باد ما را با خود خواهد بُرد؛ نگاهی به خوب و بدِ نمایشگاه‌های کتاب استانی

باد ما را با خود خواهد بُرد؛ نگاهی به خوب و بدِ نمایشگاه‌های کتاب استانی

نمایشگاه‌های کتاب استانی منتقدانی جدی دارد. چرا هنوز نمایشگاه‌های استانی چنین منتقدانی دارد؟ منتقدان برگزاری این نمایشگاه‌ها، در برابر کانال‌های جدید توزیع کتاب می‌توانند به همین شکل مقاومت کنند؟

خبرگزاری تسنیم ،‌ عادل طالبی:

از سال 1371 نمایشگاه‌های کتاب استانی برگزار می‌شود. طبق نوشته‌ای که در صفحۀ معرفی موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران مشاهده می‌شود، این موسسه پیرو فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر«بردن این نمایشگاه‌ها به استان‌های کشور» در بازدیدی که از ششمین نمایشگاه کتاب تهران داشتند، «از دل دبیرخانۀ نمایشگاه کتاب تهران، بیرون آمده است».

آمار منتشر شده توسط موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران نشان می‌دهد، سالیانه نزدیک به سی نمایشگاه استانی در مراکز استان‌ها (و برخی شهر‌های مهم) برگزار می‌شود. آخرین گزارش عملکرد کلی که در سایت این موسسه در دسترس است و عملکرد سال 1395 را به صورت خلاصه روایت می‌کند،  نشان می‌دهد در این سال 28 نمایشگاه استانی توسط این موسسه برگزار شده است. همچنین در این سال، موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران، به نمایندگی از صنعت نشر کشور، در 13 نمایشگاه بین‌المللی حضور داشته است.

آمار سال 1395 نشان می‌دهد تا آن تاریخ 332 نمایشگاه کتاب استانی برگزار شده است و با شمارش نمایشگاه‌های کتاب استانی بعدی، به عدد قابل توجه حدود 370 تا 390 نمایشگاه کتاب استانی تا پاییز 1397 می‌رسیم که نشان می‌دهد، این نمایشگاه‌ها تاکنون باید نقاط قوت و ضعف خود را نشان داده باشند و با برطرف شدن نقاط ضعف، به یکی از رویدادهای مهم و جا افتاده در صنعت نشر تبدیل شده باشد. اما انتقاداتی که این روزها شاهد آن هستیم چیست؟ و چرا نسبت به برگزاری این نمایشگاه‌ها اعتراض می‌شود؟ آیا اشکالات برگزاری این نمایشگاه‌ها تا این حد زیاد است که شاهد این انتقادات هستیم؟

مهمترین نقدی که به نمایشگاه‌های استانی می‌شود، صدمۀ برگزاری این نمایشگاه‌ها به فروش کتاب‌فروشی‌های شهرها و استان‌ها است که توسط کتاب‌فروشی‌های شهرستان‌ها مطرح می‌شود. البته در بین ناشران هم، برخی ناشران نسبت به حضور در این نمایشگاه‌ها، بنا به دلایل مختلف (از جمله هزینه‌های ایاب و ذهاب و سایر هزینه‌ها که ممکن است صرفۀ اقتصادی حضور در این نمایشگاه‌ها را کاهش دهد) علاقۀ کمتری نسبت به حضور در این رویدادهای فرهنگی مهم (لااقل در سطح استان‌ها) دارند.

در مقابل اما، کفۀ استدلال موافقان برگزاری نمایشگاه‌های کتاب استانی، سنگین‌تر می‌نماید. به عنوان مثال محمد حسین متولی مدیر نشر هوپا و نشر الگو درباره اهمیت نمایشگاه‌های استانی به این نکته اشاره می‌کند که «سیستم توزیع دچار نقصان‌های بسیار جدی است و توزیع به شکل مناسبی انجام نمی‌شود و دسترسی بسیاری از ناشران خوب و کتاب‌های خوب به ویترین‌های محدود فیزیکی دچار دشواری‌های زیادی است و نمایشگاه‌های استانی مجالی است برای کم کردن این نقصان».

بجز این استدلال که لااقل به نظر نگارندۀ این یاداشت، دلیل کافی برای ادامۀ برگزاری این رویداد مهم فرهنگی در شهرهای کشور عزیزمان است، شاید بتوان به دلایل زیر نیز اشاره کرد:

از منظر بازاریابی رویدادی یا Event Marketing، نمایشگاه‌های استانی بسیار مهم هستند، چرا که رادیو، تلویزیون، رسانه‌های مکتوب و دیجیتال هر استان در طول دوره برگزاری نمایشگاه یک موج خبری جدّی ایجاد می‌کنند و موجب ایجاد توجه یا Attention  در مخاطب عام می‌شوند و این توجه یا Attention بسیار مهم است. از این منظر نمایشگاه‌های استانی بسیار اهمیت دارند.

یک بُعد بسیار مهم وجود دارد که مشاهده می‌شود، ناشران باهوش و باتدبیر، به آن بسیار توجه می‌کنند: نمایشگاه‌های کتاب استانی (و حتی نمایشگاهِ کتابِ به قولِ خودمان بین‌المللی تهران) نه جایی برای فروش، بلکه جایی برای گرفتن بازخورد از مخاطب است. آیا سیستم توزیع سنتی هیچ نوع بازخوردی به ناشر، مولف یا مترجم می‌دهد؟ بجز اینکه یک سال بعد کتاب‌ها را مرجوع کند و اصلا معلوم نشود این مرجوعی به خاطر عدم در دیدرسِ مخاطب قرارگرفتن کتاب بوده یا به خاطر قیمت یا به خاطر طرح جلد بوده یا به خاطر محتوا یا هر دلیل دیگری؟ اما، نمایشگاه‌های کتاب (چه استانی و چه نمایشگاه بین‌المللی تهران) فرصت مناسب و مغتنمی است برای ارتباط مستقیم ناشر و تولیدکنندۀ محتوا با مخاطب و بررسی رفتار مخاطب به صورت زنده و رو در رو و مصاحبه و نظرسنجی مستقیم. درک نیاز مشتریِ بالقوه و تلاش برای تولید محتوای مورد نیاز مخاطب و تطبیق دادن محتوای تولید شده با سلیقۀ مخاطبان، یکی از اصول اصلی مباحث بازاریابی است و چه فرصتی بهتر از نمایشگاه‌های کتاب برای رسیدن به این هدف؟

بُعد دیگری از نمایشگاه‌های استانی که می‌توان به آن پرداخت، یک بحث خاص منابع انسانی در سازمان است. زمانی که نیروهای سازمان (در اینجا ناشر) بسیج می‌شوند، برای حضور در یک رویداد یا Event، انرژی و انگیزه می‌گیرند. از آن رخوتِ سازمانی خارج می‌شوند. به این بهانه می‌توان پاداشی برای کارکنان در نظر گرفت و ... که در بحث منابع انسانی در مدیریت به آن پرداخته می شود و نیازی به توضیح بیشتر آن در این مطلب نیست.

لازم نیست، الزاماً به دنبال دلایل منطقی باشیم. گاهی دلایل احساسی مهمی هم در اهمیت نمایشگاه‌های کتاب مطرح می‌شود. از جمله، بُعدِ تفریحیِ نمایشگاه‌های کتاب استانی! قبول داشته باشیم یا نه، درست باشد یا غلط، بخش قابل توجهی از مردم سرزمین ما لااقل احساس می‌کنند در دهه‌های اخیر، قدرت انتخابشان در حوزۀ تفریحات از آنها گرفته شده است. بدون پیش داوری درباره خواست مردم و اینکه آیا مردم صلاحیت تعیین علایق یا سلایقشان را دارند یا نه و بدون اینکه بخواهیم وارد بحث‌های مهم اما در این مطلب، حاشیه‌ای شویم که آیا برخی به عنوان زعیم قوم اجازه تعیین حدود خواست برای مردم را دارند یا نه، به هر حال، بخش قابل توجهی از مردم ما احساس می‌کنند تفریحی ندارند و بخواهیم یا نه، بپذیریم یا نپذیریم، درست باشد یا غلط، به خصوص در شهرستان‌ها که از هر نوع فقری از جمله فقر تفریحات (که بسیار کم به آن پرداخته شده) بیشتر از مرکز کشور در رنج هستند، تفریح برخی مردم واقعاً همین حضور در نمایشگاه‌های گاه و بیگاه است.

رفتن به نمایشگاه‌کتاب، در شهرستان برای این هموطنان عزیزمان، تفریح خوبی است. چرا این تفریح را از مردم بگیریم؟ همین یک رویدادِ کمی شاد و دارای بار آموزشی را هم از برخی استان‌ها بگیریم، چیز زیادی باقی نمی‌ماند. به قول یکی از دوستان، این نمایشگاه‌ها یک جور فستیوال و جشنواره است.

باز می‌توان به نکات مختلف دیگری اشاره کرد. از جمله امکان ارتباط با سازمان‌ها و نهادهای استان‌ها، ارتباط با فروشگاه‌های کتاب شهرستان‌ها به شکل مستقیم توسط ناشران و بدون دخالت سیستم توزیع که در این نمایشگاه‌ها شکل می‌گیرد، امکان مقایسه گسترده برای مخاطبان و ... نیز اشاره کرد. انسان، همچون هر جانور دیگری، برای خود حق انتخاب قائل است. حیوانات، در حوزۀ غذا و محدوده و جفت و ... انتخاب می‌کنند، ما انسان‌ها، حتی برای خوراک فکری و روحی‌مان نیز تمایل به مقایسه و حق انتخاب داریم. به همین دلیل هم زحمت حضور در یک نمایشگاه را به خود می‌دهیم تا از حق طبیعی انتخاب خود استفاده کنیم، چرا که ویترینی وسیع و گسترده از کتاب در برابر ما قرار می‌گیرد. در حالت عادی و در سیستم فروش فعلی (فروشگاه‌های پراکنده و محدود شهری) اصولاً فضایی برای نمایش این میزان «گزینه بر روی میز» اصولاً وجود ندارد.

اگر بنشینیم و مزایای نمایشگاه‌های استانی را فهرست کنیم، احتمالا ده‌ها مورد را می‌توان برشمرد. البته می‌توان از معایب هم نام برد که می‌دانید و می‌دانیم. شاید یک مدیر (در اینجا وزارت محترم ارشاد اسلامی، مسئولین برگزارکننده، تخصیص‌دهندگان بودجه، منابع انسانی و ...) باید بنشینند و ببیند که آیا داده و ستانده تطابق دارد یا نه؟ اگر نمایشگاه‌های استانی را برگزار نکنیم، آیا این مزایا به شیوۀ دیگری برای ذینفعان حاصل می‌شود یا نه (ذینفعان، از جمله ناشر، مولف، مترجم، مخاطبان و خریداران کتاب).

در واقع باید به این نکته به شکل ویژه بپردازیم که چه کسانی از برگزاری یا عدم برگزاری سود می‌کنند یا زیان می‌بینند؟ آیا می‌توان با استفاده از فناوری‌های روز، از جمله فروش اینترنتی و ویترین دیجیتال نامحدودی که ایجاد می‌کند، یا با استفاده از شکل‌های جدید محتوا (از جمله کتاب‌های دیجیتال، کتاب‌های صوتی و ....) منافع ناشر و خواننده کتاب را تامین کرد و به نیازهای آن‌ها، به شیوه‌ای بهتر از برگزاری نمایشگاه‌های فیزیکی پاسخ داد؟

ضمن اینکه می‌توانیم علاوه بر اینکه با توجه به تحولات حوزه‌های مرتبط با فناوری، برنامه‌های بلند مدتی را مدّ نظر داشته باشیم، شاید اگر در جمع‌بندی به این رسیدیم که لااقل در کوتاه و میان مدت، منافع برگزاری نمایشگاه‌های استانی بیشتر از مضراتش باشد (که من شخصاً جزو این دسته هستم) ببینیم اشکالاتش چیست، آسیب‌شناسی کنیم و مشکلات موجود را در حد امکان رفع کنیم. مثلاً برخی به عدم تخصیص بهینه بودجه یا شیوه توزیع رایانه یا سوبسید خرید کتاب اشکالاتی را وارد می‌دانند. شایسته است با بررسی دقیق این موارد، مشخص شود که آیا سفره‌های خاصی در جایی پهن است؟ آیا باید این سفره را یک مقدار اصلاح کرد یا نه و پرسش‌هایی دیگر که مواردی نظیر این را خبرگان و دست اندرکاران باید بررسی کنند و نظر بدهند.

سؤالات بسیاری وجود دارند که بررسی و پیدا کردن پاسخ مناسبی برای آنها می‌تواند به بهتر شدن نمایشگاه‌های استانی، لااقل تا زمانی که گزینۀ جایگزین مناسبی برای آن وجود ندارد یا فضای دیجیتال و خرید اینترنتی به بلوغ لازم نرسیده یا رفتار مصرف‌کنندۀ عام در فضای آنلاین در حوزۀ کتاب، تغییر جدی نکرده است، کمک کند. حتماً می‌توان موارد متعددی را مورد توجه قرار داد که نیاز به اصلاح دارند. از جمله زمان برگزاری، تعداد دفعات برگزاری،  ترتیب برگزاری در استان‌ها و حتی شهرهای هر استان، نوع تعامل در نمایشگاه‌های استانی، ترتیبات حضور، غرفه‌گیری (جانمایی)  و ... که در صورت وجود اراده جدی برای اصلاح، می‌توان اصلاحات قابل قبولی را در آن ایجاد کرد.

در پایان، بد نیست به این اشاره کنیم که بخواهیم یا نخواهیم، رفتار مصرف کننده به تدریج تغییر خواهد کرد. خرید اینترنتی به تدریج بخش قابل توجهی از سهم بازار را حتی برای فروش کتاب‌های فیزیکی به خود اختصاص خواهد داد. نسل جوان، بیشتر و بیشتر با تامین خوراک فکری خود در بسترهای دیجیتال روی خوش نشان خواهد داد.

سیستم توزیع فعلی با چالش‌های گوناگونی روبرو است. هزینه‌های مالی و مادی راه‌اندازی و ادارۀ یک فروشگاه فیزیکی با هزینه‌های سرسام آور در حوزه ملک، دکور، نگهداری، تامین و ... و محدودیت‌های فیزیکی ویترین‌ها، سیستم توزیع فعلی را با دگرگونی و تحول جدی روبرو خواهد کرد. این سیستم، به شکل فعلی امکان ادامه فعالیت نخواهد داشت. شاید اشتباه باشد که برای یا به بهانۀ حفظ سیستم توزیعی که به هر حال به دلیل تغییرات سریعی که در حوزه فناوری شاهد آن هستیم و خواهیم بود، به شکل جدی رو به افول است (هرچند پیش‌بینی نمی‌شود که به صورت کامل حذف شود)، یک رویداد فرهنگی قابل قبول مثل نمایشگاه‌های کتاب استانی را با دلایلی که گفته شد، قربانی کنیم. شاید، لااقل در کوتاه مدت، فکر حذف نمایشگاه‌های استانی، ایدۀ خوبی نباشد.

ضمن یادآوری این نکته که در مثل مناقشه نیست، در پایان، خواندن بخشی از شعر فروغ فرخزاد که بیت پایانش، مصرع آغازین این یادداشت بود را جالب می‌دانم:

در شب، اکنون، چیزی می‌گذرد

ماه سُرخَست و مشوش

و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است...

ابرها، همچون انبوه عزاداران

لحظهٔ باریدن را گوئی منتظرند

...

باد، ما را با خود، خواهد برد!

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران