۱۰ درس از دیدار دوستانه با امیررضا کوهستانی
امیررضا کوهستانی، کارگردان و نویسنده تئاتر، در سخنرانی سهساعتهای به شکل دوستانه با نزدیک به ۷۰۰ دانشجو و هنرجوی تئاتر سخن گفت.
خبرگزاری تسنیم - احسان زیورعالم
در تعطیلاتی که گذشت، امیررضا کوهستانی اقدام به برگزاری نشست دوستانهای با دانشجویان و هنرجویان تئاتر کرد، جلسهای که شاید تصور میرفت همانند دیگر برنامههای خارج از عرف تئاتر کممخاطب پیش برود؛ اما نتیجه چیز دیگری بود. جمعیت فراوان حاضر در تماشاخانه مستقل تهران، نشان از محبوبیت مرد شیرازی داشت. مردی که در چند سال گذشته جز تولید تئاتر کار دیگری نکرده است. نمایشهایش همواره با نقد مثبت و استقبال مخاطبان مواجهه شده و تاکنون در مصاحبههایش از وضعیت سخت تئاتر ایران گلایه نکرده است، هر چند او منتقد شرایط موجود است؛ اما او در نهایت تئاتر تولید کرده است.
امیررضا کوهستانی چهره جهانی تئاتر ایران است. سبک و سیاق او از جایی خارج از وطنش نیامده است و به واسطه شکل زبانی مخلوقش، مورد توجه جهانیان قرار گرفته است؛ با این حال او هر سال در ایران نمایشی روی صحنه میبرد که مورد توجه قرار میگیرد. حضورش در جوامع جهانی، افراد بسیاری از تئاتر ایران را درگیر کرده است و تصویری از تئاتر ایران به آنسوی مرزها ارائه کرده است که میتواند بهعنوان الگو گسترش یابد. او در جلسه سهساعتهای تصویری از این الگو ارائه داده است؛ آنهم برای گروه جوانی که جویای نامند. در جلسهای که نمیشد چهره شخصیت شناختهشدهای از تئاتر ایران را دید، کوهستانی بدون هیچ محدودیتی، از وضعیت تئاتر ایران و اروپا گفت. او با به تصویر کشیدن شرایط تئاتر آلمان، چند درس به تئاتریهای جوان داد.
1. مغرور نباش
کوهستانی در گفتههایش بارها به این مسأله اشاره کرد که در آلمان جایگاه فرد در مقام کارگردان برایش آن امتیاز خدایی را نمیآورد. او به وضعیت تئاتر ایران و آن هاله قدسی موهوم دور کارگردان اشاره کرد و آن را زیر سؤال برد. کوهستانی به جوانان حاضر در جلسه گفت بدانند که در پروسه تولید باید آمادگی هر سِمتی را داشته باشند. اینکه فردی دستیار است، پس شأن اندکی دارد، توهم است. در سیستمی به نام تئاتر، هر کسی واجد ارزش است و نبود و فقدانش به زوال ختم میشود. کوهستانی با تعریف و توضیح وظایف دستیار کارگردان، از جوانها خواست ترس و غرور را کنار بگذارند و در پروژههای تئاتری دستیاری پیشه کنند. از اینکه طراح باشند نهراسند و برای نقشهای کوچک هم سعهصدر داشته باشند.
2. کارآموزی کنید
کوهستانی در جایی از سخنهایش از حضار میپرسد که آیا حاضرند بدون اجر و مواجب در تئاتر کارآموزی کنند و پاسخی شنیده نمیشود. او بخش مهمی از صحبتهایش را به همکاری کارآموزان تئاتر در آلمان اختصاص داد و گفت چگونه دانشجویان دوره کارشناسی ارشد، بدون اعتراض، برای یادگیری تئاتر پشتصحنه کارآموزی میکند. در دانشگاههای ایران برای رشته تئاتر واحدی به نام کارآموزی تعریف نشده است و کوهستانی تأکید کرد دانشجویان تئاتر در طول تحصیل رابطه اورگانیکی با یک گروه تئاتری ایجاد نمیکنند و صرفاً با آموختههای دانشگاهی قصد ورود به جهان تئاتر میکنند.
3. تنبل نباشید
کوهستانی میگوید در آلمان یک کارگردان در سال حداقل چهار کار تولید میکند و او در یک سال گذشته سه نمایش برای کمپانی دویچه تئاتر تولید کرده است. از همین رو به منتقد نگاه مرسوم در ایران بدل میشود و میگوید با اینکه شیوه هر دو سه سال یک کار در ایران جذاب است؛ اما این شیوه چندان موفق نیست و احساس و بیانی حقیقی نیست. اینکه کارگردان به خودش میگوید برای یک کار باید سه سال وقت صرف کنم، نشان از مداقه و مکاشفه نیست؛ بلکه بیشتر محصول نوعی رخوت در کار نکردن است. کوهستانی به حضار تأکید کرد که بیکار نمانند و مدام در حال فعالیت باشند و حتی گاهی اوقات لازم است نقشهای تازهای در تئاتر پذیرا باشند.
4. سقف هدفت را مشخص کن
کوهستانی در جایی به پیامهای اینستاگرامی بازیگران جوان اشاره کرد و گفت چگونه آنان برای معرفی خود با حربههای متفاوت قصد یافتن کاری در یکی از اجراهای او را دارند. هر چند او با توصیف چگونگی انتخاب بازیگر برای آثارش، آبپاکی را روی دست بسیاری ریخت؛ اما به یک مسأله مهم اشاره کرد. او از حضار - که عموماً هنرجویان و دانشجویان بازیگری بودند - خواست سقف هدف خود را مشخص کنند. او به آنان گفت از همین نقطه بدانند قرار است بازیگر چه چیزی باشند؛ فیلم، تلویزیون یا تئاتر. او از جوانان حاضر در جلسه خواست تکلیف آینده خود را روشن کنند و اگر هدفشان بودن در تئاتر است؛ آن را به عنوان سقف تعیین کنند. هر چند او در جایی بدون ارتباط دادن این موضوع، داستان عدم حضور مونا احمدی، بازیگر نمایش «شنیدن» در سریال «شهرزاد» را نقل کرد که در آن مونا احمدی تئاتر را بر سریالی محبوب ترجیح میدهد، کوهستانی تأکید میکند در تئاتر مسأله مهم فعالیت خانوادگی است.
5. تو همه چیز را نمیدانی
کوهستانی تصویر کارگردان، خدای همه چیزدان را برای حضار پاک کرد. او گفت چگونه به واسطه مهین صدری با نقاشی آشنا شده است یا آنکه تا پیش از پیشنهاد اپرایی از ریچارد واگنر، هیچگاه اپرا گوش نداده است. او به شوخی گفت در ایوانف فقط دو پرده ابتدایی را خوانده و میدانسته آخرش چه میشود. این داستانکها منجر به آن شد که کوهستانی بگوید کارگردان همه چیز را نمیداند؛ بلکه قرار است در مسیر تولید، از دل کارش به اطلاعاتی دست یابد. او به گروه جوانان حاضر در جلسه گفت یکی از دلایل عدماجرای نمایش محبوب «رقص روی لیوانها» همین رسیدن به آگاهی است.
6. کاری را تولید کن که نمیدانی چه در دل دارد
کوهستانی در خلال حرفهایش بارها به مسأله رابطه کارگردان و اثرش پرداخت. او گفت اثر برایش از طرح شروع میشود و بر اساس تصویری که در ذهن دارد، داستان اثرش را روایت میکند. سپس داستان را برای دوستان نقل میکند و در حین نقل داستان متوجه حفرههایش میشود. او در حین روایتهای چندباره داستان، حفرهها را اصلاح میکند. متن در پروسه طولانی دورخوانی آماده میشود. او از بازیگرانش میخواهد متن را بدون هرگونه احساسی بخوانند؛ چون آنان از ابتدا نمیدانند شخصیت زیر دستشان کیست و چه مسیری را طی خواهد کرد و چه پایانی خواهد داشت. پس تولید اثر برای او برابر با نوعی ندانستن است. او در طول اجرا آرام آرام به درکی از اثر خود میرسد و زمانی اثر برایش به پایان میرسد که دیگر چیزی برای کشف نداشته باشد. او با این ایده که کارگردان آنقدر روی اثر فکر میکند تا همه چیزش را درک کند، مخالفت کرد و گفت این رویه نهچندان درستی است.
7. ایدههای دیگران را بشنوید
کوهستانی گفت تصور نکنید تنها شما صاحب ایدهاید. اطرافیان شما مبنع ایدهاند. به ایدههایشان گوش کنید. او تعریف کرد چگونه ایده «کوارتت» از مستند مهین صدری آفریده و چگونه به واسطه ایده بازیگر نمایش «فیلوکتت» موفق به حل مشکل میزانسن نمایش شده است. او به کارگردانان جوان توصیه کرد ایدههای اطرافیانشان را گوش کنند، حتی اگر کارایی لازم را نداشته باشد. او تأکید کرد باید آنان را برای ایدههای دیگر حفظ کنند و نباید با رفتار ناپسند کاری کنند دیگر اطرافیان ایدههایشان را بیان کنند. البته کوهستانی تلویحاً گفت که کارگردان که همه چیزدان نیست، لازم است گوش کند و بیاموزد.
8. به مخاطب فکر کنید
یکی از مهمترین توصیههای کوهستانی توجه به مخاطب بود. او جایی گفت برایش قصه مهم است که به نظر یکی از دلایل محبوبیت او در میان تماشاگران ایرانی باشد. هر چند او شیوه روایی خودش را دارد. او با اشاره به اجراهای «رقص روی لیوانها» در تالار مولوی، گفت چگونه برایش مخاطب مهم بوده است و همین مسأله موجب شد اجرا دیده شود. او به برخی ادا و اصولهای رایج در تئاتر ایران اشاره کرد و گفت چندان با این امور موافق نیست.
9. از زمان اجرا نهراسید
کوهستانی به اوایل دهه دوم زندگیش نقبی زد و گفت چگونه در ساعت 16:30 نمایشش را روی صحنه برده و این نقطه عزیمتی برای مشهور شدن بوده است. کوهستانی به جوانهای حاضر در جلسه گفت نباید مغلوب شرایط شوند و بهتر است برای رسیدن به مقصودشان برنامهریزی داشته باشند. هر چند بارها اشاره کرد در برابر برنامهریزی آلمانیها خود او فردی بینظم است؛ اما گروه تئاتری باید برای فعالیتهایش دقتعمل داشته باشد و لازم است گاهی محاسباتی هم انجام دهند.
10. سالنهای تئاتر هویتمند شوند
کوهستانی یکی از نکات تحسینآمیز سالنها در آلمان را هویتمندی آنان برشمرد و گفت تکلیف مخاطب آلمانی روشن است که در کدام سالن، چه نمایشی میتواند ببیند. او همچنین اشاره کرد المانهای تئاتری چگونه در تئاتر هویتمند میشوند. برای مثال چون پردههای موسوم به Gutter در نمایشهای موزیکال و اپرا استفاده میشوند، این پردهها در تئاترهای ضدبورژوازی استفادهای ندارد؛ چون میتواند یادآور آنگونه آثار باشد. هرچند کوهستانی مستقیماً نگفت سالنهای تئاتر در ایران هم باید هویتمند شوند؛ اما به حضار گفت آنان باید به هویتسازی سالنها کمر همت ببندند.
انتهای پیام/