هنر و قانون: ایجاب در برابر سلبیت
هنر تعریفپذیر نیست و چیستی آن نمیتواند در سلبیت قانون درآید. گفتههایی چون فلان فرم هنری ممنوع و غیرقانونی فاقد وجاهت اندیشهای است. برخورد با حضور برخی چهرهها در تئاتر به نظر مشمول این عدم درک از چیستی هنر است.
باشگاه خبرنگاران پویا-احسان زیور عالم
روز گذشته نمایش «لامبورگینی» با حضور چهرهای وارد فاز رسانهای شد که بلافاصله شاخکها را نسبت به یک پدیده حساس کرد، پدیدهای که پیش از واکنش با کنش سیامک صفری، کارگردان نمایش همراه شد. او در جملهای به نقد شرایط ژورنالیستی محکم گفت «میخواهیم با اندیشه روستایی همه پدیدهها را توضیح دهیم.» این گفته سیامک صفری را میتوانیم پیشدستی نسبت به آنچه خواند که بلافاصله پس از نشست خبری دریافت کرد. واکنشی منفی مبنی بر «خطاهای عجیب نظارتی» از سمت اداره کل هنرهای نمایشی.
خبرنگاری در گزارش با عنوان «تئاتر خصوصی؛ ایستگاه جدید خوانندههای زیرزمینی» به حضور دو خواننده رپ در تئاتر - حمید صفت و سینا ساعى - بدون عنوان نام اشاره میکند و آن را ترفندی برای دور زدن قانون برمیشمرد. نگارنده گزارش مدعی میشود «نکته قابل توجه این است که در مورد نمایش مذکور، تبلیغات گستردهای هم در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی صورت گرفته است و باوجود غیرمجاز بودن رپ، اجرای نمایشی که در آن رپر معروف (که کلیپهای او در شبکه های ماهوارهای پخش میشود) حضور دارد هنوز از سوی هیچ دستگاه نظارتی تاکنون کمترین تذکری به آنها نداده است.»
نویسنده در بند فوق مدعی است که موسیقی رپ غیرقانونی است و البته در ادامه معتقد است رویه گیشهپسند کنونی در تضاد با نفس اندیشهمدار تئاتر است. گفته این نویسنده خودآگاه یا ناخودآگاه اشاره به نظریات ارسطو در فن شعر دارد. ارسطو بر این باور بود که پس از طرح و شخصیت، سومین رکن مهم یک نمایش اندیشه با قول او دیانویا (dianoia) است. البته ارسطو مسیر ارکان را ادامه میدهد و معتقد است ملودی پنجمین رکن مهم نمایش است. موسیقی بخشی از مفهوم ملودی است؛ اما نکته مهم در باب ارسطو و نطریاتش توقف او روی واژه «تناسب» است. ولادیسلاو تاتارکویچ در «تاریخ زیباییشناسی» مینویسد «و هم در رساله فن شعر و هم در رساله علم سیاست نوشت که زیبایی به (taxis) و (megethos) وابسته است. اصطلاح اول را میتوان به «نظم» و اصطلاح دوم را به «اندازه» ترجمه کرد. در رساله متافیزیک، او ویژگی کلی سومی را نیز برای زیبایی ذکر کرد، وقتی که نوشت زیبایی به نسبت (proportion) بستگی دارد. در این صورت بنابر نظر ارسطو، زیبایی به اندازه، نظم و نسبت وابسته است؛ اما او علاقه داشت که نسبت را با نظم یکی بداند و زیبایی را با دو ویژگی عمده یعنی نظم (یا نسبت) و اندازه وابسته در نظر بگیرد.»
مخلص کلام آنکه جناب ارسطو بر این باور بود برای رسیدن به اثر هنری باید میان ارکان یک اثر تناسب برپا باشد. یعنی اگر قرار است از یک طرح داستانی حماسی بهره برید باید اندیشه و موسیقی آن نیز در تناسب با آن باشد، به همین سادگی. پس اگر در کاری قرار است موضوع یا پدیدهای ویژه را بررسی کرد بهتر است به سراغ اجزای متناسب با آن برویم. برای مثال قرار نیست در نمایش حماسی رستم و سهراب، از موسیقی پاپ استفاده کنیم که نتیجهاش ضایع کردن اثر هنری شود.
حال با گذر از این مورد باید بحث قانون و مجاز شمردن پرداخت. نگارنده این گزارش مدعی است رپ یک پدیده غیرقانونی است، فارغ از اینکه رپ به هر نحو یک هنر است. در مواجه با چنین مسئلهای باید پرسید که منظور از غیرقانونی بودن چیست؟ آیا میتوان هنری را غیرقانونی شمرد؟ چرا رپ غیرقانونی است؟ آیا قانون درباره رپ دستورالعملی مکتوب با ادله مشخص دارد؟ آیا رپ یک محتواست یا یک فرم؟ آیا نماهنگهای رپ حماسی منتشر شده توسط دستگاههای نظامی غیرقانونی هستند؟ اگر چنین است چرا مجری قانون، قانونشکن نمیشود؟ اگر مداحی در قالب رپ مدیحهسرایی کرد او کار غیرقانونی انجام داده است؟ آیا شیوههای نقالی گذشته در بحر طویل که بیشباهت به رپ نیستند غیرقانونی است؟ آیا بحر طویل غیرقانونی است؟ آیا قانون میتواند درباره فرمهای هنری نظر سلبی دهد؟ آیا هنر سلبی است؟ آیا قانون میتواند هنر را تعریف کند؟ آیا هنر تعریفپذیر است؟
پاسخ به این پرسشها توسط نگارنده آن مطلب آرزوی چند ساله است؛ چرا که نه تنها قانونگذار ایرانی که متفکر غربی -مبدع واژه و مفهوم هنر؛ چرا که هنر در تعریف عمری بلند ندارد - نیز از پاسخ به آن عاجز است. با نگاهی به قفسههای کتاب بخش زیباییشناسی و فلسفه هنر میتواند دریافت هیچ دو نظر مشابهی در باب هنر وجود ندارد و با انتشار یک نظریه مجموعهای از نظریات علیه آن نوشته میشود. این رویه نیز تاریخ سههزار ساله دارد؛ زمانی که ارسطو علیه دیدگاه به نظر سلبی افلاطون در پوئتیک یا ریتوریک از تخنه سخن میگوید. در نهایت هنر مبدل به یکی از تعریفناپذیرترین مفاهیم و در عین حال یکی از تکثرپذیرترین مفاهیم در تعریف شود. هنوز چیستی هنر یک معماست و قانونگذار ایرانی نیز - با توجه به آنکه عموماً از بدنهای غیرهنری و البته فرهنگی آمده است - علاوه بر عجز در درک مسئله، توانایی قانونمند کردن آن را هم ندارد.
در جایی از گزارش مذکور نوشته شده است «او برای اجرای تکسهای خود، جایی بهتر از تئاتر پیدا نمیکند»، یعنی آنچه موجب حساسیت نویسنده شده است تکس - که در واقع همان تکست (text) است و فارسی آن متن است -بوده و میتوان پرسید آیا یک خواننده نمیتواند همان متن را در قالب یک موسیقی سنتی تحریر کند؟ آیا اگر یک مفهوم و محتوا در قالبی دیگر ارائه شود میتوان با خیال راحت گفت «آخ، خیالم راحت شد، این مشکلی نداره»؟ نویسنده هیچگاه به مسئله تناسب نیاندیشیده است.
نکته مهمتر آنکه نگارنده شورای نظارت و ارزشیابی را متهم به دادن گاف کرده است. با توجه به اینکه بر عملکرد شورای نظارت همواره نقدهایی وارد است؛ اما میتوان اثبات کرد که شورای نظارت در این مورد گافی نداده است. در مجوز یکی از گروهها با ذکر نام هنرمند موسیقی رپ، مشخص است اداره کل هنرهای نمایشی و دستگاه نظارتی ذیربط از حضور این هنرمند آگاه بوده است. در ضمن موسیقی رپ چیز غریبی برای جامعه تئاتری و نمایش تئاتر نبوده است. با نقبی به گذشته میتوان به یاد آورد در اختتامیه پانزدهمین جشنواره عروسکی تهران مبارک، محمد بهرانی به همراه امیر سلطان احمدی تمام اجرای خود را با موسیقی رپ پیش بردند. نمایشهایی دیگری هم بودهاند که در اجرای زنده با موسیقی رپ به آفرینش و فضاسازی مبادرت کردهاند.
آنچه مشخص است آرا منتشر شده در این مدت ناشی از نوعی ناآگاهی است. ناآگاهی از آن روزی که یک خواننده رپ آمریکایی در برابر لانه جاسوسی تقدیر میشود و او مردم را در دادن شعارهای مختص 13 آبان همراهی میکند. یادمان میرود روزهایی که از خوانندگان رپ غربی بابت حمایت هنرمندانهاشان از فلسطین میستودیم و نمیگفتیم رپ قانونی نیست. البته باز یادمان میرود رضا عطاران برای تیتراژ یکی از سریالهایش رپ میخواند و باز یادمان میرود که رپ مدتهاست به مسئلهای ساده برای جامعه مبدل شده است. به نظر میتوان بیشتر از اینها به گفته سیامک صفری اندیشید.
انتهای پیام/