نگاهی به فیلم «پوست»| رقص با «جن» بر دروازه دوزخ
سینمای ایران، در کشوری عمیقا دینی، حتی از باب «آگاهیبخشی» درباره خطرات و عاقبت و عقوبت وحشتناک ورود به ساحات علوم غریبه و کلانتر از آن، مسایل ماورایی، کارنامه بسیار لاغر و خلوتی دارد.
خبرگزاری تسنیم- کیان طبری
ژانر «وحشت» (horror) یک ژانر اصلی در سینمای تجاری امروز دنیاست که در کنار ژانرهای چون ابر-قهرمانی و علمی-تخیلی، یکی از منابع اصلی پولسازی در صنعت سینما به حساب می آید.
متاسفانه در سینمای ایران، این ژانر محبوب و پرفروش در دنیا (که طرفداران سرسخت و پرو پاقرص خود را دارد)، بسیار مهجور و مغفول است و نمونههای ایرانی این ژانر، از انگشتان یک دست فراتر نمیرود. این در حالی است که یکی از منابع غنی برای ساخت فیلمهای این ژانر، باورهای آیینی و فولکلوریک و اسطورههای کهن اقوام مختلف است و کشور ما، با تکثر قومی، آیینی و زبانی، غنای اسطورهای و ادبیات فولکلور، میتواند یکی از قطبهای تولید فیلم در این ژانر باشد. کشورهای شرق آسیا با استفاده از همین منابع غنی فولکلور خود، فاز سینمای وحشت را در دنیا، در دهه 1990 تغییر دادند و خود در این ژانر صاحب سبک شدند (به ویژه ژاپنیها). فیلم «حلقه»(1998)، نقطه عطفی در ژانر وحشت در سینمای دنیا شد و برخی فیلمهای شاخص ژاپنی و کرهای که در این سالها در ژانر وحشت ساخته شدند، نه تنها هالیوود را زیر سایه خود بردند، که سینمای آمریکا را وادار به تقلید و بازسازی مصادیق موفق سینمای وحشت شرق آسیا نمودند.
فیلم ژاپنی «حلقه» در سال 1998 به نقطه عطفی در سینمای وحشت تبدیل شد
در خود ایران هم، هرگاه باورهای آیینی و اسطورهای با مولفهةای سینمای وحشت ترکیب شدند، نمونههای موفقی چون «شب بیست و نهم» (حمید رخشانی/ 1368) و «خوابگاه دختران» (محمدحسین لطیفی/1383) رقم خورد، اما حیف که این نمونهها و مصادیق بسیار انگشتشمار هستند. از آخرین ساختهی قابل اعتنا در این ژانر، فیلم «حریم» (رضا خطیبی/1388) یک دهه گذشته است و امسال، بعد از یک دهه، فیلم «پوست» (برادران ارک) در همین قالب سینمایی، در جشنواره فجر حشور یافته، که حضوری مغتنم است.
همین که برادران جوان فیلمساز (بهمن و بهنام ارک)، در سینمای «پایتختزده» ما (که بخش عمده فیلمسازان ما در یک رقابت سادیستیک، برای تجمیع هر چه بیشتر فلاکت در فیلمهای خود کورس گذاشتهاند)، دوربین خود را به گوشهی دیگری از ایران بزرگ و اصولا محیط غیر شهری بردند و به یکی از زبانهای ایرانی(زبان آذری) فیلم ساختند، نشان از جسارت و خلاقیت این دو برادر دارد. ترکیب یک قصهی آیینی(حضور شیر در روز عاشورا بر پیکر مطهر اباعبدالله(ع) )، پرداختن به ماجرای علوم غریبه و استمداد از نیروهای پلید و شر حاصل از آن، فضای وهمآور جنگل و قبرستان روستایی در شب، بازیهای عالی بازیگران بومی و غیربومی (از جمله بازیگر نقش آراز و عطار و مادر)، استفاده از «عاشیق» به عنوان راوی، و پرداخت قابل قبول دوراهی دراماتیک انتخاب میان عشق به یک زن و محبت به مادر، همه امتیازاتی است که «پوست» را به عنوان اولین ساختهی سینمایی بلند برادران ارک، شایستهی نمره قبولی میکند.
واقع مطلب آن است که نه اعتقاد به «جن»، امری خرافی است و نه استمداد از نیروهای شر، امری تخیلی و فانتزی. موجودیت جن یک امر منصوص دینی است و کلامالله مجید نه تنها سورهای به نام «جن» دارد که در مصادیق متعدد، در متن شریف، کلمه «انس» با کلمه «جن» همراه شده است. از سوی دیگر، امروز کار و کسب دعانویسی، رمالی، جادوگری و دعوی جنگیری، در زیر پوست جامعه، رواج و رونقی عجیب یافته است و حتی پای این مسایل به صورت گسترده به صفحات شبکههای اجتماعی هم باز شده است. بخش عمدهی مردم، معصومانه و از سر ناآگاهی از عمق عواقب و شرّ محتوم پای گذاشتن در این وادی، به بهانههایی چون جلب محبت همسر، گرهگشایی از کسب و کار، دور کردن رقیب عشقی و ...روی به این مسایل می آورند و اغراق نیست اگر بگوییم که ناخواسته، دروازههای تباهی و شرّ و سیاهی را به زندگیهای خود باز میکنند. جالب این جاست که وقتی در جامعهی سکولاری مثل آمریکا، چند دهه است که هالیوود از سوژهی موجودات شریر فراطبیعی، جنگیری و نیروهای اهریمنی، فیلمهای بعضا پرخرج و البته پرمخاطب می سازند، سینمای ایران، در کشوری عمیقا دینی، حتی از باب «آگاهیبخشی» درباره خطرات و عاقبت و عقوبت وحشتناک ورود به ساحات علوم غریبه و کلانتر از آن، مسایل ماورایی، کارنامه بسیار لاغر و خلوتی دارد. فیلم «پوست»، بعد از تجربهی 30 سال پیش حمید رخشانی در «شب بیست و نهم»، دومین نمونه سینمایی است که سویهی تاریک این ماجرا را به تصویر میکشد و در مجموع موفق عمل میکند.
«فضاسازی» در ژانر وحشت، یک مولفه اصلی در ایجاد حس وهم و ترس در مخاطب است، کما اینکه در فیلمهای معروف این ژانر، مثلا «درخشش» استنلی کوبریک، خود لوکیشن هتل دورافتاده، به سان یک شخصیت زنده در ایجاد وهم و خوف عمل می کند. در این زمینه، سازندگان «پوست» با انتخاب درست جغرافیای داستان و طراحی صحنهی هوشمندانه، به فضاسازی درست می رسند. اوج این فضاسازی درست در صحنهی عروسی برادر آراز و صحنهی جشن و سرور اجنّه است و البته در سکانس جنگیری مادر توسط عطار و سکانس مواجهه آراز با موجود سُمدار در قبرستان هم این توفیق در فضاسازی تکرار میشود.
اما برگ برنده اصلی «پوست»، انتخاب دقیق و کالا درست تیم بازیگران، و نقش آفرینی فوقالعاده مجموعه بازیگران، فیلم و به طور ویژه جواد قامنی(آراز) و محمود نظرعلیان(عطار) است. ارکستراسیون دقیق بازیگران حرفهای چون نظرعلیان، بازیگران بومی چون جواد قامنی و نابازیگرانی چون بازیگر نقش «عاشیق» و علیالخصوص بازیگر نقش «مادر»، نمونه ی شاخصی از «بازیگیری» و «بازیگردانی» صحیح در سینمای ایران است.
با اینحال، فیلم دچار برخی ضعفهای نسبتا ملموس هم هست، که با لحاظ فیلم اولی بودن، چندان هم عجیب و دور از انتظار نیست که نمونههایی از آن به قرار زیر است.
برخی دادهها در فیلم وجود دارد که در نهایت در سیر داستان، با کلیت دارم چفت نمی شوند و مقصود از ارایه و تاکید بر آنها روشن نمی گردد. برای نمونه، مسیحی بودن کاراکتر زن جوان، که یکی دوبار در طول فیلم به آن اشاره می شود، نقشی در درام ندارد، در حالی که این تاکید دوباره بر این نکته، مخاطب را منتظر می گذارد که نقش تغییر آیین دختر در وقایع فیلم رمزگشایی شود، که نمی شود.
یکی از قواعد کلیدی ژانر وحشت این است که هیچگاه «هیولا»ی فیلم، به صورت کامل به مخاطب نشان داده نشود و این مبتنی بر یک اصل روانشناسی پذیرفته شده است که بخش عمدهی احساس وحشت آدمها، به قوه تخیل خود آنان بازمی گردد. نشان دادن شمای کلی از هیولا، یا نشانههایی از هیولا، لازم است، لیکن پازل کامل ماهیت هیولا نباید آشکار شود، چرا که ایجاد وحشت و تداوم آن، در همین ابهام است. «پوست» این قاعده را زیر پا می گذارد و در چند صحنه، تصویر کامل «هیولا»ی خود را(که در اینجا اجنه هستند، به تماشاگر نشان می دهد.
پایان فیلم، نقطه ضعف بزرگ آن است و آشکارا تلاشی برای «هپی اند» کردن و شاید گذشتن از برخی ممیزیها بوده است، فیلم تا سکانس نهایی، تا حد زیادی توفیق می یابد که خطرات قطعی و گمراهی و بدعاقبتی ورود به حوزهی علوم غریبه را برجسته سازد، اما با این پایان مرضیالطرفین، عملا برّندگی و تیزی هشداری را که در تمام طول فیلم به مخاطب می دهد، از بین می برد.
با همه این اوصاف، «پوست» هم از لحاظ بدعت ژانر، هم استفاده از منابع فولکلور، استفاده از جغرافیایی غیر از تهران و به کار گرفتن یکی از زبانهای مهم کشور، یعنی زبان آذری و البته ورود به عرصه مسایل ماورایی و شومی ورود عوامالناس به حوزهی علوم غریبه، اثر قابل تاملی است و امیدها به نسل تازهی فیلمسازان ایرانی را، برای تولید فیلم تجاری، خوشساخت و استاندارد و احیای «سینمای بدنه» افزون میکند.
انتهای پیام/