چگونه ابرقهرمان‌های هالیوود،‌کارگردان‌های آینده خودشان را هم تربیت می‌کنند؟

چگونه ابرقهرمان‌های هالیوود،‌کارگردان‌های آینده خودشان را هم تربیت می‌کنند؟

فیلم «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» روی پرده سینماست. این بار کارگردانی این فیلم را ساخته است که بقول خودش دوان کودکی‌اش را با اسپایدرمن گذرانده و با آن بزرگ شده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، «مرد عنکبوتی» از آن دست قهرمان هایی است که لباسش، مثل پیراهن تیم های فوتبال، یکی از پر طرفدار ترین پوشش های پسر بچه ها است. او تنها ابرقهرمان دبیرستانی عالم است و همین باعث می شود سنین پایین تر، خیلی راحت تر با او ارتباط بر قرار کنند.

نه مثل سوپرمن از سیاره دیگری آمده و نه مثل بتمن ثروتی میلیارد دلاری به ارث برده. یک روز که خیلی ساده با مدرسه با اردوی علمی رفته توسط عنکبوت خاصی نیش زده می شود و به خاطر تغییر در DNA تبدیل به مرد عنکبوتی می شود. اگرچه برای هیچ کس در دنیا چنین اتفاقی نیفتاده اما او انگار خیلی دست یافتنی تر از بقیه ابرقهرمان ها توانسته قدرتش را به دست آورد. انگار در تخیل هایمان همیشه این موضوع بوده که آن عنکبوت می توانست هر کداممان را نیش بزند. به همین سادگی.

محبوبیت ابرقهرمان قرمز و آبی پوش کتاب های مصور مارول، باعث شد، کمپانی های فیلمسازی برای اقتباس از کمیک استریپ هایش دست به کار شوند. سال 1967، یک انیمیشن سریالی بر اساس مرد عنکبوتی ساخته شد که حدود سه سال از شبکه abc پخش می شد. سال 1977 و 1978، سه فیلم سینمایی برا اساس اسپایدرمن روی پرده رفت و آن قدر پر طرفدار شد که آغاز کننده موجی از فیلم های ابرقهرمانی باشد. روندی که تا امروز ادامه داشته. «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» که امسال روی پرده های سینما رفته یازدهمین اثر سینمایی است که با حضور اسپایدرمن است. این عدد را با بیش از 12 محصول تلویزیونی (شامل سریال و انیمیشن) و 34 بازی کامپیوتری و بی نهایت کمیک استریپ خلق شده از روی مرد عنکبوتی جمع ببندید تا ببینید برای تولید یک قهرمان در 50 سال گذشته، چه اعداد سرسام آوری جا به جا شده و چه پروژه هایی انتشار یافته. به طوری که امروز خیلی راحت می توان ادعا کرد که اسپایدرمن از آن دست شخصیت هایی است که برای هر نسل تکرار شده.

به جز تام هالند، بازیگر جدید این نقش، اندرو گارفیلد، توبی مگوایر و نیکلاس هاموند و... در سال های مختلف لباس این ابرقهرمان را پوشیده اند و بارها به دشمنان شهر نیویورک تار پرتاب کرده اند.

جی اولیوا، طراح استوری بورد فیلم «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» و همین طور دیگر فیلم های مهم ابرقهرمانی اخیر مثل «واندر وومن»، «بتمن در برابر سوپرمن: سپیده دم عدالت»، «ددپول»، «مرد مورچه ای»، «لیگ عدالت» و «ثور: رگناروک» که کارگردانی انیمیشن های مشهور «شوالیه تاریکی باز می گردد» را هم در کارنامه اش دارد، از «مرد عنکبوتی» به عنوان ابرقهرمان مورد علاقه اش نام می برد. چرا که خیلی راحت می تواند با او همذات پنداری کند. اولیوا دلیل هجمه فیلم های ابرقهرمانی اخیر را این طور می بیند که چون نسل آنها با ابرقهرمان ها بزرگ شده، همه بچه های آن دوره، علاقه ای قلبی به این شخصیت ها دارند و در نهایت حالا که تعدادی از همان بچه های سابق، در سینما مسئولیتی پیدا کرده اند، دنبال ساخت فیلم هایی با موضوع مورد علاقه شان هستند. مثل خود جان واتس، کارگردان فیلم جدید که احتمالا هیچ کس تا قبل از اثر امسالش نامی از او نشنیده بود. یا تام هالند، بازیگر نقش اسپایدر من که بارها در مصاحبه هایش گفته از بچگی به این شخصیت علاقه داشته و حالا عملا مشغول یک ادای دین است. ادای دینی که پیشتر اندرو گارفیلد برای دبیرستانی های ابتدای دهه حاضر انجام داده  و حالا نوبت به نسل جدید رسیده.

به بهانه اکران فیلم «مرد عنکوبتی: بازگشت به خانه» بخش هایی از گزارش ماهنامه ایمپایر در مورد این فیلم و کارگردان آن را آماده کرده ایم که در ادامه می توانید مطالعه کنید. کارگردانی که از بچگی با «مرد عنکوبتی» بزرگ شده و امروز خودش را در تاریخ فیلم های سینمایی اسپایدرمن جای داده است. شاید برای الهام بخشیدن به نسلی دیگر:

سال 1988 وقتی در فانتین کلرادو، یک روستای کوچک در غرب ایالات متحده و در دامنه کوه های راکی بزرگ می شد، به این کارگردان آینده هالیوود یک کتاب تمرین مارول داده شد. این کتاب از خوانندگانش می خواست یک ماجرای مرد عنکبوتی را طراحی، داستان نویسی و رنگ آمیزی کنند. با این قول که اگر آنها نتیجه کارشان را ارسال کنند ممکن است شغلی در مرکز انتشارات نصیبشان شود. بدون در نظر گرفتن این نکته که پنج سال از انتشار این کتاب «بخوان و رنگ کن» گذشته و زمان زیادی از اعلام برندگان هم سپری شده بود، واتس جوان سراغ این کار رفت و با اشتیاق ساعت های زیادی را صرف کرد تا این ابرقهرمان عنکبوتی را بکشد. او می گوید: «همان (کتاب)، مرد عنکبوتی را به من معرفی کرد.»

نهایتا اگرچه، این فیلمسازی بود که بیشتر از کتاب های مصور، حس خلاقیت او را راضی می کرد. چند سال بعد، در ابتدای دهه 90، والدینش برای او کامپیوتر شخصی خریدند که همراه خودش یک سی دی با عنوان «سینمانیا» داشت. این دایره المعارف الکترونیکی واتس نوجوان را با نقدهای پائولین کایل و راجر ایبرت آشنا کرد و حاوی کلیپ های کوچکی از صحنه های کلیدی فیلم هایی مثل «محله چینی ها»، «مخمل آبی» و «گنج های سیرا مادره» بود. جان به قلاب افتاده بود. حالا دیگر دلش می خواست بیشتر بداند.

خیلی زود واتس دست به یک سفر 60 کیلومتری معمولی از شهر کوچکش به نزدیک ترین مغازه فروش ویدیو زد. عجیب این که «اد وود» تیم برتون باعث شد بفهمد که او هم می تواند فیلم های خودش را بسازد. واتس 36 ساله می گوید: «این فیلم، تمام رازها و زرق و برق فیلمسازی را کنار گذاشت. مثل این بود که: بله! همه می توانند یک فیلم بسازند. فقط سعی کنید.» این کاری بود که او انجام داد. با یک دوربین فیلمبرداری ساده دوستانش را به همکاری در ساخت یک فیلم وا داشت، در رشته فیلم دانشگاه نیویورک تحصیل کرد و با ساخت تبلیغات تلویزیونی و قسمت هایی از «شبکه خبر پیاز (Onion News Network)» تجربه کسب کرد.

سال 2015 با فیلم ساده و کمتر دیده شده اش، یک درام مستقل جنایی، «ماشین پلیس» (بیش از نخستین ساخته اش در سال 2014 که یک فیلم ترسناک با عنوان «دلقک» بود) توجهات مارول را به سمت خودش جلب کرد. اگرچه این فیلم با بودجه ای «اد وودی» کنار هم چیده شده بود اما «ماشین پلیس» اصلا به بدی «طرح شماره 9 بیرون از فضا» (فیلمی به کارگردانی اد وود که خیلی ها آن را بدترین فیلم تمام تاریخ می دانند.) نبود. داستان دو نوجوان فراری که ماشین یک پلیس فاسد (با بازی کوین بیکن) را می دزدند شبیه «دهشت زده» ای (با نام اصلی «Blood Simple» ساخته برادران کوئن) است که توسط کمپانی امبلین (شرکتی که استیون اسپیلبرگ آن را در سال 1981 تاسیس کرده است) ساخته شده باشد.

رئیس کمپانی مارول، کوین فیج که بعد از دیدن «ماشین پلیس» سریعا واتس را به نشستی دعوت می کند -که آقای کارگردان فکر می کرده یک معارفه ساده است-، در مورد فیلم می گوید: «به طرزی باورنکردنی محکم است، به طرزی باورنکردنی هوشمندانه است و به طرزی باورنکردنی خوش ساخت است.» در همین جلسه ناگهان فیج می پرسد که آیا واتس به اسپایدر من علاقه مند هست؟ و تازه جلسه اصلی آغاز می شود.

در یک نمونه نادر از کنار گذاشته شدن رقابت توسط استودیوها می توان به مورد «مرد عنکبوتی» اشاره کرد که کمپانی مالک این شخصیت، سونی پیکچرز در ابتدای سال 2015 موافقت می کند «نظارت خلاقانه» یکی از سودآورترین دارایی هایش را به استودیوی تحت تملک دیزنی، مارول بسپارد. به موجب این توافق مرد عنکبوتی که پیشتر با بازی توبی مگوایر و اندرو گارفیلد دیده شده بود به دنیای سینمایی بزرگ تر «انتقام جویان» نقل مکان می کرد.

برای فیج این توافق یک رویای «چه می شود اگر بشود؟!» کلاسیک در مارول بود. اما الان، با موافقت رئیس وقت سونی، امی پاسکال، او می توانست یک مرد عنکبوتی تماما جدید را قبل از ساخت یک فیلم ماجرایی مستقل، در «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» سال 2016 معرفی کند.  چالش بزرگ این بود که کاری کنند تا مرد عنکبوتی جدید برای مخاطب طراوت و تازگی داشته باشد؛ چرا که نه تنها این فیلم ششمین «مرد عنکبوتی» در 15 سال گذشته بوده (و دومین بازسازی در همین زمان)، بلکه شانزدهمین فیلم ابرقهرمانی مارول از سال 2008 هم به حساب می آمد. در راستای کمک برای رسیدن به این هدف فیج، تام هالند، یک بازیگر بیست ساله بریتانیایی را برای نقش اصلی انتخاب می کند. کسی که خوشبختانه حضور تک جلوه اش در «جنگ داخلی» بسیار به مخاطبان چسبید. اما فیج باید یک کارگردان مناسب هم پیدا می کرد.

واتس در مورد ملاقات اول می گوید: «آنها شمای کلی فیلم را به من گفتند که واقعا به سادگی این بود: "فیلم در یک دبیرستان اتفاق می افتد!"»  او ادامه می دهد: «من داشتم یک فیلم نوجوانانه برای خودم می نوشتم، پس هر نوع فیلم دبیرستانی که وجود داشت را باید می دیدم: «400 ضربه»، «سه گانه آپو» و «به خانه عروسکی خوش آمدید» تاد سولوندز به علاوه فیلم هایی از جان هیوز و کامرون کرو. دیگر در زبانی که این فیلم ها با آن صحبت می کردند، خبره شده بودم.»

در چند ملاقات بعدی واتس ویدیوهایی از استوری بوردهایی را (به سران مارول) نشان داد که خودش قبلا در خانه آنها را کشیده بود و برای مثال پیتر (پارکر/ مرد عنکبوتی) را در حال تعجب از این سوال نشان داده بود که آیا حس عنکبوتی تشخیص دهنده خطرش در حال از بین رفتن است یا فقط به این خاطر احساس عجیبی دارد که دختر خیالیش از کنارش رد شده. او همین طور با استفاده از قطعات فیلم های مارول و صحنه های فیلم های دبیرستانی یک تریلر ساختگی هم آماده کرده بود که نشانه کارآمدیش بود. در نتیجه مارول به واتس، بالاتر از کارگردان های باتجربه تری مثل جارد هس و جاناتان لوین این شغل را داد.

وقتی در پایان سپتامبر 2016 مجله ایمپایر برای اولین بار با واتس، سر صحنه فیلم در کویینز ملاقات کرد، او زیر یک سکو در خیابان 75 ایستگاه متروی الدرتس لین، از باران پناه گرفته بود. سوال ما این بود که آیا او نگران کار بر روی شخصیتی نیست که همین الآن هم خیلی معروف است؟ آیا این فیلم صرفا بازسازی یک بازسازی است؟

او پاسخ می دهد: «اگر چنین احساسی هم در ابتدا وجود داشت به محض این که با سران مارول در مورد چیزی که در ذهنشان است، گفت و گو کردم، سریعا از بین رفت و بعد تبدیل به این حالت شد که "وای خدای من! چی کار نمی توانیم انجام دهیم؟" وقتی شما می گویید من نمی خواهم یک داستان ارجینال تعریف کنم، من می خواهم چیزی را در دنیایی قرار دهم که قبلا وجود داشته، احتمالات زیادی به وجود می آید. و وقتی آنها به من گفتند که می خواهند مرد عنکبوتی را در «جنگ داخلی» معرفی کنند و این که چطور تونی استارک قرار است پیتر پارکر را از گمنامی در آورد –پیتر هشت ساله استارک را در تلویزیون دیده که می گوید: «من مرد آهنی هستم»- من گفتم: خیلی پایه ام! این قرار است یک فیلم «مرد عنکبوتی» کاملا متفاوت با آن چیزی که هر کسی قبلا دیده و البته قرار است نزدیک ترین به روح (کتاب های مصور) مرد عنکبوتی و چیزی که از ابتدا بوده باشد. فیلم جدید اصلا یک بازسازی نیست. این بازگشت به جایی است که اسپایدر من به آنجا تعلق دارد.»

پس دلیل اسم فیلم («مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه») همین است؟ واتس با خنده می گوید: «درسته! بله. اوه! ما واقعا با هدف این کار را کرده ایم؟!»

چه چیزی وجه تمایز عینی «بازگشت به خانه» نسبت به فیلم های «مرد عنکبوتی» پیشین است؟ کوین فیج پاسخ می دهد: «برای اولین بار، می توانیم محیطی که او در کتاب های مصور در آن بود را ببینیم.» اما این فقط در مورد صحنه های مشترک بیشتر بین تام هالند و رابرت داونی جونیور نیست. بلکه در مورد مشخص کردن چیزهایی است که باعث می شود مرد عنکبوتی از بقیه ابرقهرمان ها متفاوت باشد.

فیج توضیح می دهد: «نبوغ استیو دیتکو و استن لی (خالقان مرد عنکبوتی) در زمان گذشته بود که می گفت "ما این دنیای پر از ابرقهرمان ها را داریم. آیا جالب نیست که بچه ای را با قدرت و شرافت هر کدام از آنها داشته باشیم، با این تفاوت که او هنوز باید مشق هایش را بنویسد؟" شما ذره ای از این را در فیلم های دیگر مرد عنکبوتی داشتید اما او هیچ وقت به این جوانی که در فیلم ماست نبوده!»

در «بازگشت به خانه» پیتر تازه در سال دوم دبیرستانی به نام «میدتاون های» است که استعداد های بزرگ در زمینه علوم و ریاضی را جذب می کند. کمتر از یک سال است که قدرت های عنکبوتی فوق العاده اش را به دست آورده و وقتش بین تحت تاثیر قراردادن عشق اولش لیز آلن (که گاهی در کتاب های مصور هم بوده) با عضویت در تیم آکادمیک پنتاتلون او و تحت تاثیر قرار دادن مربی ابرقهرمانیش تونی استارک تقسیم شده است. وقتی با هالند، زیر مسیر مترو ملاقات کردیم، گفت: «من تقریبا احساس می کنم مرد عنکبوتی در حال مصاحبه دادن برای عضویت در تیم «انتقام جویان» است و گاهی کار اشتباه را انجام می دهد.»

این فیلم اکشن چیزی که واتس آن را «طبقه همکف» دنیای سینمایی مارول می داند را باز می کند. او توضیح می دهد: «من یادم است که عاشق بازی جان سی. رایلی در نقش «کورپسمن دی» فیلم «محافظان کهکشان» بودم. می خواستم بدانم زندگی روز مره این کاراکتر چطور است. همیشه فکر می کردم که وقتی این فیلم های بزرگ را می بینم مثل این است که "اوکی! فهمیدم همه این ابرقهرمان های بزرگ چه کار می کنند اما برای شخصیت های فرعی چطور؟ «بازگشت به خانه» برای من فرصت را محیا کرد تا این ایده را به نمایش بگذارم.»

این فقط پیتر پارکر معمولی و دوستانش نیستند که در آن طبقه همکف حضور دارند. بلکه نقش منفی اصلی فیلم آدرین تومس که با عنوان «کرکس» هم شناخته می شود نیز در این طبقه حاضر است. این کاراکتر که در فیلم های قبلی استفاده نشده، یک حس «بازگشت به مبانی» را به واتس عرضه داشت. تومس همین طور فرصتی را فراهم می کرد که به تعبیر واتس «تبدیل یک آدم معمولی به یک ضد قهرمان شرور است.»

بر اساس ادعاهای اریک هاوسرمن کارول، یکی از تهیه کننده های فیلم، مشخص شد شغل معمولی این فرد (آدرین تومس)، تمیز کردن به هم ریختگی های ناشی از فعالیت ابرقهرمانان است. اولین برخورد ما با تومس وقتی است که او به عنوان یکی از اعضای تیم بازسازی نیویورک پس از اتفاقات فیلم «انتقام جویان» فعالیت می کند. اما تیم جمع کننده تکنولوژی های فضایی او توسط یک سازمان جدید به نام «کنترل خسارات» از کار بی کار می شود و همین موضوع او را زیر بار قرض سنگینی می برد. «این اتفاق تومس را در شرایط بسیار بدی قرار می دهد. بنابراین با یکی از کامیون هایی که قبلا پر شده او و تیمش با کمک شخصیتی به نام تینکرر شروع به دزدیدن تکنولوژی های عجیب بیشتری می کنند- چیزهایی مثل چیتاری، دارک الف و برخی از وسایل استارک- تا آنها را جمع کرده و در بازار سیاه بفروشند.

وقتی مارول با مایکل کیتون برای بازی در نقش تومس در حال مذاکره بود ایده کلی برای او بیان شد. وی می گوید: «این نگاهی واقعا جذاب به یک ضد قهرمان است. آدرین تومس صحبت های زیادی برای گفتن دارد که یکی از آنها این است: "هر کسی سهم خودش را برده و الآن به همه چیز رسیده. پس سهم منی که در تمام عمرم آدم سخت کوشی بودم چه می شود؟" این یک نقطه شروع خوب به من می دهد.»

حتی با وجود تجربه اش در بازی نقش های «بتمن» و «بردمن»، جان بخشیدن به «کرکس» برای مبارزه با یک جوان ولگرد عنکبوتی، پروسه طاقت فرسایی برای این بازیگر 65 ساله است.

+++

هالند خودش را (در فیلم «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی») ثابت کرده، جان واتس شاید تلاشی موفقیت آمیز داشته اما خود اسپایدرمن (جدید) هنوز کارهایی برای بزرگ شدن دارد.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران