کالبدشکافی ادبیات داستانی دهه ۹۰
ادبیات داستانی در دهه ۹۰ اگر نگوییم روند نزولی بهخود گرفته دیگر شتاب سابق را ندارد و بهنوعی گرفتار عجولی و ناپختگی نویسندگان شده است. نویسندگان جوانی که تحت تأثیر ادبیات ترجمهای غرب، خودآگاه یا ناخودآگاه فضای ادبیات را بهسمت دیگری پیش میبرند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، داستاننویسی در ایران به قرون اولیه بازمیگردد و ادبیات کهن ما با انواع و اقسام صورتهای داستانی افسانه، تمثیل، حکایت و روایت آمیخته است؛ اما داستاننویسی جدید ایران ادامه طبیعی و منطقی این ادبیات نیست و در شیوه جدید داستانپردازی حتی کمترین جای پا از این میراث کهن باقی نمانده است. رمان و داستاننویسی بهمعنای امروزی آن تا 70 سال پیش نیز چندان در ایران سابقه نداشته است، بهدنبال ترجمه رمانهای خارجی در ایران، داستاننویسی نیز آغاز شد.
در ایران بهخلاف دنیای غرب ما از داستان شروع کردیم و به رمان رسیدیم، بنابراین رمان سابقهای چندان در ادبیات ایران ندارد، با این حال در همین عمر کوتاه آثار شاخص و قابل توجهی منتشر شده است، پس از انقلاب رماننویسی و داستان کوتاه نیز شتاب بیشتری به خود گرفت، با بروز انقلاب اسلامی، ادبیات با موضوعی روبهرو شد که نمیتوانست در برابر آن سکوت کند. انقلاب مسائل عمیق و فراگیری را در خود داشت، بنابراین لازم بود که نویسندگان خاص خود را تربیت کند و از رهگذر این حوادث اجتماعی رمانهای خوبی منتشر شدند، تا جایی که دهه 70 تا اواسط دهه 80 درخشانترین دوره رمان و داستاننویسی در ایران پس از انقلاب بود، دورهای که تلاشهای دهه 60 در آن نمایان شد.
با این حال از اواسط دهه 80 و بهویژه از ابتدای دهه 90 سیر صعودی ادبیات داستانی ایرانی اگر نگوییم روند نزولی به خود گرفته است، دیگر شتاب سابق را ندارد، بسیاری از نویسندگان شاخص حوزه انقلاب، دفاع مقدس و حتی اجتماعینویسها کمتر دست به قلم برده و آثار خلقشده در این سالها نیز رمان دندانگیری از آب در نیامده است. عدم معرفی برگزیده بخش ادبیات در دورههای متعدد جایزه کتاب سال و جایزه جلال آلاحمد در این سالها خود گواه این ادعاست. کنار این سکوت نسبی نویسندگان شاخص دهههای 70 و 80، جوانگرایی البته در ادبیات داستانی دهه 90 رشد یافته و آثار خوبی از نویسندگان جوان در این سالها منتشر شده است، با این حال منتقدان بر این باورند که در دهه 90 ما با تولید انبوه اما ضعیف آثار ادبیات داستانی روبهرو هستیم.
بهباور این گروه داوری، سهولت در چاپ، شتابزدگی و تعدد مراکز عرضه داستان کوتاه، مسئلههای نازل و شخصی نویسندگان، نبود دردمندی و رسالت اجتماعی، نبود اقلیمها و گویشهای محلی در داستانها، استفاده از مفاهیم و دغدغههای تکراری در رمانهای اجتماعی از جمله مهمترین ضعفهای داستان کوتاه در سالهای اخیر بوده است. اما در حوزه رمان نیز وضعیت چندان مطلوب نیست، داوران جوایز مختلف ادبی، منتقدان و... معتقدند که رمان ایرانی در سالهای اخیر گرفتار عجول بودن نویسندگانش شده است، از این رو رمانهای ناپخته، گرفتار ضعفهای تکنیکی و ساختاری فراوان در این سالها منتشر شده است.
سؤالی که اینجا مطرح میشود، این است که؛ چه اتفاقی برای ادبیات ما افتاده است که از نقطه اوج دهه 70 و 80 در دهه 90 رو به افول پیش میرود، نویسندگان شاخص دهههای 60 تا 80 را چه شده است که دیگر یا دست به قلم نمیبرند، یا قلمشان دیگر طراوت و تازگی قبل را ندارد؟ چه باید کرد که از جوانگرایی ادبیات داستانی در دهه 90 بهنفع ادبیات استفاده کرد؟
پرونده جدید گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم با موضوع کالبدشکافی ادبیات داستانی در دهه 90 از فردا در قالب گفتوگو با نویسندگان، منتقدان ادبی و جامعهشناسان منتشر خواهد شد.
انتهای پیام/*