زندانیها، ادامه تلاش یک کارگردان برای نجات جامعه
ورود دهنمکی به موضوع مهدویت در این عصر ولنگاری فرهنگی و وضعیت بی سامان سینما گام مهمی محسوب می شود. چراکه با گذشت چهل سال از انقلاب، دست هنرمندان جمهوری اسلامی در این زمینه خالی است و عملا دستاوردی در این میان موجود نمیباشد.
خبرگزاری تسنیم-مسعود نفری
مسعود دهنمکی از آن دسته فیلمسازانی است که صرفاً برای بیان مواضع و اعتقادات خود به سراغ سینما آمده و سینما را بستر مناسبی برای این امر یافته است. سینمای او به شدت کارکرد تنظیری دارد و این کارکرد نشات گرفته از شخصیت او است. دهنمکی اساساً اهل سکوت نبوده و همیشه معضلات و انحرافات جامعه را با صدای بلند فریاد زده است. زمانی در قالب مطبوعات، زمانی در قالب سینمای مستند و اکنون در قالب آثار سینمایی. جای نیش و کنایه وی بر پیکر مدیران فرهنگی دهه هفتاد که حاصل فعالیت مطبوعاتی او در یالثارات، شلمچه، جبهه و ... است هنوز که هنوز است درد میکند.
زبان سرخ و صریح دهنمکی میراثی است که او بعد از مطبوعات در بستر مستندسازی، بسیار بلندتر و عیانتر دنبال نمود؛ فریادی که نشات گرفته از غیرت به جوش آمده او و گوش سنگین و ناشنوای مسئولین وقت بود. وی در ارتباط با مستند فقر و فحشا چنین میگوید: «من در این فیلم «فحشا» را به عنوان معلول مدنظر قرار دادم که علتهای فراوانی مثل فقر دارد. فحشا ناشی از بیعدالتی، ترویج فرهنگ مصرفزدگی، الگوی غلط توسعه و فاصله طبقاتی در جامعه میباشد.»
مردمی بودن سوژها و زبان روان و همهفهم دهنمکی از ویژگیهای منحصر به فرد اوست. به نحوی که آثارش با توده مردم ارتباط برقرار کرده و مخاطبانی را به پای تماشای آثار خود میکشاند که شاید اساساً تعلق و ارتباطی با سینما نداشته باشند. او بر روی دغدغههایی دست میگذارد که از جنس دغدغههای توده مردم است. شاید رمز پر بینندگی آثارش را بتوان همین موضوع دانست.
نگاه انتقادی و پرداختن به زوایای کمتر دیده شده از جنگ برای اولین بار بر پرده سینما توانست منجر به سونامی آشتی مردم با سینما برای اولین بار پس از انقلاب شود. اخراجیها پدیدهای بود که مردم را واداشت برای تماشایش ساعتها در صف انتظار خرید بلیط بمانند و پای افرادی را به سینما باز کرد که شاید قبل از آن هرگز به سینما نرفته بودند.
همین استقبال گرم و پرشور مردم از فیلمهای او بود که موجب بایکوت شدن وی از جانب سایر اهلی سینما شد. رشکی که از جانب اهالی سینما نسبت به آثار پرفروش و پر مخاطب دهنمکی برده شد در مواقعی منجر به بد اخلاقیها و رفتارهای غیر حرفهایی نیز گردید. قاچاق فیلم بر روی پرده و در حال اکران، تخریب و انتقادات تکنیکال و فنی به فیلمهای او و .... را شاید بتوان نتیجه همین حسادتها دانست.
ده نمکی تجربیات موفق خود در سینما را در تلویزیون نیز مجددا تکرار نمود. استقبال چشمگیر از سریال دارا و ندار در سال 88 شاهدی است بر این مثال. نمایش فقر و فاصله طبقاتی در قالب سریال تلویزیونی توانست بار دیگر درد فراگیر جامعه را به تصویر بکشد و بالطبع مخاطبان زیادی را به همراه داشته باشد.
ریاکاری و تزویرِ افراد ظاهر الصلاح مقولهای است که همواره مورد اعتراض و سوژه بسیاری از کاراکترهای سینمای دهنمکی است. او در آثارش همیشه سعی در به تصویر کشیدن این رباعی از خیام است:
شیخی به زنی فاحشه گفتا: مستی هر لحظه به دام دگری پابستی
گفتا؛ شیخا، هر آنچه گویی هستم آیا تو چنانکه مینمایی هستی؟
مد نظر قرار دادن این دغدغه در آثار بعدی دهنمکی بسیار پر رنگتر میشود. فیلم سینمایی رسوایی1 تلاشی است برای به تصویر کشیدن همین نکته اخلاقی که آن هم مورد پسند مخاطب واقع میشود.
بیان این دغدغههای نشات گرفته از مبانی دینی در فیلم رسوایی2 بسیار جدیتر مطرح شده و اینبار همه را مورد خطاب قرار میدهد چرا که نتیجه بسیاری از انحرافات دامنگیر تمام جامعه خواهد شد، از مسئولین گرفته تا مردم. نمایش شرایط آخرالزمانی در شهر تهران برای اولین بار بر روی پرده سینما شاید جدیترین تذکری باشد که تاکنون کسی جرات نمایش آن را داشته است.
هدایت هاشمی، بهنام تشکر، هومن برقنورد و.. عوامل جدیدی هستند که برای نخستین بار به تیم دهنمکی افزوده شدند. دهنمکی اینبار برای بیان مضمون خود از بازیگرانی غیر از بازیگران همیشگی فیلمهایش بهره برده و شاید همین اتفاق وجه تمایز عمده این اثر با آثار گذشته وی باشد، تجربه ای که درصورت موفقیت میتواند ادامه داشته باشد.
حمایت سازمان اوج در قالب سرمایهگذار در این اثر از جمله مواردی است که میتواند دلیل مورد توجه قرار گرفتن پرداخت به این موضوع شود. سازمان اوج کارنامه بسیار روشن و درخشنده ای در حمایت از تولیدات سینمایی دارد. این سازمان برای حمایت از آثار سینمایی بسیار با وسواس و دقت نظر عمل میکند و همین موضوع هم باعث بالا بودن سطح کیفی آثار مورد حمایت این سازمان است. قرار گرفتن فیلم زندانیها در کنار سایر تولیدات سازمان اوج از عمده دلایلی است که مخاطب را مجاب به تماشای این اثر میکند.
در مورد اثر زندانی ها فارغ از بحث تربیتی و یا به عبارتی تحول اشخاص که معمولا در اثرهای ده نمکی ظهور و بروز ویژه ای دارد و در این فیلم نیز با استفاده از فضای طنز به آن می پردازد، ورود او به موضوع مهدویت در این عصر ولنگاری فرهنگی و وضعیت بی سامان سینما گام مهمی محسوب می شود. چراکه با گذشت چهل سال از انقلاب، دست هنرمندان جمهوری اسلامی در این زمینه خالی است و عملا دستاوردی در این میان موجود نمی باشد. حال آنکه سینمای هالیوود خلاء پرداخت به مهمترین موضوع عصر حاضر را با سیاست ها و اهداف مد نظر خود جبران نموده و جمهوری اسلامی که داعیه بستر سازی امر ظهور دارد با ابراز تاسف فاقد هر گونه فیلمی در این زمینه برای ارائه و عرض اندام در سطح جهانی و حتی در سطح ملی است. شاید بتوان این ادعا را به درستی مطرح نمود که در صورت بهره گیری از هنر سینما برای ارائه صحیحی از وقایع آخر الزمان و پدیده ظهور، سینمای هالیوود فضایی برای عرض اندام در این زمینه و تا این سطح در اختیار نداشت و بلکه فرایند صدور انقلاب نیز با سرعت بیشتری انجام شده و هزینه های آن بسیار کمتر از حد فعلی بود. اثر زندانیها را با این رویکرد می توان به عنوان اقدامی در این زمینه قلمداد نمود و از این حیث شایسته تقدیر قلمداد نمود؛ همچنین نکته بارز دیگری که در این فیلم قابل چشم پوشی نیست استفاده از فضای طنز و کمدی آن است که مانند سایر فیلم های اکران شده در زمان کنونی سخیف و وقیح نیست چرا که در آن ها شأنیتی که باید برای مخاطب و مردم با اصالت ایران اسلامی و همچنین خود عوامل فیلمساز مد نظر باشد رعایت نمی شود. لذا امید است که فیلم زندانی ها به عنوان مطلعی برای ورود فیلمسازان به عرصه های مهمتر و جدی تر و عبور از وضعیت فعلی قرار گیرد.
انتهای پیام/