چرا ترامپ قایق را تکان داد؟
"ترامپ با سخنرانی جمعه هفته گذشته خود تکان دادن قایق برجام را آغاز کرد. هدف او تنها تغییر مکان قایق نیست ترامپ میخواهد با اضافه کردن موضوعات غیرهستهای اساساً قایق را عوض کند."
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، محمد صرفی تحلیلگر مسائل سیاسی در سرمقاله امروز کیهان در یادداشتی با عنوان "چرا ترامپ قایق را تکان داد؟" نوشت که ترامپ با سخنرانی جمعه هفته گذشته خود تکان دادن قایق برجام را آغاز کرد. هدف او تنها تغییر مکان قایق نیست. ترامپ میخواهد با اضافه کردن موضوعات غیرهستهای (موشکی و منطقهای) اساساً قایق را عوض کند.
متن یادداشت صرفی به شرح زیر است:
سخنرانی هفته گذشته رئیسجمهور آمریکا که طی آن از استراتژی جدی دولت خود در مقابله با جمهوری اسلامی خبر داد، همچنان مورد بحث و توجه محافل سیاسی داخلی و خارجی است. برخی اصرار دارند دونالد ترامپ را سیاستمداری دیوانه و حراف معرفی کنند که محاسبه و برنامهای در پس مواضعش نیست. سخنرانی ترامپ را از این منظر میتوان به دو بخش تقسیم کرد.
بخشی که او به خیال خود کوشید حساب ملت و نظام ایران را از هم جدا کرده و خود را حامی مردم معرفی کند اما لحن بیادبانه و چارواداری او در تروریست خواندن ملت ایران –پیش از سخنرانی اصلی- و استفاده از عبارت مجعول و مورد علاقه مزدورانش در منطقه برای خلیجفارس و تهدید به اعمال تحریمهای بیشتر، ماجرا را برعکس کرد و سالها زحمت بیوقفه و طاقت فرسای بزککنندگان آمریکا را بر باد داد. اما این سکه روی دیگری نیز دارد و آن، اینکه حرکت ترامپ بر خلاف ظاهر ابلهانهاش، از یک پشتوانه عمیق و کاملاً علمی و آکادمیک برخوردار است!
پروفسور توماس شلینگ - استاد روابط خارجی، امنیت ملی و استراتژی هستهای دانشگاه مریلند- برای علاقهمندان به حوزه علوم روابط بینالملل چهرهای آشناست و سال 1386 سفری هم به تهران داشت و در دانشگاه صنعتی شریف سخنرانی کرد. وی که آذرماه سال گذشته در سن 95 سالگی درگذشت، سال 2005 برای طرح نظریه «بسط و توسعه درک تقابلها و همکاریها از طریق تحلیلهای نظریه بازیها» جایزه نوبل اقتصادی را دریافت کرد. «استراتژی برخورد» -the strategy of conflict- یکی از کتابهای معروف و مرجع اوست. شلینگ در این کتاب استراتژیهای مختلف را معرفی و مورد بحث و بررسی قرار میدهد. یکی از این استراتژیها «تکان دادن قایق» -boat rocking strategy- نام دارد.
این استراتژی تمثیلی به زبان ساده چنین است؛ تصور کنید قایقی در محلی که باید توقف کرده و در حال سکون است. یکی از سرنشینان قایق قصد دارد آن را به جای دیگری ببرد و این کار به تنهایی از وی ساخته نیست و نیاز به همراهی و موافقت سایر سرنشینان نیز دارد. او بیپروا شروع به تکان دادن قایق میکند، به شکلی که خطر واژگونی آن احساس شود و به دیگران میگوید؛ پارو بزنید! و الا آنقدر قایق را تکان میدهم تا همگی با هم غرق شویم! ویژگی خاص این استراتژی آن است که فرد تکاندهنده و خواستار تغییر موضع، دست به ریسک زده و عملی خطرناک را آغاز میکند. بر اساس این استراتژی، سایر سرنشینان از ترس سرنگونی و غرق شدن قایق، پارو میزنند و قایق به سوی محل مورد نظر فرد تهدیدکننده به حرکت درمیآید.
ترامپ با سخنرانی جمعه هفته گذشته خود تکان دادن قایق برجام را آغاز کرد. هدف او تنها تغییر مکان قایق نیست. ترامپ میخواهد با اضافه کردن موضوعات غیرهستهای (موشکی و منطقهای) اساساً قایق را عوض کند. با تغییر در مفاد زمانی، آن را از محل فعلی به جای دیگری ببرد و بالاخره سرنشینان جدیدی – اولین و تنها استقبالکنندگان از استراتژی ترامپ یعنی رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی- را هم سوار قایق کند.
او برای رسیدن به هدف اولین تکان را به قایق داد و ادامه کار را به کنگره سپرد. تغییرات مورد نظر ترامپ که آشکارا اعلام شدهاند، عبارتند از:
1- محدودیتهای زمانی مندرج در برجام که عمدتاً 10 تا 15 ساله هستند باید حذف شده و این محدودیتها علیه ایران غروبی نداشته باشد.
2- موضوع توانایی موشکی ایران باید وارد برجام شده و دچار محدودیت شود.
3- باید در فعالیتهای منطقهای ایران مطابق سیاستها و خواستههای واشنگتن تجدید نظر شده و این نفوذ و قدرت مهار شود.
اولین نکتهای که در این موضوع باید مد نظر داشت آن است که برخی سعی دارند تکانهای قایق برجام را به شخصیت فردی و تنفرانگیز ترامپ نسبت دهند و اینگونه وانمود کنند که اگر به جای ترامپ، فرد دیگری –مثلاً هیلاری کلینتون- امروز سوار این قایق بود اوضاع فرق میکرد و الان همه لبخند به لب، در کنار ساحل دستاوردهای برجام لنگر انداخته و بر عرشه آن مشغول لذت بردن از آفتابی تابان بودیم! اما واقعیت آن است که چنین تکانهایی مدتها پیش از حضور جنجالی ترامپ نیز پیشبینی میشد و مسئلهای اتفاقی و ناشی از بدشانسی قایق نیست.
رهبر معظم انقلاب اسلامی اول فروردین سال 1395 -10 ماه پیش از ریاست جمهوری ترامپ- در این مورد بیان دقیق دارند؛ «درست توجّه کنید تا من توضیح بدهم؛ من حرف طرف مقابل را بگویم... میگوید...خب، این توافق انجام گرفت لکن این توافق کافی نیست و مسائل دیگری هم هست که در آنها هم بایستی ملّت ایران، دولت ایران، مسئولین ایران تصمیم بگیرند و اقدام بکنند؛ مثلاً فرض بفرمایید امروز در منطقه غرب آسیا -یعنی همین منطقهای که غربیها به آن میگویند خاورمیانه- جنجالها و آشفتگیهای بسیاری هست؛ خب، این مشکل برای کلّ منطقه است و اگر میخواهید کشور شما از این مشکل نجات پیدا کند، باید سعی کنید این جنجالها فرو بنشیند.
چهکار کنیم؟ با آمریکا همکاری کنیم، همفکری کنیم، جلسه کنیم، بنشینیم، گفتوگو کنیم و یک مدلی را طبق میل آمریکاییها یا طبق توافق آمریکاییها انتخاب کنیم.» البته از این دست موارد در بیانات ایشان بسیار است که هشدار میدهند طرف مقابل با برطرف شدن بهانه هستهای، بهانههای دیگری را مطرح و امتیازات بیشتری را مطالبه خواهد کرد.
سرنشینان قایق برجام ایران، آمریکا، روسیه، چین و سه کشور اروپایی –انگلیس، فرانسه و آلمان- هستند. سه سرنشین اروپایی بلافاصله بیانیهای صادر کردند و علیه حرکت خصمانه ترامپ موضع گرفتند و مخالفت خود با تهدید برجام از سوی ترامپ را اعلام کردند اما در عین حال در همان بیانیه گفتند که اگر برجام حفظ شود حاضرند برای مسئله موشکی و منطقهای با آمریکا همراه شده و به ایران فشار بیاورند. در واقع آنان با حرکت دادن قایق مخالفت کردند اما برای تعویض آن و اضافه کردن سرنشینان جدید چراغ سبز دادند.
البته چنین رفتار و برخوردی از سوی اروپاییها چندان هم عجیب و غیرمنتظره نیست. بازخوانی نامه تاریخی آقای روحانی در سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی خطاب به محمد البرادعی مدیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مرداد ماه سال 1384 برای داشتن درکی درست از نحوه بازی تروئیکای اروپا در این ماجرای طولانی و جنجالی عبرتآموز است. آقای روحانی در بخشی از این نامه مینویسد «اکنون مشخص است که مذاکرات، آنگونه که در توافقنامه پاریس خواسته شده بود، در حال پیشرفت نیست و این به دلیل خط مشی سه کشور اروپایی/ اتحادیه اروپا در طولانی نمودن مذاکرات بدون کمترین تلاش برای حرکت به سوی برآورده ساختن تعهداتشان، طبق توافقنامههای تهران و پاریس میباشد. این استمرار کشدار منحصراً معطوف به تأمین این مقصود است که تعلیق را تاجایی که امکان دارد حفظ کند، تا آن را در عمل به توقف تبدیل نماید. این، برخلاف روح و مفاد توافقنامه پاریس میباشد و در راستای اصول مذاکرات با حسن نیت قرار ندارد.»
شواهد آشکار و قرائن پنهان نشان میدهد اروپاییها بازی خود را آغاز کردهاند؛ پیغام و پسغامها آغاز شده است که ما نمیگذاریم ترامپ قایق را غرق کند و شما هم کوتاه بیایید تا بنشینیم و درباره موضوع موشکی و منطقهای مذاکره کنیم. البته آنچه ترامپ و اروپا میگویند مذاکره نیست بلکه در واقع محاکمه است! که پرداختن به نکته ظریف اما کلیدی تفاوت میان این دو قضیه خود مجال دیگری میطلبد و به همین نکته بسنده میکنیم که مذاکره به معنای مذاکره در مسائل منطقهای امروز هم در جریان است و چندین دور مذاکره در آستانه، درباره بحران سوریه یکی از آنهاست.
حال که ترامپ قایق را تکان داده و تهدید به غرق آن میکند، چه باید کرد؟ مدتهاست که عدهای در داخل –بخصوص پس از سخنرانی ترامپ- مشغول کوک کردن این ساز هستند که ترامپ دیوانه است و باید از او ترسید و حرفی نزنید و کاری نکنید که قایق را غرق میکند و حتی از این فراتر رفته و با لحنی دلسوزانه و ظاهراً از سر خیرخواهی میگویند بهتر است تا قایق غرق نشده پارو بزنیم و برویم آنجایی که ترامپ میگوید! این نسخه ناشی از این تفکر است که اگر دیر بجنبیم و حرکتی نکنیم ترامپ همه را یکجا با هم غرق میکند.
این عده یا نمیدانند یا خود را به ندانستن زدهاند که دریای مطالبات آمریکا از ایران ساحل ندارد و تا ناکجا باید پارو زد. سخنان دیروز رهبر معظم انقلاب درخصوص رفتار ترامپ از منظر استراتژی تکان دادن قایق، هوشمندانهترین واکنش بود؛ «تا طرف مقابل، برجام را پاره نکند، ما آن را پاره نمیکنیم، اما اگر برجام را پاره کنند ما آن را ریزریز میکنیم.» این یعنی آقای ترامپ و کنگره آمریکا! ایران، از شاخ و شانه کشیدن و دیوانه بازی شما هراسی ندارد و چنانچه حتی قایق را غرق کنید، این شمایید که ضرر میکنید.
این استراتژی هوشمندانه ناشی از محاسبهای دقیق است. آمریکاییها قایق را تکان میدهند اما غرق نمیکنند. آنهایی که میهراسند و زیر چشمی به پارو نگاه میکنند، باید بدانند که فقط انگیزه تکان دادن و احتمال غرق قایق را بیشتر میکنند. بازی پیچیده است و این تازه آغاز آن است.
انتهای پیام/