«رسانه، جامعه و سلبریتی ایرانی» پرونده جدید خبرگزاری تسنیم
ستارهای که رسانه ملی میسازد با ستارهای که اینستاگرام تحویل ما میدهد تفاوت چندانی در سادهانگاری و سطحیبودن دغدغههای انسانی و اجتماعی ندارند. این تقدیر ماست که در دوران سادگی رسانهها زندگی کنیم.
خبرگزاری تسنیم ــ مهدی آقاموسی طهرانی:
بحران آب در ایران، دعوای خالهزنکی یک خواننده با یک فوتبالیست، سیل در اندونزی، کمبود کمکرسانی به زلزلهزدگان کرمانشاهی، سانسور در تلویزیون، چرایی استیضاح این وزیر و عدم استیضاح آن وزیر، فواید استفاده از عینک آفتابی، بحران انسانی در غرب آسیا، کشته شدن یوزپلنگ ایرانی در تصادف، کمیاب شدن پوشک، بسته اقتصادی کشورهای اروپایی برای ایران در دوران پساخروج آمریکا از برجام، دلایل طلا نگرفتن خواهران منصوریان و... این لیست بلندبالا که همچنان میتواند ادامه داشته باشد، لیستی است از دغدغههای ابرازشده این چند ماهه جماعتی نهچندان کمتعداد که در ادبیات اجتماعی و رسانهای ایران سلبریتی نام دارند.
سلبریتیها با این تعریف، ساخته رسانه در دنیای جدیدند؛ هرچند که در گذشته نیز با چیزی بهنام ستارههای دنیای ورزش و هنر روبهرو بودهایم، با تعدادی هنرمند و ورزشکار که آنها را یا از نقش اول سریالهای پرطرفدار تلویزیون بهخاطر میآوردیم و یا از روی سکوی مسابقات بین المللی ورزشی، از آن هنرمند دیالوگ ماندگارش و از آن ورزشکار فن بینظیرش در ذهنمان مانده بود و دلیل دوستداشتنهایمان هم همان بود. ستاره قدیمی نان زحمتش را میخورد و گاهی هم از آن خرج میکرد، بهجا و شاید هم در مورادی بیجا در کمکهای انساندوستانه و یا حتی کمپینهای انتخاباتی فلان کاندیدای ریاست جمهوری، اما هیچوقت به یک مسئله در جامعه ایران بدل نشده بود.
امروز جهان معنایی ما تغییر کرده است. چیزی بهنام شبکههای اجتماعی دنیای ما را تسخیر کرده و سرعت تولید و رشد سلبریتیها به روز و ساعت رسیده است، ترکیب بینظیری از آدمهای ساده، معمولی و بیهنر اما با تعداد قابل توجهی دنبالکننده که حاضرند به احمقانهترین فراخوانهای سلبریتیشان پاسخ مثبت بدهند و مثلاً بهیکباره چند 100 هزار نفر #بغ_بغو بگویند. حالا دیگر سلبریتیها تبدیل به یک مسئله شدهاند، مسئله اجتماعی دوران جدید زندگی ما ایرانیها.
این تقدیر ماست که در دوران سادگی و بلاهت رسانهها زندگی کنیم، بلاهتی که گویا همهگیر است و هیچ جا از آن در امان نیست. سلبریتی ایرانی با آبوتاب تصویر کودکی کتکخورده و زخمی منتشر میکند که در درگیریهای دیماه 96 با نیروهای امنیتی به این وضعیت درآمده اما چند روز بعد مشخص میشود که عکس مربوط به کودکی یمنی بوده که ترکشهای موشکهای سعودی او را به این وضعیت درآورده است.
امروز با یک رسانه رسمی یا همان صدا و سیمای ملی و چندین و چند رسانه غیررسمی با مأموریت یکسان در ستارهسازی مواجهیم. ستارهای که رسانه ملی میسازد با ستارهای که اینستاگرام تحویل ما میدهد تفاوت چندانی در سادهانگاری و سطحی بودن دغدغههای انسانی و اجتماعی ندارند. سلبریتیها لحظهای آرام ندارند و آراممان نمیگذارند.
همه کسانی که دو سه هفته بعد از زلزله اخیر کرمانشاه به این شهر سفر کردند با خاطره مشابهی روبهرو هستند، کوهی از آب معدنی و نوار بهداشتی در جای جای کوچهها و خیابانها شهرهای زلزلهزده. این دستپخت جدید سلبریتیهای ایرانی بود. زلزله کرمانشاه اتفاق افتاده بود و هر دو ستاره جریان رسانهای سنتی و جدید به تکاپو افتادند. دمدستترین مسئله کمبود آب آشامیدنی و روشنفکریترین مطالبه هم پیگیری پوشک و نوار بهداشتی شد، این سروصداها درحالی ایجاد شد که در بستههای اضطراری هلال احمر برای مناطق آسیبدیده همه این موارد دیده شده بود و نتیجه هدررفت انرژی و سرمایه بزرگی شد که میتوانست حداقل یک روستا را قدری آباد کند.
زلزله کرمانشاه پای خیلی از سلبریتیها را به مسئله انساندوستی باز کرد. وقتی همه برای این حادثه طبیعی فعالند، اشک میریزند و حرف میزنند حتماً سلبریتی هم باید به دغدغه مخاطبان پرشمارش واکنش نشان دهد. صفحههای اجتماعی ناگهان پر شد از شماره حسابها و شماره کارتهای بانکی ستارهها برای کمک مستقل و غیرحکومتی به مردم آسیبدیده کرمانشاه. همزمان رسانههای رسمی برای هدایت کمکهای مالی به حسابهای بانکی هلال احمر تلاش کردند. حالا بعد از گذشت ماهها میتوان نتیجه آن کمکها را دید. هلال احمر گزارش کامل مخارجش از محل کمک 63 میلیارد تومانی مردم را ریال به ریال منتشر کرد، پولهای واریزشده به حساب برخی ستارهها اما همچنان در حساب صاحبانش باقی مانده، بلاتکلیف و بدون هیچ منفعتی برای مردم کرمانشاه.
این اولین و آخرین بحران اجتماعی امروز ایران که سلبریتیها درگیرش بودند؛ نبود. این لیست روز به روز بلندبالاتر میشود. حالا دیگر بهنظر میرسد که وقت پرداخت رسانهای به مسئله سلبریتی در ایران فرا رسیده است. از امروز پرونده جدیدی را در خبرگزاری تسنیم شروع میکنیم، پروندهای پر از سؤال درباره سلبریتیها، مدیریت رسانه بر سلبریتی، تجربههای جهانی در سلبریتیسازی، اثرگذاری اجتماعی ستارهها و... . خیلی چیزها را میدانیم و شنیدیم اما هنوز سؤالهای زیادی برایمان باقی مانده است؛ از مدیریت رسانهای سلبریتیها در غرب گرفته تا چگونگی افزایش سواد رسانهای جامعه. سیاست یکپارچهای بینمان نیست و بلاتکلیفیم، یک روز از سلبریتی قدردانی میکنیم که مثلاً عکس فلان شهید را در صفحهاش منتشر کرده است، روز بعد او را با خاک یکسان میکنیم چون شنیدیم که به وام میلیاردی یک مؤسسه مالی اعتباری، «نه» نگفته است و کمتر از 4 سال بعد به دست و پایش میافتیم تا یک عکس انتخاباتی با کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری قبیلهمان بگیرد، یک روز فرصتند و روز دیگر تهدید. حتماً حق سیاستمداران سادهمان این هست که گرفتار بلاهت سلبریتیهای اینستاگرامی شوند اما برای نبرد نابرابر سواد رسانهای جامعه با دنیای راست و دروغ ستارهها باید کار دیگری جز افسوس خوردن انجام داد؛ پرونده «رسانه، جامعه و سلبریتی ایرانی» را دنبال کنید.
انتهای پیام/*