خطای برخی مفسران در عدم انحصار تاویل قرآن به ائمه
القای عدم نیاز به ائمه علیهمالسلام در فهم و تفسیر قرآن و در نتیجه، روی آوردن به آرای شخصی و تفسیر به رأی ممکن است منجر به تحریف معانی آیات و دور شدن از مقاصد واقعی کلام الهی شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، علم تفسیر و تأویل قرآن از جمله علومی است که اختصاص به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و اهل بیت وحی علیهمالسلام دارد. کثیری از روایات ما بر این موضوع تأکید دارند که فهم عمیق و صحیح آیات قرآن، نیازمند دانش خاصی است که خداوند متعال آن را به برگزیدگان خود، یعنی پیامبر و اهل بیتش، عطا فرموده است. تفسیر قرآن، صرفاً ترجمه ظاهری کلمات و عبارات نیست، بلکه درک معانی باطنی، مقاصد الهی و ارتباط آیات با یکدیگر است. این امر نیازمند احاطه کامل به زبان عربی، تاریخ نزول آیات، اسباب نزول، ناسخ و منسوخ، و همچنین بهرهمندی از نور الهی و عصمت است که تنها در وجود پیامبر و اهل بیت او جمع شده است. از این رو، مراجعه به روایات و تفاسیر معصومین علیهمالسلام برای فهم درست قرآن، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
اهل بیت علیهم السلام به عنوان راسخان در علم، نه تنها مفسران واقعی قرآن هستند، بلکه کلامشان به عنوان ثقل اصغر، همتای قرآن (ثقل اکبر) قرار داده شده است. آنان با دانش الهی خود، پرده از اسرار و رموز آیات برمیدارند و راه درست فهم کلام خدا را به ما نشان میدهند. در بسیاری از روایات، به این مسئله اشاره شده است که اگر کسی بخواهد بدون مراجعه به اهل بیت، به تفسیر قرآن بپردازد، دچار گمراهی و اشتباه خواهد شد. بنابراین، برای رسیدن به فهم صحیح و جامع از قرآن، باید به کلام و سیره پیامبر و اهل بیت ایشان رجوع کرده و از دریای بیکران دانش آنان بهرهمند شویم. این امر نه تنها موجب هدایت ما میشود، بلکه باعث دوری از برداشتهای نادرست و انحرافی از دین خواهد شد.
خداوند در آیه7 سوره آلعمران میفرماید:
«هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ ۗ وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا یَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ.»
او کسی است که این کتاب (آسمانی) را بر تو نازل کرد، که قسمتی از آن، آیات «محکم» [= صریح و روشن] است؛ که اساس این کتاب میباشد؛ (و هر گونه پیچیدگی در آیات دیگر، با مراجعه به اینها، برطرف میشود.) و قسمتی از آن، «متشابه» است [= آیاتی که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفی در آن میرود؛ ولی با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها آشکار میشود.] اما آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنهانگیزی کنند (و مردم را گمراه سازند)؛ و تفسیر (نادرستی) برای آن میطلبند؛ در حالی که تأویل آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمیدانند. (آنها که به دنبال فهم و درکِ اسرارِ همه آیات قرآن در پرتو علم و دانش الهی) میگویند: «ما به همه آن ایمان آوردیم؛ همه از طرف پروردگارِ ماست.» و جز صاحبان عقل، متذکر نمیشوند (و این حقیقت را درک نمیکنند).
در این آیه، خداوند تأویل قرآن را به خود و راسخان در علم اختصاص داده است. طبق نص صریح روایات ما، راسخان در علم، اهل بیت وحی علیهمالسلام هستند. به عنوان مثال امام صادق علیهالسلام در روایتی فرمود «وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ آلُ مُحَمَّدٍ»، یا در حدیثی دیگر تأکید کردند «نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ»؛ یعنی راسخان د رعلم ما هستیم و ماییم که تأویل قرآن را میدانیم. أمیرالمؤمنین علیه السلام نیز فرمود «أَیْنَ الَّذِینَ زَعَمُوا أَنَّهُمُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ دُونَنَا کَذِباً وَ بَغْیاً عَلَیْنَا وَ حَسَداً لَنَا»؛ یعنی کجا هستند کسانی که خیال میکنند وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ غیر از ما هستند بهخاطر دروغ و ستمگری و حسادتی که به ما دارند.
متأسفانه برخی از مفسران و مترجمان ما خلطی در این آیه صورت دادند و تصور کردند که فقط خداوند تأویل قرآن را میداند و این علم را به کسی اختصاص نداده است. در این راستا، بین فراز «وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ» و «وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» با عبارت «قَلی» که در دانش تجوید به معنای وقف است، وقف قائل شدند و تصور کردند «واو» در بین این دو فراز «واو» عطف نیست. این نوع تفسیر در برخی مصحفها و به تبع آن، در برخی ترجمهها انعکاس یافت؛ هرچند عمدهی ترجمههای ما مانند ترجمهی آیت الله مکارم شیرازی، الهی قمشهای و فولادوند در همان خط روایات ما ترجمه کردهاند.
آسیبی که این نوع برداشت نادرست میتواند ایجاد کند، القای عدم نیاز به ائمه علیهمالسلام در فهم و تفسیر قرآن و در نتیجه، روی آوردن به آرای شخصی و تفسیر به رأی است. این رویکرد باعث میشود که فرد مفسر، بدون توجه به روایات و تفاسیر معتبر اهل بیت علیهمالسلام و صرفاً با تکیه بر برداشتهای سطحی و شخصی خود از آیات قرآن، به تفسیر بپردازد. این امر، منجر به تحریف معانی آیات و دور شدن از مقاصد واقعی کلام الهی میشود و همچنین، باب را برای تفسیرهای نادرست و انحرافی باز میکند. در واقع، نادیده گرفتن نقش اهل بیت علیهمالسلام به عنوان راسخان در علم و مفسران واقعی قرآن، به گمراهی و دور شدن از مسیر حق منتهی خواهد شد.
انتهایپیام/