نقد و بررسی مستند «زندگی قشنگ نو» در تلویزیون|چرا سینمای ایران با هالیوود متفاوت است؟
مستند زندگی قشنگ نو روایتی متفاوت از پشت پرده هالیوود است که در شبکه مستند رونمایی شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مستند «زندگی قشنگ نو» در برنامه به اضافه مستند رونمایی شد و پس از آن نشست کارشناسی برنامه با حضور محمد تقی فهیم و وحید پناهلو برگزار شد.
محمد تقی فهیم در مورد مستند «زندگی قشنگ نو» گفت: این مستند، فیلم خوبی است چرا که محتوای آن، یک مساله بهروز و با اهمیت و در عین حال تاثیرگذار است. البته از نظر کیفیت ساخت و فرم، متوسط است. من فکر میکنم که در کشورمان نسبت به موضوع هالیوود کم کار شده است. این موضوع در حالی است که از بدو تولد، رشد و گسترش هالیوود، کارهای خوبی در آمریکا ساخته شده است. با این حال، فکر میکنم که ما باید بیشتر کار کنیم چرا که به نوعی اسیر هالیوود هستیم و خطری بوده است که همیشه به ما وارد شده است. به نظرم باید در طراحی روند چنین فیلمهایی دقت زیادی داشته باشیم. بسیاری از مستندسازان ما در مواجهه با چنین مسائلی خود را از پیش باخته دیده و خود را کارگردان نمیدانند. بنابراین فکر میکنند که وظیفهشان جمعآوری یک سری تصاویر آرشیوی توسط محقق است و فقط باید کار را تدوین کنند. این ضعف بزرگی است.
وحید پناهلو در مورد ایده ساخت این مستند گفت: وقتی سراغ این موضوع رفتیم، در یکی از مجلات، پروندهای را در مورد حضور سیا در هالیوود خواندم. از همانجا این ایده در ذهن من شکل گرفت که مستند آرشیوی در مورد این موضوع بسازم. در کنار مطالعاتی که داشتم، توجهم به این موضوع جلب شد که سینما خود یک رسانه است و در آمریکا این سینما در اختیار منافع دولت است. در حقیقت، در کنار ظاهر جذاب و آرتیستی سینما در آمریکا، این صنعت به شدت در خدمت منافع و مصالح آمریکا است. با خود فکر میکردم که با ساخت این مستند، این موضوع را بررسی کنم که چرا چنین اتفاقی در سینمای ما رخ نمیدهد؟ یعنی چرا علیرغم این که سینمای ما دولتی است، نه تنها در خدمت دولت نیست بلکه در جهت ضد منافع آن نیز عمل میکند.
فهیم در مورد تاثیر سازمان سیا بر هالیوود گفت: بر این باور هستم که ابتدا صنعت شکل میگیرد و سپس سیاست ورود پیدا میکند تا صنعت را مصادره کند. هالیوود هم به عنوان یک شرکت تولیدکننده سرگرمی، به سینما به عنوان یک صنعت سودآور نگاه کرده و از همینجا است که سیاست بدان ورود پیدا میکند و به نقشآفرینی میپردازد. من فکر میکنم که هالیوود ثمره یک تقاضا است اما حتما جریاناتی سوار این تقاضا میشوند و از آن سوء استفاده میکنند. اصلا هم اینگونه نیست که فکر کنیم، یک گروه هستند بلکه بسیاری از جریانات بر هالیوود نقش دارند و تلاش میکنند تا سهمی از این تاثیرگذاری را به نفع خود کنند. برای مثال، در سال گذشته بسیاری از فیلمها به سفارش کلیساها در هالیوود ساخته شد.
پناهلو در پاسخ به سوالی مبنی بر تصاویر آرشیوی این مستند گفت: باید بگویم که بسیاری از گمانهها در مورد هالیوود تاکنون مستند نشده بود و سندی نداشت. بنابراین یک شرطی را برای خود گذاشتیم که این مستند را براساس متون انگلیسی بسازیم و منابع انگلیسی زبان آورده شود. بعد از پژوهش، یک چارچوب برای خودمان قرار دادیم که در 5 فصل تنظیم شد، آقای مافی بر همین اساس متنرا نوشت و کار را تدوین کردیم.
فهیم در ادامه صحبتهای قبلی خود تاکید کرد: ما در مورد کشوری صحبت میکنیم که مدعی لیبرال دموکراسی است و بر همین اساس، نان میخورد. بنابراین این کشور باید در حوزه فرهنگ و سینما خود نیز چنین روندی را داشته باشد اما این روند تا جایی ادامه دارد که به منافع ملی آمریکا خدشهای وارد نشود. مبادا حرکتی صورت گیرد که به ارکان اصلی نظام آن خللی وارد شود. سوال اینجا است که آیا در هالیوود میتوان نظام کاپیتالیست را زیر سوال برد؟ علاوه بر این، هالیوود در حوزه اندیشه دینی نیز با هیچ کس شوخی ندارد و بارها شده است که یک کارگردان را به دلیل اعتقادات دینی خود شرمسار کرده است. بنابراین آزادی در حدی نیست که شما بتوانید ارکانهای اصلی را مورد سوال قرار بدهید. آنان تا جایی پیش میروند که نظام را تحکیم کند و این دموکراسی در همین جهت است. همه این حرفها به نفع تودههای قدرت است و مردم قربانی میشوند. به نظرم سینمای آمریکا قدرتمند است و حتی از سیاستمدارن آن هم جلوتر میرود.
وحید پناهلو در پاسخ به سوالی مبنی بر این که چرا سینمای ما به دنبال تبیین سیاستهای استراتژیک کشور نیست، گفت: من مشکل را از مدیران و تصمیمگیران سینمایی میدانم. مدیران ما از عبارت سفارش میترسند و احساس میکنند که باید منتظر بنشینند و طرحهایی که به دستشان میرسد را بررسی کنند. در چنین شرایطی سفارش درست هم تولید نمیشود. یعنی یک سفارش به شخص نادرستی سپرده میشود و خروجی خوبی بیرون نمیآید. مدیران ما اعتقاد ندارند که هنر باید بجوشد و سفارش باید به کسی سپرده شود که آن موضوع را قبول دارد. این سیر باعث میشود که روند درست سفارش و تولید در سینمای ما رخ ندهد.
فهیم در پاسخ به همین سوال گفت: من فکر میکنم که دلیل این موضوع به اساس نادرست سینما در کشور ما برمیگردد. سینما در کشور ما اشرافی بوده و بنابراین مردمی شکل نگرفته است. علاوه بر این، گروهی به مدیریت سینما آمدند که خودباخته یا از پیش باخته بودند و بهترین الگو را الگوی اروپای شرقی میدانستند که منفعل بود. این موضوع منجر به سینمای فستیوالی شد. بنابراین هم در طیف خود سینماگران دچار خودباختگی هستیم و هم کمبود دانش سینمایی در مدیران و تعریف غلط از سفارش باعث شده است که این اتفاق رخ بدهد. دقت کنید که سینمای ما دولتی است و به همین دلیل باید سینمایی را رشد میداد که در جهت منافع کشورمان و مردم ما باشد. اگر ما با سینمای قبل از انقلاب مخالف بودیم به این دلیل بود که میگفتیم انبوه مردم در این سینما حضور ندارند. فکر میکنم که اکنون نیز به همان زمان برگشتهایم. دلیل آن هم مدیرانی است که نتوانستند به درستی کار را اداره کنند. متاسفانه تعریف واحدی از سینمای ملی در بین مدیران دولتی سینمایی ما وجود ندارد. اکنون در مورد اسکار، باید بگویم که همین جایزه چندین سال است ما را گرفته است. یعنی به جای این که ما سوار آن شویم و بهرهبرداری کنیم، اسکار ما را با خود برده است. یک هئیت مینشیند، وقت میگذارد تا بررسی کند که کدام فیلم مولفههای اسکارپسند را دارد. به این فکر نمیکنیم که کدام فیلم را به اسکار بفرستیم که نماینده فرهنگ ما باشد. بنابراین نه تنها چارچوب آنها را پذیرفتهایم بلکه به صورت بردهوار تبعیت میکنیم.
پناهلو گفت: ورود عوامل حکومتی به هالیوود صورت گرفته است اما اینگونه نبوده است که به صورت آشکار بیایند و در هالیوود ورود کنند. همیشه در حد گمانه بوده است که فلان مسئول آمریکا از فلان کارگردان حمایت میکند. من فکر میکنم که این مستند، یک قدم اولیه بوده است و ما در مدت 40 دقیقه به ارتباط هالیوود و سیا پرداختیم. مطمئنا نهادهای دیگری بر هالیوود نفوذ دارند و خیلی جای کار دارد.