دولت میزبان مبارزه با «قاچاق کتاب» شود/برخورد پلیسی جوابگو نیست/ کتابها هولوگرام دار شود
محسن پرویز معتقد است، امروز بیش از اینکه نگران قاچاق کاغذی کتاب باشیم باید نگران دانلود غیرقانونی کتابها در فضای مجازی باشیم و متأسفانه در برخورد با این دو مشکل راه را به اشتباه رفتهایم، چرا که برخوردهای پلیسی جوابگو نیست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تفاهمنامهای برای مقابله با قاچاق کتاب به عنوان یکی از مصادیق بارز فساد در نشر امضا کردهاند، تفاهمنامهای که به گفته ناشران هنوز اجرایی نشده و باید دید میتواند راهگشا باشد، یا نه، از طرفی بنا به گفته برخی از ناشران پاسکاری میان ارشاد و اتحادیه ناشران موجب شده تا ناشران متضرر عطای پیگیری را به لقایش بخشیده و ترجیح دهند خودT کتابفروشی به کتابفروشی به دنبال پیدا کردن نسخههای بدل کتابهایشان باشند. اما به راستی چرا قاچاق کتاب تا این اندازه در ماههای گذشته فراگیر شده است؟ و چرا نمیتوان مقابله درستی با آن کرد؟ آیا روند کند بروکراسی اداری در کشور موجب شده تا ناشران نتوانند از طریق مراجع قضایی با خاطیان برخورد کنند؟ آیا مخاطبان و کتابفروشان به طمع تخفیف بیشتر به این بازار دامن زدهاند و یا اینکه خود ناشران در این زمینه مقصر هستند؟
محسن پرویز که خود مدتی سکانداری معاونت فرهنگی ارشاد را برعهده داشته و پس از آن نیز در فضای نشر حضور داشته، معتقد است که مسیر را تاکنون اشتباه پیمودهایم، او میگوید برخوردهای پلیسی در این جریان جوابگو نیست، بلکه باید فرهنگسازی کرده و اقداماتی برای تشخیص نسخه اصلی از بدلی داشته باشیم. پرویز در این میان راهکارهایی نیز ارائه میدهد که به نظر میرسد عملیاتی باشد. او مسیر طی شده برای ریشهکن کردن قاچاق در شبکه فیلمهای خانگی را الگوی مناسبی برای رفع قاچاق کتاب میداند. متن گفتوگو با محسن پرویز به شرح ذیل است:
* تسنیم: این روزها در بین ناشران همه جا صحبت از تازهترین کتابهایی است که توسط قاچاقیان تکثیر شده است، گویی هر روز بر آمار کتابهای بدلی وارد شده به بازار افزوده میشود، چرا قاچاق کتاب به یکباره تا این اندازه فراگیر شده است؟آیا این مهمترین مسئله امروز نشر ماست؟
بحث قاچاق کتاب و کپی برداری از روی کتابهای مورد استقبال یک بحث جدی و قدیمی است، در گذشته نیز این اتفاق را شاهد بودیم و گاهی اوقات برخی کتابهای پرمخاطب توسط افرادی منتشر و در بازار توزیع میشد، منتهی اکنون به نظر میآید، ما یک اتفاقات دیگری هم در این حوزه شاهد هستیم که از آنها غفلت میکنیم. بیشتر از اینکه شاید بحث دزدی کاغذی کتابها به نشر لطمه بزند، انتشار الکترونیک کتابها بدون مجوز از ناشر و نویسنده آسیبرسان است، چون در آینده انتشار کتابهای کاغذی محدودتر خواهد شد و رونق بیشتری در حوزه نشر الکترونیک را شاهد هستیم.
متأسفانه عموم ناشران و متولیان امر پیش از وقوع یک حادثه برای آن تدبیر نمیکنند، اکنون نیز بحث نشر الکترونیک بسیار مغفول مانده است، از طرف دیگر ناشران ما نیز باید شکل رفتارهای خود را تغییر داده و به سمتی حرکت کنند که در کنار نشر کاغذی آثارشان را به صورت الکترونیک هم منتشر و ضوابطی برای بازنشر الکترونیک تعیین کنند تا اتفاقاتی از این دست را شاهد نباشیم.
قاچاق مجازی کتاب جدیتر از قاچاق کاغذی است
در وضعیت فعلی فضای اینترنت مملو از کتابهایی است که به صورت پی دی اف بارگذاری شده و مشخص نیست که آیا این کتابها توسط ناشر منتشر شده یا توسط مولف عرضه شده و یا به صورت قاچاقی به این شکل در صفحات وب قابل مشاهده است. به نظرم این نکته شاید اهمیت دوچندان داشته باشد.
* تسنیم: در برخورد با پدیده قاچاق کتاب و نشر مجازی اقداماتی در حال انجام است و پیش از آن نیز برخی ناشران به کمک نیروی انتظامی خاطیانی را دستگیر کردهاند، تا چه اندازه این اقدامات جوابگوست؟
بحث برخورد با این اقدامات غیرقانونی چه در دزدی یک اثر به صورت کاغذی و چه در چاپ آن اثر و چه در فضای الکترونیک و فضای اینترنت نیازمند بروزسانی قوانین مرتبط و برخورد درست و مدبرانه با آنهاست و تا وقتی که ما جوانب کار را بررسی نکرده و تصمیمات جامعالاطراف نگرفته باشیم، نمیتوانیم با این پدیدهها مبارزه کنیم، توجه داشته باشیم که از بسیاری از ناشران ما اکنون از طریق چاپخانه کتاب منتشر نمیکنند، بلکه خود با خرید یک دستگاه دیجیتال کتاب را با نسخ بسیار محدود حتی تا 20 و 50 نسخه تکثیر میکنند. فارغ از اینکه در شناسنامه کتاب چه شمارگانی ذکر میشود.
کتابهای ناشران باید مجهز به هولوگرام شود/ برخوردهای پلیسی جوابگو نیست
حال وقتی کتابی از سوی ناشر اصلی در 50 نسخه عرضه میشود، دیگری هم به صورت قاچاقی این کتاب را تکثیر کند، تشخیص بین این دو نمونه کتاب کار سادهای نیست. در حالیکه در گذشته کتابها در چاپخانه چاپ میشد و با ظرایفی امکان تشخیص اصل از بدل وجود داشت. البته راهحلهایی هم برای این موضوع میتوان پیش بینی کرد، میتوان هولوگرام در اختیار ناشران گذاشت تا به روی هر نسخه کتاب هولوگرام چسبانده شود، میتوان شماره مخصوص برای هر نسخه کتاب در نظر گرفت تاکتابهایی که شماره ندارند مشخص شود که بدل است. در مجموع برخوردهای پلیسی، انتظامی و امنیتی با این موضوعات جوابگو نیست و باید بیشتر به دنبال اصلاح شیوههای تولید و عرضه کتاب و اصلاح کارکرد ناشران باشیم.
شیوه ریشهکن کردن قاچاق در شبکه فیلمهای خانگی الگوی خوبی برای مبارزه با قاچاق کتاب است
* تسنیم: چرا برخوردهای پلیسی جوابگو نیست؟ اتفاقا ناشران خود معتقدند که برخوردهای پلیسی تنها ریشهکن میتواند باشد.
دلیل چرا جواب ندادن مشخص است، ما در گذشته هم بارها با پدیدههای مشابه تلاش کردیم که برخورد پلیسی انجام دهیم که نتوانستیم آنها را حل کنیم، اگر سالهای 85 را به خاطر بیاوریم، تعداد زیادی فیلمهای شبکه خانگی کپی و به صورت قاچاق عرضه میشد، به دلیل اختلاف قیمت نسخه اصل و بدل و پرسود بودن، این ماجرا حسابی هم رونق گرفته بود. اما با تمهیدات درستی که اندیشیده شد و اقدامات درست معاونت سینمایی وقت ارشاد دیگر در فضای جامعه این پدیده محسوس نیست، اکنون ما کمتر افرادی را میبینیم که دنبال تهیه فیلمهای تقلبی باشند و عموم افراد نیز از نسخه اصلی این فیلمها استفاده میکنند، چرا که هم قیمتها کاهش یافت و هم فرهنگسازی برای استفاده صحیح انجام شد.
تشخیص نسخه اصل کتاب از بدل به راحتی امکانپذیر نیست
* تسنیم: به نظر میرسد که مقایسه عرصه فیلم با کتاب مقایسه درستی نباشد چرا که مخاطبان فیلم به مراتب گستردهتر از مخاطبان کتاب بوده و شیوههای توزیع این دو با هم متفاوت است، تصور میکنید که نسخه پیچیده شده برای عرصه فیلم برای کتاب هم جوابگو باشد؟
درباره آن اتفاق دو جنبه موجب موفقیت شد، یک جنبه کار کردن روی سیستم توزیع و تولید ارزان قیمت بود و جنبه دوم تمرکز روی فرهنگ سازی. جنبه دوم ماجرا در عرصه کتاب امکان پذیرتر است، چرا که در حوزه کتابهای عمومی مخاطبان افراد فرهنگیتر جامعه هستند جوانان و بزرگسالان اهل کتاب از قشر فرهیخته هستند و بسیار راحتتر میتوان فرهنگسازی کرد، تا نسخه اصلی را بخرند و بدلی را رها کنند. اما همانطور که گفتم مشکل اینجاست که اکنون تشخیص نسخه اصل از بدل به راحتی امکانپذیر نیست، حتی اگر فرهنکسازی هم بکنیم، برای افراد تشخیص نسخه اصل از بدل کار سادهای نیست.به نظرم باید روی این مقوله کار شود.
اطلاعات موجود در شناسنامه کتابها شک برانگیز است
نکته دوم اینکه همه ناشران ما هم باید تلاش کنند، صادقانهتر برخورد کنند، من از دوستان و دست اندرکاران میشنوم که بعضاً در صحت اطلاعات درج شده در شناسنامه کتاب تشکیک میکنند، اگر این موضوع واقعیت داشته باشد خیلی بد است. کسی که خود تخلفی انجام میدهد، چگونه میتواند نسبت به تخلف دیگران انتقاد کند. بنابراین یک عزم عمومی اولاً در دست اندرکاران حوزه نشر باید رخ دهد که این دور از ذهن و انتظار نیست، گاهی برخی از تخلفات جزئی صورت میگیرد که تعمدی در آن نیست و ناشی از اشتباه است، اما تخلفات عمدی را نمیتوان چشمپوشی کرد.
برای نمونه زمانی که در کشور کاغذ یارانهای توزیع میشد، فضای مسمومی علیه ناشران ایجاد شده بود که کاغذ یارانهای را به قیمت مبلغ آزاد میفروشند و همه متهم میشدند، حتی در سال 84 صدا و سیما در دو برنامه مستند تلویزیونی به این امر پرداخت، اما اصل ماجرا ناشی از یک سوء تفاهم بود، مشکل این بود که ارشاد به ناشری خبر میداد که هزار بند کاغذ به او تعلق گرفته و باید برود از انبار تحویل بگیرد، چون ناشر فضایی برای انبار کردن کاغذ در اختیار نداشت و مجبور بود حواله را یکجا بگیرد، کاغذ را در بازار آزاد به فروش میرساند و با پول آن به مرور کاغذ تهیه و کتاب منتشر میکرد.
* تسنیم: شماره به راهکارهایی برای از میان رفتن قاچاق کتاب اشاره کردید، مانند فرهنگسازی برای استفاده صحیح و استفاده از راهکارهایی برای تشخیص نسخه اصل از بدل، برای اجرایی شدن این اقدامات از کجا باید شروع کرد؟
دولت و وزارت ارشاد باید میزبان باشند و اتحادیهها و تشکلهای ناشران به عنوان مهمان بنشینند و تصمیم بگیرند،میثاقنامهای امضا شود تا اطلاعاتی که در کتابها ذکر میشود، درست باشد، شمارگان کتابها واقعی باشد، همان کاری که برای شابک انجام شد و امروز جا افتاده است، میتواند برای شمارگان هم رخ دهد، اینها کار دشواری نیست، منتهی عزمی برای حل مشکل باید وجود داشته باشد.
* تسنیم: در خلال گفتههایتان چند باری به بحث شمارگان غیرواقعی کتابها اشاره کردید که میتواند مصداقی از فساد در نشر باشد، از طرفی دیگر برخی عنوان میکنند که درج شمارگان الزامی نباید باشد چرا که تأثیری ندارد و درج شمارگان غیرواقعی نیز تنها تبلیغی است که ناشر برای کتابش میکند و هیچ مفسدهای به بار نخواهد آورد، آیا درست است؟
خیر، شمارگان کتاب باید به شکل واقعی منعکس شود، از بابت اینکه عموماً قراردادی که مولفان با ناشران دارند بر اساس شمارگان کتاب است، اگر شمارگان غیرواقعی درج شود، حقوق مولفان کم و زیاد میشود، نکته دوم هم این است که اطلاعات درست اگر وجود داشته باشد، در برنامهریزیهای علمی برای نشر میتوانیم درست حرکت کنیم، اینکه شمارگان غیرواقعی درج میشود، علاوه بر اینکه حقوق مولف را ضایع میکند، مخاطب را نیز فریب میدهد، در واقع ناشر اینگونه وانمود میکند که اثر پر اسقبالی است و کتاب خود را به نوعی تبلیغ میکند، اما در حقیقت این فرآیند یک فریب و تخلف است.
یکی از مشکلات اصلی حوزه نشر ما بیتوجهی به مسئله اقتصاد نشر است
به گمان من یکی از مشکلات اصلی حوزه نشر ما بیتوجهی به مسئله اقتصاد نشر است، که یک پدیده بسیار مهم و اساسی است و تا زمانی که این بیتوجهی ادامه یابد، ما نمیتوانیم مطمئن شویم که مشکلات حوزه نشر برطرف میشود، وقتی اقتصاد نشر دچار اشکال باشد، چرخه نشر دچار مشکل میشود و پویایی رخ نمیدهد.از همین روست که ما در سالهای اخیر شاهد تغییر کاربریهای مکرر در حوزه نشر، کاهش جدی شمارگان، کاهش ویترین عرضه کتاب و ... بودهایم، منظور من از توجه به اقتصاد نشر صرفاً تزریق پول نیست، بلکه منظور نگاه به آینده و برنامهریزی برای 10 سال آینده نشر کشور است.
اقدامات برای جمعآوری کتابفروشیهای پیادهرو در حد شعار است
* تسنیم: یکی از معضلات اقتصاد نشر این روزها بساط کتابفروشیهای پیادهروست که با وجود اینکه کتابهای ممنوعه و زیراکسی را عرضه میکنند، اما نه وزارت ارشاد و نه شهرداریها اقدامی برای جمعآوری آنها نمیکنند.
بله، اما اینها طبیعتا ربطی به ارشاد پیدا نمیکند، بخشی است که اتفاقاً بخش انتظامی کشور چه در شهرداری و چه در نیروی انتظامی باید اقدام کند، در حقیقت به راحتی میتوان آنها را جمعآوری کرد، اما شعارهایی که درباره بحث برخورد با دستفروشها داده میشود، تنها در حد شعار است و نمیتوان به آن نگاه واقعی داشت، دستفروشها در همه بخشها چه در حوزه کتاب و چه خارج از آن به ساماندهی شبکه توزیع لطمه میزنند و لطمهها بعضاً متوجه مشتری هم میشود، کما اینکه میبینیم در بساط این کتابفروشیها انواع کتابهای ممنوعه و نامناسب دیده میشود.پس هم مفسده اقتصادی دارد و هم مفسده فرهنگی.
انتهای پیام/