دلایل و پیامدهای مداخله نظامی ترکیه در نبرد طرابلس
برخی گزارشهای اطلاعاتی غربی میگویند که مهمترین دلیل ترکیه از مداخله نظامی مستقیم در نبرد جاری در لیبی تلاش برای ایجاد پایگاه نظامی در طرابلس است که به استراتژی اردوغان در سیطره بر دریای مدیترانه خدمت میکند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مطرح جهان عرب در سرمقاله روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» نوشت: «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهوری ترکیه، هفته پیش بعد از دیدار با «فایز السراج» نخستوزیر دولت وفاق لیبی- که از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته شده است- در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران ترک درخصوص دلایل مداخله ترکیه در لیبی گفت: «مداخله ما در چارچوب حفظ مشروعیت انجام میشود. خلیفه حفتر رهبر قانونی لیبی نیست و بر خلاف دولت وفاق، که از مشروعیت بینالمللی برخوردار است، رژیمی غیرقانونی را نمایندگی میکند.»
چه بسا این اظهارات اردوغان نزد بسیاری یادآور اظهارات مشابه سعودی است که بر زبان شاهزاده «محمد بن سلمان» ولیعهد آن در توجیه آغاز عملیات نظامی موسوم به «طوفان قاطعیت» در یمن و تشکیل ائتلافی عربی از 10 دولت، رانده شد؛ ائتلافی که در آن قطر، امارات، پاکستان، مالزی، کویت، مصر و برخی دیگر از کشورها در کنار عربستان سعودی عضو شدند ولی در نهایت این ائتلاف بعد از عقبنشینی دیگران به عربستان سعودی و امارات محدود شده است.
بر این باور نیستیم که این «توجیه» یا «سرپوش گذاشتن» بر مداخله نظامی ترکیه در منازعه لیبی بسیاری را متقاعد خواهد کرد؛ چرا که بهایی که ممکن است ترکیه از طریق اعزام نیروها و تجهیزات نظامی به لیبی به منظور حمایت از دولت «قانونی» وفاق در طرابلس و نیز جلوگیری از سیطره نیروهای ژنرال حفتر بر پایتخت، پرداخت کند- نتایجش هر چه باشد- بسیار گزاف خواهد بود.
اردوغان تا کنون انگیزههای واقعی پشت هرگونه مداخله نظامی مستقیم کشورش را فاش نکرده است، ولی برخی گزارشهای اطلاعاتی غربی میگویند که بارزترین این دلایل تلاش برای ایجاد پایگاه نظامی در طرابلس- مشابه پایگاه نظامی در دوحه و مقدیشو- است که به استراتژیک رئیسجمهوری ترکیه در سیطره بر دریای مدیترانه خدمت میکند و در چارچوب رقابت او با کشورهای اروپایی مشرف بر آن انجام میشود.
افزون بر انگیزههای نظامی استراتژیک، لیبی در دیدگاه اردوغان و کارشناسان اقتصادیاش فرصتی اقتصادی و تجاری عظیم برای شرکتهای ترکیه است. لیبی یک کشور شکستخوردهای است که زیربناهای اساسی آن در نتیجه جنگ مستمر از 10 سال پیش تاکنون کاملا ویران شدهاند و به کارگاه بازسازی جامع در بخشهای مختلف از جمله آب و برق، فناوری، مسکن و بهداشت نیاز دارد و بعید نیست که بازاری پررونق برای تولیدات صنایع نظامی پیشرفته ترکیه شود و نمیتوان بُعد ایدئولوژی آن را از نظر دور نگهداشت. دولت وفاق، که ماهیت اسلامی «اخوانی» بر آن غالب است و رئیسجمهوری ترکیه به حمایت از اخوان المسلمین معروف است، نمیخواهد دولتشان در لیبی، پس از شکست همتایشان در مصر، بازنده شود.
هر کسی که فکر میکند جنگ شعلهور شده در لیبی میان فائز السراج و حفتر و نیروهایش است، اشتباه میکند؛ چرا که آن جنگی میان نیروهای بینالمللی و منطقهای است. پایان دادن (به جنگ) فقط از طریق توافق بینالمللی ممکن است و چه بسا این امر را اظهارت «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان توجیه میکند که خواستار برگزاری نشستی طی روزهای آتی در برلین درباره لیبی شده است و از کشورهای بزرگ در کنار مصر، آمریکا، الجزایر، تونس، قطر، امارات، ایتالیا، ترکیه، فرانسه، یونان و قبرس خواسته است تا درباره راهحلهای این بحران بحث و بررسی کنند.
اردوغان روسیه را به حمایت از ژنرال حفتر و ایستادن در سنگرش در کنار مصر، امارات و عربستان سعودی میکند. اردوغان گفته است که یک شرکت امنیتی روسیه معروف به «واگنر» در حال اعزام جنگجویانی مزدور برای جنگیدن در کنار حفتر است و برای اعزام هیئتی به مسکو برای رایزنی با مسئولان روسی درباره این مساله و مسائل دیگر در این پرونده برنامهریزی میکند. اگر این اتهامات واقعیت داشته باشد شرکت واگنر شبیه شرکت «بلک واتر» است.
اقدام ترکیه به فعالسازی دو تفاهمنامهای که اردوغان با السراج امضا کردهاند فتیله جنگی خطرناک در لیبی، مشابه جنگ در سوریه، را شعلهور کند. طبق تفاهمانه نخست، مرزهای دریایی در دریای مدیترانه دوباره ترسیم میشود که سهم زیادی از ذخایر گازی در اختیار ترکیه قرار میگیرد و بارزترین بندهای تفاهمنامه دوم، امنیتی- نظامی است و همچنین در صورت درخواست دولت وفاق، ترکیه تجهیزات نظامی و سربازنی به طرابلس اعزام میکند.
افراد نزدیک به دولت وفاق میگویند که نیروهای مصراته بسیار قویتر از نیروهای تحت لوای ژنرال حفتر هستند و این نیروها تحت فرماندهی مردی قدرتمند به اسم «فتحی پاش آغا»، که مسئولیت وزارت کشور در دولت السراج را بر عهده دارد، قرار دارند. ولی آنها در عین حال اذعان میکنند که ژنرال حفتر در زمینه هوایی برتری دارد چرا که مجهز به هواپیماهای جنگی مدرنی است که احتمالا از مصر و امارات تحویل گرفته است.
بر این باور نیستیم که در صورتیکه اردوغان نیروها و تجهیزات نظامی زمینی و دریایی به لیبی اعزام کند، مصر دستبسته بنشیند و «عبدالفتاح السیسی» رئیسجمهوری مصر با صراحت گفت که لیبی رکن اساسی از ارکان امنیت ملی مصر است. ولی منابع آگاه عربی اقدام مصر به اعزام نیروهایی برای حمایت از حفتر را کاملا منتفی دانشتهاند. حتی اگر مصر مداخله کند این مداخله به حملات هوایی و شاید اعزام تعدادی کشتی جنگی، تانکها و زرهپوشها برای حمایت از شبهنظامی موسوم به «ارتش ملی» که تحت فرماندهی حفتر هستند، محدود خواهد شد.
کسی که به جنگ در طرابلس پایان دهد دست برتر را در لیبی خواهد داشت؛ زیرا که منطقه غربی حدود 60 درصد از ساکنان این کشور را در خود جای داده است و بیشتر شبهنظامیان حفتر از سربازان نظام «معمر قذافی» دیکتاتور معدوم و قبایل همپیمان او، مانند «ورفله»، «المقارحه»، «العبیدات»، «ترهونه»، «ورشافه» و غیره است وو بیشتر این قبایل نیز از این منطقه هستند و میخواهند از مصرانه و نیروهای آن که رژیم سرهنگ قذافی را سرنگون و وی را اعدام و سپس جسدش را مثله کردند، انتقام بگیرند.
بعد از ضربالاجل 3 روزه سخنگوی نیروهای «ارتش ملی» وابسته به ژنرال حفتر به نیروهای مصراته برای عقبنشینی از طرابلس و سرت، انتظار میرود که روزهای آتی شاهد تشدید درگیریهای نظامی باشیم ولی ناظران نسبت به جدی گرفتن چنین تهدیدهایی هشدار میدهند؛ چرا که ژنرال حفتر حمله فراگیر را اعلام کرده و ماه آوریل گذشته نیز ساعت صفر برای بازپسگیری طرابلس را اعلام کرده است.
پیشگویی درباره آینده اوضاع در لیبی برایمان دشوار است و اخبار در اینباره ضد و نقیض هستند. ولی در صورتیکه گزارشها مبنی بر حمایت روسیه از حفتر و بیطرفی آمریکا صحت داشته باشد پس این فال خوبی برای فایز السراج و حامیانش نیست؛ با توجه به نقشی که «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهوری روسیه بعد از مداخله نیروهایش و حمایت همهجانبه از ارتش سوریه و «بشار اسد» رئیسجمهوری سوریه در تغییر معادلات قدرت در میدان سوریه ایفا کرده است و همچنان روسیه بزرگترین مداخلهکننده سیاسی و نظامی در بحران سوریه است.
انتهای پیام/