سفر به سرزمین تجارت و شعر با «چاپ بیروت»
نغمه مستشار نظامی، از شاعران کشور، در آستانه رونمایی از کتاب «چاپ بیروت» در یادداشتی به برخی از ویژگیهای آخرین اثر علی داوودی پرداخته است.
خبرگزاری تسنیم، نغمه مستشار نظامی:
به بهانه رونمایی کتاب ارزشمند ”چاپ بیروت»
اثر علی داوودی از انتشارات شهرستان ادب
چاپ بیروت را اولبار در هواپیما خواندم، یکسره از خلیج فارس تا البرز، اصلاً این کتاب را باید یکسره خواند و ترجیحاً در هواپیما، چرا که منظومهای است سپید، که از هواپیما آغاز میشود:
”مسافران لبخند میزدند و به خاطر سپرده میشدند
سفر خوشی آرزو داشتم
شماره 200.646 اوج میگرفت
و کلمات پرواز میکردند...»
هر صفحه از کتاب را که میخواندم، چشمهایم را میبستم تا کلمات در حال پرواز را بهتر ببینم:
”هواپیما حس دوگانهای است از شکوه و درماندگی
غروری پا در هوا...
با کلمات همسفر شدم
”گفتم سلام لبنان» ...
علی داوودی شاعر است و طراح، با کلمات و تصاویر نسبتی دیرینه دارد، میداند چطور کلمات را کنار هم قرار دهد تا به تصویری واضح و گویا در ذهن مخاطب تبدیل شوند. تصاویری رنگی، واضح و زیبا.
«چاپ بیروت» مجموعه شعری سپید است که به دو بخش تقسیم شده است؛ منظومهای به نام از ”تنهایی موجها» که شعری است در سه اپیزود روایی و ”گزارش از خاک مقدّس» که به کشتگان عاشق تقدیم شده است و شامل پنج شعر سپید کوتاه به یاد ماندنی است.
آنچه پیش از هرچیز مخاطب را، حتی اگر شاعر نباشد، به خواندن و داشتن کتاب ترغیب میکند نام و طرح جلد زیبای آن است. جلد زرشکی زرکوب مشابه کتابهای چرمی نفیس و کمیاب که مجابت میکند جایگاه این کتاب در بخش ویژه کتابخانهات باشد، نکتهای که به دلایل مختلف در کتابهای شعر شاعران معاصر مغفول مانده است. زیبایی کتاب البته از طرح جلد و صفحه آرایی حرفه ای فراتر رفته است، شما با دوربینی در دست شاعر به ”سرزمین تجارت و شعر» سفر میکنید و عشق را از لابهلای ماشینهای نظامی بیرون میکشید:
”لبنان با زیبایی
بر جهان حکومت میکند» ...
شعر مملو است از توأمان بوی نعناع و عطرهای فرانسوی. نامهای آشنا از بین سطور کتاب به تو لبخند میزنند:
”موسی صدر
متوسّلیان
مسیح!»
”در بازار بیروت
مردی فلسطینی
قفس پرنده میفروشد»
این کلمات موزون و زیبا تنها از زبان غزلسرایی توانا بر میآید که پس از سالیان طولانی سیر و سلوک در غزل به سپیدی رسیده است، واژههایش چون رشتهای ناگسستنی مخاطب را با خود همراه میکند، موسیقی عمیق کلمات در سرتاسر کتاب طنینانداز است، نکتهای که بعضی از شاعران جوان از آن غافل ماندهاند. آنهایی که چون عروض نمیدانند، بیوزنی واژههای نامأنوس و نامتجانسشان را سپید مینامند، غافل از اینکه شعر سپید، اگر چه در اوزان عروضی نمیگنجد اما از موسیقی کلمات و هماهنگی واژهها بهرهمند است. شعر اگر بر آمده از اندوه و عشق عمیق آدمی باشد خود قالب را تعیین میکند. «چاپ بیروت» ازین دست اشعار برآمده از تجربه قلبی شاعر است:
”یاد تو
کشف آتش بود
که در غارها
سنگهای نخستین را
به شکل رازآمیز یک قطعه قلب درآورد»
در این کتاب مرزهای جغرافیایی، مرزهای مذاهب و مرز زبانها معنایی ندارند. شاعر با زبان دل در بیمرزی سرزمین شعر سخن میگوید و برای تنهایی انسان اشک میریزد:
”عزیزم
دنیای بیچارهای است
که برای گفتن یک دوستت دارم
باید پرچم نیروهای سازمان ملل را بالا بگیرد»
سفر شاعر،که از هواپیما شروع شده بود، در ایستگاه به پایان میرسد:
”هنوز در سرم
کلمات میآیند و میروند
و از این همه مسافر خیس
یکیشان تو نیستی!»
و گزارش های شاعرانه از خاک مقدس با این نوید به پایان میرسد که ”اما هر زمستانی آخر سال تمام میشود».
انتهای پیام/