نتایج تأملبرانگیز یک آزمون جهانی: سقوط نسبتاً شدید دانشآموزان ایرانی در درستخواندن فارسی
به گفته مدیر گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان زبان، نتایج آزمون پرلز نشان میدهد که دانشآموزان ایرانی در مهارت خواندن زبان فارسی(چه درستخوانی و چه درک مطلب) نسبت به دورههای گذشته افت بیشتری دارند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حسن ذوالفقاری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و مدیر گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی در یادداشتی با عنوان «آموزش درستخوانی و افزایش سواد خواندن در مدارس را جدی بگیریم» که در شماره اخیر خبرنامه این گروه منتشر شده، به ضعیف شدن مهارت خواندن در میان دانشآموزان اشاره و آماری تأملبرانگیز از آزمونی جهانی در این رابطه ارائه کرده است. به گفته او؛ نتایج آزمون جهانی پرلز که در سال 2016 برگزار شده، حکایت از سقوط نسبتاً شدید عملکرد دانشآموزان ایران نسبت به دورههای قبل نشان میدهد؛ بدین معنا که نمره میانگین دانشآموزان ایران 428 است؛ در حالی که میانگین استاندارد جهانی 500 و میانگین دوره قبل ایران 457 بوده است.
بنا بر آمار منتشر شده در این یادداشت، ایران با این نتیجه پایینتر از برخی از کشورهای منطقه مانند قزاقستان، امارت نشین دوبی، گرجستان، آذربایجان، امارات متحده عربی، بحرین و قطر قرار میگیرد. متن یادداشت این استاد دانشگاه را میتوانید در ادامه بخوانید:
آموزش درستخوانی و افزایش سواد خواندن در مدارس را جدی بگیریم
در گذشته، یکی از درسهای شاخه ادبیات فارسی در مدارس درس قرائت فارسی بود. این درس هم نمره مستقل داشت و هم کتاب جدا. کتاب شامل متون مهم ادبی برای خواندن و آموزش درستخوانی بود و آزمون آن هم شفاهی برگزار میشد. این اقدام بایسته بسیار درست و بجا بود، زیرا مهارت خواندن از مهارتهای پایه به شمار میرود. خواندن جز آنکه درست و تند خواندن و فهم را تقویت میکند، اثر بسیار زیادی در دستنویسی و تقویت گنجینه واژگان دارد. نگارش کسانی که کتاب میخوانند بیعیب است. کتابخوانها سخنرانان خوبی هم هستند. آنان که فن بیان خوبی ندارند یا قادر به نوشتن نیستند، کم کتاب میخوانند. خواندن مادر مهارتهاست. دانش و فهم و قدرت اندیشه در کتابخوانها بسیار زیاد و فرهنگ آنان ستودنی است. انسانهای بیاخلاق و مفسدهجو و ناتوان در اداره زندگی، هیچگاه لذت خواندن را نچشیدهاند. همچنین رشد فناوریهای نوین و شبکههای مجازی و همهگیر شدن آن، به خصوص در ایران، ضرورت ترویج مهارت خواندن را دوچندان میکند. در یک کلام، همه ابعاد مادی و معنوی زندگی بشر به خواندن و رشد و افزایش آن بستگی دارد.
امروزه دانشآموزان و دانشجویان از خواندن متون ساده ناتوان هستند. بخشی از این ناتوانی به دلیل نگارشهای نادرست، عدم نشانهگذاری متون و عوامل بیرونی دیگر است اما عمدتاً دلیل این ناتوانی آن است که دانشآموز مهارتها و شگردهای درست خواندن را نیاموخته است. این موضوع به نظام آموزشی بازمیگردد. براساس اهداف برنامه درسی وزارت آموزش و پرورش، بهبود و پیشرفت سواد خواندن دانشآموزان از وظایف اصلی نظام آموزشی کشور به شمار میرود. ارتقای این مهارت، باید یکی از نتایج و پیادمدهای قطعی نظامهای آموزش ابتدایی و متوسطه باشد؛ طوری که دیگر نیازمند برنامههای تکمیلی بهبود سواد خواندن دانشآموزان نباشیم.
در برنامههای درسی 40 سال گذشته، به دلیل کاهش ساعات درس زبان و ادبیات فارسی در مدارس، رفتهرفته خواندن و نمره آن از چرخه آموزش رخت بربست. مسئولان و تصمیمگیران وزارت آموزش و پرورش هم بی توجه به عواقب نامطلوب کاهش ساعات درس ادبیات و زیانهای جبرانناپذیر آن مثل آسیب به زبان ملی، باز بر طبل کاهش ساعات و افزودن مواد غیر ضروری در برنامه درسی کوفتند؛ بیآنکه بدانند ضعف در این درس به ضعف در تمام مواد درسی منجر میشود. از یاد نبریم خواندن ابزار پایهای تمام دروس است. در کتابهای ابتدایی نیز در کتاب خواندن تمرینهایی مستقل و روانخوانی جای گرفت اما با توجه به ساعات اندک رسیدن به تمام اهداف کتاب ممکن نیست.
مقصود ما از مهارت خواندن، هم درستخوانی است؛ هم فهم و درک مطلب. اولی مقدمه و لازمه دومی به حساب میآید؛ زیرا برداشت نادرست از مطلب گاه به دلیل نادرست خواندن متن است. نتایج درک مطلب دانشآموزان هم بسیار ضعیف است. این ضعف را نتایج آزمون پرلز(2016)، نشان میدهد. در این آزمون بینالمللی که 50 کشور جهان حضور داشتند، ایران با هشت هزار و 766 دانشآموز پایه چهارم دبستان، برای چهارمین دوره متوالی(2001، 2006، 2011، 2016) شرکت کرد. نتایج پرلز 2016 سقوط نسبتاً شدید عملکرد دانشآموزان ایران را نسبت به دورههای قبل نشان میدهد؛ بدین معنا که نمره میانگین دانشآموزان ایران 428 است؛ در حالی که میانگین استاندارد جهانی 500 و میانگین دوره قبل ایران 457 بوده است. البته نتایج مطالعه آموزش علوم و ریاضی (تیمز 2015) در پایههای چهارم و هشتم نسبت به دورههای قبل نیز با افت شدیدی همراه بوده که حکایت از اتفاقی معنادار و قابل تأمل در نظام آموزشی دارد. کارشناسان اذعان دارند که تغییرات نظام آموزشی میتواند از عوامل تأثیرگذار بر این اتفاق باشد.
در کنار نتایج کاهشی ایران، افزایش عملکرد کشورهای منطقه قابل توجه است. عملکرد دانشآموزان ایران از قزاقستان، فلسطین اشغالی، امارت نشین دوبی، گرجستان، آذربایجان، امارات متحده عربی، بحرین و قطر پایینتر و تقریباً مساوی عربستان سعودی و عمان است. در مجموع از نظر رسیدن به حداقل معیار، تنها شش کشور عملکرد بدتری نسبت به ایران داشتهاند و با توجه به بحران نیروی انسانی در وزارت آموزش و پرورش ممکن است این نتایج در آینده نیز بدتر شود.
خواندن دو وجه دارد: اول فرهنگ و عادت به خواندن است و دوم مهارت درستخواندن که تا اولی به شکل یک عادت در فرد در نیاید، دومی بیفایده است. از سویی کودکان باید یاد بگیرند که بخوانند تا بعداً بتوانند بخوانند که یاد بگیرند. پس رابطه مستقیم و متقابلی بین «نگرش مثبت» دانشآموزان به خواندن و «توانایی خواندن» آنان وجود دارد. دانشآموزانی که «سواد خواندن» آنان مطلوب است اغلب والدینی دارند که خود اهل مطالعهاند و زمینههای مطالعات خارج از کلاس و آزاد را فراهم آوردهاند؛ زیرا بدیهی است با این وقت کم در مدارس و افت مهارتها و ضعف معلمان در آموزش و دهها موضوع دیگر، مدرسه نمیتواند در خواندن کمک بیشتری کند. این نقصان را باید والدین با رواج فرهنگ کتابخوانی در منزل رفع کنند. این عادت را باید خانواده و مدرسه و سایر نهادهای اجتماعی مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، صدا و سیما و مطبوعات ایجاد کنند.
یک راه مهم دیگر آموزش معلمان است. در مواد آموزشی معلمان درسی برای آموزش مهارت خواندن پیشبینی نشده است یا دورههای تخصصی ضمن خدمت هم برگزار نشده تا آنان را با روشهای تقویت مهارت خواندن در دانشآموزان آشنا کند. معلمان باید بدانند خواندن انواعی دارد: خواندن خطابی، همخوانی، خواندن اجمالی، تندخوانی، لبخوانی، عبارتخوانی(گروهخوانی)، دقیقخوانی و ... .
در خواندن شعر دقایقی است که آموختنی است. متون کهن خوانش خود را دارد و متون جدید لوازم دیگری میطلبد. کاربرد انواع لحن(ستایشی، حماسی، توصیفی، طنزآمیز و ...) در خواندن نقش مهمی دارد و متن نیز اقتضائاتی. خواندن مراحلی دارد و روشهایی. معلم باید اختلالات و آسیبهای خواندن مثل از ذهن خواندن، تکرار، اضافهخوانی، تغییر کلمات به میل خود و ... را بشناسد. با مشکلات نگارشی که عوارض آن را در خواندن نشان میهد آشنا باشد مثل درازنویسی، عدم کاربرد علایم سجاوندی، ابهام و کژتابی و ... . مهارتها و عوامل کلامی و غیر کلامی درستخوانی مثل زبان بدن، شناخت آهنگ و درنگ و سایر عوامل زبرزنجیری، تسلط بر انواع متن، قدرت ادراک، شناخت اعلام و اسامی و تلفظ درست، کلمات دوخوانشی، درک وزن شعر را بداند. زیرساختهای خواندن و فهم مثل آشنایی با تفکر انتقادی را آموخته باشد. ...
انتهای پیام/