رایانی مخصوص: فقدان وحدت در دستگاههای فرهنگی آسیب به تئاتر دینی است
مهرداد رایانی مخصوص در مقام نویسنده، کارگردان و البته مشاور در حوزه تئاتر معتقد است آنچه موجب وضعیت کنونی تئاتر دینی یا دفاعمقدس شده است فقدان برنامه و سند بالادستی است. او از فقدان وحدت در میان دستگاههای فرهنگی میگوید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، در باب وضعیت کنونی تئاتر دینی و دفاعمقدس، به عنوان بخشی از هویت فرهنگی انقلاب اسلامی، در گفتوگو با شخصیتها و صاحبنظران مختلف ابعاد گوناگونی از ماجرا مشخص میشود. اینکه چرا و چگونه یک جریان در دهه شصت با گذشت سه دهه وضعیت سینوسی پیدا کرده است. روزی اوج میگیرد و روزی در حضیض به سر میبرد.
امیر دژاکام معتقد است مشکل از کارشناسانی است که تبحری در تئاتر ندارند و بیش از آنکه هنر را ارزیابی کنند، مسائل خارج از آن را مدنظر قرار میدهند.
بیشتر بخوانید: متأسفانه به کسانی پول میدهیم که تخصص ندارند
در سوی دیگر قطبالدین صادقی از انحصاری شدن تئاتر دینی به یک ایدئولوژی خاص میگوید. او معتقد است جریان تئاتر دینی نتوانسته در اختیار تمامی اندیشههای قرار بگیرد و نتیجه آن وضعیت کنونی است.
بیشتر بخوانید:ورود تئاتر دینی به چالشهای ایدئولوژیک به اصل موضوع لطمه وارد کرد
در این میان اما مهرداد رایانی مخصوص نگاه متفاوتتری دارد. او که در دورههایی رابطه مستقیمی با دستگاههای تصمیمگیرنده داشته است، همانند دفتر بینالملل اداره کل هنرهای نمایشی یا مسئولیت بخش پژوهشی این مرکز و همچنین مدیریت تئاتر شهر، معتقد است تئاتر ایران فاقد برنامه است و این وضعیت برای تئاتر دینی و دفاعمقدس نیز صادق است. با اینکه این تئاتر متولیان متعددی دارد.
بیشتر بخوانید: حاکمیت باید یک تجدیدنظری در تئاتر دینی و دفاعمقدس بکند
گفتگوی پیشرو بخش نخست مصاحبه با مهرداد رایانی مخصوص است که علاوه بر زبان نقادانه، نگاهی حمایتگونهای نیز دارد. او برای رسیدن به یک فرصت بهتر پیشنهاد میدهد. او مدعی است عملگراست و گفتههایش نیز بوی عملگرایی میدهد.
***
تسنیم: تصورشان این بود که دولت باید به آنها کمک مالی کند تا کار کنند؟
رایانی مخصوص: فقط این نبود. میگفتند چنین تئاترهایی امکان ندارد. ما میگفتیم امکان دارد و به صلاح ماست و بحثهای مختلف و بعد انجام شد. دوستان آمدند این سمینارها را برگزار کردند که این تئاتر خصوصی است. آقای پارسایی در دورهای که بودند من یادم است چنین چیزی پیاده نشد. تئاتر آزاد بود؛ ولی تئاتری که الآن ما به شکل خودگردان میبینیم جلو نمیرفت. بعد از آقای پارسایی که دو سال گذشت، بعد شروع شد؛ ولی پیشبینی ما بود و ما میگفتیم رخ میدهد. خیلی از هنرمندان در این زمینه خودشان هم واقف بودند و در این زمینه کار و تلاش میکردند. مثلاً امیررضا کوهستانی یکی از اینها بود.
تسنیم: تجربیات خارج از کشورش بوده؟
رایانی مخصوص: بله، چون وابسته بود به آن منابع را میدانست. راه نجات این است. خودش را آرامآرام انداخت در این زمین و آگاه بود؛ اما بخشهای دیگر نمیپذیرند. ما پیشبینی میکردیم و چرا فریاد میزدیم و الآن هم دوباره در مدیریت وقت آقای شفیعی دوباره به او گفتم با بحثهایی که آنجا انجام شد. دوستانی که بهعنوان حیات علمی بودند، بهعنوان پشتیبان بودند، اتاق فکر مرکز بودند، نشستیم صحبت کردیم و آن را به یک نتیجهای رساندیم. خروجی آمد و چیزی شد که شما دیدید. این یکی کتاب است. این را باید پژوهشگرها از زوایای مختلف بخوانند و ببینند به لحاظ روانشناسی، جامعهشناسی و غیره، این جزئیات دارد. برسد به یکسری نتیجه، نتیجه را که من نباید بگیرم. نتیجه را باید یک نفر این مطالعات و خوراکها بگیرد که انجام داده است.
کار مرکز هنرهای نمایشی این نبوده که سمینار تئاتر خصوصی را برگزار کند؛ چون روی زمین مانده این کار را کرد
من مدیر اجرایی و من که میخواهم تصمیم بگیرم، حوزهٔ هنری، سازمان فلان، شورای عالی انقلاب فرهنگی، اصلاً کار مرکز هنرهای نمایشی این نبوده که این سمینار را برگزار کند؛ چون روی زمین مانده این کار را کرد، مرکزِ تولید تئاتر حرفهای است، او باید برود در شورای عالی انقلاب فرهنگی، یا برود در فرهنگستان هنر یا برود در دانشگاهها انجام شود نه آنجا کار ما این نیست، تولیدِ تئاتر حرفهای است، سیاستگذاری تئاتر حرفهای است، حالا این کار را کرد او را بردارید ببینید چه خبر است؟ چه کنیم به کدام سمت ببریم؟ این الآن در دست ماست چه کنیم؟ هیچکس نیست. من صریحاً میگویم ده سال دیگر با ضرس قاطع میگویم تئاتر ایران به لحاظ بینالمللی حداقل در منطقه اول میشود، در منطقه الآن اول است، حداقل در آسیا. در کشورهای اروپایی الآن چقدر سینمای ما را میشناسند؟ به ضرسقاطع میگویم دو برابر سینمای ما میشناسند. من با آمار میگویم. سال گذشته 112 تا (گروه یا فرد) حضور بینالمللی داشتیم. ربطی به مرکز هم ندارد. اینها آماری است که خودم دارم. براساس علاقهمندیام آن را ثبت کردم. بخشی از آن را من ثبت نکردم؛ چون اصلاً من نشنیدم، در جریان نیستم. خودشان شخصاً رفتند یا آنجا دارند زندگی میکنند و ارائه میدهند و اصلاً من کارهای نیستم، خودش جلو میرود. ماه گذشته فقط 12 گروه رفته است در هایفست ارمنستان، اصلاً کسی خبر ندارد که رفته است، یکدفعه میبینید یک موجی راه میافتد مانند اتفاقی که برای تئاتر خصوصی رخ داد. ما این هشدار را داریم میدهیم. این نیازمند چیست؟ چشمانداز، سند، برنامه، بودجه و اِلا چیزی میشود بعد میگویید چه کنیم؟ بازو هم میتواند به آن یک انسجامی بدهد، بازار میتوانست خیلی دستاوردهای علمی ایجاد کند.
اینکه میتواند ریلگذاری کند، دریافت طرف 180 درجه معکوس آن چیزی بوده که قرار بوده ما اجرا کنیم. اصلاً مشکل از من بوده نتوانستم به ایشان خوب انتقال بدهم. مقصر من بودم، نه کاغذهای من و نه کلام من. گویا نبوده؛ ولی اگر ریلگذاری نشود اشتباه روی اشتباه میرود. هدف ما این است که ابتدا این ریل درست است، میشود تئاتری که الآن تئاتر خصوصی است؛ ولی در واقعیت قرار ما این نبود. ذهن ما این نبود. ذهن ما این بود که تئاتر خصوصی پویا باشد. حداقل هر تئاتر بتواند چند گروه در دل خودش باشد نه اینکه مکان باشد و مکانش را کرایه بدهد! مانند همه جا ایجاد تئاتر به معنای اینکه گروهِ تئاتری در آن مستقر شود. حالا نه یک گروه چند گروه در آن مستقر شود و بهطور مداوم کار کند که اشتغالزایی به وجود بیاورد. چند گروه هم بهعنوان مهمان اجرا کنند و بروند این یعنی اشتغالزایی.
تسنیم: در اروپا مکان در اختیار گروهی ثابت است؛ ولی در ایران چنین نیست.
رایانی مخصوص: مدام اجرا رفتن مانند این است من فقط در تئاتر شهر اجرا میکنم. این متفاوت است با آن چیزی که من میگویم. اینکه من با تئاتر دیگر در تماس باشم نه بابت هر یک عدد پروژه یا 8 ساعتِ کاری برای من تعریف شود. 8 ساعت کاری آنجا کار کنم. امنیت شغلی پیدا کنم. ثابت باشد. اینها قرارداد بنویسند مانند کارگاههای مختلفی که دارد ایجاد میشود. وزارت تعاون یک زمانی رفت به سمت ایجاد کارگاهها. گفت اگر در سقف این حرکت این تعداد پرسنل حرکت کنید ما به شما یک مجوز میدهیم. نه تنها مجوز میدهیم این مقدار هم به شما وام میدهیم. برای همین کارگاههای مختلف و خصوصی شکل گرفت. اینجا تئاتر است. شما فقط مجوز دارید. باید یکسری کارها را انجام بدهید. من نمیگویم فقط محدودیت ایجاد کند. آن طرف تعریف کنید. تعریفِ حمایتی بکنید، بگویید اگر این کار را کنید و 20 نفر را استخدام کنید. من شرایط فلان برای شما ایجاد میکنم، این میزان به شما وام میدهم، پروندههای شما یکساله، پروندههای شما زمانی تبدیل میشود به پروانه دائم که این کار را بکنید و آن کارها را نکنید. منظورم اینطوری است. یعنی یک شرایطی ایجاد کند. من اینهایی که دارم میگویم فکر نشده است یعنی دقیق نیست. من فقط بهعنوان طرف موضوع میگویم، یعنی یکی از مشکلات بزرگِ ما همین است. ما با جریان پیش میرویم، الآن اینطوری است جلوی آن را میگیریم، این را ببند! آن را فلان کنید، چون پژوهش پشت آن نیست، سند پشت آن نیست، برنامه پشت آن نیست، دلبخواهِ دلبخواه. مدیر هم تغییر میکند همهچیز هم از هم میپاشد.
تسنیم: پنلهای سه نفره هم که در آن همایش سخنرانی میکردند، قضیه آنجا مشهود بود. خیلی بدون مطالعه صحبت میکردند، مثلاً آقای خاکی میگفت اصلاً تئاتر خصوصی نباید باشد.
رایانی مخصوص: چرا نباید باشد؟ البته ایشان هم مدنظر نبود که نباشد، میگفت اینکه الآن است ایدئال نیست.
تسنیم: ولی آقای خاکی هیچگاه تجربه تئاتر خصوصی نداشتند.
رایانی مخصوص: نمیشود این حرف را بگوییم که تجربه؛ من اصلاح کنم. یک زمانی است لزومی دارد شما حتماً بروید آن کار را انجام بدهید چون خودتان هم میخواهید در آن زمینه خودتان را درگیر کنید. من بازیگرم تا زمانی که بازیگری نکنم نمیتوانم بگویم بازیگرم باید آن را تجربه کنم و بعد بگویم بازیگرم؛ ولی یک زمانی شما در مقام منتقد هستید لزومی ندارد بروید این کارها را انجام بدهید. بهعنوان منتقد بیرونی جریانها را میبینید. تئاتر، سینما، وضعیت اجتماعی و فرهنگی، نقد میکنید و مینویسید و ارائه میکنید. ایشان (آقای خاکی) نمیگفت تئاتر خصوصی نباشد. ایشان میگفت تئاتر خصوصی که ما داریم آن تئاترِ خصوصیای که باید باشد نیست. امنیت ندارد و غیره. این به معنای این نیست که نباشد. این تعدادی که ما داریم تئاترهای خصوصیِ درست نیستند و ایدئال ما نیستند. درست است به آن میگوییم تئاتر خصوصی؛ ولی واقعیت این است که دچار مشکلات عدیده هستند. هم آدمهایی که آنجا هستند مشکلات دارند. برای راهاندازی آن و فراهم کردن شرایط و هم خود ساختمان و تشکیلات و هم ارتباطاتی که در آنجا نهفته است، همهچیز آن دچار مشکل است. چرا دچار مشکل است؟ چون این پیشنویس، چشمانداز وجود ندارد.
تسنیم: بیشتر سنگی در تاریکی است.
رایانی مخصوص: نه! او دارد میرود دیگر، عابر روی زمین است، عابر اگر راهی نفوذ نداشته باشد داخل جایی برود فقط میرود. این همه تئاتری شما تربیت کنید باید یک کاری کنید، خودش میرود! 10 سال دیگر اگر همین اتفاق در بینالملل نیفتاد! همه میگویند چه شد؟ 10 سال پیش ما گفتیم این وضعیت تئاتر خصوصی است، بروید سراغ ریلگذاری، سند، برنامه، چشمانداز، تعریف. الآن در بعضی از شهرستانها ما هنوز این اتفاقات را نداریم. بروید آنجا را درست کنید، درمان کنید.
تسنیم: در شهرزاد هم تئاتر دفاع مقدس اجرا میشود و هم تئاتر دینی اجرا میشود. مناسبات زمانی آن را هم میتوانیم در نظر بگیریم که محرم و صفر است. به نظر شما اتفاقاتی که در تئاتر خصوصی دارد میافتد فرار از متولی است یا نه؟
رایانی مخصوص: شاید اینها اتفاقاتی باشد که نادرند و زیاد نیستند؛ ولی شده است. اگر اینها به نتیجهٔ خوبی برسند قدر مسلم اگر حاکمیت و دولت هم کمی کنار بایستند و اجازه بدهد اینها بروز و ظهور پیدا کند من قول میدهم اینها جلو برود.
تسنیم: همیشه حس من این بود که این دو ژانر یک مقدار محل خطر است برای هنرمندان و به مذاق برخی خوش نیامد مانند اتفاقی که برای دو کار نیما دهقان افتاد.
رایانی مخصوص: الآن تِرن را آقای آذرنگ ارائه کرد و مشکلی هم نبود.
تسنیم: علتش این بود که متولی آن حاکمیت نبود. با پول جیب خودش و مرکز کار کرد.
رایانی مخصوص: آن هم همین بود.
تسنیم: بنیاد روایت پشت قضیه بود؟
رایانی مخصوص: خُنکای ختم خاطره را بله؛ ولی ترن نبود. ترن نیما را هیچ حمایتی نکردند.
تسنیم: پس چرا برای آن حاشیه ایجاد شد؟
رایانی مخصوص: درخواست حمایت داشت؛ ولی او را حمایت نکردند و اتفاقاً به لحاظ مالی ضرر کرد چون زمانی هم که اجرا رفت بسیار کم بود. من آن زمان ایران نبودم و متأسفانه کار او را ندیدم و فقط ویدیویی آن را دیدم. قبلاً متنش را برایم فرستاده بود و یک بخشی از آن را مطالعه کرده بودم؛ ولی یک نمایش مانند خنکای بله دچار مشکل شد. ربطی نداشت.
تسنیم: اگر متولی خنکای ختم خاطره مرکز بود به نظر شما دچار آن حواشی میشد؟
آدمهایی که با این فضا مشکل داشتند آدمهایی نبودند که بروند نهاد را بزنند
رایانی مخصوص: نمیدانم، فکر میکنم میشد. تفاوتی نداشت؛ چون آدمهایی که با این فضا مشکل داشتند آدمهایی نبودند که بروند نهاد را بزنند. میگفتند این نباید ارائه شود. در واقع با فرد مسئله نداشتند یا با ارگان مسئله نداشتند. محتوا یک مقدار برای آنها تند بود نقد، نقدِ تندی بود.
تسنیم: اگر دوباره اجرا شود، باز هم آن نقدها را میخورد؟
زمان که میگذرد یک مقدار تاب و تحملها بیشتر میشود و حساسیتها کمتر میشود
رایانی مخصوص: نه، الآن فضا دیگر آرامتر است. یک چیزهایی زمان میدهد. پچپچهها همین حالت را داشت. اولین باری که در تالار مولوی اجرا شد در جشنواره تئاتر دانشگاهی بود، کار علیرضا نادری را میگویم. آقای علیرضا نادری این را اجرا کرد برای جشنواره تئاتر دانشگاهی. در زمانی که آن را ارائه کردند، حرفوحدیثهایی آن زمان پشت آن بود، چون ما آن زمان در یک روزنامه و نشریه دیگری هم کار میکردیم، آن نمایش طوری شد که آمدند آن را تعطیل کردند و نگذاشتند اجرای بعدی برود و در آن سال اجرا نرفت. جشنواره تئاتر دانشگاهی نه دانشجویی. متولی تئاتر دانشگاهی جهاد است. چند دورهای برگزار شد و بعد هم دیگر برگزار نشد. یک زمانی هم همزمان میشد، یعنی هم جشنواره تئاتر دانشگاهی داشتیم و هم جشنواره تئاتر دانشجویی؛ ولی جشنواره تئاتر دانشگاهی دیگر رفت. چون بودجه و حمایت نمیشد؛ ولی جشنواره تئاتر دانشجویی آمد و جلو رفت ولی باز دانشگاهی است. اجرایی که ایشان رفت نشد. من فکر میکنم سال 72 یا 82 بود. دوباره اجرا رفت. در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر دوباره خودش کارگردانی و اجرا رفت. دیگر آن زمان تغییر و تحولات بالاتر رفته بود. مورد پذیرش بود و راحتتر میپذیرفتند. دیگر این دوره که اشکان خیلنژاد آمد اساساً مشکلی نبود. من در مولوی دیدم. بههرحال زمان که میگذرد یک مقدار تاب و تحملها بیشتر میشود و حساسیتها کمتر میشود.
تسنیم: شما اشاراتی داشتید به شورای انقلاب فرهنگی که میتواند ریلگذاریهای اولیه را به وسیله جمع کردن اندیشمندان در حوزههای مختلف انجام بدهد.
رایانی مخصوص: نه فقط تئاتری، تئاتری فقط مناسب نیست.
تسنیم: کسی که بتواند تمام جوانب را بسنجد.
رایانی مخصوص: نه فقط هم یک فرد.
تسنیم: یک تیم قوی از افراد.
رایانی مخصوص: بله، شما دارید یک چیزی را رصد میکنید برای کل کشور.
تسنیم: مثلاً دانشگاه تهران که همه رشتهها را دارد بگویند دانشگاه شما متولی باشید برای ما سند بنویسید،؟
رایانی مخصوص: نه آن هم مناسب نیست.
تسنیم: یعنی از یکجا نباشد؟
رایانی مخصوص: بله از یکجا نباشد.
تسنیم: یکی از دعواهایی که سرِ تئاتر دینی وجود دارد که بخش عمدهٔ آن را ما میتوانیم به تعزیه اشاره دهیم. آقای فتحعلیبیگی از دوره نخست جشنواره آیینی-سنتی مدام بحث داشته که رشتهٔ نمایشهای ایرانی در دانشگاه فعال شود. ما این رشته را نداریم و این در حد چند واحد خُرد در دانشگاه حفظ میشود. خیلی هم به آن توجه نمیشود. در نتیجه تعزیه همیشه بدون آموزش باقی میماند. شبیهخوانی و نقالی بدون آموزش باقی مانده است و هیچ وقت شورای انقلاب فرهنگی به این فکر نمیکند که نیاز است این رشته شکل بگیرد.
رایانی مخصوص: این منوط به شورای عالی انقلاب فرهنگی نیست. این را ابتدا باید وزارت علوم و تحقیقات و فناوری در خودش حل کند.
تسنیم: شما بهعنوان استاد چرا وزارتخانه روی این قضیه حساسیتی نشان نداده است؟
از زمان انقلاب فرهنگی تا الآن بعضی از شرح درسهای تئاتر اصلاً تغییر نکرده است!
رایانی مخصوص: متأسفانه این هم یکی از نقاط مغفول است. ما برای کارشناسی و کارشناسی ارشد شرح درس داریم. یک صفحه A4 و شرح درس هم کلیاتی است که مدنظر قرار گرفته است. این بعد از گذشت این همه سال، از زمان انقلاب فرهنگی تا الآن بعضی از آنها اصلاً تغییر نکرده است! من مطمئن هستم. من از سال 76 دارم درس میدهم. الآن 20 سال است دارم درس میدهم. در این 20 سال هیچ تغییری نکرده است. این خیلی بد است. تعداد واحد کم و زیاد شده است؛ ولی در مفاد تجدیدنظر نمیشود یا در نوعِ درسها تجدیدنظر نمیشود. نیاز است اینها انجام شود. یک گروهِ متفکرانی میخواهد که بیایند نیازسنجی بکنند. ببینند چه نیازهایی وجود دارد. متناسب با آن تغییراتی را ایجاد کنند.
تسنیم: چرا اینگونه است؟ من حتی از آقای عزیزی پرسیدم.
رایانی مخصوص: اتفاقاً آقای عزیزی لینک است به همین جریانات، یعنی ایشان باید جواب بدهد که چرا نمیشود.
تسنیم: تصمیمگیرندگان دولتی همان استادان دانشگاهی هستند که در دانشگاه هستند. دبیران جشنواره همواره استاد دانشگاه بوده اند. آقای مهندسپور دبیر جشنواره است، استاد دانشگاه است؛ حتی مغز متفکر خیلی از جریانات تصمیمگیرنده هم است. آقای عزیزی دبیر جشنواره بوده و احتمالاً خواهد بود و تصمیمگیرنده است و حتی ایشان درجهٔ هنری هم در اداره ارشاد را تعیین میکند. جامعهٔ منسجمی مانند تئاتر که خودش را منتقد میداند چرا نمیتواند با همان آدمهایی که در دانشگاه هستند، در بدنهٔ دولت هستند، در بدنهٔ هنر هستند، کار میکنند، همهٔ آنها فعال هستند، خود را تقویت کند؟ هیچ جامعهٔ دیگری این گونه نیست. چرا این سیلابس بعد از 20 سال تغییر نکرده است؟
رایانی مخصوص: مقصر این آدمها نیستند. آنها که مدیر این قسمت نیستند. مسلماً برای تنظیم شرح درسی، وزارت علوم یک جایی را دارد. یک دفتری دارد. مانند وزارت آموزشوپرورش که کتابهای درسی را تألیف میکند. یک جایی داریم به نام تدوین کتابهای درسی. اسم دارد اینجا که این کار را میکند. این مرکز تشخیص میدهد که این کار را بکنیم یا نکنیم یعنی تجدیدنظر کنیم یا نکنیم. کتابها را میآورد. شروع میکند به مذاکره کردن با آن تیمش و دلایل تغییر و غیره. الآن این نیازسنجی را چه کسی باید انجام بدهد؟ این کسانی که شما نام بردید آدمهایی نیستند که تصمیمگیرنده باشند.
تسنیم: کسانی بودند که در شورای بالاتر هم حضور داشتند.
رایانی مخصوص: من نمیدانم. از آنها باید بپرسید. اگر عضو شورا هستند، آن شورا یا آن مدیر مربوطه که مرکز را دارد راهاندازی و اداره میکند باید جواب دهد، او باید بگوید ما رسیدیم به این نتیجه که 20 سال است این را تغییر ندادند یا نیاز است یا نیاز نیست. به این سادگی نیست. وقتی شما میخواهید چنین کاری را انجام بدهید بههرحال نیازمند وقت و نیروی انسانی و بودجه هستید. اینها باید با هم جلو بیاید. بعد با جلسات متعدد جلو برود مانند سندی که آقای عاقلزاده میخواست انجام بدهد. عقبتر از آنها آقای امینی در سال 82، 83 میخواست. مرکز هنرهای نمایشی، آقای دکتر نشان تیمی را مهیا میکند، آقای امینی مدیر نبود، مدیر خانم تقیان بودند و خانم تقیان با مدیریت به دعوا رسیده بود. در را قفل کرده بود و رفته بود. آقای امینی داشت این را آنجا راهاندازی میکرد. جایگزین آقای افشیننژاد شد. به لحاظ اداری حکمش خورده بود؛ ولی آنجا تعطیل بود و هیچ کاری نمیکردند و کارشان مانده بود. حتی آقای خاکی فصلنامه تئاتر دو شماره منتشر کرده بود؛ ولی نه با انتشارات، مستقل این را چاپ کرد. بعد از این اتفاق آقای پارسایی آمد، سال 84 من رفتم در آنجا را باز کردم.
تسنیم: یعنی بعد از خانم تقیان شما رفتید؟
آقای امینی در آن دوره در مرکز هنرهای نمایشی سندی تهیه میکرد؛ ولی چشمانداز او به صنعت، دولتی بود
رایانی مخصوص: بعد از خانم تقیان، آقای جواد افشیننژاد -کارمند بود و مدیر تالار وحدت بودند و مدیر اجرایی تئاتر شهر بودند و بیشتر مدیر اجرایی بودند و مانند ما نبودند، الآن مدیر اجرایی باغ موزه هستند. فقط ایشان مدیر اجرایی مرکز بودند. ضمناً گفتیم حکم انتشارات مشکلدار نشود؛ چون کارمندانی داشت، ولی فعالیتی نمیکرد. بعد از ایشان من رفتم و شروع کردم. آقای امینی در آن دوره در مرکز هنرهای نمایشی سندی تهیه میکرد؛ ولی چشمانداز او به صنعت، باز دولتی بود یعنی بیشتر گسترش بخشها و تبدیل کردنش به یک سازمان مدنظر بود. من سند را ندیدم و نخواندم؛ ولی مطمئنم چشماندازی که برای آن متصور بودند. متکی به بودجهٔ دولتی، نظم و نسببخشیدن به بخش دولتی و تبدیل کردن از یک اداره کل به یک سازمان، کاری که همزمان بعدها آقای شمقدری کردند و در دوره آقای احمدینژاد تبدیل کردند به معاونت سازمان سینمایی.
تسنیم: همیشه در چشماندازهای سینمای فجر این بود که ما برویم به سراغ ملل مختلف، تئاتر مقاومت آنها را در ایران نمایش بدهیم، شما دو دوره در جشنواره فجر بودید، چه موانعی وجود داشت دیدگاهِ انقلابی ابتدای جشنواره دوره 34 و 35 عملی نشد؟
دبیر فجر نگفته بودند که بروید تئاتر انقلاب آن کشورها را بیاورید
رایانی مخصوص: یک چنین اهدافی برای ما متصور نشده بودند، یعنی دبیر محترم نگفته بودند که بروید تئاتر انقلاب آن کشورها را بیاورید.
تسنیم: در آییننامه و اساسنامه اولیه هم نیامده است؟
هیچ وقت در بحث بخش بینالملل که از دورهٔ دهم ایجاد شد نمیگفتند برویم تئاتر مقاومت بیاوریم
رایانی مخصوص: من چنین آییننامه و اساسنامهای ندارم. من از همان اولین جشنواره که شما اشاره میکنید بازی میکردم. در سال 1361 در نمایش چهارسو در انتزاع در تالار قشقایی من بچه بودم بازی میکردم. هیچ وقت در بحث بخش بینالملل که از دورهٔ دهم ایجاد شد نمیگفتند برویم تئاتر مقاومت بیاوریم.
تسنیم: یک رویکرد فقط برای بخش داخلی بود؟
رایانی مخصوص: بله، گفته است آنها سعی کنند نمونههای موفق یا نمونههایی که تأثیرگذار است یا نمونههایی که وجه آموزشی دارد، خوشایند است و به ما چیزی را از این حیث انتقال میدهد بیاوریم در آن بخش، دنبال این نبودیم و واقعیت هم این است.
تسنیم: هیچ وقت هم اتفاق نیفتاد؟
تعریفی که شما از تئاتر مقاومت دارید با تعریفی که آدمهای دیگر در کشورهای دیگر دارند چیز دیگری است، اصلاً همگون نیست
رایانی مخصوص: حتی در تئاتر دفاع مقدس هم اصلاً اتفاق نیفتاد. دلیل اینکه تئاتر دفاع مقدس تبدیل شد به تئاتر مقاومت همین بود. اولاً تعداد آثاری که در حوزه دفاع مقدس تولید میشود محدود است. دوم یکسری اهداف ما اهداف وسیعتری شده است و رویکردهای ما هم تغییر کرده است؛ بنابراین این دامنه را وسیعتر کردیم. آن را بکنیم تئاتر مقاومت؛ بنابراین اهداف ما رفتیم به سمت اینکه تئاتر ما هم بخش بینالمللی تولید کند یا تولیداتی را در این زمینه بیاوریم ولی هیچ وقت به شکل مطلوب و به قاعدهای نتوانست پیدا بکند. برای اینکه تعریفی که شما از تئاتر مقاومت دارید با تعریفی که آدمهای دیگر در کشورهای دیگر دارند چیز دیگری است، اصلاً همگون نیست.
تسنیم: خودمان تولیداتی داریم که بتوانیم آن طرف بفرستیم؟
رایانی مخصوص: بهترین آن تعزیه است. اتفاقاً موزهای هم نیست. من به ضرس قاطع به شما میگویم اگر این را با این شکلی که دارد ارائهاش میکنند موفق است. همین که الآن دارد توسط گروههای مختلف ارائه میشود. من به شما قول میدهم. یکی از مشکلات بزرگ ما ارائه کردن است و نتوانستیم این کار را بکنیم.
ما فقط صحبت میکنیم بعد میگوییم چرا نشد! معلوم است نمیشود!
یک نمونه بگویم. صدمین سال تولید ایبسن بود. ایبسن برای نروژ است. نروژ دیکته کرد گفت این برند ماست. برند انگلیس شکسپیر است. برند نروژ ایبسن است. گفت در همهٔ کشورهایی که سفارت داریم یک برنامه راه بیندازید این هم بودجهاش، این هم دستورالعمل، برنامه و چشمانداز. ایبسن برند ماست. برنامه این است که صدمین سال تولدش فلان باشد. این بودجه این دستورالعمل در سفارتها انجام بدهید؛ ولی ما برنامه نداریم و نکردیم. ما فقط صحبت میکنیم بعد میگوییم چرا نشد! معلوم است نمیشود! ابتدا باید چشمانداز بعد همهٔ اینها برمیگردد به پژوهش. انتقادی به خانوادهٔ سلطنتی در بریتانیا میکردند. انگلیس یک جزیره است. یک گوشهای در اقیانوس است و اطرافش همه آب است. هیچ منابعی ندارد. یک بخشی از آن را از طریق استعماری و گردنکلفتی به دست میآورد، یک بخشی هم از تجارت به دست میآورد و مردمش مالیات میدهند. مردم گفتند ما برای چه این همه پول به ملکه با این همه امکانات و قصر بدهیم؟ پژوهشگران گفتند این برای ما بیشتر منفعت دارد تا ضرر. بگذاریم باشد تخریبش نکنیم -مستند صحبت میکنم. پژوهشگرانی بررسی کردند گفتند عوایدش اینهاست و ضررهایش اینهاست. همین یک خانواده چقدر شغل ایجاد کرده است. همه محاسبه شده است و چقدر برای آنها فایدهٔ اقتصادی دارد و چقدر گردشگر و توریست برای ما آورده است. کسی روی هوا نمیگوید تا میگوید پژوهش آن انجام میشود، بعد سند و بعد برنامه.
تسنیم: پس نتیجهگیری میکنیم مهمترین مشکل ما فقدان پژوهش و عدم اعتماد به پژوهش است.
بعضی اوقات پژوهش کج است و راستی نیست، پژوهش به شما واقعیت را نمیگوید
رایانی مخصوص: اعتماد نمیکنند و بعضی اوقات پژوهش کج است و راستی نیست. پژوهش به شما واقعیت را نمیگوید تا بتوانید چشمانداز و بعد از آن برنامه آن را بنویسید و برنامه هم بودجه مناسب میخواهد بودجه باید متناسب با الزامات شما باشد. آسمانی نباشد. طوری باشد که انجام شود و شدنی باشد. تئاتر در مدارس باید طوری بنویسید که بشود و ما باید کار پنهانی نکنیم بگوییم بعداً، بعداً چیست؟ همان اول باید سندهایش نوشته شود، سند همهٔ اینها باید دفترچه شود و بیرون بیاید، سینما این کار را میکند دفترچه سال 96 بیرون بیاید. الآن متولی جشنواره تئاتر دفاع مقدس کیست؟ متولی نیست و اینهاست که نمیشود.
==================
مصاحبه از احسان زیورعالم
==================
انتهای پیام/