ادعای ۲۰ درصد بازده بیشتر "محصولات تراریخته" کذب است/ تهدید "امنیت غذایی پایدار" با طرح راهکار انحرافی کشت تراریخته
جریان ذینفع در کشت و تجاریسازی "محصولات تراریخته" برای مجاب کردن مسئولان امر به کشت این محصولات، ادعای عملکرد چند برابری محصولات تراریخته را مطرح میکنند، در حالیکه طبق آمار جهانی حتی افزایش ۱۰ درصدی عملکرد این محصولات نیز قابل اتکا نیست.
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ تا به امروز مستندات و دلایل بسیاری از سوی منتقدان و اساتید برجسته حوزه بیوتکنولوژی درباره برخی مضرات، عوارض و لطمات انسانی و محیط زیستی کشت و تجاریسازی محصولات تراریخته در کشور منتشر شده است و از سوی دیگر شواهد فراوانی نیز درباره برخی مناسبات پسپرده مالی ــ تجاری جریان حامی تراریخته با شرکتهای بدنامی مانند "مونسانتو" افشا شده است.
در نقطه مقابل، جریان حامی کشت و تجاریسازی محصولات تراریخته که البته بخش قابل توجهی از آنها، خود از بنگاهداران و شرکتداران این حوزه نیز هستند، مسئله کوچک و محدود فناوری تراریخته کردن محصولات کشاورزی را مساوی با دانش گسترده "بیوتکنولوژی" معرفی کرده و سعی در القای این باور ناصحیح داشتهاند که مخالفان و منتقدان محصولات تراریخته، فناوریهراس یا مخالف دانش بیوتکنولوژی هستند!
همچنین این جریان طی سالیان اخیر و پس از ورود رسانههای مستقل و اساتید برجسته حوزه بیوتکنولوژی در نقد محصولات تراریخته، بخشی از تلاش خود را معطوف به ایجاد "اشتباه محاسباتی" برای مسئولان امر و تصمیمگیران کلان در سطح دولت برای متقاعد کردن آنها به لزوم کشت و تجاریسازی محصولات تراریخته در داخل کشور کرده است و در این مسیر حتی از ارائه آمار غلط و برخی اطلاعات و ادعاهای ناصحیح و اثباتنشده نیز دریغ نکرده است.
البته چهرههای شاخص این جریان تا به امروز بهمدد اطلاعرسانی و ورود رسانههای مستقل و طرح بیواسطه دیدگاههای اساتید و منتقدان محصولات تراریخته، در نیل به بخش زیادی از اهداف خود ناکام ماندهاند.
اما یکی از نقاط اصلی تمرکز چهرههای اصلی این جریان برای ایجاد "اشتباه محاسباتی" در مسئولان امر، تأکید بر 2 مزیت ادعایی در مورد محصولات تراریخته است؛ یکی ادعای "بازده بالای محصولات تراریخته در مقایسه با محصولات طبیعی" و دیگری ادعای "نیاز کمتر محصولات تراریخته به سموم و آفتکشها" است!
جریان حامی کشت و تجاریسازی محصولات تراریخته تا به امروز توانسته با توسل به همین دو مزیت ادعایی و مانور بر مسئله "امنیت غذایی"، در برخی مسئولان تصمیمگیر یا مراکز و نهادهای تصمیمساز، تصورات غلط و بهدور از واقعیات علمی و میدانی ایجاد کند؛ همین مسئله لزوم پرداختن به مستندات علمی چنین ادعایی را دوچندان میکند.
بر همین اساس، گفتوگویی با دکتر علیرضا عباسی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و استاد بیوتکنولوژی گیاهی از دانشگاه ارلانگنترتیب دادیم که پیش از این 3 بخش آن با عناوین ذیل منتشر شده است:
تلاش چهرههای حامی "تراریخته" برای ایجاد "اشتباه محاسباتی" در مسئولان با توسل به آمار کذب
تسخیر تمام ارکان نظارت و صدور مجوزهای محصولات "تراریخته" توسط موافقان و ذینفعان آن
در ادامه بخش پایانی این گفتوگو تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:
تسنیم: آقای دکتر عباسی! جریان حامی کشت تراریخته در داخل کشورمان در بیان محاسن کشت محصولات تراریخته به عملکرد 20 تا 30 درصد بالاتر این محصولات اشاره میکنند؛ هدف جریان ذینفع در کشت و تجاریسازی محصولات تراریخته برای القای آمار غلط درباره عملکرد بالاتر این محصولات چیست و آیا این چهرهها در پی القای دوگانه ساختگی "یا تراریخته کشت کنید یا امنیت غذایی نداریم!" به مردم و مسئولان هستند؟
بله؛ دقیقاً این جریان با توسل به این آمار مغشوش در پی القای این دوگانه اشتباه به مسئولان امر و افکار عمومی است؛ باید این استدلال غلط اصلاح شود و در این راستا باید از اساتید حوزه بیوتکنولوژی و تولید گیاه کمک بگیریم و وارد فاز جدیدی شویم.
باید مواظب باشیم نیاز کشور در حوزه مواد غذایی باعث نشود دست به کار اشتباهی بزنیم؛ آمار و ارقام کشت محصولات تراریخته در سراسر جهان مشخص است و این محصولات در خوشبینانهترین حالت صرفاً 10 درصد افزایش عملکرد دارند همچنین باید مراقب "مقایسههای اشتباه" و جهتدار هم بود مثلا از دو نوع گندم فلات و روشن، گندم فلات بازده بیشتری دارد با این توجیه اگر به گندم فلات، ژنی وارد شود نباید با گندم روشن مورد مقایسه قرار گیرد!
در جاهایی ممکن است مدعی افزایش دو تا سه برابری عملکرد محصولات تراریخته وجود دارد در حالیکه طبق آمار جهانی حتی 10 درصد آن هم قابل اتکا نیست و این آمار سندیت ندارد و غیرقابل اطمینان است.
تسنیم: در مورد ادعای "کاهش میزان استفاده از سموم در کشت محصولات تراریخته" چه آمار قابل اتکایی وجود دارد؟
اگر دو کشور آمریکا و برزیل بهعنوان بزرگترین کشورهای تولیدکننده محصولات تراریخته در جهان را در نظر بگیریم، طبق آمارهایی که از وزارت کشاورزی آمریکا از طریق مقالات منتشر شده و از حداقل استنادی برخوردار است، مصرف "سم علفکش گلافسیت" نسبت به قبل از کشت محصولات تراریخته تقریبا 60 تا 70 درصد افزایش یافته است! وزارت کشاورزی آمریکا حدود 12 سال کشت محصولات تراریخته را بررسی کرده است.
از میان موافقان تراریخته کسانی که منصفتر هستند به افزایش مصرف "سم گلایفسیت" اعتراف دارند و میپذیرند که کشت تراریخته به کاهش مصرف سموم منجر نمیشود البته برای باکتری "BT" این ادعای کاهش سم وجود دارد. "BT" مخفف "Bacillus Thuringiensis" بوده و ژنی است که از یک باکتری گرفته میشود و در دنیا دو کاربرد دارد؛ حدود 20 میلیون هکتار از 190 میلیون هکتار زیر کشت تراریخته تنها از این صفت استفاده میکند که قسمت عمده آن در کشت پنبه کاربرد دارد.
در مزارع تراریخته از گلایفسیت، "BT" یا هر دو استفاده میشود با این ادعا که استفاده از "BT" مصرف سم را کاهش میدهد؛ وقتی ژن "BT" وارد سیستم گوارش حشرات میشود با تولید "توکسین" سلولها را تخریب میکند البته تاکنون بر روی عوارض آن بر روی بدن انسان مطالعهای انجام نشده است.
ژن وارد شدهبه گیاه تراریخته، گیاه اصلی را در برابر سم گلایفسیت مقاوم میکند اما باقی گیاهان حساسیت خود به سم را حفظ میکنند، با این اطمینان که گیاه اصلی در برابر سم مقاوم است، آنقدر دفعات سمپاشی را تکرار میکنند تا همه علفهای هرز از بین برود و در مواقعی این تکرار سمپاشی به 5 بار میرسد! در استفاده از علفکش برای محصولات تراریخته چارهای جز افزایش میزان سم وجود ندارد.
با افزایش میزان و دفعات استفاده سم در سطوح وسیع، علفهای هرز هم به مرور زمان نسبت به سم مقاوم میشوند؛ این عمل به خاطر فشار انتخاب صورت میگیرد، وقتی گیاه تحت فشار باشد در طول زمان یک راه ژنتیکی برای مقاومت پیدا میکند.
تسنیم: پس کشاورزان برای کشت محصولات تراریخته عملاً مجبور میشوند هر سال دز سم مورد استفاده خود را افزایش دهند؟
بله و از طرفی با این روند، لزوم استفاده از سمهای دیگر هم به وجود میآید و باعث میشود میزان استفاده از سم از حالت عادی بیشتر شود؛ با وجود استفاده بیشتر از سم در محصولات تراریخته در این صورت هم نسبت به هزینه کارگر برای مبارزه با علفهای هرز در اراضی گسترده، مقرون به صرفهتر است! غیر از گلایفسیت بر روی "24D" هم عملیات مقاومسازی را انجام دادهاند تا در صورت شکست مقاومت گلایفسیت، به سراغ آن بروند.
تسنیم: واکنش مدافعان تراریخته در داخل کشورمان در مواجهه با این آمار جهانی مبنی بر استفاده از سموم بیشتر برای کشت محصولات تراریخته چیست؟
برخی که منصفتر هستند، روی این مسئله تعصب خاصی ندارند و این آمار جهانی را قبول دارند اما اکثر آنها ادعا میکنند مقالات نوشته شده در این حوزه نامعتبرند! این آمار و مقالات مصداق "اظهر من الشمس" هستند و با کسانی که آن را نمیپذیرند، نمیتوان جنگید؛ در نهایت طیفی از آنها ممکن است بگویند سمهای کمخطر را جایگزین سموم پرخطر میکنیم و منظور آنها از سم کمخطر، "گلایفسیت" است!
در محیط اکولوژی، طیفی از حشرات مفید و غیر مفید وجود دارند؛ حال این سؤال پیش میآید که آیا استفاده از "BT" حشرات مفید را هم از بین میبرد و چه تاثیری بر روی اکوسیستم میگذارد؛ در حوزه محیط زیست باید به این مسائل پرداخته شود، ممکن است اکوسیستم کشور آمریکا یا هند با کشور ما فرق داشته باشد، متاسفانه هیچ تحقیقی بر روی اکوسیستم ایران صورت نگرفته است؛ محیط زیست به عنوان متولی باید خطرات بالقوه این حوزه را شناسایی کند.
مسئولانی که در وزارت کشاورزی، بهداشت و محیط زیست مجوز صادر میکنند باید خطرات حوزه کاری خود را شناسایی کنند؛ اما متاسفانه آنها به صرف اینکه یک محصول تراریختهای در فلان جای دنیا کشت شده، بدون مطالعه و توجه به استدلالات اساتید، پایشان را در یک کفش کردهاند که حتماً ما هم باید آن را کشت کنیم! متاسفانه برخی از مسئولان دخیل در این مسئله، 80 میلیون افراد جامعه، محیط زیست و اکوسیستم کشورمان را در نظر نمیگیرند، کسانی که در این زمینه مطلع هستند باید اطلاعرسانی کنند.
تسنیم: در واقع ممکن است جریان نفوذ برای اینکه در کشورمان راهکار اصولی، صحیح و بلندمدت برای مسئله "امنیت غذایی" دنبال نشود، با طرح مسئله انحرافی کشت محصولات تراریخته بهعنوان راهکار تامین امنیت غذایی، سعی دارد با ارائه چنین راهکاری از دو جهت لطمه سنگینی به کشور بزند؛ هم از طریق تحمیل عوارض و پیامدهای کشت تراریخته و هم از طریق مسکوت گذاشتن چارهجویی واقعی برای مسئله امنیت غذایی!
بله؛ این بحث از هر جایی که وارد شده باشد، ماهیتی انحرافی دارد و ما را از "خودکفایی و امنیت غذایی پایدار" دور میکند؛ متاسفانه در حال حاضرهمه امکانات، مقالات، بودجهها و اعتبارات در حوزه تراریخته متمرکز شده در نتیجه نخبگان به اصلاح نباتات سنتی توجه نمیکنند، باید جنگ بیهوده "نعمتی و حیدری" را کنار گذاشته و به منافع کشور بپردازیم، این چالش با توجه کردن به لزوم امنیت غذایی حل میشود.
در مرحله اول باید بدانیم میزان نیاز و تولید در زمینه کشت محصولات سویا، پنبه، ذرت، کلزا و برنج چه نسبتی با هم دارند سپس، از همه ظرفیت موجود برای جبران نیاز کشور استفاده کنیم و در مراحل بعد اگر هنوز هم با کمبود مواجه بودیم میتوان به واردات این محصولات فکر کرد.
یکی از سؤالات اساسی درباره واردات محصولات تراریخته این است که اصولا چرا باید محصولات کشاورزی مورد نیاز کشور مانند سویا را از محصولات تراریخته وارد کنیم؟! از طرفی چه اجباری مثلا در مصرف ذرت داریم، آیا واقعاً محصول جایگزین دیگری وجود ندارد؟!
با تحقیق در علم اکولوژی میتوان محصولات جایگزین را شناسایی کرد، مواردی وجود دارد که این امکان را ثابت میکند مثلاً متوسط تولید گندم در کشور 3 تا 3.5 تن در هکتار است در حالیکه یکی از کشاورزان نخبه کشورمان توانسته از هر هکتار 13 تن گندم برداشت کند! یا کشاورزانی متوسط تولید سالیانه سیب درختی را از 25 به 160 تن در هکتار رساندهاند!
این عملیات را به کمک "بهزراعی" میتوان بر روی محصولات دیگر هم پیاده کرد؛ در صورت توجیه مسئولان، با استفاده از این شیوهها به "امنیت غذایی" میرسیم و دیگر به تولید محصولات تراریخته نیاز نخواهیم داشت.
گفتوگو از: جابر سعادتی صدر
انتهای پیام/