نقطه اصلی وحدت در جهان اسلام
باید به این موضوع بپردازیم که چرا همدلی و مودت میان مسلمانان خاری است در چشم دشمنان و با کدام استدلال، یکپارچگی امت پیامبر(ص) را برنمیتابند؟
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، این روزها که در هفته مبارک وحدت قرار داریم و جهان اسلام، میلاد نبی اکرم(ص) را دستمایه اتحاد و انسجام آحاد امت اسلامی قرار داده، جا دارد به این موضوع بپردازیم که چرا همدلی و مودت میان مسلمانان خاری است در چشم دشمنان و با کدام استدلال، یکپارچگی امت پیامبر(ص) را برنمیتابند؟ این چه نیروی عظیم و پتانسیل فوقالعادهای است که وحشت به دل آنها انداخته و هر چه در توان دارند برای انفکاک و اختلاف در صف مسلمانان بکار گرفتهاند؟ پاسخ این پرسش را باید در این حقیقت واکاوی کرد که جبهه کفر و شرک و پادوهای استکبار و صهیونیسم، به دلیل روحیه سلطهطلبى و دنیاخواهی، همواره وحدت، بیدارى و مقاومت امت اسلام را فاکتوری مزاحم تلقی کرده و لذا همواره بیشترین توطئهها را با چاشنی تفرقهافکنی در میان مسلمانان بکار بستهاند. کافى است نیمنگاهى به اقدامات دشمن در میدان جنگ سخت و نرم بیندازیم تا بهروشنی دریابیم که هیچ مقولهای در دنیای رسانهای و سیاست نظام سلطه، بیش از اتحاد و انسجام جهان اسلام مطرح و موردتهاجم نبوده و نیست.
یکى از اهرمهای سیاستهای تفرقهافکنانه که اگرچه پس از حدود شش سال فتنهگرى به فضل الهى باصلابت و استقامت جبهه مقاومت با شکست مواجه شد، تشکیل گروه تکفیری – وهابی داعش بود. بررسی فلسفه تشکیل داعش و اهداف شوم پشت پرده پرورشدهندگان و حامیان آن نشان میدهد که قطعاً تشکیل این گروه تروریستی یکى از اساسىترین راهکارهای ایجاد اختلاف و شکاف در صفوف به هم فشرده امت اسلام بوده است. درنتیجه، سناریوی کلانی بر پایه طرح جامع نظام سلطه شکل گرفت و از جریان تکفیر بهعنوان عامل مهم برهم زننده وحدت جهان اسلام بهره برد تا از ضعفها و ناکامیهای جبهه عربی برای خلق یک منجی و ایجاد یک حکومت بهاصطلاح اسلامی سوءاستفاده و آن را در برابر انقلاب اسلامی و نماد حکومت شیعی علم کند.
این امر یادآور آن چیزی است که رژیم صدام آن را کلید زد. او ادعا میکرد «سردار قادسیه» است و مانند «ابوبکر البغدادی» افتخارش این بود که با مجوس به قتال برخاسته است. همان کشورهایی که آن روز برای بهاصطلاح از میان برداشتن انقلاب اسلامی و محور کلیدی جنبشهای مقاومت پشت سر صدام قرار داشتند، در سالهای اخیر، در کسوت جبهه غربی، عربی، عبری در پشت سر داعش قرار گرفتند. صدام توانسته بود با تبلیغات کذب، از کشورهای مختلف نیرو جذب کند؛ درست شبیه کاری که داعش انجام داد و جوانان مسلمان را به وعده تشکیل دولت بهاصطلاح اسلامی برای جنگ با برادران دینی خود اغوا کرد.
نکته قابلتأمل اینجاست که افراد مطلع و مسئول در دستگاههای امنیتی - اطلاعاتی آمریکا که اسناد معتبر و موثقی را در خصوص داعش منتشر کردهاند، از این واقعیت پرده برداشتهاند که این گروه تکفیری بر مبنای طرحی آمریکایی، انگلیسی و صهیونیستی به نام «لانه زنبور»، تشکیل شد تا با ایجاد درگیری و خونریزی در کشورهای اسلامی، یک حلقه امنیتی برای اسرائیل ایجاد کند. تفکر داعش بر این عقیده استوار بود که مرزهای رژیم صهیونیستی نباید مورد تعرض قرار گیرد و شاهد این مدعا آنکه، «موشه یعلون»، وزیر جنگ سابق این رژیم اذعان کرده بود که داعش حتی یکبار به خاطر شلیک خطا به سرزمینهای اشغالی، فوراً از اسرائیل عذرخواهی کرده بود ! اگر از زاویه دیگری به موضوع نگاه کنیم، رژیم صهیونیستی به دلیل اینکه داعش، اهداف ضدایرانی دارد و چندپاره کردن جهان اسلام را تعقیب میکند، این گروه را تاکنون هدف قرار نداده و علیرغم اینکه داعش یک گروه تروریستی شناختهشده ولی ارتش صهیونیستی حتی یک گلوله هم به سمت آنها شلیک نکرده است. افزون بر این، آیا عجیب نیست که در بیمارستانهای اسرائیل، مجروحین گروه تکفیری جبهه النصره مداوا شده و به آنها خدمات لجستیکی و اطلاعاتی ارائه میشود؟ این در حالی است که جبهه النصره یکی از شاخههای القاعده است و آنطور که آمریکا ادعا میکند، عناصر القاعده در حملات 11 سپتامبر در سال 2001 دست داشتهاند! این اتفاق تنها یک دلیل میتواند داشته باشد و آن اینکه ماهیت تروریستهای تکفیری و صهیونیستی یکسان است و مانند دو قطب همنام که وظیفهای جز مسلمان کشی و ایجاد تفرقه در جهان اسلام ندارند، اساساً نمیتوانند مشی متفاوتی از یکدیگر داشته باشند. از طرفی، عربستان سعودی که خود را بهدروغ «خادم حرمین شریفین» جا زده و مدعی خدمتگزاری جهان اسلام است، با تمام قدرت و ظرفیت در جهت منافع این غده سرطانی در حال حرکت است و از آشکار کردن روابط دوستانه خود با صهیونیستها نیز ابایی ندارد. ضمن اینکه هزینههای هنگفتی که عربستان برای حمایت از داعش (حدود 40 میلیارد دلار) صرف کرده، حتی از عهده ثروتمندترین کشور دنیا یعنی آمریکا نیز برنمیآمد و متحدان اروپایی اسرائیل هم نمیتوانستند، چنین بذل و بخششی در راه تأمین امنیت صهیونیستها داشته باشند. بنابراین، پیوند نامبارک رژیمهای کودک کش سعودی و صهیونیستی از این واقعیت نشان دارد که حکام سعودی بهجای آنکه طبق تعالیم قرآن با دولتهای مسلمان پیمان همکاری ببندند، به پیمانهای خود با آمریکا، اسرائیل و غرب امید بستهاند، چراکه آل سعود، مشروعیت خود را در میان مسلمانان ازدستداده و ادامه حیات خود را در پیوند و انسجام با اسرائیل میبیند. این رویکرد بدان معناست که هر گروهی که مخالف مبارزه با رژیم صهیونیستی است و وظیفه حفاظت از آن را بر عهده دارد، در خط تقابل با مصالح عالیه مسلمانان قرار دارد و بهعبارتدیگر، امروز وحدت جهان اسلام از رهگذر مقابله با رژیم صهیونیستی حاصل میشود. و بالاخره باید گفت به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، راه حقیقی وحدت، در شناخت نقشههای گوناگون دشمن و درک توطئهها نهفته است؛ «امروز در دنیای اسلام برای اینکه دستگاههای استکباری به هدفهای استکباری خودشان برسند، برای اینکه مشکلات خودشان را پوشیده و مخفی نگهدارند، در میان مسلمانان اختلاف ایجاد میکنند، برای اینکه رژیم غاصب صهیونیستی را محفوظ نگهدارند، برای اینکه تضادهایی که سیاستهای استکباری را در این منطقه به شکست کشانده است، به نحوی حل کنند؛ راه آن را در این میبینند که بین مسلمانان اختلاف بیندازند. خب، این را باید دید، این را باید فهمید. »(سوم خرداد 96)
منبع:حمایت
انتهای پیام/