مسخرهبازی از فیلم تا جشنواره برای متفاوت بودن
میل به ایجاد تفاوت در سینمای خسته ما عنصر مثبتی است اما بهشرط آنکه در فرم و قالب درستی شکل گرفته باشد نه سردرگم و متکلّف!
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، کمبود جذابیتهای بصری در سینمای ایران باعث شده است تا متفاوت بودن بیشتر، دستمایهای برای فروش و رونق برخی از فیلمهای سینمایی شود.
زمانی که طراحی صحنه و خلق اتمسفر فیلم توسط طراح پینمای حرفهای انجام شود بهطوریکه فیلم تماماً مدیون او است، طبیعتاً فیلم دارای حال و هوای خاصی میشود. ترکیب کاراکترهایی که بیشتر در کمیکبوکها آن را دیدیم همراه با فانتزیهای جوانپسند بهعلاوه تمهای سیاسی با رگههایی که بتوان آن را با حال و هوای سیاسی داخل همراه کرد میتواند هر مخاطبی را چه مخاطب معمول سینما و چه مخاطب خاص مانند دانشجویان و هنرمندان را به سینما بکشاند.
اما همه اینها میتواند در عین حال هیچچیز به مخاطب ندهد و او را سردرگم و خستهتر از قبل از سینما به بیرون بفرستد. زمانی که در مدت زمان نزدیک به 2 ساعت و بعد از آنکه فیلم حتی نیمه خود را رد کرده است هنوز گره اصلی برای مخاطب ایجاد نشده و با متلک و شوخیهای مختلف تلاش میکند تا این کلاف سردرگم را به منزل پایانی برساند، میفهمیم که رسماً با مسخرهبازی داریم سرگرم میشویم.
در این میان این تابلوی عجیب که ترکیبی از سینما، پینما و تئاتر است از نظر هویت هنری تلاش دارد تا خود را در مکتب "پستمدرنیسم" جای دهد. آنچنان که شانههایش به سختی به شانههای دیگر آثار هنری و سینمایی میکشد و داخل این مکتب جای میگیرد. در کنار آثاری از سینما مانند «ونس اندرسون» با فیلمهایی چون «هتل بزرگ بوداپست» که قبلتر خاک این شیوه سخت فیلمسازی را با فیلم «آقای روباه شگفتانگیز» خورده و علاقهمندان سینما را شگفتزده کرده بود، «مسخرهباز» نیز میخواهد گرتهبرداری از این شکل فیلمسازی کرده باشد و الگوی دیگری از سینما را وارد این گردونه کند.
این عطش و اشتیاق برای متفاوت بودن چیزی نیست که بتواند سینمای ما را تکان بدهد و شرایط رونق، فروش و جذابیت را در آن بهتر کند. آنچه که برای بهتر شدن در سینمای ما و آوردن نسل جوان و خانوادهها به سینما لازم است، پیدا کردن فرم ملی و محتوایی است که فرم بهدرستی در خدمت آن باشد. اما اتفاقی که افتاده آن است که «مسخرهباز» با مسخرهبازی رسماً مخاطب را سرگرم میکند و تلاش میکند تا در سینمای ولنگار که هرچه میخواهید در آن ساخته میشود (از شوخیهای جنسی تا فحش و فضیحت به خودمان و تاریخ و ملت!) بگوید که مرگ بر خفقان و استبداد!
این منطق را غیر از آنانکه در اختتامیه جشنوراه یک جایزه را پس میزنند و یک جایزه را میگیرند و تلاش میکنند تا آنجا نیز خود را متفاوت نشان بدهند، به سختی فردی باور میکند!
انتهای پیام/