بررسی محک ایمان در بحران اقتصادی/ چگونه پرداخت خمس اموال انسان را پاک میکند؟
پرداختکننده خمس هم از برکت مادی در زندگی بهره میبرد و هم اجر اخروی دارد؛ او مالی را پرداخت میکند که از دارایی او نیست، بلکه دارایی انسان فقیری است که در دست او قرارگرفته و او مسئول دانسته شده تا آن را به صاحب حقیقیاش برساند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، درخت که میخواهد رشد کند و میوه بدهد باید هر سال وجین شود، علفهای هرز از دور و اطرافش برداشته شود، شاخههای خشک و برگهای مزاحمش چیده شوند تا بتواند راهی برای نفس کشیدن بهتر و رشد داشته باشد. شاید در ظاهر چیدن و بریدن بعضی شاخههای درخت درست به نظر نیاید اما باغبان باتجربه میداند که چیدن شاخههای اضافی چقدر میتواند به رشد درخت کمک کند.
پرداخت خمس از مازاد درآمد سالیانه هم حکم همین نوع وجین کردن و بریدن شاخههای اضافی از درخت را دارد. شاید گمان کنیم اگر یک پنجم از درآمد مازاد سالیانه خود را به عنوان خمس در سال مالی پرداخت کنیم، پسانداز ما کم میشود. اما حقیقت امر این است که با پرداخت همان بخش اضافی که خدای متعال به عنوان میزان و وسیلهای برای سنجش و محک زدن ایمان ما در اموال ما قرار داده، برکت به داراییها وارد میشود. خمس حکم ابزار پیراستن، دور کردن آلودگی و پاک کردن اموال را دارد.
خبرگزاری تسنیم در گفتوگویی که با حجتالاسلام سید کاظم ارفع، سخنران و پژوهشگر اسلامی انجام داده به بررسی زمینهها و دلایل پرداخت خمس سالیانه پرداخته است. این کارشناس دینی ضمن تأکید بر ضرورت پاک کردن اموال در سال مالی، توضیح میدهد: کسی میتواند از یک پنجم اموال و دارایی خود چشمپوشی کند که دارای ایمان محکمی باشد. این گونه است که در حدیثی از امام موسی بن جعفر علیه السلام روایت شده که ایشان میفرمایند: «کسی به حکم خمس عمل نمیکند و شکیبایی بهجا آوردن این مهم را ندارد، مگر اینکه قلبش به ایمان آزمایش شده و در این آزمون الهی سربلند و کامیاب شده باشد.» دقت کنید که امام موسی بن جعفر علیه السلام به استحکام ایمان در قلب و یقین در اعتقاد دینی اشاره میکنند که تا فردی به این درجه از ایمان نرسد، با داشتند هر اندازه از اموال دنیا نمیتواند از آن چشمپوشی و صرفنظر کند.
تشریع پرداخت خمس در شرایط گوناگون اقتصادی
امروزه که اوضاع اقتصادی سختی بر جامعه حاکم شده، عدهای از مردم به استناد به اوضاع مالی سخت و تنگی معیشت از پرداخت خمس و وجوهات شرعی خودداری میکنند. آیا چنین استدلالی درست است و در اوضاع سخت اقتصادی جواز عدم پرداخت خمس داده شده است؟
برای اینکه اهمیت پرداخت خمس را بدانیم باید آیات قرآن در این مورد را بررسی کنیم و همچنین به سیره پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام بپردازیم. میدانیم که در دوران حیات نبی مکرم اسلام هم اوضاع سخت معیشتی به خصوص برای مسلمانها وجود داشت و با این حال، پرداخت خمس به عنوان یک وظیفه و مسئولیت شرعی از سوی خدای متعال تشریع شد.
با این وجود جای تعجب نیست که پرداخت خمس برای مسلمانها از همان دوران صدر اسلام تا امروز سخت باشد. چون به هر حال اوضاع اقتصادی معمولاً برای عدهای از امت اسلام سخت بوده و از آنجا که خمس را باید از امور مالی و اقتصادی پرداخت کرد، حتماً این نوع پرداخت دشوار خواهد بود. اما این دشواری ظاهری و مادی است و باید دانست که برکتهای زیادی برای اموال انسان به همراه دارد.
بیشتر بخوانید: وام گرفتن در چه شرایطی مکروه و در چه اوضاعی واجب است؟/ تنگی معیشت، توجیه نزول و ربا در قرض نیست
معیار سنجش ایمان
خمس در آموزههای دینی به عنوان معیار و مبنای آزمودن دین و تقوای انسان عنوان شده است. دلیل این امر چیست؟ درواقع میخواهیم بدانیم چرا حکمی مثل نماز این جایگاه را ندارد؟
چون پرداخت خمس آن هم در اوضاع تنگ اقتصادی سخت است. از این سختتر، پرداخت خمس برای افرادی دشوارتر است که اموال زیادی گرد هم آوردهاند و به شدت حساب دارایی خود را دارند و به آن اموال دلبستگی شدیدی دارند. مشخص است این افراد به سختی میتوانند از خمس دارایی خود که شاید میلیونها یا میلیاردها تومان باشد صرف نظر کنند و آن را به مردم نیازمند بدهند.
بر این اساس، کسی میتواند از یک پنجم اموال و دارایی خود چشمپوشی کند که دارای ایمان محکمی باشد. افراد چه تنگدست باشند، چه از لحاظ اقتصادی در سطح متوسطی باشند و یا حتی اگر ثروتمند و دارای اموال زیادی باشند، در صورتی میتوانند توفیق پرداخت خمس را داشته باشند که ایمان محکمی داشته و دقت ویژهای به زندگی پایدار اخروی خود داشته باشند.
شاید دادن صدقه مختصر برای افرادی ساده باشد، اما همین افراد برای پرداخت یک پنجم دارایی خود به سختی میافتند. چون باید مبلغ زیادی را صرف خمس کنند تا بتوانند دین خود را محکم نگه دارند.
این گونه است که در حدیثی از امام موسی بن جعفر علیه السلام روایت شده که ایشان میفرمایند: «کسی به حکم خمس عمل نمیکند و شکیبایی به جا آوردن این مهم را ندارد، مگر اینکه قلبش به ایمان آزمایش شده و در این آزمون الهی سربلند و کامیاب شده باشد.» دقت کنید که امام موسی بن جعفر علیه السلام به استحکام ایمان در قلب و یقین در اعتقاد دینی اشاره میکنند که تا فردی به این درجه از ایمان نرسد، با داشتند هر اندازه از اموال دنیا نمیتواند از آن چشمپوشی و صرف نظر کند.
مردم مؤمن در جامعه کم نیستند
به هر حال شاید کم نباشند افرادی که به این توفیق نرسیدهاند و نمیتوانند یک پنجم دارایی و پول مازاد خود را در راه اسلام پرداخت کنند. این افراد برای تقویت قدرت ایمان خود جهت پرداخت خمس چه کنند؟ آیا دستورالعمل مشخصی برای تقویت اراده پرداخت خمس وجود دارد؟
درست است که هنوز افرادی هستند که از پرداخت خمس استنکاف میکنند اما تعداد خانوادههایی که هر سال و به طور مرتب خمس مالی خود را پرداخت میکنند، زیاد هستند. مردم مؤمن و متدین در جامعه ما کم نیستند و این امر واجب هنوز هم در جامعه ما جریان دارد.
شاید یکی از بهترین روشها برای یادآوری خمس مالی و نهادینه کردن این واجب الهی و گسترش آن در جامعه، توجه ویژه رسانهها به این موضوع باشد. چون رسانهها با مردم ارتباط دارند و میتوانند هر امری را که از یاد رفته یا کمتر مورد توجه قرار می گیرد، بازگو و تبیین کنند. دقت تمام رسانهها در امر خمس میتواند این موضوع را به مردم آموزش بدهد و اعتقاد مردم را تقویت کند.
آثار و برکتهای فراوان خمس
در این نوع اطلاعرسانیها چه مواردی باید بازگو شود تا موضوع خمس در جامعه جریان پیدا کند؟
یادآوری آثار و برکات خمس در دنیا و آخرت یکی از موضوعات مهمی است که باید در رسانهها عنوان شود. اگر مردم بدانند با پرداخت خمس چه برکتهایی وارد زندگی آنها میشود و یا آخرتی هموارتر و آرامتر خواهند داشت، از پرداخت خمس خودداری نمیکنند. درواقع خمس هم آثار و برکاتی در زندگی دنیای ما دارد و دنیا را برای ما آباد و آرام میکند و هم نتایج و پاداش اخروی و دائمی دارد که در آن دنیا هم در آرامش بوده و از ثمرات این عمل واجب بهرهمند خواهیم شد.
در عین حال توجه به این موضوع هم ضرورت دارد که مردم بدانند اگر در پرداخت خمس دقت داشته باشند چرخههای اقتصادی در جامعه اسلامی به حرکت میافتد و فاصلههای طبقاتی به این طریق کم و کمتر میشود.
پرداخت یک پنجم از مازاد درآمد سالیانه
یکی از دلایلی که عدهای از پرداخت خمس خودداری میکنند، این است که گمان میکنند باید یک پنجم کل دارایی و اموال خود را بپردازند.
همین طور است. مردم باید بدانند و رسانهها باید به این موضوع بپردازند که پرداخت خمس به این معنا نیست که باید یک پنجم کل دارایی و اموال و املاک خود را پرداخت کنند. یکی دیگر از نکات مورد ابهام عدهای این است که تصور میکنند هفت موردی که به آنها خمس تعلق می گیرد اصلاً به آنها مربوط نمیشود.
در هر صورت همه منابع مالی که در فقه اسلامی در رابطه با خمس عنوان شده، امروزه وجود ندارد. مثلاً گنج یا غنیمت جنگی امروزه در زندگی مردم وجود ندارد.
درست است. خمس به هفت مورد تعلق می گیرد، شامل گنج، معدن، غنیمتهای جنگی، لوازم قیمتی و باارزش که از راه غواصی به دست میآید، مازاد درآمد سالیانه زمین کافر ذمی که به مسلمان برسد مال حلال مخلوط شده با حرام تعلق می گیرد.
همان طور که در سؤال اشاره کردید همه این موارد امروزه وجود ندارد. اما در بعضی موارد مثل مازاد درآمد سالیانه باید اطلاعرسانی شود تا مردم به آن دقت داشته باشند و بدانند که خمس به این بخش از درآمد و عواید آنها تعلق می گیرد.
این مطلب به آن معنی است که یک پنجم از کل درآمد را نباید پرداخت کنند، بلکه یک پنجم از مازاد درآمد، یعنی بیست درصد از مازاد هزینههایی که در طول سال صرف زندگی خود کردهاند.
بله. این مقدار اضافی که از پسانداز به دست میآید باید به عنوان خمس در سال مالی پرداخت شود. البته این امر باید به گونهای در جامعه نهادینه شود و مردم با آن آشنا باشند که هر خانوادهای با میل و اشتیاق به پرداخت خمس اقدام کند. همان طور که باید نماز را با اشتیاق به جا آورد و این امری واجب است که عدم پرداخت خمس، مستوجب عذاب و عقوبت خواهد بود.
از طرف دیگر پرداخت این یک پنجم از درآمد مازاد سالیانه به گونهای است که شخصی که آن را پرداخت میکند، به پرداخت آن نیازمندتر و محتاجتر است از کسی که آن را دریافت میکند.
پرداختکننده خمس محتاجتر است
چطور میشود که پرداختکننده خمس به پرداخت آن محتاجتر است؟!
چون برای پرداختکننده خمس هم برکت مادی در زندگی دنیایی او دارد و هم اجر اخروی دارد. درواقع مالی را پرداخت میکند که از دارایی او نیست، بلکه دارایی انسان فقیری است که در مال او قرار گرفته و او مسئول دانسته شده تا آن را به صاحب حقیقیاش برساند. این مسئولیت دینی و به عنوان امتحان الهی و معیاری برای سنجش ایمان و تقوای اوست تا بداند که در چه درجهای از ایمان قرار دارد. آیا آنقدر دلبسته و وابسته شده که دارایی دیگری که در دست او به امانت سپرده شده را به صاحبش برگرداند یا این اندازه ایمان ندارد و هنوز دلبستگی شدیدی به دنیا و مادیات دارد.
اگر دلبستگی وجود داشته و انسان از پرداخت خمس سر باز بزند، لیاقت دریافت برکت الهی در دارایی خودش را هم نخواهد داشت. در عین حال که نباید چشم امیدی به رستگاری اخروی داشته باشد. برعکس کسی که خمس مالش را که حق دیگری است به سادگی پرداخت میکند و برای این کار اشتیاق دارد، هم شایستگی دریافت برکت الهی و عنایت خدا در دنیا را خواهد داشت و هم لیاقت دارد که در آخرت از پاداش الهی بهرهمند شود.
از سوی دیگر با استناد به روایتهای دینی میتوان گفت که پرداخت خمس موجب میشود اموال انسان پاک شود. درواقع همان طور که در مورد پرداخت زکات این اتفاق میافتد، پرداخت خمس نیز همین اثر را دارد. بر این اساس بیشتر از اینکه پرداخت کردن خمس به سود مردم نیازمند و دریافتکنندهها باشد، به سود و منفعت پرداختکننده خمس است.
خمس مازاد هزینه متعارف
یک سؤال دیگر در اینجا مطرح میشود، مبنی بر اینکه چطور میتوان درآمد مازاد در طول یک سال را حساب کرد. ضمن اینکه گاهی افراد در انتهای سال مالی خود مقادیری که پسانداز دارند را به نوعی هزینه زندگی میکنند تا مبلغ خمس کمتر شود. آیا این روش از منظر اسلام صحیح است؟
منظور از درآمد مازاد این است که انسان در طول یک سال هزینه خانواده خود را حساب کند و ببیند چه مقدار پول برای یک سال هزینه شده و از طرف دیگر چه مقدار توانسته بدون سخت گرفتن به خانواده پسانداز کند. یعنی هزینههایی مثل تهیه خوراک و پوشاک، تهیه مسکن، رفت و آمدهای متداول، ازدواج و یا تفریحهای متعارف و سالم باید در خانواده انجام شود. از این موارد نباید خمس برداشت، چون زندگی کامل و عادی به این موارد در حد معمول نیاز دارد.
البته نباید در این مورد هم زیادهروی شود تا چیزی برای خمس باقی نماند. یعنی پرداخت هزینههای اضافی به منزله فرار کردن از خمس بوده و جواز شرعی ندارد. حتی اسلام آن اندازه آسان می گیرد که مواردی مثل ارث، هدیه، مهریه و مواردی از این قبیل به استناد فتوای بعضی از مراجع تقلید خمس تعلق نمیگیرد. درواقع همه اموالی که از راه ارث، هدیه یا مهریه به شخص میرسد برای خود اوست و لازم نیست از آن مبالغ خمس پرداخت کند. البته در این مورد هم باید هر کسی از مرجع تقلید خودش سؤال کند تا راه پرداخت و موارد پرداخت خمس را به درستی بداند تا تکلیف شرعی بر عهده کسی باقی نماند.
تهیه و تنظیم: مریم مرتضوی
انتهای پیام/