً وَ فِی ذَلِکَ یَقُولُ الشَّاعِرُ:
أَحَقُّ النَّاسِ أَنْ یُبْکَى عَلَیْهِ فَتًى أَبْکَى الْحُسَیْنَ بِکَرْبَلَاءِ
أَخُوهُ وَ ابْنُ وَالِدِهِ عَلِیٍ أَبُو الْفَضْلِ الْمُضَرَّجُ بِالدِّمَاءِ
وَ مَنْ وَاسَاهُ لَا یَثْنِیهِ شَیْءٌ وَ جَادَ لَهُ عَلَى عَطَشٍ بِمَاء
قَالَ الرَّاوِی: ثُمَّ إِنَّ الْحُسَیْنَ ع دَعَا النَّاسَ إِلَى الْبِرَازِ فَلَمْ یَزَل یَقْتُلُ کُلَّ مَنْ بَرَزَ إِلَیْهِ حَتَّى قَتَلَ مَقْتَلَةً عَظِیمَةً وَ هُوَ فِی ذَلِکَ یَقُول: الْقَتْلُ أَوْلَى مِنْ رُکُوبِ الْعَارِ وَ الْعَارُ أَوْلَى مِنْ دُخُولِ النَّار.
1 ـ لهوف، ترجمۀ فهری، ص117
2 ـ الأمالی(للصدوق)، ص 463
انتهای پیام/