پول خریدنی است؟
تعریف پول به عنوان کالاهای خصوصی و یا تعریف آن به عنوان کالای عمومی تاثیرات متفاوتی بر نتایج آن خواهد داشت.
در گزارشهای قبلی به ماهیت پول در گزارشهای «پول چیست؟» و «پولهایی که دیگر لمس نمیکنیم» پرداخته شد تا تلاشی برای رمزگشایی از ماهیت این پدیده پیچیده انجام شود. وسیله مبادله خود به کالا تبدیل شده و بازارهای پیچیدهای برای خرید و فروش پیدا کرده است.
مطالعات مربوط به پول حجم زیادی را به خود اختصاص داده است و عمر بسیاری از اقتصاد آموختهها صرف بازی با فرمولهایی میشود که برای زیر ممیز نگاه داشتن این مخلوق ایجاد شده است. اقتصاددانان غربی هرگز توضیح ندادهاند که چرا مردم خود کشورهای غربی هم از این مدلها در زندگی روزمره تبعیت نمیکنند و این مدلبازیها وسیله کسب درآمد برای آنها و رسیدن به شهرت شده است. عجیب اینکه در کشورهای جهان سوم هم عده زیادی تلاش میکنند از این مدلها برای اداره جامعه استفاده کنند.
پول، کالای خصوصی یا عمومی؟
جمعبندی از نگاه اقتصاددانان غربی نشان میدهد که آنها پول را نه یک کالای عمومی؛ که کالایی خصوصی تلقی کردهاند. به دو دلیل این تلقی از پول اتفاق افتاده است:
- وجود بازار پولی در کنار بازار کالا و وجود نرخ بهره به موازات نرخ کالا (یا همان سطح عمومی قیمتها)
- پذیرفته شدن سفتهبازی با پول به موازات پذیرش سفتهبازی با کالاها
لئون والراس اقتصاددان فرانسوی به صراحت میگوید که فرض کنیم n-1 کالا در اقتصاد وجود داشته باشد و n اُمین آن پول است. برای اینکه با چهارچوبهای علمی قضاوت کنیم به تعریف کالاهای خصوصی و عمومی مبادرت میکنیم تا مخاطب بتواند خود در این باره داوری کند. آیا پول یک کالا است؟ آیا اگر یک کالا است یک کالای خصوصی است یا عمومی؟ لازم به ذکر است که آنچه توضیح داده می شود در مورد M0 یعنی اسکناس و مسکوک در دست مردم است. روشن است که M1 و M2 و سایر تعاریف از مشتقات M0 هستند. هر چیزی که در مورد M0 صادق باشد در مورد بقیه تعاریف از پول نیز صادق خواهد بود.
پولهای رایج امروزی یعنی اسکناس و مسکوک در دست مردم پدیدهای است که وجود دارد و افزایش آن هم از معیارهای قانونی تبعیت می کند و همه کشورهای دنیا هم به تولید آن اقدام میکنند. چون پول مورد طلب همه انسانها است و انرا همانطور که سلامت و امنیت خود را طلب میکنند، طالب هستند، و اینها را میتوان کالا به معنای اعم آن نامید؛ ما نیز تعریف «کالا» را با همین معنی برای پول انتخاب کردهایم. در این جا برای رسیده به وحدت نظر در تعاریف؛ تعریف مشخصی از کالای عمومی ارائه میشود.
- پل ساموئلسون نخستین کسی است که در سال 1955 تعریفی از کالای عمومی به صورت «مصرف هر فردی باعث کاهش مصرف فرد یا افراد دیگر نمیشود» ارائه داد. بنابراین برای به دست آوردن ارزش کل(Aggregate Value) باید ارزشهای فردی را به صورت عمودی(Vertical) جمع زد.
- کالای عمومی باید به صورت اشتراکی و توسط دولت تولید شود، زیرا هیچ فردی نمیتواند فرد دیگری را از مصرف کالای عمومی منع کند. بنابراین برای بازار غیرممکن سات که بتواند این کالا را برای تمام افراد تولید کند.
- اقتصاد مبتنی بر رقابت آزاد برای تولید کالای عمومی با شکست مواجه میشود. این کالاها مانند پلها، بزرگراهها، قوای انتظامی، سدها و فضاهای تفریحی را دولت با مداخله مستقیم تولید میکند.
- مساله بهایی که افراد باید برای استفاده از این کالاهای بپردازند اهمیت دارد. برای کالاهایی که هزینه نهایی آنها صفر است، صفر خواهد بود.
- دلایل شکست بازار را میتوان در این محورها خلاصه کرد:
- آثار خارجی(Externality)
- کالاهای عمومی(Public Goods)
- نااطمینانی(Uncertainty)
- رقابت ناقص(Imperfect Competition)
- اطلاعات غیرمتقارن(Asymmetric Information)
- بازدهی فراینده به مقیاس(Increasing Returns to Scale)
و در مورد کالاهای عمومی خصوصیات زیر ذکر شده است.
- قابل تقسیم نبودن
- عدم امکان حذف دیگران
- جمع عمودی
- داشتن هزینه نهایی صفر
6. هنگامیکه آثار خارجی متفاوتی ظهور میکند، برای ترغیب افراد به منظور آنکه در جهت علائق مشترک و منافع خودپسندانه حرکت کنند، تصمیمگیری اجتماعی و نه تاکید بر منافع خودپسندانه ضرورت مییابد.
ادامه دارد ...
انتهای پیام/