«بیهویت»؛ تلاش مذبوحانه رسانهای در برابر دستور رهبر انقلاب برای تحصیل مهاجرین
تیتر و تصویر روز گذشته یک روزنامه محلی در واکنش به ثبتنام کودکان مهاجر افغانستانی فاقد مدارک هویتی در واقع نوعی تلاش مذبوحانه در برابر نگاه پدرانه رهبر انقلاب نسبت به جامعه بدون مرز اسلامی است که گویا برخی ملیگرایان رادیکال آن را برنمیتابند . . .
خبرنگار حوزه مهاجرین، خبرگزاری تسنیم: روزنامه اصلاحطلب اتفاقیه چاپ خراسان رضوی روز گذشته خبری با تیتر «ثبتنام 11 هزار تبعه خارجی بیهویت» در صفحه اول خود به همراه عکسی از یک کودک با صورت پوشانده منتشر کرد که موجی از اعتراضات جامعه مهاجر افغانستانی و آرمانگرایان ایرانی را به همراه داشت.
«محمد کاظم کاظمی» شاعر سرشناس افغانستانی با ارسال یادداشتی اختصاصی به خبرگزاری تسنیم ضمن گلایه از چنین تیتری میگوید که هنوز برخی رسانهها برخلاف رویکرد مثبت نظام جمهوری اسلامی ایران نسبت به مهاجرین به دنبال تزریق «مهاجر هراسی» در جامعه هستند.
متن کامل یادداشت کاظمی را در ادامه میخوانیم:
«بر آگاهان امر پوشیده نیست که در سالهای اخیر نگاه و رویکرد مسئولان عالیمرتبه نظام جمهوری اسلامی ایران و نیز دستگاههای مسئول در امور مهاجرین نسبت به مهاجرین افغانستانی مقیم ایران یک رویکرد دیگریست، به وضوح حس میکنیم که دیگر بسیاری از خبرگان امور، مهاجرین را نه یک تهدید، بلکه یک فرصت میشمارند، فرصتی که اگر از آن استفاده شود، این جامعه کوشا، پرتلاش و محروم فرصتهای رشد و امکان خدمت به کشور و جامعه میزبان را خواهد یافت.
رفع محرومیت تحصیل از کودکان مهاجر که با عنایت شخص مقام معظم رهبری رخ داد و نیز سرشماری مهاجرین بدون مدرک و همین طور بسیار اقدامات بنیادی دیگر نشانههایی از این رویکرد مثبت است.
اما در کنار اینها همیشه بعضی مسئولان رده میانی و یا رسانهها وجود داشتهاند که این ضرورت تغییر را حس نکردهاند و گویا همچنان میپندارند که تزریق «مهاجرهراسی» به جامعه ایرانی سودمندترین کاری است که میشود کرد، روشی که نتایج مخرب خود را در این سالها نشان داد، هم جامعه مهاجر در ایران بسیار متضرر شد و هم به مناسبات دو کشور و منافع مشترکی که ما داریم، ضربه زد.
نکته جالب این است که در این اواخر گاهی میبینیم که حتی به یک رویداد مثبت که حاصل دوراندیشی و نگاه انسانی مسئولان نظام اسلامی است، با چشم تردید مینگرند، نظیر تیتر روز سه شنبه 13 تیر 96 روزنامۀ اتفاقیه که با عکسی در همان مسیر همراه شده است: «ثبت نام 11 هزار نفر تبعۀ خارجی بیهویت در مدارس».
آنگاه که به اصل خبر مراجعه میکنیم، میبینیم که سخن از همان رویکرد مثبت است، یعنی فراهم کردن زمینه تحصیل برای کودکان مهاجری که سالها محروم ماندند و با این محرومیت چه صدمهها به نسل جوان این کشور خورد. اکنون که این محرومیت از تحصیل به عنوان یک آسیب اجتماعی مطرح شده و برای رفع آن تصمیمگیری میشود، انتشار چنین تیتری و همراه کردنش با عکسی که معمولاً چنین عکسهایی برای مجرمان استفاده میشود و آن هم خلاف روح خبر، چیزی است که هم میتواند موجبات کدورت دو جامعه همکیش و همزبان را فراهم آورد و هم رنجی را که گروه وسیعی از کودکان بیگناه مهاجر کشیدهاند، تداوم بخشد.
اما از این که بگذریم، باید در کلمۀ «بیهویت» هم درنگ کنیم. در اصل خبر اسم از «مدارک هویتی» آمده است و بار کلمه «بیهویت» با «فرد فاقد مدارک هویتی» بسیار فرق دارد. همان طور که بار کلمه «بیسواد» با بار «کسی که از سوادآموزی محروم شده است» فرق میکند.
وقتی ما جمع وسیعی از افراد یک جامعه را «بیهویت» مینامیم، همه هویتهای ملی، فرهنگی و زبانی آنان را انکار کردهایم. این در حالی است که هویت ما دو ملت به هم گره خورده است. به راستی اگر شاخصههای هویت یک انسان در جهان را معیارهایی مثل دین، زبان، پشتوانۀ ادبی، پشتوانۀ تاریخی، فرهنگ و آداب و امثال اینها بدانیم، به راستی هویت کدام ملت در جهان به اندازه ملت افغانستان به ایران نزدیک است؟
عنایت داشته باشید که کانون توجه من در این یادداشت کوتاه، جنبۀ حقوقی و قانونی قضیه نیست، بلکه بار رسانهای آن است و تأثیری که میتواند بر اذهان مخاطبان بگذارد، و این چیزی است که سخت است تصور کنیم اتفاقی انتخاب شده است، آن هم با ترکیب با آن عکس.
امیدوارم که جامعه رسانهای ایران که میتواند بهترین پل پیوند دو ملت باشد و انصافاً هم در این سالها یک رویکرد بسیار مثبت در عموم اعضای این جامعه میبینیم، همچنان در مسیر رفع آسیبهایی که سالها به وسیله بعضی رسانهها به مناسبات دو کشور وارد شد حرکت کند، نه در مسیر افزایش آن آسیبها.
انتهای پیام/.