بازخوانی مجدد توصیههای رهبری به تلویزیونیها| ماجرای سریالهای کمقدرت، طنزهای ضعیف و برنامههای کم محتوا
تلویزیون نباید پیشگامیاش را از دست بدهد؛ شبکههایی سعی میکنند این گویِ سبقت را بدست بگیرند اما راهحل مرورِ دِگر بار توصیههای رهبری به تلویزیونیهاست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رهبر انقلاب در سال 71 به تلخی مضامین آثار تلویزیونی انتقاد کردند و دوباره این فرمایشات سال گذشته در دیدار جمعی از برنامهسازان و سریالسازان صداوسیما موضوع "پرهیز از غصهدار کردن مخاطب هنگام انعکاس تلخیها" تکرار شد. معظمله فارغ از آن بر اهمیت مسئله کیفیت در آثار نمایشی، عدم وجود محدودیت در آثار نمایشی ضمن حفظ حدود و ثغور، پرهیز از پرداختن به مسائل خلاف گرایش عمومی و انقلابی و توجه به مسائل ملی و مسائل عمومی تأکید کردند.
چرا آنقدر سیما تلخ است؟
ایشان در همان سال 71 فرمودند «نباید نمایشنامههایی پخش کنید که فضای زندگی را تلخ میکند. ایجاد نگرانی، اضطراب و دلهره، لزومی ندارد... ما متأسفانه در صداوسیما- به خصوص بیشتر سیما- از این چیزها زیاد داریم. تلویزیون را باز میکنیم، میبینیم دعوای خانوادگی است و دو نفر دعوا میکنند. شما در خانهتان هم که نشسته باشید، اگر از خانه همسایهتان صدای دعوا بیاید، ناراحت نمیشوید؟ مگر آدم دعوا را خودش باید راه بیندازد یا جلوی چشم خود انسان باشد تا ناراحت شود؟»
باید از نکاتِ مأیوسکننده، پرهیز کرد
مقام معظم رهبری با اشاره به پرهیز از فضای یأس و ناامیدی فرمودهاند: «فیلم، طبیعتش این است که انسان را در فضای حادثه ببرد، والّا فیلم نیست. وقتی انسان میرود در آن فضا، میبیند این فضا، فضای دعواست؛ فضای جنگ و جدل است و زن و شوهر با هم دعوا میکنند. این را چرا منتقل میکنید؟... از هر چیزی که مأیوسکننده است، باید به کلی پرهیز شود. برنامهها باید شاد باشد. شادی را، فرح را و سرور را، اصل قرار دهید. هر پیامی هم که میخواهید بدهید، در لابهلای این شادی بیاید. چرا پیامها در لابهلای موضوعی ناامیدکننده باشد؟»
چرا نویسندگانِ تلویزیون به مخاطب گرایش منفی میدهند؟
رهبر انقلاب در سال گذشته هم دوباره بر تلخی سریالهای تلویزیونی و فضای یأس و ناامیدی تأکید کردند و علاوه بر این دغدغه مهم، توجه به مسائل ملی، تمرکز بر خانواده ایرانی و هویت ایرانی و ... را نیز مهم دانستند. حقیقتاً امروزه مخاطب سریالهای تلویزیونی کمتر با فضای الهامبخش و امیدآفرین روبروست. حالا چرا نویسندگان و فیلمنامهها به مخاطبِ جامعه گرایش منفی میدهد بایستی دید که از کجا سرمنشأ گرفتهاند و آیا رسانهملی در مثابه رویداد مهم انتشار بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی برنامه مشخصی برای خروج از این فضا دارد؟
فریاد میزنند طنز بسازند اما منفینگری ضریب میگیرد
هرچند فریادِ ساخت طنز و القای این فضا در جای جای رسانهملی به گوش میرسد ولی در مرحله اجرا رسانه ملی به تلخکامی، منفینگری و نقاط تاریک جامعه ضریب میدهد. سریالهایی ساخته میشود که این روزها هم روی آنتن قرار دارد. از تلخکامی، منفیبافیها و سرگردانیهای «بوی باران» گرفته تا عدم جذب مخاطب توسط «آچمز» و «سلام آقای مدیر»... همان ورطه تکراری و سطحی است که بارها کارشناسان بر رفتار عجلهای و صرفاً پُرکردن آنتن توسط دستاندرکاران مربوطه، فیلمسازان و نویسندگان تأکید داشتهاند.
ضعف سریالهای تلویزیون، ماندگاری تلخیهاست
تا جائیکه به قولِ یکی از فیلمسازان حاضر(جواد شمقدری) در دیدار مقام معظم رهبری با تلویزیونیها، دوباره معظمله از ایجاد یک نوع تلخی در ذائقه مخاطب، گلایه کردند. حتی مصداقی آوردند که «بینوایان» تلخ است ولی نهایتاً آن تلخی نمیماند و یک حسّ خوبی در ذهن مخاطب ایجاد میکند. در صورتیکه ضعف سریالهای ما این است که این تلخی در ذائقه و ذهن مخاطب باقی میماند و در واقع روح جامعه را جریحهدار میکند.
جای خانوادههای ایرانی در تلویزیون خالی است
نکته دیگر توجه به بُعد ملی و سبک زندگی و در واقع خانواده است. بسیاری از سریالهای امروز تلویزیون با موضوع خانوادگی و درام، کاملاً یک تأثیر منفی میگذارند؛ برخی از مباحث مطرح میشوند که بیشتر رنگ و بوی زندگی غربی دارند تا اسلامی! در حقیقت جای خانوادههای ایرانی در تلویزیون خالی است و یک تصویر وارونهای از خانواده و سبک زندگی اسلامی ایرانی در تلویزیون دیده میشود.
از پرداختها و مضمونهای تکراری فاصله بگیرد
فراگیری نمایش هویت ملی، عزت فرهنگی ملت ایران و سبک زندگی اسلامی در سریالها و برنامههای تلویزیونی ضرورت دارد و تلویزیون بایستی به سمتی حرکت کند که از پرداختها و مضمونهای تکراری فاصله بگیرد. حتی به تعبیر سریالسازانی که در دیدار با مقام معظم رهبری حضور داشتند ایشان فرمودهاند دیالوگهای تأثیرگذار درباره هویتملی، دینی و عزت فرهنگی در فیلمها گنجانده شود بر روی مخاطب تأثیر میگذارد. این خلأ به دیدگاه استراتژیک نویسندگان و کارگردانان برمیگردد که مقام معظم رهبری هم هوشمندانه و دقیق به این موضوعات پرداختند.
رقابت بر سرِ جذبِ مخاطبِ تلویزیون
حسین سلطانمحمدی منتقد تلویزیون اعتقاد دارد زمانیکه در رسانهملی برخی از سریالهای طنز همچون آثار مهران مدیری بیش از سریالها و نمایشها دیگر دیده میشد تلویزیون هنوز رقیب جدی نداشت. او به خبرنگار تسنیم گفت: زمانی که طنزهای قدیمی داشتیم مثل سریالهای قدیمی مهران مدیری، تلویزیون ما رقیب بیرونی کم داشت. الان رقیب بیرونی زیادی دارد خصوصاً شبکه نمایش خانگی که بسیاری از کارگردانهای طنزپردازِ تلویزیونی هم تلاش دارند که در آن جا فعال باشند و تا حدود زیادی و فاصله بسیار در برابر تلویزیون قرار گرفتهاند و برای جذب مخاطبِ تلویزیون پیشگام شدهاند. سرمایهگذاری که در فضای بیرون از تلویزیون انجام میشود گستردهتر است و نظارت خیلی پیچیدهای هم ندارد.
ماجرای طنزهای ضعیف و سریالهای کمقدرت
وی تأکید کرد: امروز تلویزیون بهانه بیشتری برای نپرداختن صددرصدی نسبت به گذشته در اختیار دارد، زیرا اولاً فضاهای ارائه آثارش زیاد است؛ این همه کانال در شبکههای دیجیتال و در وهله بعدی، بودجه محدودی برای تولید آثار متناسب با همه این شبکهها در اختیار دارد. به همین دلیل مجبور است سریالهای جدیتر تولید کند و توان تولید سریالهای طنز را مثل گذشته ندارد. افزایش شبکهها نسبت به گذشته، وجود رقبای قدرتمند و همچنین بالا نرفته بودجه تلویزیون، همه این موارد مستمسکی شده برای ساخت آثار سهلتر، آسانتر، کمهزینهتر و سریعتر نسبت به رقبای دیگر. البته نام آن را سریدوزی و بسازبفروشی هم نمیگذارم.
تلویزیون سریالهای "الف" را فراموش کرده است
سلطانمحمدی به فقدان تولید مجموعههای"الف" در تلویزیون اشاره کرد و گفت: الان در بین مجموعههای تلویزیونی مجموعه الف اصطلاح تلویزیونیها کم ساخته میشود. مجموعههایی که بودجههای ویژه میطلبد و البته این سرمایهگذاری سنگین با زمان تولید طولانیتر، تمرکز فیلمنامهنویسی و تولید بهتر و در نتیجه اثر جدیتر روبرو هستیم. یعنی ما آثاری با بودجههای کمتر و با کیفیت پایینتر ساخته میشوند و یا گاهی در طولانیکردن زمان به موضوعات فرعی و مانند آن گرایش پیدا میکنیم. اصل روایت فراموش و داستانها مطول میشوند.
مجبورند فقط آنتِن را پُر کنند!
وی با اشاره به اینکه تلویزیون برخلاف توصیههای مقام معظم رهبری مجبور میشود آنتِن را صرفاً پُر کند، افزود: وقتی اصل روایت فراموش و داستانها بدون اصول مطول میشوند قسمتهای سریالها هم بدون توجیه افزایش پیدا میکند. همین نکته باعث میشود مخاطب از تلویزیون رسمی فاصله بگیرد و به سراغ فضاهای بیرونی برود. مسلماً آنچه در فضای نمایش خانگی وجود دارد از نظر حقالزحمه به فیلمنامهنویس، کارگردان، بازیگر و سایر عوامل، فارغ از محتوا، به لحاظ عرضه و رنگ و لعاب، قویتر از تلویزیون فعلی ماست. باعث میشود برخلاف توصیههای مقام معظم رهبری تلویزیون به دلیل افزایش شبکهها و نیاز به آثار برای پُرکردن آنتن مجبور شود کیفیت را پایین بیاورد و آثار به ظاهر جدیتر در تعداد زیاد و طنزهای ضعیف و کمقدرت را جایگزین دوران طلایی سریالسازی تلویزیون کند.
سریالسازی تلویزیون عقب افتاده!!
منتقد تلویزیون با بیان اینکه مخاطبِ تلویزیون با دیدن آثار دیگر در فضای غیر از صداوسیما، تمایل و انتظاراتش بالاتر رفته، تأکید کرد: برخی از آثار در شبکههای مجاز و غیرمجاز، مخاطب تلویزیون را به فضایی غیر از تلویزیون سوق میدهد. وقتی این مخاطب، تلویزیون را جدی نگاه نکند و اعتراض یا رضایت خودش را انتقال ندهد، دستاندرکاران تلویزیون در نوعی آرامش فکری که هرآنچه بسازند و پخش کنند مسئلهای نیست. در واقع روند سریالسازی تلویزیون چه در آثار جدی و چه در آثار طنز فاقد اثرگذاری و توجه از جانب مخاطب و در رقابت نیز عقب افتادهتر از شبکه نمایش خانگی و شبکههای غیرمجاز است.
تلویزیونیها به اندیشهورزی مجدد نیاز دارند
سلطانمحمدی با اشاره به بازنگری در افزایش کانالهای تلویزیونی، تصریح کرد: تلویزیونیها برای برونرفت از مشکلات جذب مخاطب و رقابت و بازگشت به آن دوران تأثیرگذاری، باید یک اندیشهورزی مجدد بر روی ضرورت وجود این همه کانال تلویزیونی داشته باشند. آیا واقعا این همه شبکه لازم است؟ مثلاً لزومی دارد آی فیلم گیرنده داخل داشته باشد و شبکههای تماشا و نمایش نمیتوانند این مأموریت را انجام دهند. درباره تولید سریالها دقت کنند که چه سوژهها، موضوعات و طرح و سازندهای به میدان میآید و در هنگامِ تولید او را آزاد بگذارند. تلویزیون امروز باید به همان دوران اوج و پیشگامی خودش برگردد.
نه «دورهمی» جواب داد و نه «عبدیشو»!
وی اظهار کرد: مصداق بارز آن مهران مدیری است که از تلویزیون چهره شد و بعد از موفقیت، توسعه پیدا کرد. اما به جای سریالسازی در تلویزیون برنامه «دورهمی» میسازد و قدرت سریالسازیاش را در شبکه بیرون تلویزیون به رخ میکشد. نه «دورهمی» جواب داد و نه مشابه آن «عبدیشو»! اینکه مخاطب پایِ این برنامه مینشست به قدرت فردی مهران مدیری برمیگردد و نه برنامهسازی، زیرا همان الگو را اکبر عبدی جلو برد و جواب نداد. یا مدل استعدادیابیها و مسابقههای تلویزیونی که باید تأثیرات آن را در فضای جامعه ببینیم. در هر صورت تلویزیون نباید پیشگامیاش را از دست بدهد.
انتهای پیام/