آیا «معجزه اقتصادی» ترامپ آمریکا را نجات خواهد داد؟
"دونالد ترامپ" با وجود وعده هایش، نتوانسته مشکلات اساسی اقتصاد آمریکا را از بین ببرد و حتی نتوانسته پای کالاهای چینی را از بازار آمریکا قطع کند و سال ۲۰۱۸ نیز نمیتواند برای او «معجزهای» به همراه داشته باشد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه اینتزنتی «وزگلیاد» در تحلیلی نوشته است: تنها موفقیت "دونالد ترامپ" در پست ریاست جمهوری آمریکا در یکی از جبهه های اقتصادی بوده که حتی "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهوری روسیه نیز به آن اشاره کرده است. ترامپ به مردم آمریکا وعده «معجزه» و «عصر طلایی» جدید وعده داده، ولی این به معنای آن نیست که مشکلات ساختاری در عرصه اقتصاد آمریکا حتی نزدیک به پایان یافتن باشد و این گویای آن است که در این زمینه هم ترامپ دوباره خودستایی و بزرگنمایی کرده است.
در آستانه نخستین سالگرد حضور دونالد ترامپ در سمت ریاست جمهوری آمریکا، وی اعلام کرد که ایالات متحده در انتظار یک «معجزه اقتصادی» است، همانطور که او در مبارزات انتخاباتی وعده داده بود که «آمریکا دوباره کشوری بزرگ خواهد شد». خوش بینی رهبر آمریکا تا حدودی قابل توجیه است: اقتصاد این کشور در سال 2017 سریعتر از پیش بینیهای صورت گرفته رشد یافت.
تنها دستاورد اقتصادی ترامپ برای آمریکا
اصلاحات مالیاتی را می توان بزرگترین پیروزی ترامپ در سال 2017 نامید، هرچند وی بر سر این قضیه بلافاصله بعد از انتخابات با کنگره آمریکا درگیری جدی داشت. ولی در نهایت نمایندگان پارلمان تصمیم گرفتند تا مانع از تحقق این ابتکارعمل رئیس جمهوری جدید نشوند.
موفقیت اقتصادی ترامپ از طرف روسیه نیز مورد ادغان قرار گرفت و ولادیمیر پوتین در کنفرانس مطبوعاتی بزرگ خود گفت: «از من خواسته شده تا عملکرد دونالد ترامپ را ارزیابی کنم، ولی این رای دهندگان آمریکایی هستند که باید از عملکرد رئیس جمهوری شان رضایت داشته باشند. البته شاخصهای عینی وجود دارد که دستاور اقتصادی جدی او را نشان می دهد. می توان دید که بازارها چگونه رشد یافته و این گویای اعتماد سرمایه گذاران به اقدامات ترامپ است.»
به عقیده رئیس جمهوری آمریکا بسته بعدی اقدامات تحریک کننده رشد اقتصادی کشور دور از دسترس نیست. ترامپ در تفسیر تایید اصلاحات مالیاتی، خود را با "جان کندی" رئیس جمهوری فقید آمریکا مقایسه کرد که در دوره وی سهم مالیاتی مردم آمریکا در پایین ترین سطح بود.
البته در جریان مباحثات در کنگره آمریکا در زمینه طرح مالیاتی رئیس جمهور، یک تصمیم مهم دیگر نیز گرفته شد و آن لغو محدودیت برای استخراج نفت و گاز در مناطق ملی شده قطبی در ایالت آلاسکا بود که از دهه 80 قرن گذشته اعمال میشد. ذخیره منابع انرژی در این منطقه حدود 7.7 میلیارد بشکه تخمین زده می شود.
این اقدام بلافاصله موجب نگرانی مدافعان محیط زیست شد، ولی دولت ترامپ آشکارا به این مسئله توجه نکرد. در ماه مه بود که کاخ سفید از خروج آمریکا از توافقنامه پاریس در مورد آب و هوا خبر داده بود و ترامپ گفته بود که بیشتر به فکر موقعیت شغلی برای مردم آمریکاست تا توافق پاریس.
هدف آمریکا کنترل بر بازار جهانی انرژی است
افزایش حضور آمریکا در بازار جهانی انرژی یکی از مهمترین ابعاد «اقتصاد ترامپی» است. بر اساس آخرین اطلاعات منتشره از سوی اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA)، تازه در سال 2018 حجم استخراج نفت در این کشور ممکن است به 9.9 میلیون بشکه در شبانه روز برسد. چنین اتفاقی نه تنها شاخصهای سال 2017 را بهبود می بخشد، بلکه رکورد ملی را نیز بالا خواهد برد که از سال 1970 ثابت بوده است.
"فارس کلینزه" رئیس شورای گروه مدیران «Creon Energy» در گفتگو با این روزنامه، یادآور شده است که در دوره قدرت دموکراتها ممنوعیت استخراج نفت در مناطق پارک ملی تنها به دلیل ملاحظات زیست محیطی نبود، بلکه هدف اصلی آن حمایت از قیمت بالای طلای سیاه در جهت تامین منافع شرکای آمریکا در منطقه خاورمیانه بود. ولی اکنون واضح شده که آمریکا دیگر با کشورهای نفت خیز خلیج فارس در یک اتحاد قرار نداشته و سیاست مستقلی را در زمینه استخراج نفت اجرا خواهد کرد.
کلینزه تاکید کرد که افزایش استخراج نفت در آمریکا در واقع واکنش به توافق سازمان اوپک و دیگر کشورها، از جمله روسیه در زمینه محدودسازی استخراج نفت است.
وی افزود: «آمریکاییها می خواهند قیمت نفت در سطح 50-40 دلار در ازای هر بشکه حفظ شود، ولی اکنون بیشتر از 60 دلار است و وضعیت موجود در بازار نفت مورد نیاز آمریکا قرار ندارد. اروپایی ها هم نگران رشد قیمت نفت هستند. کشورهای نه چندان ثروتمند اروپایی طی سالهای اخیر به قیمت مشخص نفت عادت کرده بودند و رشد 25 درصدی قیمت آن برای آنها بسیار سنگین است. به همین دلیل اروپا و بخصوص چین که مصرف کنندگان اصلی انرژی هستند به افزایش استخراج نفت در آمریکا علاقه مند هستند. در این صورت آمریکا می تواند معجزه کند. برای مثال حجم زیادی از گاز مایع خود را به بازار جهانی وارد کند.»
البته به عقیده این کارشناس مسائل انرژی، فعلا بسیار سخت بتوان نتیجه این اقدامات را به روی اقتصاد آمریکا ارزیابی کرد. افزایش انرژی در بازار جهانی، سطح تقاضا را افزایش خواهد داد و این به منزله تعمیق مشکلات برای کشورهای خاورمیانه خواهد شد و در نهایت وضعیت به گونه ای خواهد شد که دو کشور آمریکا و روسیه، قیمت بازار جهانی نفت را تعیین خواهند کرد.
ترامپ توان وارد شدن به یک جنگ تجاری با چین را نداشت
یکی دیگر از نتایج اقدامات ترامپ تقویت روابط آمریکا با چین است، هرچند تحلیلگران رقابت شدید اقتصادی بین دو کشور را پیش بینی کرده بودند، نتیجه دو سفر رسمی رهبران دو کشور، عکس این مسئله را ثابت کرد. واقعیت این است که توازن منفی مبادلات تجاری بین آمریکا و چین همچنان افزایش یافته است. میزان واردات تجاری آمریکا از چین در پایان سال 2017 نزدیک به 38 درصد افزایش داشت، درحالیکه میزان صادرات آمریکا به چین تنها 11 درصد رشد یافت.
به عقیده برخی کارشناسان، موفقیت ترامپ در برخی جبهه های اقتصادی، تنها حس خود بزرگ بینی و غرور او را افزایش خواهد داد. "واسیلی کولتاشوف" مدیر مرکز تحقیقات اقتصادی موسسه جهانی سازی و جنبشهای اجتماعی روسیه می گوید: «مشکلات اقتصادی آمریکا از بین نرفته اند: خانواده ها همچنان بدهیهای سنگین دارند، موقعیتهای شغلی جدید بوجود نیامده و بازار آمریکا پر از کالاهای خارجی، بخصوص چینی است. وعده ترامپ برای حفاظت از کالاهای آمریکایی در برابر محصولات چینی تحقق نیافت، در عوض روابط واشنگتن با پکن تقویت شد. نتیجه آن شده که آمریکا در عرصه رقابت برای بدست آوردن جایگاه بزرگترین تولیدکننده جهانی، از چین شکست خورده است.»
این کارشناس معتقد است، مانورهای اقتصادی ترامپ در مواردی به نفع تجار بزرگ آمریکایی تمام شده است، ولی در مجموع تغییر زیادی در وضعیت افتصادی آمریکا بوجود نمی آورد، برای اینکه برای رشد باثبات اقتصادی لازم است تا تقاضای مصرف کنندگان افزایش یابد و شرکتهای جدیدی بتوانند وارد عرصه رقابت جهانی شوند. اصلاحات مالیاتی در واقع فقط یک جمهوری خواه معمولی بودن ترامپ را ثابت می کند- هر جمهوری خواه دیگری هم که به کاخ سفید راه می یافت، پرداخت مالیات برای تجار آمریکایی را کاهش میداد.»
کولتاشوف یادآور شد: «از زمان "آبراهام لینکن" جمهوری خواهان همواره حزبی کاملا حمایت کننده طرفداران خود بوده اند. ترامپ هم می توانست همین راه را طی کرده و تاثیر اقتصادی مثبت آن را دریافت کند، بدون آنکه متوسل به قوانین پیچیده ای شود که در قرن نوزدهم برای هر اقدامی لازم بود. ترامپ در واقع در حالیکه تحت فشار کنگره و وال استریت قرار داشت، نمی توانست وارد یک جنگ تجاری با چین شود و به همین دلیل راه مصالحه را در پیش گرفت.»
به عقیده این کارشناس، این امکان وجود دارد که در سال 2018 یک معجزه رخ دهد، برای مثال جمهوری خواهان طرفدار ترامپ اکثریت مجلس سنای آمریکا را بدست آورند. ولی برای افراد عادی قابل درک نیست که چرا باید دست به چنین کاری زد تا ترامپ بتواند رهبر کره شمالی را سرجای خود بنشاند. قطعا رای دهندگان آمریکایی چنین انتظاری از رئیس جمهوری خود ندارند.
انتهای پیام/