گزارش| افشای بخشهایی از مکالمه رهبر اپوزیسیون و رئیس کمیته امنیت تاجیکستان
افشای بخشهای تازهای از گفتوگوی ۳ ساعته رهبر حزب نهضت اسلامی و رئیس شورای عالی امنیت ملی تاجیکستان در سال ۲۰۱۵، ابعاد تازهای را از تحولات پس از سپتامبر ۲۰۱۵ و ممنوع شدن فعالت حزب نهضت اسلامی منتشر کرده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، حوادث سال 2015 در تاجیکستان که منجر به بسته شدن، ممنوعیت فعالیت و دستگیری شمار زیادی از اعضای ارشد حزب نهضت اسلامی گردید، همچنان یکی از معماهای حل نشده آسیای مرکزی محسوب میشود. این حزب که از جمله احزاب اسلامگرای معتدل و تنها حزب اسلامی قانونی منطقه بود، در یک فرایند چندساله به مرور محدود و محدودتر شد و در نهایت به بهانه حوادث سپتامبر 2015 بسته شد. با این حال هر چه زمان میگذرد، ابعاد و جزئیات بیشتری درباره آن حوادث منتشر میشود. اخیرا، طی مصاحبهای که محیالدین کبیری، رهبر حزب نهضت اسلامی و رئیس پیمان ملی تاجیکستان، با پایگاه اینترنتی «اصلاح» داشته است، بخشهایی از گفتوگوهای شخصیاش با سیمومن یتیماف، رئیس کمیته دولتی امنیت ملی تاجیکستان را منتشر کرده است. محور اصلی این گفتوگوی 3 ساعته بستن حزب نهضت اسلامی به دستور دولت بوده است.
در این گفتوگو کبیری با اشاره به این که وی در رشته دکتری علوم سیاسی تقریبا در یک دوره با یتیماف مشغول به تحصیل بوده است، میگوید: ما تقریبا همزمان و با هم در مقطع دکتری رشته علوم سیاسی پذیرفته شده بودیم. اما بعدتر ایشان که وزیر امنیت کشور بودند وقت پیدا کردند و به اتمام رساندند و ماشاءالله چندین کتاب هم نوشتند. من اما با این که کارم کمتر و وقتم بیشتر بود، فرصت نکردم. به هر حال، ما همچون 2 سیاستشناس بعضا گفتوگوهایی داشتیم. بالاخره وقتی از منظر علم سیاست گفتوگوهایی صورت میگرفت، خیلی از مسائل روشن میشد.
در ادامه کبیری با اشاره به مساله بسته شدن حزب نهضت اسلامی اظهار میدارد: به عنوان مثال، وقتی من در مورد بستن حزب نهضت اسلامی تاجیکستان استدلال میکردم که به ضرر دولت و ملت است، او به عنوان یک سیاستشناس میفهمید که این تحلیل درست است. تایید هم میکرد. اما یک زمان یادش میآمد که به عنوان رئیس کمیته امنیت ملی با من صحبت میکند و برمیگشت میگفت که تصمیم گرفته شده است و ما باید بر اساس این صحبت کنیم که حزب بسته میشود، چون دستور از بالا آمده است. در نهایت می گفت: حالا این شما هستید که باید تصمیم بگیرید که حزب را چطور و در چه شرایطی میبندید. نهایت صحبت ایشان این بود که تصمیم بستن نهضت گرفته شده است و دیگر راه بازگشتی وجود ندارد. اگر خودمان فعالیت حزب را قطع نکنیم، دولت فعالیت ما را متوقف خواهد کرد.
کبیری در ادامه میافزاید: حتی یادم هست که گفتم این امور داخلی نهضت است که چه کاری کند، و ما آماده هستیم که تغییر نام دهیم و حتی من از رهبری حزب بروم. حرف این موارد هم در درون نهضت از قبل وجود داشت. این صحبت در ماه مارس بود و در ماه سپتامبر مجمع سالانه داشتیم که باید هم آییننامه جدید را تصویب میکردیم، هم برنامه و رهبری جدید را حزب انتخاب میکرد، که تغییر نام نهضت نیز در همان جا پیشبینی شده بود. اما ایشان اصرار میکردند که این کار باید تا قبل از ماه سپتامبر انجام شود و خوب هم این است که به دست خود ما انجام شود، تا بعدا نگویند حکومت این کار را کرد. در نهایت ما دو نفر نتیجه گرفتیم که من به دلیل آن که از خارج از کشور دعوت داشتم سفرم را بروم، حدودا 1 ماه در ترکیه میمانم و باز میگردم و این مکالمه را دوباره ادامه خواهیم داد.
رهبر حزب نهضت اسلامی همچنین در پاسخ به سوالی از سوی مجری که پیرامون زورگویی و تحکم یتیماف نسبت به وی در این گفتوگو پرسیده بود، اظهار داشت: نه، انصافا در این حد نبود که بگوید ما را حبس میکنند یا موارد اینچنینی. فقط میگفتند حزب بسته میشود. پیشنهاداتی را هم مطرح کرده بودند که بیایید وزیر شوید و با یک تیم 10 نفره، چند مقام و منصب را در یک وزارتخانه بگیریم. حتی وقتی که من گفتم منصب نمیگیرم و وظیفه نمیخواهم، پیشنهاد جالب دیگری را هم مطرح کرد. او گفت که اگر میخواهید دوباره در پارلمان باشید، ما باید حزب فعلی (نهضت) را ببندیم، آنها یک حزب جدید برای ما تاسیس میکنند و حتی آییننامهاش را خودش مینویسد و ما در یک انتخابات میاندورهای دوباره عضو پارلمان میشویم. آنجا بود که من گفتم این دیگر چه حزبی است که یک مقام دولتی تاسیسش کند و آییننامه آن را هم بنویسد؛ میشود همچون احزاب دیگری که امروز وجود دارد.
رئیس پیمان ملی در انتها همچنین وقتی مجری پیرامون محل برگزاری این جلسه 3 ساعته، تصریح کرد: وقتی مساله ملاقات مطرح شد، من پیشنهاد کردم که در منزل من این ملاقات صورت بگیرد. چرا که پیش از جلسه با شخص یتیماف، یک هیات به نمایندگی از کمیسیون امنیت آمده بودکه 3 نفر از جمله معاون وی بودند. دقیقا روز 2 یا 3 مارس همان سال بود. هدایایی هم آوردن از سوی رئیسجمهور که من میان همسایهها تقسیم کردم و پیشنهاد وظیفه هم همانجا مطرح شد. بعد از آن هم جلسه با یتیماف هماهنگ شد که آنها اتاق شخصی یتیماف در کمیته امنیت را پیشنهاد دادند، اما من گفتم در منزل ما باشد. در نهایت ما گفتوگو کردیم و 3 ساعت این مکالمه طول کشید.
محیالدین کبیری در پایان پیرامون چگونگی حوادث پس از این گفتوگو اظهار داشت: من قرار بود بعد از یک ماه برگردم و این گفتوگو را ادامه دهیم. اما زمانی که من در خارج از کشور بودم، دادستانی کل کشور حکم صادر کرد و اگر یادتان باشد در رسانهها منتشر شد و علیه من پرونده جنایی باز کردند. اینجا بود که من در وضعیتی ماندم که به کشور باز گردم و زندانی شوم، یا در خارج بمانم. این بود که من مساله را با شورای سیاسی نهضت به مشورت گذاشتم که شورای سیاسی با اکثریت آرا تصمیم گرفت که من در خارج بمانم، چرا که بازگشت من خطر داشت. ممکن بود مشابه آن چه سر زید سعیداف آمد، برای من هم تکرار شود. این هم داستان جالبی دارد که شاید بعدا فرصت صحبت درباره آن باشد. دقیقا همان گروهی که زید سعیداف را در فرودگاه بازداشت کردند، وقتی فهمیدند من ممکن است به کشور باز گردم، با من تماس گرفتند و گفتند که نمیخواهند من را مانند زید سعیداف، حبس کنند. به من توصیه کردند که به کشور باز نگردم.
انتهای پیام/