گزارش تسنیم| بازگشت باسماچیان به عرصه گفتمان‌های سیاسی تاجیک

گزارش تسنیم| بازگشت باسماچیان به عرصه گفتمان‌های سیاسی تاجیک

بازتعریف گفتمان باسماچیان به عنوان یک گروه ملی‌گرا، اسلام‌گرا و قهرمان، به نظر می‌رسد ابتکاری از سوی کبیری در راستای اعطای روح تاریخی و ابعاد هویتی برای مبارزه سیاسی اپوزوسیون و جلب توده‌های مردم و نخبگان ملی کشور به این مبارزه است.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، در جریان شکل‌گیری پیمان ملی تاجیکان توسط برخی گروه‌های اپوزوسیون تاجیک، محی الدین کبیری، رهبری حزب نهضت اسلامی و پیمان ملی با اشاره به باسماچیان اظهار داشته بود که باسماچیان که تاکنون سیاه شده‌اند را باید سفید کرد و باسماچیان می‌بایست به عنوان قهرمانان ملی معرفی شوند. در آن زمان کمیته امور دینی تاجیکستان طی یادداشتی به قلم عبدالله غفوراف، با اشاره به اظهارات کبیری که در خصوص نسل‌های دوم و سوم باسماچیان در دوره معاصر، نهضت باسماچیان را یک «جنبش ضدملی و متشکل از راهزنان» می‌خواند. غفوراف که ادعا شده استاد رشته تاریخ است در ادامه نیز انتقادات دیگری بر این موضوع وارد می‌کند.

با این حال چند روز پیش رئیس پیمان ملی تاجیکان در گفت‌و‌گویی دیگر مجددا به این موضوع اشاره کرده بود. کبیری در این گفت‌و‌گو مجددا تصریح کرده بود «همه مبارزان علیه استثمارگران که از آن‌ها به عنوان باسماچیان یاد می‌شود، باید در دادگاه ملی سفید قهرمان اعلان شوند».

قیام باسماچیان؛ فراز و فرود

قیام باسماچیان پس از انقلاب اکتبر 1917، زمانی که خانات خوقند در ترکستان به دست نیروهای کمونیست شوروی افتاد ظهور کرد. نیروهای بلشویک که در این دوره سرمست از ایدئولوژی کمونیستی خود بودند اقدامات گسترده‌ای علیه مسلمانان از جمله مصادره اموال آنان تا اهانت به تمامی مقدسات و دستگیری و قتل روحانیون و چهره‌های برجسته مذهبی زدند. منشاء جغرافیایی قیام باسماچیان دره فرغانه بود که امروزه میان 3 جمهوری ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان قرار گرفته است. پیش از این نیز در دوره روسیه تزاری سوابقی از اعتراض و مقاومت در میان مردم این منطقه دیده شده بود.

در این دوره با اقدامات بلشویک‌ها و حضور اقلیت‌های گسترده روس در ترکستان، وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم منطقه به شدت آسیب دیده بود. این امر موجب شد که دزدی، راهزنی و یاغی‌گری رواج پیدا کند. با این حال، گروه‌هایی از باسماچیان با مد نظر قرار دادن اصول و مولفه‌های اخلاقی، روش‌های عیاری و جوانمردی را در پیش گرفته و حمله به روس‌ها و مصادره اموال آن‌ها را در دستور کار خود قرار دادند و آن چه به دست می‌آوردند را میان مردم تقسیم می‌کردند. این مساله در کنار کشتار گسترده نیروهای بلشویک به بهانه حمایت از باسماچیان موجب شد تا شهرت این گروه و محبوبیت آن‌ها نزد مردم افزایش یابد.

با این حال پس از شکل‌گیری اتحادیه جمعیت‌های انقلابی ملی و مردمی مسلمانان آسیای مرکزی، جنبش باسماچیان شکل دیگری به خود گرفت. بنا بر عقیده مورخان، این اتحادیه استقلال ترکستان، برقراری حاکمیت جمهوری دموکراتیک، تشکیل ارتش ملی، استقلال اقتصادی، پیشرفت فرهنگ و معارف و آزادی مذهبی را مد نظر قرار داده بود.

نقطه تاثیرگذاری این جریان نیز از امپراطوری عثمانی نشات می‌گرفت. پس از تجربه تشکیل جمهوری آذربایجان با حمایت از محمدامین رسول‌زاده در 1918 و شکست آن در 1920، سران امپراطوری عثمانی این بار به سراغ آسیای مرکزی آمده بودند. انورپاشا، داماد سلطان عثمانی و وزیر جنگ سابق این امپراطوری که از پان‌ترک‌های مشهور نیز به شمار می‌رفت، نقش به سزایی در کنار ابراهیم‌بیگ، در شکل‌دهی به قوای باسماچیان و پشتیبانی از آن‌ها ایفا می‌کرد. با این حال به رغم آن که نیروی قابل توجهی توسط باسماچیان تشکیل شد و پیروزی‌های مقطعی نیز به دست آوردند، اما در اواخر دهه 1920 در نهایت با ایجاد اختلاف میان فرماندهان عرصه را به ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی (که تازه قدرت آن تثبیت شده بود) واگذار کرده و بدین ترتیب باسماچیان از صحنه ترکستان حذف شدند.

به هر ترتیب به عقیده مورخی و تحلیل‌گران تاریخ معاصر شوروی، با وجود آن که قیام باسماچیان در پاسخ به اشغال‌گری بلشویک‌ها از طریق راهزنی و یاغی‌گری آغاز شد، اما به مرور زمان به نهضتی اسلامی و ملی‌گرایانه بدل گشت که حمایت آحاد مسلمانان را در بر داشت. از همین جهت هم سران کمونیست آن را یک قیام ضدانقلاب و منطبق بر منافع نظام سرمایه‌داری جهانی نامید.

(برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به «قیام باسماچیان»، نوشته احمد زکی ولیدی طوغان، ترجمه علی کاتبی و «نگاهی به مراحل قیام جنبش باسماچیان»، نوشته مصطفی باباجانی)

شکل‌گیری پویش «من باسماچی هستم»

در پی اظهارات محی‌الدین کبیری و شمار دیگری از روشنفکران، تحلیل‌گران و فعالین سیاسی و اجتماعی تاجیک، با افزایش مناظرات و واکنش‌های جریان‌های وابسته به دولت تاجیکستان، پویشی تحت عنوان «من باسماچی هستم» (به تاجیکی: #ман_босмачӣ_ҳастам) توسط برخی چهره‌های فعال تاجیک همچون داریوش رجبیان، باباجان قیوم‌زاده و سیدیونس استروشنی به راه افتاده است. این پویش به سرعت در حال یافتن طرفداران زیادی است و گروه‌ها، صفحات و محافل بسیاری در این باره در شبکه‌های اجتماعی و به‌ویژه فیسبوک به راه افتاده است. اظهار نظرهای مختلفی نیز در این باره صورت می‌گیرد.

تاکید چند باره بر این موضوع توسط محی‌الدین کبیری، به عنوان رهبری حزب نهضت اسلامی و ریاست پیمان ملی تاجیکان، به نظر می‌رسد نشان‌گر دور جدیدی از مبارزات سیاسی اپوزوسیون باشد. طی این سال‌ها، یک ضعف مهم اپوزوسیون حضور در خارج از مرزهای کشور و عمدتا در اروپا و متعاقب آن کاهش ارتباط با مردم تاجیکستان در پی محدودیت‌های داخلی این کشور بوده است. بازتعریف گفتمان باسماچیان به عنوان یک گروه ملی‌گرا، اسلام‌گرا و قهرمان، به نظر می‌رسد ابتکاری از سوی کبیری در راستای اعطای روح تاریخی و ابعاد هویتی برای مبارزه سیاسی اپوزوسیون و جلب توده‌های مردم و نخبگان ملی کشور به این مبارزه است. به ویژه با اعمال محدودیت‌های شدید مذهبی در حوزه‌هایی نظیر حجاب از سوی دولت و افزایش درجه اقتدارگرایی دولت امامعلی رحمان به بالاترین سطح موجود از سال 2015  به بعد که شباهت بیش از پیش به نظام سیاسی اتحاد جماهیر شوروی را در بر داشته است، بازتعریف گفتمان باسماچیان معنا و مفهوم کیفی‌تری می‌یابد.  

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران