تلاش شهید ممدوحی برای ادای تکلیف
از پدرش عذرخواهی کرد و گفت: پدرجان! این همه مردم شبها برای پیروزی انقلاب تلاش میکنند، روی دیوارها شعار مینویسند، اعلامیه پخش میکنند و ... من هم یکی از آنها. چگونه با این که همه مردم دست به دست هم داده، مبارزه میکنند من در رختخواب بخوابم!
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در خاطره ای درباره شهید محمد تقی ممدوحی آمده است:
آن روز در انجمن کتاب و عترت جلسهای مبنی بر چگونگی تبلیغات انقلابی تشکیل شد. به دنبال عکس امام میگشتند. بنده که اسحاق خادمی هستم گفتم: «ما در خانه یکی از عکسهای امام را داریم.»
با اجازه پدر بزرگم عکس امام را به مسجد آوردم و با محمد تقی ممدوحی از عکس امام کلیشه در آوردیم. با محمدتقی بدون ترس از ماموران شهربانی به همه جا میرفتیم و تا صبح با اسپری رنگی عکس امام را از روی کلیشه روی دیوارها میکشیدیم. تمام شهر پر شده بود از عکس امام و شعارهای انقلابی. محمدتقی در طول مبارزات انقلاب بعضی مواقع تمام شب را در انجمن مسجد میماند و هر کاری که به او محول میشد آن را با جان و دل انجام میداد و در بسیاری از کارهای خیر پیش قدم میشد. یک شب تا دیر وقت بعد از نوشتن شعارهای انقلابی در دیوارهای شهر به انجمن برگشتیم.
پدرش چون او دیر کرده بود به دنبالش به انجمن آمده بود. وقتی محمد تقی را دید گفت: «فرزندم! ما همه نگران میشویم، لااقل موقع خواب به خانه بیا... »
از پدرش عذرخواهی کرد و گفت: «پدرجان! این همه مردم شبها برای پیروزی انقلاب تلاش میکنند، روی دیوارها شعار مینویسند، اعلامیه پخش میکنند و ... من هم یکی از آنها. چگونه با این که همه مردم دست به دست هم داده، مبارزه میکنند من در رختخواب بخوابم! پدرجان به خدا وجدانم قبول نمیکند!»
حقیقت سرخ، ص 51
انتهای پیام/