چه عواملی دوران طلایی نثر فارسی را رقم زد؟
قهرمان شیری در کتاب حاضر به دلایل رونق نثر فارسی از دوره سامانی تا سلجوقی پرداخته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «تکوین و تکامل بهار نثر فارسی» با در نظر گرفتن برهه زمانی عصر سامانی تا دوره سلجوقی به کوشش قهرمان شیری از سوی نشر ورا منتشر شد.
کتاب حاضر ضمن بررسی عوامل تأثیرگذار بر شکلگیری سبکهای دورهای از جمله تحولات سیاسی- اجتماعی، تحولات زبانی، فردیت نویسنده، اقلیم جغرافیایی و ... به انواع نثر فارسی میپردازد. نویسنده در این بخش به تفاوت زبان شعر و زبان نثر پرداخته و رابطه تاریخی شعر و نثر را بررسی کرده است. شیری همچنین به انواع تقسیمبندیها در این زمینه از جمله تقسیمبندی اروپاییان، خطیبی و نجفی، رستگار فسایی و همچنین تقسیمبندی با نگاه دورهای میپردازد و در نهایت تقسیمبندی خود را پیشنهاد میکند.
کتاب در ادامه نثر در دورههای مورد نظر را بررسی میکند؛ زبان فارسی در غرب ایران، ادبیات درباری، دلیل دو قرن سکوت، نخستین شعرها و نزدیکی آنها به نثر، ویژگیهای نثر مرسل، نثرنویسی و تاریخنگاری بیهقی، نثر فنی و زمینههای شکلگیری آن، نقش زبان و فرهنگ عربی در شکلگیری نثر فنی، نثر تصنعی در دوره سلجوقی و ... از جمله موضوعاتی است که در بخشهای دیگر کتاب مطرح میشود.
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم:
تاریخ ادبیات فارسی، تاریخ نظم و نثری دلنشین، عمیق و اثرگذار است که شرایط بلوغ فرهنگی و اجتماعی زبان فارسی را در مقاطع مختلف تاریخی فراهم کرده و شهرت ظرفیتهای زبان فارسی را در جهان نشر داده است. این دو جلد کتاب یکی از مهمترین آثار تحقیقی و تحلیلی حوزه زبان فارسی را در اختیار علاقمندان به آثار پژوهشی قرار داده است.
قدیمیترین نوشتههای برجای مانده از فارسی دری، متعلق به دورۀ حکومتهای مستقل ایرانی است. بیگمان پیشتر از آن نیز نوشتههایی در کار بوده است، اما نگهدارندگان دلسوزی نداشته است که قدر آنها را بدانند و از آنها مراقبت کنند. آنها یا سربازان و فرماندهان بیگانه بودهاند و یا کسانی بودهاند که به بیگانگان خدمت میکردهاند؛ و در هر دو حالت، خوی بیگانگی داشتهاند. آنچه فرهنگ یک ملت را حفظ میکند، خوی یگانگی و حس همپیوندی است که نامش ناسیونالیسم است، با شکلگیری حکومت صفاریان و سامانیان در منطقۀ خراسان و سیستان و رخداد حوادثی چون برخورد یعقوب لیث صفاری با عربی سرایی محمد بن وصیف سجستانی و نوح سامانی، فارسی دری دو حامی جدی برای خود مییابد و استفاده از آن برای نوشتن شعر و نثر با تشویق و تأیید بسیار همراه میشود و به این وسیله نخستین شیوههای نوشتن، یعنی سبک خراسانی در شعر و سبک مرسل در نثر فارسی، پدید میآید. نثر مرسل، طبیعیترین سبک نگارش در تاریخ نثر فارسی است که گفتار و گویش روزمرۀ مردم را به طور مستقیم به متون نوشتاری تبدیل میکند. هنگامی که یک زبان مرحلۀ تبدیل از گفتار به نوشتار را طی میکند، حساسیت آن به درستنویسی و اصلرسانایی است و نه هنرنماییهای زبانی و ادبی؛ البته درگیر بودن جامعه با وقایع مهم سیاسی و فرهنگی نیز آن نوع هنرنماییها را بیمعنا میکند. از منظر دیگر، میتوان گفت که چون رواجدهندگان آثار فارسی در حقیقت از یکسو مردم عادی جامعه و از دیگرسو حکومتهایی هستند که از میان مردم برخاستهاند، زبان و محتوای نوشتارها به مقتضای مخاطبان و خواستاران آنها، از بافتی کاملاً ساده و طبیعی و رئالیستی برخوردار است. در این دوران عوامل دیگری نیز بر سادگی زبان تأثیر میگذارند که عبارتاند از: اندکبودن شمار و تجربیات نویسندگان، فراوانی موضوعات و نانوشتههای و احساس نیاز به نوشتن در همۀ زمینهها، استقبال گستردۀ دربارها از همۀ نویسندگان و شاعران، نبود رقابتهای جدی در عرصههای نویسندگی و شاعری.
نثر فارسی از دورۀ سامانیان و صفاریان تا عصر سلجوقیان، همواره حرکتی جستجوگرانه و تکاملی داشته است. با آنکه همۀ خصوصیات نثر مصنوع، امروزه چندان مطلوب به نظر نمیرسد و حتی در زمان خود نیز نمیتوانسته از پسند عمومی برخوردار بوده باشد، اما این نوع نثر نیز در زمان خود فلسفۀ مقبولی برای موجودیت خود داشته است. بخشی از دلایل وجودی برای پدیدآیی و پایانی نثر مصنوع عبارتاست از: جستجوی راهی متفاوتتر از سادهنویسی برای نوشتن، تلاش برای بهکارگیری همۀ امکانات شعر در نثر، پیچیدهسازی کلام برای دور کردن آن از ذهنیت عام و عوام، غنای زبانی و مضمونی و ادبی بخشیدن به سخن، به کار گرفتن تمامعیار اندیشه در هنگام گزینش و چینش کلام به وسیلۀ نویسنده و فعالسازی فکر مخاطب در هنگام خوانش متن، تبدیل خوانندۀ منفعل به جستجوگری فعال با استخدام صناعات بدیعی و بیانی و ایجاد ابهامهای ادبی، تبدیل دیدگاه کلنگر و قیاسی به دیدگاه استقرایی و جزءنگر در هنگام مواجهه با متن، برقراری ارتباط بینامتنی بین ادبیات و تاریخ و مذهب و علوم مختلف.
واپسرویِ نثر فارسی به طور جدی، از دورۀ تیموریان آغاز میشود. اگر چه نشانههای بسیاری، آغاز این انحطاط را به دورۀ مغولان میرساند، اما همۀ همت نویسندگان نثر فارسی در دورۀ مغول متمرکز بر این موضوع است که پیشینۀ ادبی موجود در زبان فارسی را پشتوانۀ کار خود قرار دهند و از نابودی آن جلوگیری کنند. در رسیدن به این هدف نیز کار کسانی چون زیدری نسوی و عطاملک جوینی و خواجهرشید الدین فضلالله با توفیق بسیار همراه است. آنها نمونههای بسیار خوبی از ترکیب امکانات موجود در سه شیوۀ نثرنویسی پیش از دوران خود را به طور همزمان به نمایش عینی میگذارند و وصاف الحضره شیرازی نیز در زمان و مکانی دور از حوادث مصیبتبار مغول، به بازسازی کامل عیار نثر مصنوع میپردازد و نمونۀ مقبولی از آن را در اختیار مخاطبان آن سالها قرار میدهد. کار سعدی در گلستان نیز نمونۀ دیگری از این ترکیبسازیها است که همراهشدن آن با هنرنماییهای مختلف ادبی، روایی، تعلیمی، تجربی و فراروی از گونههای رایج ادبی و برخورداری از ایجاز و طنز و تنوع، باعث محبوبیت فراوان سبک او در بین خوانندگان و نویسندگان میگردد. پس در مجموع ویژگی برجستهای که در نثر مغول وجود دارد وفاداری به وضعیت موجود و تلاش در جهت حفظ داشتهها از طریق ترکیبکردن آنها است.
اما نثر فارسی در دورۀ تیموریان، صفویان و نیمۀ اول از دورۀ قاجاریه، دچار پسروی و انحطاط جدی میشود. در این میان تلاشهای وزیران اندیشمندی چون قائم مقام فراهانی در جهت ایجاد نوآوری در شیوۀ نویسندگی، اگر چه در ظاهر محدود به حوزۀ منشآت است، اما در مجموع در نیمۀ اول از عصر قاجار، تأثیر چشمگیری بر سبک عمومی نویسندگی در بسیاری از حوزهها میگذارد. ...
نشر ورا کتاب حاضر را در 200 نسخه روانه بازار کتاب کرده است.
انتهای پیام/