تفاوتهای «مقاومت» و «سازش»-۶|دستاوردهای مقاومت در فلسطین
آغاز مقاومت اسلامی در فلسطین، پایان روند رو به جلوی رژیم اشغالگر قدس بود و با گذشت زمان صهیونیستها را به عقب راند. دو انتفاضه و اخراج اشغالگران از نوار غزه آغاز پر قدرت مقاومت در فلسطین بود.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، پروژه صهیونیزم که به دنبال ایجاد «وطن قومی یهود» در فلسطین بود، در سال 1897 در اولین کنگره جنبش صهیونیزم در شهر بال سوئیس به یک مانیفست تبدیل شد. با اعلامیه بالفور، فرمان اجرا و ضمانت انگلستان را دریافت کرد و مقدمات اجرایی شدن آن، با 28 سال قیمومیت انگلستان بر فلسطین، فراهم شد. این پروژه با اشغال فلسطین در سال 1948 اجرایی شد. این پروژه با سرعت قابل توجهی تا اواخر دهه 1970 میلادی در حال پیگیری بود. اما از اواخر این دهه میلادی با پدیده ای روبرو شد و سرعت خود را از دست داد. از آن به بعد صهیونیزم مجبور شد به اموری تن دهد که به هیچ وجه نه برای آن برنامه ای داشت و نه می دانست باید با آن چه کند. این پدیده مقاومت اسلامی بود که از سال 1979 در فلسطین شکل گرفت.
شکل گیری اولین گروه های مقاومت اسلامی
سال 1979 همزمان با انقلاب اسلامی و تحت تأثیر تفکرات امام خمینی (ره)، اولین جنبش مقاومتی فلسطین شکل گرفت. این جنبش، جنبش جهاد اسلامی فلسطین بود که توسط شهید فتحی شقاقی متولد شد. شهید فتحی شقاقی در کتاب «الخمینی، الحل الاسلامی والبدیل» انقلاب امام خمینی(ره) را تنها راه حل برای مقابله با رژیم صهیونیستی معرفی می کند و می گوید که در تأسیس جنبش جهاد اسلامی فلسطین تحت تأثیر قیام امام خمینی(ره) این جنبش را تأسیس کرده است.
انتفاضه، نخستین دستاور مقاومت اسلامی
انتفاضه اول و تحمیل مذاکره
با شکل گیری جهاد اسلامی تمامی حامیان جریان های اسلامی به سمت این گروه گرایش پیدا کردند. همین امر موجب شد گرایش به سمت تأسیس گروه های اسلامی سرعت گیرد. نتیجه عملی تأسیس جنبش های مقاومت اسلامی 8 سال بعد خود را نشان داد که انتفاضه اول فلسطین تحت عنوان «انتفاضه سنگ» شکل گرفت. همزمان آغاز انتفاضه دوم جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، حماس- که مجموعه ای از جوانان اخوانی ساکن فلسطین بود اعلام موجودیت کرد. حضور جهاد اسلامی و حماس موجب شد انتفاضه ای که با دستان خالی از 8 دسامبر 1987 آغاز شده بود 6 سال به طول انجامید. این انتفاضه بود که صهیونیست ها را مجبور کرد به سمت مذاکره با ساف بخزند.
صهیونیست ها که از زمان اشغال فلسطین به هر جنایتی دست زده بودند با وجود گروه هایی چون الفتح، الصاعقه و سپتامبر سیاه که اقدام به مبارزه مسلحانه کرده بودند- توانسته بودند علاوه بر خفه کردن این گروه های مسلح، به جنایات و اشغالگری های خود ادامه دهند. اما انتفاضه سنگ که تحت تأثیر جنبش های مقاومتی اسلامی به وجود آمده بود آنها را مجبور کرد به مذاکره با ساف پناه ببرند.
انتفاضه مسجدالاقصی، مقدمه مقاومت مسلحانه
انتفاضه دوم که در سال 2000 و با ورود شارون به مسجدالاقصی کلید خورد نقطه آغاز اقدمات مسلحانه در داخل فلسطین شد. فلسطینی ها که در انتفاضه سنگ به جنگ دشمن رفته بودند با پیشرفت گروه های مقاومتی، مقابله با سلاح را تجربه کردند. این بار مردم فلسطین با کمک گروه های مقاومتی سلاح در دست گرفتند و وحشت را به جان صهیونیست ها انداختند. تحت تأثیر گروه های مقاومتی، بسیاری از نیروهای امنیتی حکومت خودگردان که توسط آمریکایی ها آموزش دیده بودند با سلاح های خود به جنگ صهیونیست ها رفتند.
این تجربه جدید علاوه بر ترسی که به جان صهیونیست ها انداخت، اعتماد به نفسِ توانایی مبارزه مسلحانه را به جوانان فلسطینی داد. ضمن اینکه شور پیوستن به گروه های مقاومتی در جوانان فلسطینی را به شدت شعله ور کرد و بسیاری از گروه های که حتی داعیه اسلامی بودند نداشتند را نیز به میدان مبارزه مسلحانه آورد و گروه های چپگرایی بین دو انتفاضه ظهور کردند که برای گرفتن حقوق فلسطینی ها سلاح در دست گرفته بودند.
نکته مهمتر این بود که اندیشه خروج رژیم صهیونیستی از نوار غزه توسط شارون در سال 2002 و تحت تأثیر انتفاضه دوم شکل گرفت.
اخراج صهیونیست ها از نوار غزه
انتفاضه دوم مقاومت اسلامی را عملاً وارد فاز مسلحانه کرد. این ورود به گونه ای بود که موجب شد تمام فلسطینیان به سمت مسلح شدن پیش بروند. در نوار غزه بیشتر جوانان به گروه های مقاومت پیوستند و بیشتر خانواده ها مسلح شدند. علقه خانواده ها به مقاومت و امیدی که در آنها ایجاد کرده بود کار را بر صهیونیست ها مشکل کرد.
آریئل شارون، قصاب صبرا و شتیلا که در این دوره نخست وزیر رژیم صهیونیستی بود و ورود او به مسجدالاقصی، آتش انتفاضه را روشن کرده بود، آوریل2004 طرحی را با عنوان «طرح قطع ارتباط یک جانبه»- که دسامبر 2003 به طور شفاهی اعلام کرده بود- به کنست رژیم صهیونیستی ارائه کرد. این طرح قصد خروج کامل نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی وشهرک نشینان صهیونیست از نوار غزه و خالی کردن تمامی پادگان های نظامی و شهرک های صهیونیست نشین این منطقه و بخش کوچکی از شمال کرانه باختری را داشت. طرح مذکور پس از قریب یک سال، در فوریه 2005 و پس از شور سوم کنست، با توافقی ضعیف و بسیار شکننده به تصویب رسید.
15 آگوست 2005 شارون طرح را اجرایی کرد و 21 شهرک صهیونیست نشین نوار غزه و4 شهرک شمال کرانه باختری را تخلیه کرد. 8692 شهرک نشین از نوار غزه خارج شدند. 582 شهرک نشین نیز 4 شهرک شمال کرانه باختری راترک کردند. تخلیه برخی شهرک ها با مقاومت ساکنان آن همراه بود. از سویی در کل جامعه صهیونیستها اعتراضات وسیعی علیه شارون و این اقدام وی صورت گرفت. به ویژه اینکه شارون حاضر نشده بود این قضیه را به رفراندوم بگذارد و با توافقی شکننده در کنست تصویب کرده بود. 15 سپتامبر 2005، نظامیان رژیم صهیونیستی، شهرک نشینانی را که مقاومت می کردند به زور و با توسل به خشونت از شهرک ها خارج کردند و نوار غزه برای همیشه از لوث صهیونیست ها پاک شد. فلسطینیان در نوار غزه جشن گرفتند و تمامی آنچه از شهرک نشینان باقی مانده بود را به آتش کشیدند.
در مقابل صهیونیست ها با طرح شارون اقدام به ساخت دیوار حائل در کرانه باختری کردند. این اقدام هم از ترس سرایت مقاومت نوار غزه به کرانه باختری بود و خود یک موفقیت مقاومت محسوب می شود که در این واقعه نهفته شده بود.
نکته قابل توجه در خصوص اخراج صهیونیست ها از نوار غزه این بود که این مسئله پس از اخراج صهیونیست ها از جنوب لبنان در سال 2000 اتفاق افتاده بود. موفقیتی که توسط مقاومت لبنان رقم خورده بود و حالا به فلسطین هم رسیده بود.
جمع بندی
مقاومت اسلامی فلسطین که تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران و تفکرات انقلابی حضرت امام خمینی (ره) علیه شکل گرفت، روند رو به جلوی حرکت صهیونیست ها را از همان بدو تأسیس متوقف کرد و با دو انتفاضه روح جدیدی را در فلسطین ایجاد کرد و پس از یک دوره 31 ساله ناموفق در بیرون راندن صهیونیست ها از فلسطین، موجب ایجاد روح امید در ملت فلسطین برای آزادی سرزمین شان شد. دو انتفاضه ای که در سال های 1987 و 2000 میلادی به وجود آمدند دستاورد این امید و دمیده شدن روح جدید مقابله با صهیونیزم در کالبد ملت فلسطین بود. حاصل انتفاضه دوم اخراج صهیونیست ها از نوار غزه در سال 2005 بود مسئله ای که در جامعه یهودیان فلسطین اشغالی هم قابل پذیرش نبود به تلخی از سوی تصمیم گیران رژیم صهیونیستی با توسل به زور و خشونت اجرایی شد چرا که چاره ای جز تسلیم در برابر مقاومت نداشتند. از سوی دیگر آنها مجبور کرد برای اینکه این پروژه در کرانه باختری تکرار نشود دور خود دیوار بزرگی بکشند. این آغاز پر قدرت- که در پی پیروزی مقاومت لبنان در سال 2000 و اخراج صهیونیست ها از جنوب لبنان رقم خورد- شروع فرآیندی بود که در ادامه موفقیت های بیشتری را رقم زد و صهیونیست ها را بیش از پیش مستأصل کرد و همه اینها این مسئله را اثبات کرد که صهیونیست ها فقط زبان مقاومت را می فهمند و گوش شان به هیچ زبان دیگری شنوا نیست.
ادامه دارد ...
انتهای پیام/