گفتوگو با چهره اینستاگرامی که بازیگر نقش شهید مدافع حرم شد!
مهیار حسن، چهره مشهور اینستاگرامی، این روزها در تئاتر «از بان تا تان» نقش یک شهید را بازی میکند. او میگوید دوست دارد همچون خسرو شکیبایی شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، این روزها نمایش «از بان تا تان» دومین تجربه کارگردانی اشکان درویشی از روز شنبه 13 مهرماه از ساعت 20:45 اجراهای خود را در تماشاخانه سپند آغاز میکند. این نمایش از حضور بازیگری بهره میبرد که بیش از بازیگری به عنوان چهره اینستاگرامی شناخته میشود. حضور چهرههای غیرتئاتری در تئاتر همواره محل جدال بوده است و این فرصت مغتنم شمرده شده است تا با مهیار حسن، بازیگر نمایش و اینفلوئنسر مشهور اینستاگرامی گفتگو کنیم.
مهیار حسن که پیش از این تجربه حضور در برنامه «اکسیر» با مجریگری فرزاد حسنی را داشت و از 19 سالگی در تلویزیون و سینما در پشت صحنه و به عنوان مجری فعالیت میکرد مدتی است که در فضای مجازی تبدیل به چهرهای پر طرفدار توجه شده است. او دوربین مخفیهای گوناگونی تولید میکند که به نقد زندگی اجتماعی میپردازد و با رضایت و لبخند مردم آنها را در اینستاگرام منتشر میکند.
مهیار حسن قرار است از شب سوم نمایش «از بان تا تان» به گروه اجرایی بپیوندد و نقش یک شهید مدافع حرم را بازی کند.
***
*دومین تجربه تئاتری خودتان را پشت سر میگذارید؛ نظر و حستان نسبت به تئاتر چیست؟
من کسی نیستم درباره تئاتر نظر بدهم؛ اما من از 8- 9 سال پیش وارد تلویزیون شدم. با اینکه به بیراهه رفتم؛ ولی تجربیات خوبی به دست آوردم. من در ورکشاپهای هومن سیدی هم شرکت کردم. اولین تئاتر من نمایش «مرد بالشی» بود که کار دانشجویان بود و در سالن نوفللوشاتو کار شد. البته بیشتر تمرکز من روی فضای مجازی است.
*انتقادها و تعریفها نسبت به فضای مجازی فراوان است. این فضا مورد علاقه جوانان است و نوعی سبک زندگی جوانانه در آن حاکم است که در شرایط اقتصادی و بیکاری امروز خیلی به آنان کمک هم کرده است.
من اسم فضای مجازی را میگذارم جایی برای پیشرفت و دیده شدن. من در تلویزیون شروع کردم و اولش دوربینها و سهپایههای چند ده کیلیویی را جابهجا میکردم؛ ولی هیچ وقت موفق نشدم و نتوانستم دیده بشوم. پس از آن با فرزاد حسنی در برنامه «اکسیر» همکاری کردم و مجری آیتمهای پربیننده آن شدم. در این 9 سال از پلههای کوچک بالا رفتم و بالاخره به آن چیزی که میخواستم رسیدم ولی در تلویزیون اجازه پیشرفت به جوانان نمیدهند. آدمهایی که آنجا هستند اینگونه هستند. من دوست دارم کار کنم و دیده بشوم. فضای مجازی اینگونه است که شما اگر خوب باشید دیده میشوید و هیچ اتفاق خاصی هم نمیافتد.
*کار در فضای مجازی ریسک و هزینه ندارد؟
نه ریسک دارد و نه هزینه. اگر خوب باشید مردم شما را دوست دارند. من در ابتدا درآمدی هم نداشتم؛ ولی حالا خیلی خوب است و اعتقاد دارم فضای مجازی همان جامعه ماست. همه چیز در آن مانند جامعه واقعی رخ میدهد. درست است که بخشی از چیزهای داخل آن دروغ است و بیاخلاقی.
*درآمد فضای مجازی خوب است؟
خدا را شکر میکنم. خیلی خوب است.
*فضای مجازی مافیا دارد؟ آیا زد و بندی داخل آن میشود؟
نه. اصلاً مافیا ندارد. خودتان هستید و دوربینتان.
*البته برخی در فضای مجازی حتی از مسلسل و اسلحه گرم و سرد استفاده کردند و پلیس هم با آنها برخورد کرد. اینها را چگونه میبینید؟
من کار سالم میکنم و خیلی از جوانان هم اینگونه هستند و برندها و شرکتها و اسپانسرهای معتبر سراغ ما آمدهاند؛ ولی کسی که اسلحه میکشد و کارهای ضداخلاقی میکند که پولی در نمیآورد! پلیس هم آنها را بازداشت میکند. مردم هم از آنان متفنر هستند. مردم وقتی من را در خیابان میبینند خیلی انرژی مثبتی به من میدهند و با هم عکس میگیریم و حتی دوست میشویم.
*این روزها خیلیها در فضای مجازی کار میکنند و به شهرت رسیدهاند و بعد هم وارد تئاتر و سینما شدهاند. البته شما مسیر برعکس را رفتید یعنی از تلویزیون و سینما شروع کردید؛ ولی نگذاشتند رشد کنید و از طریق فضای مجازی دیده شدید. الآن یکسریها میآیند به شما نقد میکنند و میگویند این آدم از فضای مجازی آمده و بازیگر تئاتر شده است. عقل مردم به چشمشان است و زحمتها و تلاش شما را نمیبینند.
من 28 سالم است و از 8- 9 سال پیش وارد کار هنری شدم. خیلی زحمت کشیدم. وقتی من از تلویریون بیرون آمدم یک سالی هم بیکار بودم و افرادی در تلویزیون بودند که واقعا آدمهای مشکلسازی بودند. البته کار در آنجا برای من مثل دانشگاه بود. من از 19 سالگی کارم را شروع کردم.
*افرادی که الآن شما را روی صحنه تئاتر میبینند خیلی نقد خواهند کرد. چون میگویند نباید کسی از فضای مجازی وارد تئاتر بشود. چه جوابی دارید؟
اگر من بخواهم تلخیهای زندگی خودم را برای شما بگویم شاید گریه کنید! من در راه رسیدن به دوربین و حتی در زندگی شخصی خیلی زجر کشیدم. دیده شدن سختتر از آن چیزی است که فکر بکنید. من در ورکشاپهای بازیگری هومن سیدی شرکت کردم و وقتی کلاس تمام میشد به خیابان میرفتیم تا راشهای 6 دقیقهای بگیریم. با مردم نقش بازی میکردیم. من نقش معتاد داشتم و کاملاً مستند هم باید بازی میکردم. این راش در پیج اینستاگرام من هست و وقتی گدایی پول میکردم در عرض یک ساعت 100 هزار تومان هم درآوردم!
*پس گدایان سطح شهر تهران درآمد بسیار بالایی دارند؟
بله؛ دقیقاً. من در عرض یک ساعت 100هزار تومان درآوردم و کار خاصی هم نکردم فقط میگفتم که معتاد و خمار هستم و مردم هم کمک میکردند. هنوز هم آنچنان معروف نشدم و کس خاصی هم نیستم ولی خدا را شکر میکنم.
*البته اینستاگرام بر اساس ظاهر و تعداد لایک و فالور پیش میرود و کمی مردم را سطحی میکند. درست است؟
هدف من اینستاگرام و لایک نبود. هدف اصلی من هنر نمایش بود و هست و خواهد بود.
*در نمایش «از بان تا تان» به کارگردانی اشکان درویشی نقش یک شهید مدافع حرم را بازی میکنید. این نمایش یک اثر اجتماعی است که به شهدا میپردازد. چه شد در این نمایش بازی کردید؟
من اولین بار که کار را دیدم و با اشکان درویشی کارگردان کار صحبت کردم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. من خیلی احساساتی هستم. واقعا تصمیم گرفتم بدون جنبه مالی و پولی وارد این کار بشوم و در این نمایش بازی کنم. البته من فکر میکردم نقش شهیدی در هشت سال دفاع مقدس را دارم ولی بعد متوجه شدم که نقش شهید مدافع حرم را بازی میکنم و خیلی خوشحال شدم که قرار است دوباره در تئاتر بازی کنم و از بازیگران دیگر هم یاد بگیرم. این محیط را دانشگاه میبینم و هدف من آموختن است.
*همه چیز را چون دانشگاه میبینید. تحصیلات دانشگاهی هم دارید؟
من در رشته گرافیک تحصیل میکردم؛ ولی به علت موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده و مشکلاتی که پدرم داشت و باید خرجی خانواده را میدادم مجبور شدم از دانشگاه بیرون بیایم و کار کنم. البته سه ترم مانده است شاید یک روزی وقت کنم و آن را تمام کنم؛ ولی فعلا دوست ندارم دانشگاه را ادامه بدهم.
*پس الان در دانشگاه جامعه تحصیل میکنید؟ البته مدارک پزشکی را هم میفروشند شاید با پول بشود مدرک بخرید.
آره واقعاً مدارک دانشگاهی را میفروشند.
*پیشنهاد در سینما ندارید؟
داشتم ولی خیلی جدی نبود. آنان بیشتر دنبال تبلیغات فروش فیلم هستند نه هنر بازیگری. بیشتر فیلمها دنبال این هستند که از هر طریقی بفروشند و هنر سینما آنچنان برایشان مهم نیست.
*اگر پیشنهاد خوبی باشد بازی میکنید؟
بله، من عاشق بازیگری هستم؛ ولی فقر را هم به بدترین شکل ممکن لمس کردم. دوست دارم یک روزی بازیگر خوبی بشوم.
*مهمترین آرزویت چیست؟
شاید این آرزو در کلام نگنجد و کوچک باشد؛ ولی دوست دارم نام نیکی از من به یادگار بماند. فرق نمیکند مشهور باشم یا هنرمند؛ ولی میخواهم مانند خسرو شکیبایی نام نیکی از من بماند. دوست دارم مردم بگویند دم مهیار حسن گرم چون آدم خوبی است.
انتهای پیام/