جای خالی کتابهای ایران در بازار جهان اسلام/ سبحانینسب: به ورود چمدانی کتاب عادت کردهایم
مدیر نشر جمال معتقد است اگر کتابهای دینی برای گروه سنی کودکان درست و مطابق نیازهای آنها تهیه شود، هم در جذب مخاطب داخلی موفق خواهد بود و هم میتواند در بازار جهانی کتاب به ویژه در حوزه نشر جهان اسلام حرفی برای گفتن داشته باشد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، قریب به سه دهه از دوران طلایی ادبیات کودک و نوجوان میگذرد؛ دورانی که با خون دل خوردنهای نویسندگان و شاعرانی پا گرفت و تصور میشد که این جریان، تکیهگاه و عقبه محکمی برای ادبیات این حوزه خواهد شد، اما حالا نشر کودک و نوجوان دوران کممایگی را سپری میکند. قفسههای کتابهای ترجمهشده از کشورهای مختلف، با نام و بینام، هر روز در کتابفروشیها فربهتر میشود و سهم نویسندگان ایرانی از کتابهای کودک و نوجوان هر روز آب میرود.
افزایش چشمگیر بازار ترجمههای کتاب کودک و نوجوان طی سالهای اخیر به یکی از معضلات نشر ایران تبدیل شده است. بنا بر آمارهای منتشرشده از سوی نهادهای رسمی و متولی در این زمینه، تقریباً هر سال بیش از 20 درصد بر تعداد کتابهای ترجمهشده افزوده شده است؛ این در حالی است که کیفیت کتابهای ترجمهشده هم هر سال کم و کمتر میشود، تا جایی که از یک اثر بهانحای مختلف، کتابهای گوناگونی یا با مترجم جدید یا با تلخیص و بازنویسی و یا با شکل و شمایلی جدیدتر منتشر و بهراحتی در بازار کتاب کودک و نوجوان توزیع میشود. افزایش بیرویه این دسته از شبهکتابها کار را برای مخاطب کودک و نوجوان که برای انتخاب کتاب خوب همواره نیازمند مشاوره و راهنمایی هستند و حتی خانوادهها سخت کرده است.
فارغ از تأثیر منفی که کتابهای بینامونشان ترجمهای بر ادبیات پویای ایرانی میگذارد، دغدغههای جدی دیگری نیز مطرح است: سرنوشت و آینده کاری کسانی که از راه نگارش و انتشار کتاب ارتزاق میکردند، چه میشود؟ اشباع بازار از کتابهای زرد و کممایه چه آیندهای برای نسل بعد رقم خواهد زد؟ چهکسانی از این آشفتهبازار سود خواهند برد؛ ناشر یا مترجم؟ و... .
حجتالاسلام و المسلمین علیرضا سبحانی نسب، مدیر نشر جمال، معتقد است ورود بیرویه و چمدانی کتابهای ترجمهای به بازار کتاب کودک، علاوه بر اینکه بر سبک زندگی کودک تأثیر گذاشته و ممکن است در آینده در ذهن او تضادهایی ایجاد کند، بر زندگی و کسب و کار نویسنده و تصویرگر نیز تأثیر منفی خواهد گذاشت؛ این در حالی است که کتاب کودکی که در ایران با در نظر گرفتن ویژگیهای بومی تألیف میشود، هم در جامعه ایران مخاطب دارد و هم این ظرفیت را دارد که در دیگر کشورها نیز عرضه شود.
به گفته مدیر نشر جمال، حتی برخی از کتابهای ترجمه شده از نظر اعتقادی نیز ایراداتی دارند. او در ادامه، این دست از آثار را به غذای حرامی تشبیه میکند که در نهایت تأثیر خود را بر ذهن کودک میگذارد. مشروح گفتوگوی او با تسنیم به این شرح است:
*تسنیم: آقای سبحانینسب تمرکز عمده نشر جمال بر کتابهای دینی در حوزه کودک است. برخی معتقدند که در سالهای اخیر بازار کتاب کودک در تمام حوزهها، از جمله حوزه کتاب دین، شاهد کتابهای زردی است که نتوانسته نیاز امروز مخاطب را بشناسند و نسبت به آن کاری را ارائه دهد. شما حوزه کتاب دینی کودکان را چگونه ارزیابی میکنید؟
وقتی ما وارد عرصه کتاب شدیم، دیدیم جاهای خالی بسیاری در عرصه کتاب وجود دارد و راحتترین کاری که در عرصه کتاب کودک انجام میشود، ترجمه کتاب و چاپ آن است. چون ناشر نه پول مولف میدهد و نه هزینهای برای تصویرگری پرداخت میکند؛ به همین دلیل با کمترین هزینه آثار ترجمهای اسکن و روانه بازار کتاب میشود. از این جهت ورود ما به این عرصه با سختی همراه بود، ما باید با نویسندگان صحبت میکردیم تا آنها جرأت و اعتماد نوشتن درباره موضوعات دینی مثل توحید، معاد و ... را بیابند، تصویرگری که جذاب و در عین پرداختن به موضوعات دینی، شاد و برای مخاطب کودک جذابیت داشته باشد. ورود سختی داشتیم اما در این 10 سالی که مشغول کار هستیم، توانستیم به یک نرم جهانی برسیم. تاکنون قریب به 200 اثر از نشر جمال به 13 زبان ترجمه شده است.
*تسنیم: آیا این حوزه قابلیت عرضه شدن در حوزه بازار جهانی کتاب هم دارد یا صرفاً مصرف داخلی دارد؟
اگر کتاب دینی برای کودک درست تهیه شود، هم اقبال داخلی دارد و هم مورد توجه مخاطبان خارج از کشور هم قرار میگیرد. به عنوان نمونه، کتابی از سوی نشر جمال با عنوان «خداشناسی قرآنی کودکان» که تاکنون 40 مرتبه چاپ شده است. این یعنی اگر کتابی به نیازهای کودکان بپردازد و مطابق سلیقه مخاطب کتاب تدوین و زیباسازی شود(مهندسی محتوا و معماری قالب)، میتواند یک موفقیت باشد. سوژههای زیادی در کنار ماست، اما نیازمند تبدیل این سوژهها به ایده هستیم. هرگاه به این سوژهها به شکل درست پرداخته شود، دیگر دیده میشود و مورد توجه قرار میگیرد.
گاه برخی از کتابها ویژه مذهب هست که شاید خارج از مرزها به آن توجه نکنند، که امری طبیعی است؛ کما اینکه ممکن است کتابهای منتشر شده با موضوع دیگر ادیان مورد توجه مخاطب عام قرار نگیرد، اما ممکن است که فردی مثل من که ناشر است، این دست از کتابها را تیهه کند تا سبک و سیاق و بیان این نوع آثار را بررسی کند.
بیشتر بخوانید: قفسه خالی قصههای بومی برای بچههای ایرانی+ فیلم
*تسنیم: متاسفانه در سالهای اخیر شمار کارهای ترجمه در حوزه کتاب کودک و نوجوان، سبب شده تا بسیاری از کارشناسان این حوزه نسبت به رشد این آثار اظهار نگرانی کنند. به عنوان یک ناشر که در این حوزه به صورت تخصصی کار میکنید، بفرمایید که به نظر شما افزایش تعداد کارهای ترجمهای بر روند و کیفیت کارهای تألیفی تأثیرگذاشته است؟ این تأثیر مثبت بوده یا منفی؟
ما الان گرفتار بازار رایگان ترجمه هستیم که در بین اینها مفاهیم غیر منطبق با ارزشهای ما زیاد است. در عرصه کتاب کودک مکتوب زیاد داریم، اما کتاب نه. کتاب با توجه به نیازهای بومی ما، چه از حیث محتوا و چه از نظر تصویرسازی، ویژگیها و شاخصههایی دارد که باید رعایت شود. در حال حاضر بیش از 70 درصد کتابهایی که برای گروه سنی کودک و نوجوان منتشر میشود، این ویژگی را ندارد؛ از این جهت خانوادههای ما با یک شانس مواجه هستند، یعنی کتاب را تهیه میکنند، شاید پوک باشد و شاید در آن چیزی باشد که برای کودکشان مورد استفاده قرار گیرد.
متاسفانه ما متولی جدی هم نداریم که کتابها، فارغ از مجوز ارشاد را مورد بررسی قرار دهد. ارشاد حداقلی را در نظر میگیرد و مطابق آن مجوز میدهد. باید متولی در این حوزه داشته باشیم که کتابها را از نظر محتوایی مورد بررسی قرار دهد و برای خانوادهها معرفی شود. همچنان که کتابهای قوی شناخته و معرفی میشوند، کتابهای ضعیف و زرد نیز معرفی شوند. این اتفاق تاکنون نیفتاده است، وظیفه والدین هست که در این زمینه مشاوره بگیرند و از راهنماییهای کسی که با کتاب سر و کار دارد بهرهمند شوند، حال میخواهد معلم باشد، روحانی محل باشد یا یک فرد عادی تا کتابهای سره و ناسره از هم تشخیص داده شود. البته جاهایی هم هست که نصابهایی برای ارزشیابی داریم، مانند مجموعه رشد آموزش و پرورش که کتابها را بررسی و از نظر خود نمراتی میدهد، یا جشنوارههایی که کتاب سال و فصل را انتخاب میکنند، اما اینها کم است. ما نیازمند مرکزی هستیم، بهخصوص در حوزه کتاب دین، که کتابها را ردهبندی کند و به خانوادهها معرفی کند. ما کتابی داریم که مترجم و ناشر توجهی به ضررهای آن نداشته است. حتی گاه برخی از کتابها مشکل اعتقادی دارند؛ از این نظر نیازمند ورود بیشتر متخصصین هستیم.
*تسنیم: فکر میکنید شرایط موجود چه تاثیری بر آینده شغلی نویسندگان ایرانی خواهد گذاشت؟
کتابهای ترجمهای دو ضرر دارند؛ نخست در حوزه تولید ملی است. وقتی اثری در کشور ترجمه میشود، شاید برای مترجم کاری دست و پا کردهایم، اما نه تنها برای تصویرگرمان کاری ایجاد نکردهایم، بلکه شاید منجر به خروج او از حوزه کار تصویرگری شویم. ما با این رویه یک نویسنده خوب و یک تصویرگر خوب را از دست میدهیم.
ما کتابهای خوبی در حوزه ترجمه داریم که میتوانیم با بومی کردن مطالب آن، به بازآفرینی دست بزنیم، اما معمولاً به ترجمه کارها بسنده میکنیم. خیلی وقتها تصاویر این کتابها نیز مناسب نیست. جامعه نشر ما باید به این موضوع توجه داشته باشد. ما در برخی از رشتهها که تولید مفاهیم آن برایمان آسان نیست کار را بیاوریم و با پرداخت حق امتیاز آن، کار را ارائه بدهیم. اگر کتاب کولهپشتی و گونی گونی وارد بازار کتاب نشود، تصویرگر و مولف ما رشد میکند و کتابهایی به دست میآوریم که بومی ماست. گاه ما در کتابهای ترجمه غربی گوشت خوکی که با گوشت گوساله مخلوط شده و قابل تفکیک نیست را به خورد مخاطب خود میدهیم. شاید در آن لحظه متوجه مضرات آن نشویم، اما این مطالب کمکم اثر منفی خود را بر ذهن کودک خواهد گذاشت. این با مجوز ارشاد هم قابل حل نیست. ما بعد از مدتی میبینیم که نسلی را تربیت کردهایم که سبک زندگی او غربی است و با مفاهیم اسلامی و حتی ملی ما فاصله گرفته است. معمولاً استحاله فرهنگی هم از سنین کودک شکل میگیرد و بعد با کتابهای بزرگسال و نوجوان هم نمیتوان حل کرد. وقتی روح او با کتابهای نامناسب پرورش یافت، دیگر نمیتوان نارساییهای روح او را جبران کرد.
انتهای پیام/