نگاهی به بیست و دومین جشنواره قصهگویی/ آیا بازیگران داوران خوبی هستند؟
روندی که در استفاده از چهرههای تلویزیونی در ترکیب داوران جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون از دوره قبل آغاز شده بود، در این دوره شدت مضاعفی یافت به نحوی که در گروههای مختلف داوری معمولاً سه چهارم داوران از بازیگران انتخاب شده بودند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، سیدعلی کاشفی خوانساری:
در یادداشتهای قبل درباره ماهیت و ریشههای قصهگویی و همچنین تعریف، حدود و مرزهای آن با سایر هنرها صحبت کردیم و دیدیم که قصهگویی به دلیل خاستگاهها و تعاملات گسترده آن با هنرها و دانشهای گوناگون مقولهای تخصصی، بینارشتهای و پیچیده است.
طبیعی است که ارزیابی و داوری چنین هنری نیز مقولهای تخصصی و نیازمند دانش، تجربه و تخصص چندگانه باشد، به این ترتیب نمیتوان داوری و ارزشیابی کیفی عملکرد قصهگویان را تنها به متخصصان یک رشته سپرد و مثلاً انتظار داشت گروهی از داستاننویسان و یا گروهی از معلمان بتوانند داوری کامل و همه جانبهای در یک مسابقه یا فستیوال قصهگویی داشته باشند.
ماهیت چندوجهی و بینارشتهای قصهگویی اقتضا میکند، ارزیابی آن توسط جمعی متشکل از تخصصهای مختلف صورت گیرد.
کارشناسان ادبیات عامه، فولکلور، میراث فرهنگی و مردمشناسی یک گروه از متخصصانی هستند که لازم است نمایندهای متخصص در ترکیب هیات داوران جشنوارههای قصهگویی داشته باشند.
گروه دوم نویسندگان هستند. قصهنویسان و منتقدان ادبی میتوانند به درستی درباره کیفیت قصه انتخاب شده و روایت شده اظهارنظر کنند.
گروه دیگر قصهپژوهان، پژوهشگران قصهگویی و مدرسان قصهگویی در دانشگاهها و مراکز تخصصی هستند که میتوانند قصهها را در نظام و سپهر تاریخی و فرهنگی و اجتماعی ویژه خود ارزیابی کنند.
هنرمندان هم حتما باید نمایندهای در ترکیب داوران داشته باشند. بازیگران، کارگردانان سینما یا تئاتر، قصهگویان رادیو و تلویزیون، متخصصان موسیقی اقوام و ... میتوانند از منظر خود و با تکیه بر دانش و تجربهشان درباره برخی جنبههای قصهگویی اظهار نظر کنند.
کارشناسان ارتباطات، رسانه، روزنامهنگاری و تبلیغات هم خوب است نمایندهای در ترکیب هیات داوران داشته باشند چرا که قصهگویی فعالیتی ارتباطی است و انتقال پیام، تعامل با مخاطب و اثرگذاری از ارگان و اهداف همیشگی آن بوده است.
به فهرست بالا میتوان تخصصهای دیگر را هم افزود: قصهگویان پیشکسوت و بومی کتابداران، آموزگاران فرهنگی و هنری، متخصصان روانشناسی و تعلیم و تربیت و ....
بخش عمدهای از اعتبار هر جشنواره ناشی از ترکیب داوران آن است. این که داوران تا چه میزان در رشته تخصصی خود اعتبار و وجاهت داشته باشند. این که در موضوع جشنواره از چه سابقه و عملکردی برخوردار بودهاند. این که سهم تخصصهای مختلف در ترکیب داوران چگونه مدیریت شده و چگونه ترکیبی جامع، متوازن و کارآمد پدید آمده است.
مدیریت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در چند ساله اخیر کوشیده با همراه ساختن چهرههای سینمایی و تلویزیونی در عمومی ساختن فعالیتهای فرهنگی خود توفیق یابد. برای همین منظور از چهرههای مختلف همچون بازیگران، خوانندگان، ورزشکاران و ... در فراخوان این برنامهها استفاده کرده است و خوشبختانه در این مسیر به موفقیتهایی دست یافته است.
اما قطعاً استفاده از سلبریتیهای غیرمتخصص به عنوان داوران جشنوارههای کاملاً تخصصی توجیهپذیر نیست و به اعتبار و جایگاه جشنوارهها لطمه جدی وارد خواهد کرد.
روندی که در استفاده از چهرههای تلویزیونی در ترکیب داوران جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون از دوره قبل آغاز شده بود، در این دوره شدت مضاعفی یافت به نحوی که در گروههای مختلف داوری معمولاً سه چهارم داوران از بازیگران انتخاب شده بودند.
همانطور که در ابتدای این یادداشت ذکر شد حضور متخصصان بازیگری، تئاتر، سینما یا تلویزیون در میان داوران یک جشنواره قصهگویی هیچ اشکالی ندارد. بلکه صحبت از توزین و میزان استفاده از تخصصهای مختلف است. قطعاً در هیچ جای دنیا هیچ جشنواره قصهگویی را نخواهید یافت که چهار نفر از پنج داور آن بازیگر باشند.
نکته دیگر اینکه گرچه استفاده از یک چهره تلویزیونی و یا ستاره سینمایی در ترکیب چنین جشنوارهای قابل قبول است. مهم است از میان بازیگران و هنرپیشگان کسانی انتخاب شوند که از سابقه نسبی در زمینه قصهگویی برای کودکان، تدریس قصهگویی و یا تالیفاتی در این زمینه برخوردار باشند.
شاید آنچه در جشنواره اسباببازی کانون شاهد هستیم، مثال مقبولی از استفاده از عنصر شهرت در کنار تخصص باشد. در آن جشنواره در کنار چهار پنج داور متخصص و دانشگاهی در زمینه طراحی، تولید، عرضه، ارزیابی و ... صنعت و هنر اسباب بازی، از یک چهره تلویزیونی هم استفاده شده است. آن هم چهرهای که سالها به طور خاص و تخصصی در زمینه برنامههای کودک فعالیت داشته و نه سایر عرصههای نامرتبط.
فراموش نکنیم سیاست اکتفا به عنصر شهرت و چشمپوشی از تخصص مسیر اشتباهی است که میتواند از بازیگران سینما هم عبور کند و به استفاده از ورزشکاران، خوانندگان، شاخهای اینستاگرامی، چهرههای تلویزیونی، افراد مشهور در عرصههای سیاست، اقتصاد، حوادث و ... بینجامد که هیچ سنخیتی با فرهنگ و هنر ندارند. چنین رویکرد و مسیری به زیان مهمترین برند ملی ایران در زمینه کودکان و به زیان جشنوارهای خوشنام و خوش سابقه و معتبر خواهد بود.
انتهای پیام/