نگاهی به انیمیشن "آخرین داستان"| فرصتی که از دست رفت
انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» به نویسندگی و کارگردانی اشکان رهگذر از جمله انیمیشنهای حاضر در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر است که در بخش سودای سیمرغ با دو انیمیشن «بنیامین» و «شب آفتابی» علی مدنی به رقابت میپردازد.
خبرگزاری تسنیم- نفیسه ترابنده
«آخرین داستان»که ساخت آن 9 سال طول کشیده است برداشتی آزاد از داستان نبرد کاوه آهنگر و آفریدون با ضحاک ماردوش است.اینکه انیمیشن های وطنی به سراغ گنجینه فاخر ادبیات فارسی بروند به خودی خود اتفاق میمونی است چراکه متأسفانه تاکنون با وجود ادبیات غنی داستانی ایران چندان که شایسته است از این ظرفیت عظیم بهرهبرداری نشده است اما آیا باید دید این انیمیشن توانسته است دین خود را به این شاهکار فاخر زبان فارسی و اسطوره های ایرانی ادا کند؟
یکی از مهمترین عوامل موثر در موفقیت یک انیمیشن صداگذاری شخصیتها است. صداپیشگانی که در انیمیشن آخرین داستان حضور داشتهاند، همگی از ستارگان سینما هستند و این امر به جذابیت اثر کمک کرده است آن هم در شرایطی که شخصیتها بسیار از نظر ظاهر شبیه به یکدیگر هستند و مخاطب شاید تنها به کمک صدای آنها شخصیت های فیلم را از هم تشخیص میدهد.
«آخرین داستان» از دوران پادشاهی جمشید یعنی دوران طلایی تاریخ اساطیری ایران آغاز میشود، دورانی که در آن مرگ از میان مردمان برمیخیزد و گرسنگی و تشنگی بر میافتد. جمشید که از فر ایزدی برخوردار است در راه ساخت اولین آرمانشهر بشری یعنی جمکرد تلاش بسیار میکند اما به تدریج وجود او به تکبر آلوده می شود و یزدان از او روی برمی گرداند. جمشید مرداس را جانشین خود میکند و با مرگ ناگهانی مرداس پادشاهی به پسر ناصالح او ضحاک می رسد. تاریکی وجود ضحاک بر شهر سیطره مییابد و جمکرد در تاریکی و ترس غوطهور میشود.
داستان این انیمشین نیز همچون انیمیشن«بنیامین»مصداق بارز آیه:«ان الله لایغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم» می باشد.«آخرین داستان» میخواهد روایتگر حداستان مردمانی باشد که تحت ظلم و ستم حاکم خود روزگار میگذرانند و کم کم جانشان به لب میآید و تحت رهبری فردی شایسته و مورد عنایت پروردگار به قیام برمیخیزند و اساس ظلم و سیاهی را برمیچینند.
«آخرین داستان» به دلیل فضای اساطیری خود و نمایش جدال خیر و شر یک انیمیشن خوش رنگ و لعاب نیست. بیشتر صحنههای فیلم تاریک و تیره هستند. همچنین لحظات خشن در این فیلم و جنگ و خونریزی بسیار زیاد است. چهره اهریمن و نیروهای آن نیز بسیار موهن و ترسناک میباشند و قطعا این فیلم بنابه گفته سازنده آن مناسب نوجوانان زیر 12 سال نمیباشد. از خشونتهای این فیلم که بگذریم برخی دیالوگهای شخصیتها بسیار صقیل و قلنبه سلنبه هستند، درست است که خود شاهنامه هم اثری با ادبیاتی کهن و گاه دشوار است اما وقتی می خواهیم حرفی را در قالب داستانی جذاب بیان کنیم تا حد ممکن باید برای مخاطب ساده و روان بیان شود نه اینکه مخاطب حتی نوجوان بالای 12 سال معنا و مفهوم بسیاری از دیالوگ های شخصیت ها به ویژه سخنان ضحاک با اهریمن را متوجه نشود.
«آخرین داستان» جدال خیر و شر، یعنی فر ایزدی و اهریمن است اما آنچنان که اهریمن و نیروهای آن در فیلم قدرتمند نشان داده شده اند جبهه خیر و نمایندگان فر ایزدی اینگونه نبوده و ضعیف و کم رنگ هستند. ما فقط در دو سه سکانس موبد زرتشتی را به عنوان نماینده خداوندگار و راهنمای کاوه میبینیم. در هیچ یک از دیالوگ های آفریدون و حتی کاوه آهنگر از خدا و نیروی ایمان حرفی زده نمی شود و مخاطب در هیجان انگیزترین سکانس داستان که همانا نبرد ضحاک با آفریدون است نمیفهمد چگونه به یکباره آفریدون پیروز میدان میشود و این یعنی اصلی ترین پیام فیلم که همانا غلبه نیروی ایمان بر اهریمن است به ناقص ترین شکل ممکن بیان شده است و فاقد تأثیرگذاری بر مخاطب است.
شخصیتهای این انیمیشن نیز پرداختی ضعیف و سطحی دارند. ضحاک تا پایان داستان شخصیت خبیثی به نظر نمی آید.از نظر مخاطب او فقط فردی ضعیف است که گویی به ناچار و برحسب تقدیردرگیر کابوسهای بی پایان شده است. همچنین فیلمساز از قهرمان پروری در فیلمش عاجز مانده است.آفریدون به هیچ وجه شمایل یک قهرمان اسطورهای را ندارد و سیر تکامل او برای رهایی از کینه و انتقامجویی بسیار ناگهانی و فاقد زمینه چینی لازم است.
انتهای پیام/