تئاتر متکی به درآمد، نابود کننده تئاتر تجربی است
آرش عباسی درباره چگونگی حمایت دولت از تئاتر خصوصی مینویسد تئاتر اقتصادی و متکی به درآمدزایی برای تأمین اجاره سالن، نابودکننده تئاتر تجربی است.
خبرگزاری تسنیم- آرش عباسی
چند روز پیش درباره تئاتر های خصوصی در ایران و رشد آنها در چند سال اخیر به ویژه در تهران گفتگویی با خبرگزاری تسنیم داشتم که به نظر میرسد برای روشن شدن آنچه مد نظرم بود باید توضیحات بیشتری ارائه کنم؛ اما پیش از همه همانگونه که آنجا هم گفته بودم وجود تئاترهای خصوصی را لازم و ضروری میدانم و معتقدم هر چه دولت در تقویت و گسترش این تئاترها به شکل صحیح و هدفمند گام بردارد به بیراهه نرفته است.
بیشتر بخوانید: مرادخانی هیچ وقت تقاص لطماتی که به تئاتر کشور زده را پس نخواهد داد
تئاتر هنر حساب و کتاب نیست؛ اما از یک سو نه از جمع و تفریق در زندگی روزانه گریزی است و نه ما در جامعهای زندگی میکنیم که به خاطر عدم ثبات تورم بتوان روی یک روز آینده حساب باز کرد. پس لاجرم چارهای نیست جز آموختن قواعد اولیه ضرب و تقسیم، حتی در تئاتر که باید تمام و کمال فضایی برای اندیشه و اندیشهورزی باشد.
آنچه در آن گفتکو به دنبالش بودم در یک کلام این بود که دولت باید شکل حمایتش از تئاتر را تغییر دهد. به جای حمایت از یک نمایش یا یک فرد، از یک کمپانی یا یک «تئاتر» به معنای ساختمان و دستک و دفتری حمایت کند که در آن نمایشهای مختلفی در طول سال به صحنه میروند. در یک حساب ساده علاوه بر تئاتر شهر و سالنهایش و مجموعه ایرانشهر و خانه هنرمندان با سالنهایش، تقریباَ بقیه مکانهای پررفتوآمد از لحاظ تماشاگر مربوط به بخش خصوصی است. بدین معنا که شخص یا اشخاصی با سرمایه شخصی خود محلی را به سالن یا سالنهای تئاتری تبدیل کردهاند.
فکر میکنم شش سالن خصوصی مهم در تهران وجود دارد و چند سالن کوچک دیگر. مهمترین مساله این شش مکان مهم تئاتری خصوصی اجاره سالن است. برای تأمین اجاره مکان و حقوق کارمندان مجبورند مبالغ هنگفتی از تئاتریها مطالبه کنند و در ازای آن سالن را در اختیار تهیهکننده یا کارگردان قرار دهند به طور میانگین هزینههای نگهداری سالن برای گردانندگان آن بین 20 تا 30 میلیون تومان در ماه است. یعنی باز به طور میانگین در سال حدود 300 میلیون تومان هزینه نگهداری هر سالن است. پس شش سالن خصوصی فعال تهران را میتوان با پرداخت یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان به طور کل برای یک سال بینیاز از تامین اجاره و بخش مهمی از حقوق کارمندان کرد.
اگر شورای تولید و حمایت مثل سالهای گذشته در مرکز هنرهای نمایشی فعال نیست؛ اما همچنان مجموع قراردادها و کمکهای بلاعوض به افراد برای تولید تئاتر و برگزاری جشنوارههای مختلف و برنامههای خارج از تهران به رقمی بالاتر از یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان میرسد. حذف این کمکها و انتقال آن به تئاترهای خصوصی به مراتب کمک بسیار بزرگتری به کل تئاتر است. اگر مرکز هنرهای نمایشی به هر تئاتر خصوصی در طول سال 300 میلیون تومان کمک کند و در عوض از آن تئاتر بخواهد تمام اجاره بهای سالن را حذف و تنها 20 درصد از سود هر نمایش را بردارد چه اتفاقی میافتد؟ در این صورت هم کارگردان و هم تئاتری که نمایش در آن اجرا میشود در سرنوشت کارشان دخیلند. دیده شدن یک نمایش به یک اندازه برای گروه و سالن مهم میشود. 20 درصد از نمایشی که به دلیل نداشتن چهره های سینمایی، جذابیتهای نمایشهای بازاری و هر دلیل دیگری درصدر پرفروشها قرار نمیگیرد ممکن است تنها 5 میلیون تومان شود که در برابر هزینههای نگهداری سالن هیچ است؛ اما مدیر سالن در این شرایط نگرانی ندارد. چون پیشتر تمام هزینهها را از محل کمکهای دولتی دریافت کرده است.
نباید فراموش کرد که اولین قربانی اقتصاد تئاتر یا تئاتری بر پایه درآمد، تئاتر تجربی است. لازمه تئاتر تجربی توان ریسک کردن بدون هرگونه نگرانی است. تئاتر تجربی ممکن است در زمان خودش نتواند تماشاگر زیادی را به سالن بکشاند؛ اما سالها بعد تأثیرش را نشان دهد. تماشاگر این تئاتر برای تفریح و خوشگذرانی آن را انتخاب نکرده است. برای عکس گرفتن با هنرپیشه مورد علاقهاش لباس های مهمانیش را نپوشیده و تمام طول نمایش را به فکر چگونه رسیدن به پشت صحنه نگذرانده است. تماشاگر تئاتر تجربی بابت پولی که داده است هرگز ناراحت نیست؛ حتی اگر نمایشی که دیده ذرهای با علایقش همسو نبوده باشد. او میداند آمده تا یک تجربه تازه را ببیند. چیزی که پیشتر ندیده است.
تئاتر اقتصادی و متکی به درآمدزایی برای تأمین اجاره سالن، نابودکننده تئاتر تجربی است و کشوری که عرصه برای ظهور تجربهها و تجربهگرهای جدید در آن بسته است، از اساس تئاتر قابلبحثی نمیتواند داشته باشد.
انتهای پیام/