ایرانشنان قرقیز: بیشتر واژگان دین و تجارت در زبان قرقیزی هنوز پارسی است
زبان فارسی در سالهای نهچندان دور در قرقیزستان رایج بوده است و هم در دانشگاهها و هم در تعداد زیادی از مدارس تدریس میشده، و بیشتر واژگان مربوط به دین و تجارت در قرقیزستان از واژگان فارسی گرفته شده است.
آسیای مرکزی در طول تاریخ پیوندهای عمیقی با ایرانیان و تمدن ایرانی داشته است. امروزه آثار این پیوندها را میتوان در زبان، فرهنگ، آداب و رسوم و آثار تاریخی کشورهای این منطقه مشاهده کرد. از این منظر، ایرانشناسی یکی از حوزههای کلیدی مطالعاتی در آسیای مرکزی محسوب میشود. در همین راستا، مصاحبهای را با خانم آسیه ملاعلیاوا، یکی از ایرانشناسانِ فعال و پرتلاش قرقیز ترتیب دادهایم.
خانم ملاعلیاوا، متولد بیشکک، پایتخت قرقیزستان است. ایشان دوره کارشناسی را در رشته فرهنگ و تمدن شرقی با گرایش ایران و زبان فارسی از دانشگاه دولتی تربیت مدرس آرابایف قرقیزستان و دوره کارشناسی ارشد را در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه شهید بهشتی تهران گذرانده است. خانم ملاعلیاوا دارای 15 سال سابقه کار بهعنوان مترجم در سفارت ج.ا.ایران در قرقیزستان و رایزنیهای فرهنگی ایران در قزاقستان و قرقیزستان است. ایشان همچنین مترجم چند آثار ادبی نظیر «فارابی» از عباس جهانگیریان، «روی ماه خداوند را ببوس» از مصطفی مستور، «خاکهای نرم کوشک» از سعید عاکف، «شاه بی شین» از کاظم مزینانی از زبان فارسی به زبان روسی است. اخیراً کتابی تحت عنوان «جامعه و فرهنگ ایران» با کوشش وی تدوینشده است. خانم ملاعلیاوا همچنین چند فیلمنامه فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی ایرانی را از زبان فارسی به روسی ترجمه کرده است. در ادامه این مصاحبه را میخوانید.
تسنیم:شما بهعنوان یک ایرانشناس برجسته در قرقیزستان شناخته میشوید و اخیراً نیز در خلال برنامههای رایزنی فرهنگی ایران در بیشکک از شما تقدیر به عمل آمد. لطفاً از چگونگی گرایش شما به سمت ایرانشناسی و زبان فارسی و علاقهتان به مطالعه ایران بگویید.
ملاعلیاوا: البته بنده خودم را در سطح یک ایرانشناس برجسته نمیدانم. ایرانشناسان برجسته مانند ریچارد فرای آمریکایی، ادوارد براون، ماری بویس بریتانیایی و یا والنتین ژوکوفسکی، نوری محمد عثماناف یا ولادیمیر ایوانف روسی و بسیاری از چهرههای برجسته و ایرانشناسان و ایراندوستان دیگری در سراسر جهان بودند و هستند که نام و آوازه و آثارشان در تاریخ بشر جاودانه خواهد ماند. بنده در اول راهی بسی دراز و ناشناخته برای جامعه قرقیز هستم که تنها بعد از انجام کارهای مهمتر و مؤثرتر شاید بتوانم تا حدی به این القاب و عناوین نزدیک شوم.
اما سرنوشتم طوری رقم خورده بود که با داشتن مدرک دیپلم ممتاز و مدال طلایی که در حوزه کشورهای شوروی به شاگرد اول دبیرستان اعطاء میشد و به نوعی بلیط و مجوز ورود به هر دانشگاه دولتی کشور قرقیزستان بدون کنکور بود، دانشکده شرقشناسی را انتخاب کردم. البته ابتدا رشته زبان ژاپنی را انتخاب نموده بودم. این زبان و کشور ژاپن برای من کشوری دور و مرموز به نظر میرسید. اما پس از آشنایی با رئیس دانشکدهمان که در آن زمان (سال 1999 میلادی) آقای آوازبیک آتاخاناف سیاستمدار و دولتمرد برجسته، فارغالتحصیل دانشگاه نظامی سنپترزبورگ روسیه و مسلط به زبانهای فارسی و دری بود که از کشور ایران با آبوتاب تعریف میکرد. سخنان وی در خصوص ایران و ایرانیان در من تأثیر عمیقی داشته و هنوز ترم اولم تمام نشده بود که رشتهام را تغییر دادم و گام در کشف ایرانی شناختهشده برای سراسر جهان و ناشناس برای جامعه قرقیزستان گذاشتم. از آن زمان 20 سال میگذرد اما هر چه بیشتر درباره این کشور شناخت پیدا میکنم؛ احساس میکنم در همان ابتدای مسیر هستم زیرا ایران دریای بیکران است. دریایی است که زیباترین مرواریدهای آن مردم آن کشور هستند. مردم شریف، نجیب و میهنپرست، مردمی که گویی تمام دنیا علیه آن برخاسته است اما این کشور باشهامت و شجاعت و البته خودباوری کمال ایستادگی دارد!
شاید سوالی پیش بیاید که آیا در این مدت از انتخاب این رشته پیشمان شدهام؟ فکر میکنم که هر شغلی نواقص و مزایای خودش را دارد و این انسان و صاحب آن شغل است که باید علاقه و اشتیاق به کار خود داشته باشد تا نواقص کار را نادیده بگیرد. برای بنده هرروز خدمتم انجام وظیفه است اما یک وظیفه شریف و والا، هر روزم به معنی یکقدم برداشتن بهسوی نزدیک کردن ملتها به یکدیگر و کم کردن فاصلهها و موانع در کشف کشور و ملت جدید، شناخت و ایجاد تجربه جدید برای مردم است. چه رسالتی شریفتر از این؟
تسنیم:تاریخچه ایرانشناسی در قرقیزستان به چه دورهای بازمیگردد؟ وضعیت ایرانشناسی امروز در قرقیزستان چگونه است؟ آیا ایرانشناسی هنوز در میان جوانان قرقیز طرفدار دارد؟
ملاعلیاوا:زبان فارسی در سالهای نهچندان دور درقرقیزستان رایج بوده است و هم در دانشگاهها و هم در تعداد زیادی از مدارس تدریس میشده است. بیشتر واژگان مربوط بهدین و تجارت در قرقیزستان از واژگان فارسی گرفته شده است. برخی از زبانشناسان تعداد واژگان فارسی در زبان قرقیزی را مشتمل بر 2000 واژه میدانند ولی به نظر میرسد که بسیار بیشتر از این تعداد باشد. زبان و ادب فارسی در فرهنگ و سنتهای محلی قرقیزستان بهویژه در گویش مناطق جنوب غربی این کشور و دره فرغانه گستردهتر است. بسیاری از مکانهای تاریخی قرقیزستان نام فارسی دارند مانند قدم جای (قدمگاه)، ترساکند (در قدیم نام یکی از شهرهای قرقیزستان)، زردآلی (زردآلو نام روستایی در جنوب قرقیزستان معروف به زردآلوهای خود)، آبشیر آتا (روستایی در استان باتکن معروف به آبشار خود) و صدها واژه و اصطلاح فارسی مانند نان، داروخانه، آشخانه، چایخانه، کوچه، پیغمبر، فرشته، دوزخ و بهشت در زندگی روزمره مردم قرقیزستان کاربرد دارد. پیش از سلطه شوروی بر قرقیزستان، بیشتر فرمانها و مکتوبات و سندهای زمین و وقفنامهها به زبان فارسی نوشته میشده است. نخستین بیانیههای بلشویکها که برای مردم این مناطق صادر میشد، به زبان فارسی ترجمه میشد. در تدوین بزرگترین سرمایه قومی و مظهر هویت ملی قرقیزستان یعنی حماسهملی ماناس نیز رد پای زبان و ادب فارسی مشخص است بهطوریکه این حماسه از شاهنامهفردوسی اثر زیادی گرفته است.
به دنبال فروپاشی اتحاد شوروی و تشکیل کشورهای تازه استقلالیافته در آسیای مرکزی؛ زبان فارسی که روزگاری بهعنوان زبان دین و علم مورد استفاده مردمان این کشورها بود، دوباره مورد توجه قرار گرفت. ایران و تمدن آن بهعنوان یکی از سرچشمههای اصلی تمدن بشری بسیاری از آثار معنوی خود را مدیون آثار مکتوب در آسیای مرکزی میداند و از سوی دیگر بسیاری از آثار مکتوب تاریخی و علمی در این مناطق به زبان فارسی نگاشته شده است. تعداد زیاد کلمات فارسی در زبان قرقیزی نیز نشاندهنده نقش ویژه معنوی و فرهنگی و مدنی این زبان است. میتوان گفت بیشتر لغاتی که به فرهنگ، کتاب، علم تجارت و دین مربوط است، از زبان فارسی به وام گرفتهشده است. بسیاری از آثار معماری تاریخی موجود در قرقیزستان امروزی، ازجمله در اوش مهمترین شهر جنوبی قرقیزستان و غیره نام فارسی خود را حفظ کردهاند. بهعلاوه بخشهای مختلف فرهنگی و دانشگاهی قرقیزستان گرایش زیادی به تقویت عناصر فرهنگ ملی دارند و به همین دلیل فعالیتها در زمینه زبان فارسی و ایرانشناسی در قرقیزستان از توجه و جایگاه مناسبی برخوردار شد. در حال حاضر دانشکدههای شرقشناسی و زبانهای شرقی عهدهدار امر آموزش زبان فارسی میباشند.
به علت گرایشهای فرهنگی و فرهنگ مشترکقرقیزستانباایران، بهویژه بخشهای جنوبی قرقیزستان،زبان فارسیموردتوجه این کشور قرارگرفته است و دردانشکده خاورشناسی دانشگاه علوم انسانیبیشکک (اکنون دانشگاه دولتی بیشکک) از سال 1992 زبان فارسی تدریس میشود. با فعالیت رایزنیهای فرهنگی ایران، توجه بیشتری به یادگیری زبان فارسی شد و در سالهای اخیر، زبان فارسی بهعنوان زبان دوم، در برخی مدارسقرقیزیتدریس میشود. هماکنون در 4 دانشگاه ازجمله دانشگاه دولتی قرقیزستان، دانشگاه اسلاویانی بیشکک، دانشگاه دولتی اوش، دانشگاه بین الملل و 5 مدرسه شهر بیشکک، زبان فارسی آموزش داده میشود. دانشگاههای قرقیزستان دانشجویان و علاقهمندان زبان فارسی را میپذیرند، ولی به خاطر وضع نامناسب مالی دانشجویان و سیاست آموزش قرقیزستان مبنی بر غیرانتفاعی کردن دانشگاهها، هرساله از تعداد دانشجویان این رشته کاسته میشود. از دیگر سو این دانشجویان در پیدا کردن کار و شغل مناسب با تحصیل خود با مشکلات زیادی مواجه هستند.
تسنیم:اگر خلاصهوار بخواهید مهمترین نقاط قوت و نقاط ضعف زبان فارسی و ایرانشناسی در قرقیزستان را نام ببرید، به چه مواردی اشاره میکنید؟
ملاعلیاوا: به عنوان مهمترین نقاط ضعف میتوان به این موارد اشاره کرد:
- کمبود منابع و کتب درسی و مسائل کمکآموزشی: با توجه به جوان بودن رشته فارسی در قرقیزستان و مشکلاتی که جامعه در زمینههای مختلف اقتصادی و فرهنگی با آن مواجه است، بالطبع دانشگاهها و مراکز آموزشی این کشور نیز در زمینه منابع و کتب درسی با نارساییهایی مواجه بوده و هستند.
- عدم آشنایی قشر جوان با زبان فارسی و اهمیت آن: هرچند سابقه حضور زبان فارسی در آسیای مرکزی قدمت دیرینه دارد، ولی در اثر وقفه به وجود آمده در طول حاکمیت نظام کمونیستی و مبارزه جدی آن با اصالتهای ملی و اسلامی، قشر جوان این کشور کمتر با جایگاه و اهمیت زبان فارسی آشناست. جوانان قرقیزی بیشتر تحت تأثیر تبلیغاتی که از رسانههای جمعی و بهویژه تلویزیون و فضای مجازی این کشور صورت میگیرد، قرارگرفته و شیفته فرهنگ بیگانگان میشوند که این امر ضرورت انجام اقداماتی را در این زمینه نمایان میسازد.
- بنیه ضعیف مالی و اقتصادی مردم قرقیزستان و بهویژه دانشجویان: بهرغم اینکه دورههای دانشافزایی از سوی مراکز ذیربط ایران ویژه دانشجویان غیرایرانی ترتیب داده میشود، دانشجویان قرقیز بهندرت میتوانند هزینه سفر خود را تأمین نمایند.
- تأثیر شدید کشورهای حوزه عربزبان و ترویج ایرانهراسی و ... در جامعه قرقیز که در پذیرش دانشجویان در رشته زبان فارسی و بهطورکلی جایگاه این زبان در قرقیزستان تأثیر منفی میگذارد؛
- نداشتن پرواز مستقیم بین دو کشور که در نتیجه تعداد تجار و گردشگران کمی از ایران به قرقیزستان و بالعکس میآیند. این امر بالطبع در روابط تجاری دو کشور تأثیر منفی میگذارد.
- مهمترین دغدغه دانشجویان رشته زبان فارسی در قرقیزستان نداشتن کار و شغل پس از فارغالتحصیلی است که عوامل آن را پیشتر آوردهایم.
اما در حوزه نقاط قوت نیز میتوان به مواردی اشاره کرد. حوزه ایرانشناسی و حضور زبان فارسی عمدتاً به حضور فرهنگی ایران در کشور قرقیزستان برمیگردد. جامعه قرقیز هم جوانان و هم افراد میانسال و مسن اقبال و علاقه خاصی به فیلمها و سریال های ایرانی دارند که این مورد هم در استقبال قرقیزها از هفتههای فیلم ایران در قرقیزستان و هم پخش فیلمهای ایرانی در شبکههای تلویزیونی قرقیزستان دیده می شود. علاقه مردم قرقیزستان به ادبیات فارسی بخصوص شاعرانی مانند خیام، سعدی و فردوسی و مفاهیم انسانی، اخلاقی و عبرتانگیزی که میتوانند در آثار این بزرگان ببینند؛ نیز علاقه به موسیقی ایرانی و بخصوص اجراهای زنده در مراسم جشن نوروز و سایر اعیاد مشترک، که این مورد نشاندهنده اشتراکات و پیوندهای فرهنگی بسیار بین دو ملت است. شباهتهای فرهنگی بهخصوص برخی آدابورسوم و سنتها، اشتراکات دینی و زبانی نیز علاقه مردم (بخصوص عامه مردم) را نسبت به یکدیگر دوچندان میکند.
تسنیم:به نظر شما چه راهکارهایی برای توسعه روابط فرهنگی دو کشور وجود دارد؟ آیا میتوان ظرفیتی در تعامل میان گروههای مردمی و مردمنهاد (NGOها) در این زمینه متصور بود؟ چگونه؟
ملاعلیاوا: فکر میکنم در این زمینه چند حوزه کلیدی برای همکارها و توسعه روابط فرهنگی دو کشور وجود داشته باشد. همکاری در حوزه گردشگری یکی از بهترین زمینهها برای این امر است. امروز حتی باوجود تحریم و اظهارات تهدیدآمیز علیه ایران از سوی برخی قدرتها، گردشگران بسیاری از کشورهای غربی بهراحتی به ایران سفر میکنند و علاقهمند به دیدن جاذبههای گردشگری فراوان ایران و شناخت فرهنگ غنی و تمدن ریشهدار این کشور هستند. اما متأسفانه این کشور در میان مردم قرقیزستان کمتر شناختهشده است و هنوز هم این کشور را یک کشور عربی تصور میکنند و یا بعضاً ایران را با عراق اشتباه میگیرند. به نظر میرسد ظرفیتهای گردشگری دو کشور چه ایران که هر یکی از شهرها و روستاهایش سند تاریخی بوده و مملو از آثار باستانی است، و چه قرقیزستان با طبیعت بکر و زیبایش، کوههای آسمانخراش و میوهها و غذاهای ارگانیک و طبیعی خود میتوانند برای ملتهای دو کشور جذاب باشند.
همکاریهای علمی در زمینههای موردعلاقه طرفین نیز محور دیگری همکاریها میتواند قرار بگیرد. انجام مطالعات مشترک در زمینه عرفان و تصوف که در دوران گذشته و حتی امروز در مناطق جنوبی قرقیزستان طرفدار و پیرو دارد میتواند یکی از زمینههای تحقیق و مطالعه محققان دو کشور باشد. کمتر قرقیزی میداند که اسلام از طریق ایران وارد قرقیزستان شده است و وجود واژگان دینی (نماز در زبان قرقیزی نماز است نه صلات؛ جاینماز در زبان قرقیزی به معنی جانمازی و سجاده، اوروزه (روزه)، پشین (نماز ظهر)، دیگر (نماز عصر)، شام (نمازمغرب)، خپتن (نماز خفتن- عشا) و... تاییدگر بارز این تأثیر است. بسیاری از اسامی دخترانه و پسرانه قرقیز ریشه فارسی دارند مانند آیگل، نورگل، گلناز، نازگل، گلنار، آیجمال، بختگل یا گلبخت و ... نام روزهای هفته قرقیزی نیز ریشه در فارسی دارد (دویشنبو – دوشنبه، شیشمبی (سهشنبه)، شارشنبی (چهارشنبه) مانند وجود نسخ خطی فارسی در کتابخانههای قرقیزستان، مشترکات حماسی دو ملت (ماناس و شاهنامه) و خیلی از موارد دیگر میتواند موضوع علمی جداگانه باشد که در قالب یک پروژه علمی در سمنهای فرهنگی دو کشور میتواند مورد مطالعه قرار گیرد. برعکس؛ محققان قرقیزی نیز میتوانند زوایایی از تاریخ گذشته خود را در منابع و آثار تاریخی موجود در ایران (مانند تاریخ جهانگشای جوینی، تاریخ رشیدی، تاریخ بیهقی و ...) جستجو و کشف نمایند. همچنین مطالعات منطقه ای، مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز نیز میتواند موضوع همکاری سمن های دو کشور باشد.
همکاری در حوزه کودک و نوجوان، همکاری سمنهای فعال در حوزه صنایعدستی و صنعتگری، همکاریهای هنری، همکاریهای رسانهای، همکاریهای موزهای، گردشگری زیارتی و ... نیز از دیگر حوزههایی هستند که تاکنون طرفین بهطورجدی به آن نپرداختهاند.
تسنیم:اخیرا سفری به روسیه برای شرکت در همایش ایرانشناسان و استادان زبان فارسی داشتید. لطفا از مطالبی که در این همایش ارائه دادید و فضای ایرانشناسان حوزه شوروی سابق توضیح دهید.
ملاعلیاوا: بنده از سوی دبیرخانه این همایش در مسکو دعوتشده بودم و با حمایت رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در بیشکک توانستم در این همایش شرکت کنم. در این همایش عمدتاً ایرانشناسانی از اکثر نقاط روسیه از اوستیای شمالی و جنوبی، اورال، تاتارستان، آستراخان، سنپترزبورگ و منطقه سیبری، و نیز تنی چند از قزاقستان و تاجیکستان نیز شرکت کردند. برای اینجانب مایه افتخار و خوشحالی بود که در محفلی با این سطح عالی و در حضور استادان برجسته روس حضور پیداکرده بودم و نیز افتخار داشتم در دوران دانشجویی و یادگیری زبان فارسی از کتاب های درسی آنان بهرهمند شوم. مکتب شرقشناسی و بهطور خاص ایرانشناسی در روسیه قدمت زیادی دارد. در طول قرن 18 میلادی پژوهشهایی درباره زبانهای شرقی در روسیه صورت گرفته است. در این میان زبان فارسی از اهمیت فراوانی داشت زیرا زبان کشور همسایهای بود که روابط تجاری و دیپلماتیک تنگاتنگی با روسیه داشت.
در حال حاضر دو مکتب ایرانشناسی مسکو و سنپترزبورگ، در کنار مکتب کازان بزرگترین مراکز ایرانشناسی در روسیه هستند. گفتنی است مکتب سنپترزبورگ بیشتر به تاریخ و نسخههای خطی اهمیت میدهد، اما در مسکو به پژوهشهای معاصر زبان فارسی توجه دارند.
بنده از همنشینی با این بزرگان هم خوشحال بودم و هم متأسف. روسها مطالعاتی در خصوص مکاتبات دیپلماتیک مقامات دو کشور در دوران صفوی، چهرههای مطرح تاریخی مانند گریبایدوف و ... در تاریخ دو کشور و ... نیز مطالعات معاصر در حوزه تدوین روشهای جدید تدریس زبان فارسی مشغول بکار هستند اما ما در قرقیزستان صرفاً به آموزش دستور زبان فارسی به دانشجویان و دانش آموزان اکتفا کرده ایم. البته رشته زبان فارسی و ایرانشناسی در قرقیزستان فقط دو دهه قدمت دارد و شاید انتظار نتایج قابلتوجه از آن هنوز زود است.
خلاصه ایرانشناسی در روسیه اقیانوس عظیمی است که به پشتوانه ایرانشناسان شهیر روس طی قرون اخیر، گوهرهای فراوان علمی را به دوستداران ایران تقدیم نموده است.
بنده ضمن شرکت در این همایش به معرفی ایرانشناسی در قرقیزستان و وضعیت کنونی آن پرداختم و مهمترین کارهای انجامشده از جمله فعالیتهای فرهنگی، چاپ و نشر کتاب، تدریس زبان فارسی در دانشگاهها و مدارس و نیز چالشها و موانعی که با آن در این حوزه روبرو هستیم اشاره کردم. باوجود همسایگی؛ اکثر اساتید از وضعیت زبان فارسی در قرقیزستان بیخبر بودند و بعضاً اظهار تعجب میکردند که این رشته در قرقیزستان نیز وجود دارد. بنده با اکثر ایران شناسان روسی ارتباط برقرار کردم و قرار شد در فضای مجازی از گزارشهایی در خصوص فعالیتهای کرسیهای زبان فارسی و اتاقهای ایران و نیز تازههای نشر به یکدیگر اطلاع بدهیم.
تسنیم:شما طی سالهای اخیر همکاریهایی را نیز با رایزنیهای فرهنگی ایران در کشورهای قزاقستان و قرقیزستان داشتهاید. با این حال اخیرا به نظر میرسد کیفیت و کمیت برنامههای رایزنی فرهنگی بیشکک به طرز محسوسی افزایش یافته است. لطفا درباره این موضوع توضیح دهید.
ملاعلیاوا: بله، درواقع میتوان گفت در این 8 ماه به قول سفیر ایران در بیشکک «جانی دوباره به روابط فرهنگی بین ایران و قرقیزستان» بخشیده شده است. این نیز به واسطه حضور و فعالیتهای آقای پرویز قاسمی، رایزن جدید فرهنگی ایران است. در این هشت ماه که از اول سال 1398 میگذرد کارهای بسیاری از تغییر در نمای داخلی و بیرونی رایزنی فرهنگی تا اقدامات و تعاملات فرهنگی با مراکز و نهادهای مهم قرقیزستان انجامشده است. با کمک ایشان فضای کاملاً دلنشین و فرهنگی در محیط رایزنی فرهنگی ایجاد شده است که هر کس از بدو ورود به دفتر این نمایندگی و تماشای صنایعدستی و سایر آثار هنری گویی به گوشهای از ایران سفر میکند. اکنون با مرور همهکارهای اجرایی و پژوهشی که در این هشت ماه در سایه رئیسی مدیر و مدبر، فرهیخته و پرتلاش به انجام رسیده و به ثمر نشسته است به گفته ایشان در آغاز مأموریت خود در قرقیزستان و در اولین دیدار با مجموعه کارکنان رایزنی فرهنگی عمیقاً پی برده و رسیدهام؛ همانجا که اظهار داشتند: انسان اگر همت و اراده داشته باشد در بیپولی هم میتواند کار کند. واقعاً گویی که در محدودیتهای مالی انسان روشهای جدیدی برای کار کردن اختراع میکند. نمونه کارهایی که در این مدت کوتاه انجام گردید همچون برگزاری جشنواره یکماهه کاروان راه ابریشم، برگزاری نمایشگاه کتاب، صنایعدستی، تابلو فرش ایرانی در کتابخانه ملی ایران و در جشنوارههای فرهنگی و دینی؛ انتشار دو بروشور مصور در معرفی هنر و دستاوردهای فرهنگی ایران، حضور فعال و مستمر در فضای رسانهای و مجازی حوزه روس و قرقیز زبان، برگزاری نخستین دوره بازآموزی زبان فارسی ویژه مدرسان، همکاریها و تعامل سازنده با گروههای زبان فارسی و اتاقهای ایران در دانشگاهها و مدارس قرقیزستان، راهاندازی کلاس آموزش زبان فارسی در مدرسه 51 بیشکک، حضور پررنگ در نمایشگاهها و برنامههای فرهنگی شرکای قرقیز مانند چادر «رمضان» در شهر اوش، محفل ادبی وارثان رودکی، تعاملات خوب با مجمع اقوام قرقیزستان، توافقات بهعملآمده برای رونق بخشیدن به بخش ادبیات کودک با کتابخانه کودکان و نوجوانان قرقیزستان، توافق برگزاری جشنواره فرهنگ ایرانی در مدرسه 28؛ تلاشهای جدی برای رونق بخشیدن به فعالیت دفتر الهدی بیشکک و ... که همگی نشان از همت و ابتکار تحسینبرانگیز آقای قاسمی است. امید دارم که آن سخنان نیک و آرزوی موفقیت در کار که خانم رزا اتونبایوا رئیسجمهور سابق قرقیزستان، دیپلمات باتجربه و دوستدار فرهنگ در اختتامیه جشنواره کاروان راه ابریشم در موزه هنرهای تجسمی بیشکک در ماه اول مأموریت آقای قاسمی بر زبان آورد و بهطور ویژه ایشان را خطاب قرار داده و زحمات خستگیناپذیر و حسن ابتکارشان در این جشنواره را ستودند و از ایشان در حضور جمعی از بازدیدکنندگان تقدیر و تشکر نمودند، به فال نیک گرفته شود. زیرا ایشان واقعاً شایسته این تقدیرات هستند.